332 - منبع بصیرت : چهــل ســال تجربه و حقایق آشکار شده ۱۳۹۷/۱۱/۱۷
چهــل ســال تجربه و حقایق آشکار شده
۱۳۹۷/۱۱/۱۷
انقلاب اسلامی در طول چهاردهه گذشته پویایی و بالندگی خود را حفظ کرده و توانسته است بر مشکلات متعددی فارغ آید و در مسیر تحقق ارزشها و آرمانها و آرزوهای بزرگ گام بردارد. انقلاب حرکتی و صیرورتی است که دائما در حال تحول شدن است که اگر این حرکت استعلائی خود را از دست دهد، هویت خود را از دست داده و در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. در این بین سختیها و مصائب و حوادث و رخدادهای پیش آمده در طول چهل سال گذشته، تجربیات مفیدی را پیش روی انقلاب اسلامی و ملت ایران قرار داده که میتواند چراغ راه آینده کشور باشد.
1. راهبرد «ما میتوانیم»
برای حل مشکلات و معضلات کشور راههای مختلف ارائه گردیده و نسخههای متنوعی پیچیده شده است. از یک منظر نظریات مطرح در این باب را میتوان به دو دسته تقسیم نمود. دسته اول دیدگاهی است که وابستگی به بیگانه و بهرهبرداری از توان قدرتهای بزرگ را راهکاری برای حل مشکلات کشور میدانند و اعتماد به الگوی توسعه غربی را پیشنهاد میدهند. دیدگاهی دیگر بر اتکا به خود و توان و استعدادهای داخلی تکیه دارد و با محور قرار دادن دکترین «ما میتوانیم» نسخههای بومی را برای درمان دردها چاره ساز میبیند. آنچه در چهل سال اخیر اتفاق افتاده اذعان به این حقیقت است که راهبرد «ما میتوانیم» تضمینکننده استقلال کشور و راهگشای عبور از بحرانهای مختلف بوده و میتواند آینده نظام اسلامی را تضمین کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بررسی این دو ایده چنین میگویند: «سازش با آمریکا مشکلات کشور را حل نمیکند، بلکه افزایش خواهد داد؛ مشکلات سیاسیای اگر داشته باشیم، مشکل اقتصادی اگر داشته باشیم؛ مشکلات ما را خودمان باید حل کنیم؛ مشکلات ما را شما جوانها باید حل کنید.» (12/8/95)
2. روحیه انقلابی، رمز پیشرفت
مسئله پیشرفت و توسعه کشور و حرکت در مسیر رفع مشکلات جامعه را میتوان مهمترین اولویت کشور دانست که جهتگیری تمامی تلاشهای مسئولین کشور را تعیین مینماید. همه فعالیتها در عرصههای مختلف، برای آن باید باشد که گرهای از مشکلات مردم بگشاید و یک گام کشور را به اهداف طرحریزی شده نزدیک نماید، وگرنه اقدامی خلاف میثاق ملی و مصالح کشور خواهد بود. اما سوق دادن تمامی جهتگیریهای کشور به سوی پیشرفت کشور و تجمیع همه توانها و انرژیها برای تعالی جامعه نیازمند پیش فرضها و الزاماتی است که بدون آن چنین رسالت عظیمی به ثمر نخواهد رسید.
اولین تجربه حاصل آمده در طول چهل سال ایستادگی، درک عمومی این حقیقت است که پیشرفت کشور و تحقق آرمانها جز به حفظ و تقویت روحیه انقلابی در جامعه ممکن نخواهد بود. انقلابیگری یعنی تسلیم وضع موجود نشدن و برای تحقق آرمانهای بزرگ الهی و انسانی مجاهدت و تلاش کردن و منافع فردی را در راه آرمانها نادیده گرفتن. لذا باید تلاش نمود تا روحیه انقلابیگری در کشور به مثابه یک ارزش قلمداد شود، سبک زندگی انقلابی در جامعه تبلیغ گردد و امور اداره کشور در اختیار انقلابیون قرار گیرد!
