زلال بصیرت (۱۸۳) - القای ناامیدی؛ مهمترین دام شیطان ۱۳۹۷/۰۹/۰۷
زلال بصیرت
القای ناامیدی؛ مهمترین دام شیطان
۱۳۹۷/۰۹/۰۷
بسم الله الرحمن الرحیم
اراده الهی بر این است که در این عالم پدیدهها را بر اساس اسباب و وسایل ایجاد کرده و تدبیر کند. بر اساس روایات، خداوند حتی برای آفریدن حضرت آدم(ع) به جبرائیل(ع) فرمود تا مقداری خاک از جاهای مختلف زمین بیاورد؛ لذا انسان را به وسیله خاک آفرید، حال آنکه میتوانست بدون استفاده از خاک نیز انسان را بیافریند.
خداوند به وسیله عقل و پیامبران علیهمالسلام، زمینه شناخت حق را برای انسانها فراهم کرده است، خداوند حتی در مقام ارتباط با پیامبران نیز، به وسیله فرشتگان به آنها وحی میکند.
همه انسانها استعداد رسیدن به مقام خلیفهًْاللهی را دارند، اولین ویژگی که به بشر داده شد تا لیاقت رسیدن به خلافت الهی را داشته باشد، آموختن اسماء الهی بود. در واقع فرشتگان نمیتوانند به خلافت الهی برسند، اما انسان میتواند به این مقام برسد؛ همان انسانی که برخی از آنها طبق پیشبینی درست فرشتگان، اقدام به فساد و خونریزی روی زمین میکنند.
جایگاه علم در اسلام
علم فطری، عقل و هدایت وحی، ابزاری است تا دانستنیهای انسان به کمال برسد، از اینرو خداوند بعد از انبیا، ائمه معصومینعلیهمالسلام و بعد از آنها شاگردان برجسته آنها را وسیلهای برای هدایت مردم قرار داد تا علم مردم به کمال برسد.
در قرآن و روایات درباره علم، بسیار سخن گفته شده است، از نظر اسلام، نشستن پای مجلس گفتوگوی علم- نه درس خواندن و یا درس دادن بلکه پایینتر از آن- ثوابی بیش از 12 هزار ختم قرآن دارد. میتوان گفت در هیچ مکتبی به اندازه مکتب اسلام و بویژه تشیع، به مسئله علم، اهتمام داده نشده است. از اینرو در هر کجا که اسلام حاکم شود باید در درجه اول، به علم اهمیت داده شود.علم شرط لازم رشد است، اما کافی نیست،چه بسا افرادی که علم دارند، اما انگیزه و ارادهای برای انجام کار ندارند و به علم خود عمل نمیکنند. پیامبران الهی نیز علاوه بر تعلیم، وظیفه تزکیه مردم را بر عهده دارند.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تحول شگرفی در همه ابعاد جامعه ما پیش آمد، بنده میتوانم قسم بخورم و اعتراف کنم که حتی از عهده شکر یکی از این نعمتهایی که به برکت انقلاب، نصیب جامعه ما شد، برنمیآیم. البته باید توجه داشت هر جا نعمتی باشد، در کنارش زمینه بلا(امتحان) نیز وجود دارد. یکی از بزرگترین نعمتهایی که خداوند به عموم جامعه مرحمت فرمود، تحولی است که در آموزش و پرورش به وجود آمد و پیدایش نهادهایی مانند اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان نیز یکی از برکات آن بود.رواج علم و تقویت نظام آموزش و پرورش در کشور، مرز خاصی ندارد و رو به بینهایت است، این مسئله در امور مادی محسوس و تا حد زیادی قابل لمس و شناخت است. آموزش و شناخت در امور معنوی نیز تا بینهایت قابل تکامل است؛ اگرچه مثل امور مادی محسوس و قابل لمس نیست.استفاده از برخی از نعمتهایی که خداوند عطا میکند، شرایط و لوازمی دارد؛ از جمله این نعمتها، نعمتهای معنوی هستند. خداوند ابتدا نعمتی را میدهد؛ اگر قدر آن نعمت دانسته شد، آن را افزایش میدهد، اما اگر قدر آن را ندانستیم، نه تنها نعمت از ما گرفته میشود، بلکه عذابی دردناک نیز پیش روی ما خواهد بود.وجود شخص رهبر معظم انقلاب یکی از نعمتهای بزرگ الهی است. خداوند متعال در این جهان آلوده، یک نقطهای را پاک قرار داده و کسی را به ما عطا کرده است که شبانه روز، جز رضای خداوند و خدمت به مردم به چیزی نمیاندیشد. اگر آماری از کارهای ایشان که در شبانهروز انجام میدهند، ارائه شود، یک لیست بلندبالایی خواهد شد؛ اما به گونهای برنامهریزی کردهاند که به همه آنها میرسند؛ بنده عقیده دارم بدون لطف و تأیید الهی انجام منظم چنین کارهایی برای فرد عادی امکان ندارد.
