همایش اربعين تجلی مدینه فاضله
در مطلب حاضر اهمیت فوقالعاده همایش اربعین حسینی(ع) به عنوان رستاخیز بینظیردر دنیا و جلوهای از مدینه فاضله و ظرفیتهای آن از جمله در همگرایی میان ملتها تشریح شده است.
***
انبياء و جنود الهى يعنى مؤمنان در برابر تمام تلاش هاى مستمر و منسجم دشمنان حق توانستند اهداف خود را در دنيا پيش ببرند و پيروان زيادى پيدا كنند و خط مكتبى خود را تداوم بخشند و در برابر آن همه طوفان قد علم كنند و حتى در دنياى امروز افكار اكثريت مردم جهان را به خود متوجه سازند.[1] از این رو قدرتهای استکباری از قيام توده هاى مؤمن در سايه افكار مذهبى و استقبال از شهادت در راه خدا، دائماً هراس دارند.[2]
لذا باید گفت خون شهيد و شهادت او پیام دارد، بلکه بايد با تجزيه و تحليل، حادثه را موشكافى كرده و پيام را بيرون كشید؛[3] در این میان باید به نهضت حسینیاشاره و تأکید کرد؛ پیام خون امام حسین(ع) پيام جهانى و انسانى است که هميشه به عنوان تابلویى روشن در مسير هر قوم و ملتى متجلى است.[4]
از این رو تعبير به «ثارالله» كه درباره امام حسين (ع)آمده است، اشاره به اين است كه خون بها و خونخواهى آن امام بزرگ[5] و پيشواى ستم ناپذيران جهان كه درس غيرت و برگزيدن مرگ در سايه شمشيرها را در برابر ذلت و خوارى، به مردم جهان داد[6] ، تعلق به خانواده يا قبيله اى ندارد؛ بلكه تعلق به خدا دارد و مربوط به تمام جهان انسانيت است.[7]
اینگونه است که بزرگترین اجتماع مذهبی در دنیا، راهپیمایی عظیم اربعین است که افتخاری برای مسلمانان و پیروان مکتب اهل بیت علیهمالسلام به شمار میرود.[8] زیرا اربعین سرمایه عظیم مکتب اهل بیت (ع) و اسلام است و کسی هم بدون آنکه تبلیغی کرده باشد به صورت خودجوش و مردمی تبدیل به این سرمایه عظیم شده است.[9]
امروزه مطالعات جامعی درخصوص مسئله اربعین صورت گرفته است[10] که در بردارندۀ این حقیقت است که شکوه و عظمت راهپیمایی اربعین حسینی دنیا را متحیر کرده است،[11] به همین جهت باید از ظرفیتهای بزرگ عاشورا در تشکیلات امام حسین(ع)استفاده کنیم و این سرمایه ارزشمند را از دست ندهیم.[12]
اربعین، فرصتی برای همگرایی ادیان الهی و جوامع
از ديدگاه اسلام در ميان پيوندهاى گوناگونى كه در بين انسانها ديده مى شود (پيوند نژاد، زبان، تفكر سياسى و منافع اقتصادى و...) برترين و والاترين و محکمترین پيوند، همان پيوند مكتبى است [13]؛ كه مافوق پيوند نسبى و خويشاوندى است[14] و در آن، زمان كمترين تاثيرى ندارد،[15] بلکه سبب همگونى در اخلاق و رفتارهاى انسانى مى شود؛ بديهى است آنها كه يكديگر را به خاطر خدا دوست دارند، صفات و افعال خداپسندانه را در يكديگر مى بينند، و همين حبّ فى الله و بغض فى الله گام مؤثرى براى تربيت نفوس آنها است.[16]
از این رو اسلام رضايت باطنى به يك امر و پيوند مكتبى با آن را به منزله شركت در آن مىداند، روايات متعدد به همين مضمون و يا مانند آن از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و ائمه اهل بيت (ع)نقل شده كه اهميت فوقالعاده اسلام را به پيوند مكتبى و برنامه هاى هماهنگ فكرى، روشن مىسازد.[17]