3. اعتماد به جوانان
اعتماد به جوانان دستاورد دیگری است که چهل سال مملکتداری به ملت ایران آموخته است. جوانان در چهار دهه اخیر در همه فعالیتها پیشگام بودهاند و اتفاقا دستاوردهای قابل ملاحظهای نیز برای ملت رقم زدهاند. از ایستادگی و مبارزه با رژیم پهلوی تا حماسه هشت سال دفاع مقدس، از مجاهدت در عرصههای مختلف علمی تا حضور در میدان سازندگی و محرومیت زدایی، و... جوانان با حضور در عرصههای مختلف، توانایی و کارآمدی خود را به اثبات رسانده و کارنامه درخشانی برای خود رقم زدهاند. از نگاه رهبری «هرچه زمان به پیش میرود، امید ملت ایران به نسل جوانِ درس خوانده و بالندهاش بیشتر میشود. جوانان این ملت در همه میدانها توانستهاند برتریها و درخشندگیهای خود را به اثبات برسانند.» (27/11/87)
فراموش نباید کرد که جوانان به مثابه پیشران و موتور محرک جامعه باید در صحنههای مختلف به کار گرفته شوند تا توان جوانی یک ملت در خدمت تحقق آرمانهایش قرار گیرد. رهبری معظم انقلاب نیز تلاش دارند تا نمونههای فراوانی از کارهای بزرگی که توسط جوانان انجام شده را به مسئولین کشور گوشزد کنند و حاصل فرآیند اعتماد به جوانان را برای ملت نیز رونمایی نمایند. لذا در کلام ایشان مثالهای متعددی از این موفقیتها بارها آورده شده است. نمونه بارز این موفقیت میدان تولید علم و فناوری است که معظمله تاکید دارند: «هر جا که ما بر ابتکار و استعداد جوانان با انگیزه، مومن و مخلص تکیه کردیم و آنها را ارج نهادیم، چشمههای جوشان پیشرفت پدیدار شد که پیشرفتهای هستهای، دارویی، سلولهای بنیادی، نانوتکنولوژی و برنامههای صنعتی دفاعی نمونههای عینی این واقعیت هستند» (23/2/93)
4. تبعیت از فصلالخطاب رمز عبور از بحرانها
در طول چهار دهه اخیر که نظام اسلامی با چالشها و بحرانهای مختلف مواجه بوده است، بدون شک این نقش محوری و کلیدی رهبری معظم انقلاب اسلامی بوده است که عبور سالم و با کمترین هزینه را برای کشور رقم زده است. این جایگاه عظیم که با عنوان ولایت فقیه از آن یاد شده است، نقش اساسی خود را بیش از هرچیز در اختلافات و چالشهای داخلی نشان داده و به عنوان فصل الخطاب عمل کرده است. تجربه چهل ساله حکایت از پذیرش رای و نظر رهبری به عنوان «فصلالخطاب» دارد.
تبعیت از فصل الخطاب، پایانی است بر هرگونه مناقشه اختلاف افکنی که میتواند به ایجاد شکاف و واگرایی جامعه بینجامد. در این میان مردم به جایگاه فصل الخطابی حکیم فرزانه انقلاب اسلامی واقفند، و این نخبگان و مسئول نظام اسلامی هستند که بیش از پیش به تمرین تبعیت و پذیرش رای «فصل الخطاب» نیازمندند!
5. تحقق آرمانها با نقشآفرینی همه ملت
نظام اسلامی را به معنای حقیقی کلمه باید نظام مردم سالاری دینی دانست که در آن مردم همه کاره این کشورند. در این نگاه مردم در عرصههای ساختن کشور بازیگر اصلی محسوب شده و علم و توان و استعداد آنهاست که قرار است نظام اسلامی را شکل دهد. نظام سیاسی که مبتنی بر استقلال فرهنگی, سیاسی و اقتصادی شکل گرفته باشد و هرگونه استیلا و وابستگی به بیگانگان را نفی نماید بی شک با رویگرداندن به مردم, تلاش خواهد نمود که برای حل معضلات و مشکلات به استعدادهای درونی خویش بنگرد و چنین است که مردم در امور محوریت خواهند یافت. انقلاب اسلامی نیز مبتنی بر این باور ساختارمند گردیده است.
6. تحقق آرمانها نیازمند صبر و ایستادگی
تحقق آرمانها نیازمند برنامهریزی طولانی مدتی است که باید با صبر و حوصله انقلابی و تدبیر و برنامهریزی همراه باشد. تعجیل و شتابزرگی در تحقق آرمانها نه تنها کمکی به این امر نمیکند، بلکه معمولا نتیجه عکس داده و زمینههای سرخوردگی و واگرایی انقلابیون را فراهم خواهد کرد. برنامهریزی در این عرصه نیز نیازمند تدبیر بزرگان و مسئولین ذیصلاح است. باید در این مسیر معضلات و مشکلات با نگاه دقیق و کارشناسی شناخته شود و با توجه به ظرفیتها و سرمایههای موجود، گام به گامِ دستیابی به اهداف طرحریزی شود!