خداوند این رهبر را در شرایطی به ما عطا کرده است که امروز میبینیم رئیسجمهور بزرگترین کشور دنیا، چه افتضاحاتی بهبار آورده است و رسما نشان داده است جز هوس و ثروت به چیزی نمیاندیشد و به گونهای رفتار میکند که حتی برخی مردم آمریکا- به خاطر وجود او- از اینکه بگویند آمریکایی هستند، شرم میکنند.
در مقابل این نعمتها وظیفهای داریم و انجام این وظیفه، به جا آوردن شکر نعمت تلقی میشود، همانطوری که ثروتمند وظیفه بیشتری در کمک به فقرا دارد، کسی هم که از نعمتهای الهی و شناخت علوم برخوردار است، نسبت به دیگران که از این علوم، بهره نبردهاند، وظیفه دارد و باید به آنها نیز بیاموزد.
کسب علم؛ شرط لازم انسانیت
قشر فرهیخته جامعه باید دائما علم خود را بالا ببرند و کمبودهای معرفتی خود را جبران کنند، چرا که شناخت در معنویات هرگز پایان ندارد و در عین حال باید بدانیم که هر روز تکلیفمان نیز سنگینتر میشود و باید کاری کنیم که جهل در جامعه کمتر شود. شرط لازم برای ترقی جامعه، علم است و بدون علم، ترقی نیز حاصل نمیشود، به عبارت بهتر شرط لازم انسانیت، کسب علم است، وگرنه بشر بدون علم، با چارپایان تفاوت چندانی نخواهد داشت.
باید با خود بیندیشیم که آیا وظایف خود را به خوبی شناختهایم یا خیر؟ آیا در انجام وظایف کوتاهی کردهایم یا نه؟ مخصوصا در عصر حاضر که جهان تشنه معارف ناب اسلام است و ما نه تنها نسبت به جامعه خودمان، بلکه نسبت به مردم جهان وظیفه داریم و صد البته که مکتب ما چنین توانایی را دارد. از اینرو تربیت افرادی که بتوانند این معارف را به دیگران منتقل کنند و وسیله ترویج معارف باشند، ضروری است. اگر کسی قدمی در راه خداوند بردارد، خداوند حداقل ده برابر او را کمک میکند، بدانیم اگر قدمی برای خداوند برداشتیم، خداوند نیز ما را تأیید کرده و بر توفیقات ما خواهد افزود.
القای ناامیدی؛ دام شیطان
در هر مسیر حقی، شیطان دامهای متعددی گسترده است،یکی از دامهایی که در شرایط سیاسی فعلی ممکن است به آن مبتلا شویم، ناامیدی است؛ بدانیم همان خدایی که در دفاع مقدس ما را در مقابل دنیا یاری کرد، هنوز هم خدایی میکند؛ فقط این مسئله میماند که ما مثل جوانان انقلابی زمان امام(ره) شویم و با اخلاص کار کنیم.
نکته دیگر اینکه از عواملی که سبب تفرقه و پراکندگی میشود بپرهیزیم؛ اگر قرار باشد هر کسی که یک نقطه ضعفی دارد، کنار گذاشته شود، دیگر چه کسی باقی میماند؟ باید نقاط مثبت را محور قرار داد و آن را وسیلهای برای جذب قرار داد.
اگر بخواهیم نسل آینده، مسلمان و خداترس تربیت شوند، باید با استفاده از عوامل عاطفی آنها را جذب کنیم؛ باید به گونهای رفتار کنیم که بفهمند واقعا دوستدار آنها هستیم و خیرشان را میخواهیم. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) الگوی مسلمانان است؛ ایشان بقدری به فکر مردم و امت بود که خداوند در چندین آیه از قرآن به ایشان میفرماید که چرا اینقدر برای مردم، خودت را به سختی میاندازی و حتی میخواهی برای هدایت آنها جان دهی؟!
یکی از دامهایی که شیطان برای فرهیختگان پهن میکند این است که آنها با خود بگویند دیگر نیازی به آموختن و شناخت بیشتر نداریم؛ ما که درسخوانده و انقلابی هستیم و دیگر نیازی به تلاش بیشتر در این مسیر نیست. باید بدانیم که معلومات دینی اینقدر عمق دارد که به هیچ وجه نمیتوانیم به انتهای آن برسیم، اما باید تا حد امکان از آن بهره ببریم. باید برنامهای برای یادگیری و علماندوزی برای خودمان بگذاریم؛ در غیر این صورت به غرور و خودمحوری مبتلا شده و توفیق خدمت به جامعه از ما سلب میشود؛ البته باید توجه داشت که خدمت بیشتر به جامعه در گرو یقین بیشتر به سخنانی است که خودمان برای مردم میزنیم؛ یعنی باید به علممان عمل کنیم و در عین حال، علم خود را افزایش دهیم.