به عنوان نمونه امام على(ع) مى فرمايد: تمام كسانى كه امروز در مناطق دور و نزديك جهان وجود دارند اما با ما همدل و هم عقيده بوده اند و همچنين كسانى كه فردا و تا آينده دور دست از صلب پدران و رحم مادران قدم به عرصه جهان مى نهند و با ما همدل و هم عقيدهاند، در واقع در ميدان نبرد حق و باطل حضور داشته و در بركات و حسنات آن شريكند!.[18]
بنابراین مهمترين پيوند در ميان مؤمنان، پيوند مكتب است كه از هر پيوند ديگرى (نژاد، زبان، منافع اجتماعى، ايده هاى حزبى و مانند آن) برتر و والاتر است و شعاع اين پيوند الهى تمام زمانها و مكانها را فرا مى گيرد و همه انسانهاى گذشته و امروز و آينده را در يك مجموعه الهى و روحانى گردآورى مى كند.[19]
دليل آن هم روشن است و آن اينكه همه يك حقيقت را مى جويند و يك مطلب را مى طلبند و در يك مسير گام بر مى دارند و براى يك هدف شمشير مى زنند و به خاطر جلب رضاى خداوند يكتا تلاش و كوشش مى كنند.[20]
با توجه به اين اصل اساسى، در داستان «جابربن عبد الله انصارى» كه روز اربعين شهادت امام حسين (ع) به زيارت قبر مباركش آمد و غوغايى در آنجا بر پا كرد، مى خوانيم كه او ضمن زيارتنامه پر سوز و پر محتوايش در برابر قبر امام حسين(ع) و يارانش، خطاب به قبر ياران كرده و مى گويد: من گواهى مى دهم شما نماز را بر پا داشتيد و زكات را ادا كرديد و امر به معروف و نهى از منكر نموديد، با اهل الحاد پيكار كرديد و خدا را تا آخرين نفس پرستش كرديد، سپس افزود: «و الذى بعث محمدا بالحق لقد شاركناكم فيما دخلتم فيه، سوگند به خدايى كه محمد را به حق مبعوث ساخته ما با شما در آنچه از نعمتها و پاداش الهى وارد شديد شريك و سهيم هستيم».[21]
اين سخن چنان بود كه حتى دوست با معرفت «جابر»، «عطيه» را در شگفتى فرو برد تا آنجا كه زبان به اعتراض گشود و گفت: اى جابر ما چه كردهايم[22] كه با آنها شريك باشيم، نه از دره اى پايين رفتيم و نه از كوهى بر آمديم و نه شمشير زديم در حالى كه ياران حسين(ع) ميان سرها و بدن هايشان جدايى افتاد و فرزندانشان يتيم و همسرانشان بيوه شدند! جابر، اصل پیوند مکتبی را به «عطيه» يادآور شد و گفت: من از حبيب خدا رسول خدا(ص) شنيدم كه مىفرمود: «من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوماشرك في عملهم، كسى كه قومى را دوست دارد با آنها محشور مى شود و كسى كه عمل قومى را دوست دارد در عملشان شريك است».[23]
سپس افزود: «سوگند به خدايى كه محمد را به حق به نبوت برانگيخته، نيت ياران من همان است كه حسين (ع) و اصحابش بر آن بودند»![24]
بی تردید اين طرز فكر، افق هاى وسيعى را در برابر ديدگان ما مىگشايد،[25] لذا میبینیم عاشورا بعد از 1400 سال ظرفیتهای زیادی دارد[26] و البته در دنیای مادی امروز،جاذبه بسیاری برخوردار است.[27]
به عنوان نمونه وقتی اساتید دانشگاههای ژاپن برنامههای عزاداری را دیدند خیلی تحت تاثیر قرار گرفتند. [28] و یا میبینیم آثار راهپیمایی باشکوه اربعین حسینی در میان جوامع بشری به گونهای است که آنها را در حیرت و تعجب فرو برده است.[29]
