241 - محمد هادی صحرایی : اگر 9 دی نبود ... ۱۳۹۷/۱۰/۰۸
اگر 9 دی نبود ...
۱۳۹۷/۱۰/۰۸
محمد هادی صحرایی
قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِی الْحَیاةِ أَنْ تَقُولَ لامِساسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ ...(1)
آخرالزمان است و فتنههایش نفسگیر. مرد میدان میخواهد و دیندارِ واقعی تا بتواند دامن از فتنهها برکشد و بر پلههای سعادت پا نهد و پله پله صعود کند. باید استخوانبندی اعتقاداتت را با بصیرت، محکم کرده باشی تا در وقت لازم نشکند. باید ایمانت از مغز استخوان برخاسته باشد تا بتوانی از میان فتن قدم برداری و نلغزی. زمین فتنهها سخت لغزان است و دلهای بیسَکینت، سخت لرزان. ایمانت باید به گوشت و پوستت آمیخته باشد تا نلرزد وگرنه ایمان قشریون و ظاهریون که با کیسهای پر از طلا نه که با کیسهای از روشور، خواهد ریخت. نه اینکه در گذشته فتنه نبوده، نخیر، بوده ولی به این زیادی و اینگونه پی در پی نبوده است. تاریخ گواهی میدهد هر زمان که حق حاکم شده است و شمل شیاطین شیوانده(2) است، فتنههای ریز و درشت، چون دملهای چرکین سرباز کرده و اهل ریا و ریاست سربرآوردهاند و شیخ و ملا هم نشناختهاند. چه مدعیهایی که با بلند شدن غبار فتنهها ره گم کرده و هنوز هم در پیچهای تاریخ مانده و مایه عبرت شدهاند، اگر عبرت گیرندهای باشد.
سال 1388 که در تاریخ خونبار انقلاب اسلامی ماندگار شده است و نماد و نمود انقلابیونِ بابصیرت و انحرافیون، ساکتین و کاسبین شده است، سنگ محک خوبی است برای عیارسنجی ایمانها و انصافها و بصیرتها. حساب ما با سوای انقلابیونِ هشتاد و هشتی، به این زودی تمام نخواهد شد. ستم فتنهگران را هنوز، مردم شریف ایران تحمل میکنند. نمک به حرامانی که نشانی آغل و انبار به گرگ و کفتار دادند باید جواب تحریم امروز را بدهند. و نامردانِ شغّادگونه که یوسفِ انقلاب را به جیفه پُست و پول و پیشنهاد و مجوز اقامت فروختند، باید پاسخ تحقیر امروز را بدهند. و تشنگان قدرت و رفوزگان بیصفتی که پنجه بر چهره مظلوم انقلاب کشیدند و با دروغ تقلب، مردم را در مقابل هم به صف کردند، باید پاسخگوی «ظلم بزرگ» خود باشند. نه در این دنیا که دارِ دوز و دغل و تزویر و ریاست، در آن دنیا که «تبلی السرائر» است و در محضر «أشد المعاقبین» که «أحکم الحاکمین» است. این دنیا را که میتوان با حرّافی و حقهبازی به سر بُرد و دولت به دولت، رنگ عوض کرد و روز به روز موضع جابهجا نمود. هرچند که گفتهاند «للباطل جولۀ و للحق دولۀ».
سال 1388 میتوانست سال رؤیایی پرش نظام بر سکوهای عزت و افتخار و تداوم پیشرفت ملت ایران و انقلاب اسلامی باشد، که حسودان و لجوجان نگذاشتند. کشور به لطف رجوع به شعارهای اصلی و اصیل انقلاب اسلامی، در حال جهش بود و به جای حلقه بسته حزبی- فامیلی و وراثتیِ مدیرانِ اشراف و دوتابعیتی، توسط فرزندان مردم و انقلاب اداره میشد. دشمنان به این نتیجه رسیده بودند که سرعت پیشرفت انقلاب سرسامآور شده و ایران، با دستاوردهای علمی و عجیب و صعود به فضا و نفوذ به نانو و ورود به کلوپ 10 کشور برتر «های تِکها» مهار ناپذیر شده است. باید کاری میکردند و ترمز این قطار سریعالسیر را میکشیدند. از سال قبلش که برآوردشان پیروزی انقلابیون و تداوم شعار انقلاب بود، کمیتههایی را در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس به راه انداختند و دورههای توانمندسازی فشرده را تدارک دیدند، تا مانع تحقق اراده مردم شوند یا لذت پیروزی ملت را با شعار «بریزند به خیابانها» تلخ کنند. اهل رسانه، سرشاخهها و سرخوشهها، شعبان بیمخها و ... و جوخههای آتش و آشوب، منافقینِ آدمخوار، فسیلهای سلطنتطلب، فراریها، رقاصهها، خوانندهها، زالوزادگان دوتابعیتی و ... توسط صهیونها، سعودیها، انگلیس، اسرائیل و سردسته اشرار، آمریکا، تغذیه و تعبیه شدند.