بیانات آیتالله مصباح یزدی(دام ظله) در دیدار با جمعی از مسئولان اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان قم؛ 7 / 7 / 1397 .
همه انسانها استعداد رسیدن به مقام خلیفهًْاللهی را دارند، اولین ویژگی که به بشر داده شد تا لیاقت رسیدن به خلافت الهی را داشته باشد، آموختن اسماء الهی بود. در واقع فرشتگان نمیتوانند به خلافت الهی برسند، اما انسان میتواند به این مقام برسد؛ همان انسانی که برخی از آنها طبق پیشبینی درست فرشتگان، اقدام به فساد و خونریزی روی زمین میکنند.
جایگاه علم در اسلام
علم فطری، عقل و هدایت وحی، ابزاری است تا دانستنیهای انسان به کمال برسد، از اینرو خداوند بعد از انبیا، ائمه معصومینعلیهمالسلام و بعد از آنها شاگردان برجسته آنها را وسیلهای برای هدایت مردم قرار داد تا علم مردم به کمال برسد.
در قرآن و روایات درباره علم، بسیار سخن گفته شده است، از نظر اسلام، نشستن پای مجلس گفتوگوی علم- نه درس خواندن و یا درس دادن بلکه پایینتر از آن- ثوابی بیش از 12 هزار ختم قرآن دارد. میتوان گفت در هیچ مکتبی به اندازه مکتب اسلام و بویژه تشیع، به مسئله علم، اهتمام داده نشده است. از اینرو در هر کجا که اسلام حاکم شود باید در درجه اول، به علم اهمیت داده شود.علم شرط لازم رشد است، اما کافی نیست،چه بسا افرادی که علم دارند، اما انگیزه و ارادهای برای انجام کار ندارند و به علم خود عمل نمیکنند. پیامبران الهی نیز علاوه بر تعلیم، وظیفه تزکیه مردم را بر عهده دارند.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تحول شگرفی در همه ابعاد جامعه ما پیش آمد، بنده میتوانم قسم بخورم و اعتراف کنم که حتی از عهده شکر یکی از این نعمتهایی که به برکت انقلاب، نصیب جامعه ما شد، برنمیآیم. البته باید توجه داشت هر جا نعمتی باشد، در کنارش زمینه بلا(امتحان) نیز وجود دارد. یکی از بزرگترین نعمتهایی که خداوند به عموم جامعه مرحمت فرمود، تحولی است که در آموزش و پرورش به وجود آمد و پیدایش نهادهایی مانند اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان نیز یکی از برکات آن بود.رواج علم و تقویت نظام آموزش و پرورش در کشور، مرز خاصی ندارد و رو به بینهایت است، این مسئله در امور مادی محسوس و تا حد زیادی قابل لمس و شناخت است. آموزش و شناخت در امور معنوی نیز تا بینهایت قابل تکامل است؛ اگرچه مثل امور مادی محسوس و قابل لمس نیست.استفاده از برخی از نعمتهایی که خداوند عطا میکند، شرایط و لوازمی دارد؛ از جمله این نعمتها، نعمتهای معنوی هستند. خداوند ابتدا نعمتی را میدهد؛ اگر قدر آن نعمت دانسته شد، آن را افزایش میدهد، اما اگر قدر آن را ندانستیم، نه تنها نعمت از ما گرفته میشود، بلکه عذابی دردناک نیز پیش روی ما خواهد بود.وجود شخص رهبر معظم انقلاب یکی از نعمتهای بزرگ الهی است. خداوند متعال در این جهان آلوده، یک نقطهای را پاک قرار داده و کسی را به ما عطا کرده است که شبانه روز، جز رضای خداوند و خدمت به مردم به چیزی نمیاندیشد. اگر آماری از کارهای ایشان که در شبانهروز انجام میدهند، ارائه شود، یک لیست بلندبالایی خواهد شد؛ اما به گونهای برنامهریزی کردهاند که به همه آنها میرسند؛ بنده عقیده دارم بدون لطف و تأیید الهی انجام منظم چنین کارهایی برای فرد عادی امکان ندارد.
خداوند این رهبر را در شرایطی به ما عطا کرده است که امروز میبینیم رئیسجمهور بزرگترین کشور دنیا، چه افتضاحاتی بهبار آورده است و رسما نشان داده است جز هوس و ثروت به چیزی نمیاندیشد و به گونهای رفتار میکند که حتی برخی مردم آمریکا- به خاطر وجود او- از اینکه بگویند آمریکایی هستند، شرم میکنند.