اربعین؛ عامل تألیف قلوب مسلمین
و دیگر جوامع بشری
براى هر شهيدى در روى زمين قلوب پاك انسانها مى لرزد، عشق و عواطف را برمى انگيزد، و غيرت و فداكارى را در نفوس به جنب و جوش مى آورد، همانگونه كه حسين (رض) چنين كرد.[30] لذا میخوانیم: «إن لقتل الحسين حرارهًْ فى قلوب المؤمنين لن تبرد أبدا[31]؛ شهادت امام حسين(ع) در دل هاى افراد با ايمان آتش و حرارتى ايجاد مى كند كه هرگز خاموش نخواهد شد».[32]
آری خاطره فداكارى سالار شهيدان حسينبنعلى (ع)،قلوب افراد را زنده میکند و ارواح پاك و دل هاى بيدار را دعوت به پيروى از آن مكتب عالى نموده، روح جانبازى و فداكارى را در زمينه هاى مساعد تقويت مى کند.[33] اين سخنى است كه هم شيعيان و هم غير شيعيان از سایر مسلمين و هم گروه عظيمى از غير مسلمانان در آن متفق و هم عقيدهاند.[34]
چه بسيار شهيدانى كه اگر هزار سال زنده مىماندند نمىتوانستند به مقدار شهادتشان عقيده و مكتب خود را يارى كنند و قدرت نداشتند اين همه مفاهيم بزرگ انسانى را در دلها به يادگار گذارند و هزاران انسان را با آخرين سخنان خود كه با خونشان مىنويسند به كارهاى بزرگ وادار كنند.[35]
این چنین است که اجتماع میلیونی اربعین از جهاتی قابل توجه است،[36] دشمن چه بخواهد چه نخواهد این رویداد عظیم در جهان منتشر شده و قلوب انسانها را جذب میکند.[37]
ظرفیت اربعین؛ تجسم فراملیتی ایثار و فداکاری
جهان آفرينش صحنه ايثار است،[38] زیرا حق گرفتنى است لذا باید با تلاش و كوشش و ايثار و فداكارى، آن را از چنگ ستمگران جهان بیرون آورد. نبايد فراموش كرد كه با زورمندان و ستمگران، جز با زبان زور نمى توان سخن گفت.[39]
همچنین اصل عدالت با تمام اهميتى كه در اداره جامعه بشرى بلكه در نظم تمام جهان آفرينش دارد ،به تنهايى برای تحقق این مهم كارساز نيست بلكه نياز به احسان و ايثار وجود دارد.[40]
اين بينش توحيدى جهان انساني است،[41] مقولهای تمدنی که در جهان منبعث از شكل مادى، رعايت نمى شود. بلکه در مادیگرى، عاطفه انسانى، حمايت از مظلوم، ايثار، گذشت، فداكارى و مانند اينها مفهومى ندارد؛ اگر چه آنچه در مسير منافع مادى افراد و ملتها نيست محكوم به فنا است.[42] اما این مذهب است كه اين ارزش را زنده نگاه مى دارد و پيروان خود را به تحقق بخشيدن به اين مسئلۀ مهم انسانى دعوت مى كند.[43]
از این رو مراسم سوگوارى براى امام حسين(ع) و ياران باوفايش در همه جاى عالم، يادآور فداكارى و جانبازى حسين بن على (ع) و يارانش میباشد.[44]
فداکاری عمومی و محبت همگانی، که در اربعین بسیار به چشم میخورد، مدینه فاضلهای است که در مسیر پیادهروی نجف تا کربلا به منصۀ ظهور میرسد؛ در این مسیر همه خدمت مخلصانه میکنند و فضای عجیبی در طول آن ایام به وجود میآید کهای کاش در تمامی ایام برای مردم به وجود میآمد.[45]
بی شک اربعین یک نمونه عینی است که انسانها میتوانند در محیطی پرجمعیت نسبت به یکدیگر محبت و فداکاری داشته باشند، بلکه در طول این مدت انسانها در اوج صمیمیت و فداکاری با هم زندگی میکنند.[46]