دشمنانِ به صف شده، دل به حماقت، خیانت و لجاجت سران فتنه بسته بودند و اگر ذرهای به همراهی آنها شک میکردند، تمام داشتهها و اندوختههای خود را در سبد آنان نمیگذاشتند. میدانستند دنیاطلبی، همیشه در میان سیاستبازانِ حرفهای، مشتری دارد و همیشه شیطان در میان مذبذبین و معلقین، برای روز مبادای خود سربازانی دارد. همانگونه که نخستوزیر صهیون، اغتشاشگران را سربازان خود نامید و هیلاری و اوباما به آنها امید بستند و انگلیسِ روباه، لانه خود در تهران را خانه امید آنها کرده بود. جرم بزرگ سران فتنه، ایجاد نفاق و نقار و دودستگی بین مردم بود و رواج دروغ و شیوع بیاعتمادی. و اینها به غیر از تهمتها و تبانیها و محرمانههای با دشمن است. مگر میشود فراموش کرد که این کذابان، قبل از اتمام شمارش آراء، اعلام پیروزی کردند، خواستار حذف جمهوریت از نظام شدند، با جاسوسان و دشمنان و نادرستانِ اجنبی ملاقات کردند، از سران سعودی پول گرفتند و موبه مو توصیهها را اجرا کردند، به قانون تن ندادند و قانون شکستند، برای زندگان، مجلس ختم گرفتند و در آن شرکت کردند، از دشمنان، تحریمِ هممیهنان خود را خواستند، هتاکان حرمت عاشورا را خداجو نامیدند و ... و در یک کلام نامردی کردند.
استدلالشان خواب و خیال و تئوری روشنفکرانهشان، دختر لُر و پسر آذری بود. هشت ماه کشور را با لجبازی و غرور و ماجراجویی به لبه پرتگاه کشاندند. در افغانستان، نامزدِ معترض به خاطر حفظ وحدتِ مردمش از حق خود گذشت و به قانون تمکین نمود، ولی این مدعیانِ ناحق، وحدت شکستند و با قلدری پا بر قانون کشیدند. دشمن به مغاک رفته را به میدان آوردند و جو ترور را که در دوره اصلاحات جان گرفته و مُرده بود دوباره زنده کردند، روی دشمنِ دریده را به نظام باز کردند و ... . اگر نبود پیر پیامبرگونه انقلاب و جوشش خون حسینیانِ ایران زمین در نهم دی، تکلیفمان چه میشد رفیق؟ درست است که تکلیفمان را سیدالشهداء مشخص کرده و مردم ایران تا شاهرگ خود پای انقلابند و دشمنان اسلام و ایران، از آمریکا تا پایین، هیچ غلطی نمیتوانند بکنند ولی مردم شریف ایران با آن همه گله کلب و کفتار مترصد در بیرون مرز چه میکردند؟ اگر به پیراهن خونین و قَسمهای نابرادران یوسف اعتماد میکردیم و از گِرد یعقوب نبی میرفتیم چه میشد؟ اگر فریب سامری را خورده بودیم و دست از دست موسای کلیم کشیده بودیم چه؟
سامری در قوم موسی فتنه کرد و با اخلاق و هنر خود و پول و طلای بنی اسرائیلیان، قوم خداپرست، را گوسالهپرست کرد و با این کار، قوم از آب و دریا گذشته و به آسمان رسیده را به خاکستر نشاند. مجازات موسی برای او سلب زندگی اجتماعی و طرد او از جامعه با مرض لامساس بود. اینگونه که نمیتوانست با مردمان ارتباط گیرد و مجبور بود در تنهایی بماند. این مجازات تاریخی و حکیمانه پیغمبر خدا از آنروست که بفهماند فتنهگران باید از آزادی محروم شوند تا توطئه نکنند و باید از جامعه طرد شوند تا آرامش اجتماع و مردم به هم نخورد. بیماری فتنه گران همین است که آرامش مردمان را به هم بزنند. آنها غوغازیستانیاند که میل به اغتشاش دارند. مثل همین کار را امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، با مسبب فتنه جمل کرد. نفی بلد و سلب آزادی اجتماعی و ... در اسلام مسبوق به سابقه است. اگرچه ممکن است ظاهر حکم مفسد فیالارض اعدام باشد ولی وقتی میتوان مجازات را حکیمانه، عبرتآموزتر کرد، باید به سختی آن تن داد و حرف حرافان را تحمل نمود.
کسانی که منکر و منتقد مجازات فتنهگرانند یا فریبکارانه به دنبال چشمپوشی مردم از خیانت و جنایت سران توبه ناکرده فتنهاند، یا کاسبند و جویای نان و نام- اگرچه خود خوب میدانند با آزادی فتنهگران بازار مکاره اینها کساد میشود- یا آنکه تاریخ را سروته گرفتهاند. در کشور ما تدبیر است که حکم میکند وگرنه در منطقه ما کشوری است که بعد از کودتای نافرجام، هزاران نفر را یا اعدام کرد و یا زندانی و یا از کار برکنار کرد. در فرانسه که میگفتند مهد حقوق است، مردم را به خاطر اعتراض معیشتی به گلوله میبندند و با باتوم پاسخ میدهند. خدا میداند اگر قصد کودتا داشتند چگونه با آنها برخورد میکردند. به هرحال نهم دی، یومالله است و تجربهای گران در میان تجربههای 40 ساله انقلاب اسلامی شد و مردم را توانمندتر و هشیارتر نمود و این روزها، مردم ایران اگرچه آزرده از بیتدبیریها و سوء مدیریتهای دولتاند ولی سربلند و پرانگیزه به فردا و افقهای خود نگاه میکنند و مستحکمتر قدم برمیدارند و کتاب سنگین تاریخ ارزشمند خود را که پر از تجربیات تلخ و شیرین و ریزشها و رویشهاست، به جهانیان عرضه میکنند و خطاب به دشمنان مدعی از آمریکای رو به افول تا صهیون زبون و فرانسه غرق به خون میگویند: گر چو تو زشت و بی هنر بودم/ از همه فتنه در امان بودم.
ـــــــــــــــــــــــ
1- گفت: پس برو كه بهره تو در زندگى این باشد كه به هر كه نزدیك تو آمد بگویى: به من دست نزنید و تو را موعدى خواهد بود كه هرگز از آن درباره تو تخلف نخواهد شد... سوره طه آیه 97
2- به هم ریخته