در مقابل این نعمتها وظیفهای داریم و انجام این وظیفه، به جا آوردن شکر نعمت تلقی میشود، همانطوری که ثروتمند وظیفه بیشتری در کمک به فقرا دارد، کسی هم که از نعمتهای الهی و شناخت علوم برخوردار است، نسبت به دیگران که از این علوم، بهره نبردهاند، وظیفه دارد و باید به آنها نیز بیاموزد.
کسب علم؛ شرط لازم انسانیت
قشر فرهیخته جامعه باید دائما علم خود را بالا ببرند و کمبودهای معرفتی خود را جبران کنند، چرا که شناخت در معنویات هرگز پایان ندارد و در عین حال باید بدانیم که هر روز تکلیفمان نیز سنگینتر میشود و باید کاری کنیم که جهل در جامعه کمتر شود. شرط لازم برای ترقی جامعه، علم است و بدون علم، ترقی نیز حاصل نمیشود، به عبارت بهتر شرط لازم انسانیت، کسب علم است، وگرنه بشر بدون علم، با چارپایان تفاوت چندانی نخواهد داشت.
باید با خود بیندیشیم که آیا وظایف خود را به خوبی شناختهایم یا خیر؟ آیا در انجام وظایف کوتاهی کردهایم یا نه؟ مخصوصا در عصر حاضر که جهان تشنه معارف ناب اسلام است و ما نه تنها نسبت به جامعه خودمان، بلکه نسبت به مردم جهان وظیفه داریم و صد البته که مکتب ما چنین توانایی را دارد. از اینرو تربیت افرادی که بتوانند این معارف را به دیگران منتقل کنند و وسیله ترویج معارف باشند، ضروری است. اگر کسی قدمی در راه خداوند بردارد، خداوند حداقل ده برابر او را کمک میکند، بدانیم اگر قدمی برای خداوند برداشتیم، خداوند نیز ما را تأیید کرده و بر توفیقات ما خواهد افزود.
القای ناامیدی؛ دام شیطان
در هر مسیر حقی، شیطان دامهای متعددی گسترده است،یکی از دامهایی که در شرایط سیاسی فعلی ممکن است به آن مبتلا شویم، ناامیدی است؛ بدانیم همان خدایی که در دفاع مقدس ما را در مقابل دنیا یاری کرد، هنوز هم خدایی میکند؛ فقط این مسئله میماند که ما مثل جوانان انقلابی زمان امام(ره) شویم و با اخلاص کار کنیم.
نکته دیگر اینکه از عواملی که سبب تفرقه و پراکندگی میشود بپرهیزیم؛ اگر قرار باشد هر کسی که یک نقطه ضعفی دارد، کنار گذاشته شود، دیگر چه کسی باقی میماند؟ باید نقاط مثبت را محور قرار داد و آن را وسیلهای برای جذب قرار داد.
اگر بخواهیم نسل آینده، مسلمان و خداترس تربیت شوند، باید با استفاده از عوامل عاطفی آنها را جذب کنیم؛ باید به گونهای رفتار کنیم که بفهمند واقعا دوستدار آنها هستیم و خیرشان را میخواهیم. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) الگوی مسلمانان است؛ ایشان بقدری به فکر مردم و امت بود که خداوند در چندین آیه از قرآن به ایشان میفرماید که چرا اینقدر برای مردم، خودت را به سختی میاندازی و حتی میخواهی برای هدایت آنها جان دهی؟!
یکی از دامهایی که شیطان برای فرهیختگان پهن میکند این است که آنها با خود بگویند دیگر نیازی به آموختن و شناخت بیشتر نداریم؛ ما که درسخوانده و انقلابی هستیم و دیگر نیازی به تلاش بیشتر در این مسیر نیست. باید بدانیم که معلومات دینی اینقدر عمق دارد که به هیچ وجه نمیتوانیم به انتهای آن برسیم، اما باید تا حد امکان از آن بهره ببریم. باید برنامهای برای یادگیری و علماندوزی برای خودمان بگذاریم؛ در غیر این صورت به غرور و خودمحوری مبتلا شده و توفیق خدمت به جامعه از ما سلب میشود؛ البته باید توجه داشت که خدمت بیشتر به جامعه در گرو یقین بیشتر به سخنانی است که خودمان برای مردم میزنیم؛ یعنی باید به علممان عمل کنیم و در عین حال، علم خود را افزایش دهیم.
بیانات آیتالله مصباح یزدی(دام ظله) در دیدار با جمعی از مسئولان اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان قم؛ 7 / 7 / 1397 .