همایش عظیم اربعین
تجلی ظلم ستیزی و عزت طلبی
از آنجا كه مسئله ظلم ستيزى، منحصر به جهان اسلام نيست، تعليماتى را كه امام حسين (ع) در كربلا به نسل بشر داد، مى تواند راهگشاى تمام امتها شود.[47] به نحوی که شاهدیم آن حضرت و يارانش جايگاهى در تاريخ جهان پيدا کرده و اسوه ملت هاى مظلوم شده است.[48]
به عنوان نمونه امام حسين(ع) در نامهاى به مردم كوفه، يكى از اهدافش را جلوگيرى از ظلم و ستم ظالمان بيان مى كند و مى فرمايد: «بى شك مىدانيد كه رسول خدا(ص) در زمان حياتش فرمود: هر كس حاكم ظالمى را مشاهده كند كه (در اثر ظلم و جور) محرمات الهى را حلال شمرده و عهد و پيمان هاى الهى را شكسته و با سنت و سيره رسول خدا مخالفت كرده و در ميان بندگان خدا با گناه و دشمنى عمل مى كند و در مقابل چنين حاكم ستمگرى هيچگونه عكس العمل گفتارى يا رفتارى از خود بروز ندهد»[49]، خداوند چنين انسانى را در جايگاه همان ظالم ستمگر داخل مى كند (و سرنوشت هر دو يكى است!)».[50]،[51]
در حقيقت مخاطب نامۀ امام حسین(ع) نه مردم کوفه بلکه همه انسان هاى آزاده جهان است لذا پيام رسولالله (ص) را در مبارزه با ظلم و ستم و بيان مى كند و ضمن اعلان هدف قيامش، همه را به همكارى در اين مبارزه دعوت مىكند.[52] از این رو امام حسین(ع) تعلق به همه دارد یا صحیحتر همه آزادی خواهان جهان به او تعلّق دارند و از مکتبش الهام میگیرند. [53]
در این میان، اربعین حسینى رستاخیز عظیمى است که در دنیا شبیه و مانند ندارد، بیست میلیون نفر یا کمى کمتر یا بیشتر براى بزرگداشت شهیدانى که چهارده قرن پیش براى مبارزه با ظلم و ستم و حفظ عزت و شرف برخاستهاند پیاده از راه هاى دور و نزدیک به سوى مرقد آنها حرکت مى کنند، حتى افراد ناتوان و معلول نیز با آنها همراهى دارند و این بزرگترین نمایش فداکارى و قدرت در راه عزت و آزادگى و شرف است. [54]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت آن حضرت راه و رسمى ماندگار در عالم به ودیعه گذاشته است که خون سرخش، مكتبى را براى مسلمانان، بلكه همه آزادگان جهان بنا نهاد كه تا هميشه تاريخ باقى است و سرمشق حق طلبان عالم است.[55]
بدیهی است پیام امام حسین(ع) علی رغم میل باطنی دشمن در دنیا گسترش یافته است، البته حساسیت دشمن نیز به این زیارت افزایش یافته که باید همه مراقب دسیسههای دشمنان باشند.[56]
همچنین باید گفت: این نیرو و اراده مردمی در راهپیمایی عظیم اربعین حسینی، عاملی برای به نمایش گذاشتن قدرت اعتقادی شیعیان است؛ لذا دراین مراسم معنوی، شاهدیم که زن و مرد و پیر و جوان، گاهی حتی فرزند خردسالشان را در کالسکه همراه خود در این مراسم شرکت دادهاند که این حرکت در دنیا نیز آثار مهمی دارد.[57]
بدون شک امام حسین(ع) متعلق به همه دنیاست، پس طبیعی است گروهها و اقشاری از غیر مذاهب اسلامی در این اجتماع عظیم حضور پیدا میکنند لذا باید برخوردی شایسته، مناسب و همسو با ارزشهای دینی داشته باشیم.[58]
از: حوزه نیوز به نقل ازپایگاه اطلاعرسانی
دفتر آیتالله مکارم شیرازی
[1] تفسير نمونه؛ ج19؛ ص189. [2] همان؛ ج18؛ ص138.
[3و4] اخلاق اسلامى در نهجالبلاغه (خطبه متقين)؛ ج2؛ ص319.
[5] پيام امام امير المومنين (ع)؛ ج4؛ ص453. [6] همان؛ ج15؛ ص231.
[7] همان؛ ج4؛ ص453. [8] بیانات آیتالله مکارم شیرازی در دیدار مسئولین موکب حضرت فاطمه معصومه (س)؛ ۱۷/8/۱۳۹۵. [9و10] بیانات در دیدار اعضای ستاد مرکزی اربعین؛ 3/8/1395. [11] بیانات دردرس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛19/9/1393. [12] بیانات در دیدار با روحانیون اعزامی به مناطق محروم؛21/7/1394. [13] پيام امام امير المومنين (ع)؛ ج1؛ ص498.
[14] برگزيده تفسير نمونه؛ ج2؛ ص349. [15] تفسير نمونه؛ ج19؛ ص87.
[16] اخلاق در قرآن؛ ج1؛ ص380. [17] تفسير نمونه؛ ج9؛ ص158.
[18] پيام امام امير المومنين (ع)؛ ج1؛ ص498. [19 و20] همان؛ ص501.
[21] همان؛ص502. [22 و23] همان؛ص503. [24] بحار الانوار، جلد 65، صفحه 131. [25] پيام امام امير المومنين (ع)، ج1، ص: 504. [26] بیانات دردرس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛13/9/1392. [27] بیانات در گفتوگو با رادیو اربعین؛20/9/1394. [28] بیانات در درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛13/9/1392. [29] بیانات در گفتوگو با رادیو اربعین؛20/9/1394.
[30] تفسير نمونه؛ ج20؛ ص130. [31] مستدرك الوسايل، جلد 2، صفحه 217. [32] يكصد و پنجاه درس زندگى (فارسى)؛ ص21. [33تا 35] پاسخ به پرسشهاى مذهبى، ص: 405. [36 و 37] بیانات در دیدار اعضای ستاد مرکزی اربعین؛ 3/8/1395. [38] تفسير نمونه؛ ج12؛ ص442. [39] پيام امام امير المومنين (ع)؛ ج2؛ ص214. [40] همان؛ ج15؛ ص486. [41 و 42] پيام قرآن؛ ج3؛ ص414. [43] پيدايش مذاهب؛ ص180. [44] عاشورا ريشهها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص66. [45 و 46] بیانات در دیدار مسئولین موکب حضرت فاطمه معصومه (س)؛ ۱۷/8/۱۳۹۵. [47] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها؛ ص89. [48] همان، ص 352. [49] اهداف قيام حسينى؛ ص97. [50] بحارالانوار، ج 44، ص 382. [51 و52] اهداف قيام حسينى، ص: 98. [53] متن پیام آیتالله مکارمشیرازی؛ 5/9/1390. [54] بیانات در درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛27/8/1394. [55] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها؛ ص661. [56] بیانات در دیدار اعضای ستاد مرکزی اربعین؛ 3/8/1395. [57] بیانات آیتالله مکارم شیرازی؛5/9/1394. [58] بیانات در دیدار مسئولین موکب حضرت فاطمه معصومه (س)؛ ۱۷/8/۱۳۹۵.