7. به دشمن نباید اعتماد کرد
چهل سال عمر پربرکت جمهوری اسلامی با مقاومت و هوشیاری و دفاع در برابر ترفندهایی گذشته است که دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی و براندازی آن طرحریزی کرده است. برنامههای پیچ در پیچی که جملگی با شکست مواجه گردیده است. این تاریخ درسآموز به خوبی به ملت ایران آموخته است که دشمنان ملت ایران و در راس آن آمریکای جنایتکار به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و اعتماد به ایشان جز زیان و خسران دستاوردی به همراه نخواهد داشت. این باور که به دشمن نمیتوان اعتماد کرد آموزهای قرآنی است که جزو اصول اصلی گفتمان حضرت امام(ره) و حضرت امام خامنهای بوده و بارها توسط ایشان گوشزد شده است، و کارنامه چهل ساله مواجهه غرب با جمهوری اسلامی مویدی بر این دکترین می باشد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با صراحت اعلام داشته اند: «یکی از اصول امام اتّکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده الهی، و نقطه مقابل، بیاعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی است؛ این یکی از اجزای مکتب امام است... به دلخوشکُنَکهای دشمنان، مستکبران، قدرتهای جهانی، مطلقاً نباید اعتماد کرد؛ این هم در عمل امام، در رفتار امام، در بیانات امام بهطور کامل مشهود است.» (14/3/94)
8. هزینه سازش بیشتر از هزینه مقاومت
در مقابل دشمنیهای تمامعیار چهلساله استکبار جهانی همواره دو تفکر «ایستادگی» و «سازش» در برابر هم قرار داشتهاند. بر همین اساس افرادی که تفکرشان برآمده از آموزههای اسلامی نیست از «هزینههای چالش با مستکبرین» صحبت میکنند و «عقلانیت را در این میدانند و میگویند که چالش با قدرتها هزینه دارد.» (14/3/96) و نسخه «تسلیم» را برای ملت و نظام اسلامی تجویز میکنند. آنها معتقدند «تسلیم شویم تا دشمن علیه ما موذیگری نکند.» (9/4/97) اما «نمیدانند که هزینه تسلیم شدن به مراتب بیشتر از هزینه مقاومت کردن و ایستادگی کردن است. بله، ایستادگی کردن ممکن است هزینهای داشته باشد، امّا دستاوردهای بسیار بزرگی دارد که صدها برابرِ آن هزینه برای ملّتها ارزش دارد؛ امّا تسلیم شدن در مقابل دشمن عنود و لجوج و خبیث، جز لگدمال شدن، جز ذلیل شدن، جز بیهویت شدن هیچ اثری ندارد.» (9/4/97) و البته در این زمینه نیز تجربیات روشنی پیشروی ماست.
یکی از نمونههایی که امروز ملتهای دنیا به وضوح دیدند، ماجرای دوشیدن عربستان توسط آمریکا بود؛ عربستانی که بهترین روابط را با آمریکا بین کشورهای منطقه دارد و برنامههای خود را کاملاً براساس سیاستهای ایالات متحده تنظیم میکند. در این ماجرا، «دولت سعودی برای اینکه با رئیسجمهور جدید آمریکا بتواند سازش بکند، مجبور میشود بیش از نیمی از ذخایرِ موجودی مالی خودش را در خدمت هدفها و طبق میل آمریکا هزینه کند. اینها هزینه نیست؟ سازش هم هزینه دارد.»(14/3/96) این ماجرا، یکی از مصادیقی است که بر هزینه داشتن سازش گواهی میدهد.
از طرف دیگر، چالش و ایستادگی در برابر قدرتها هم طبیعتاً دارای هزینههایی هست اما براساس تفکر و اعتقاد اسلامی «چالش اگر عقلائی باشد، چالش اگر منطبق با منطق باشد، اگر با اعتمادبهنفس باشد، هزینهاش به مراتب کمتر از هزینه سازش است.» (14/3/96) «ایستادگی کردن ممکن است هزینهای داشته باشد، امّا دستاوردهای بسیار بزرگی دارد که صدها برابرِ آن هزینه برای ملّتها ارزش دارد... این قانون لایتخلّف پروردگار است که فرمود: فَلا تَهِنوا وَ تَدعوا اِلَی السَّلمِ وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ وَ اللهُ مَعَکُم وَ لَن یتِرَکُم اَعمالَکُم؛ سست نشوید، دعوت به سازش با دشمن نکنید، خدای متعال شما را برتر قرار داده است و برتر هستید «وَ لَن یتِرَکُم» -یعنی «لَن ینقُصَکُم»- خدای متعال برای شما کم نمیگذارد در مقابل مجاهدتی که انجام دادهاید، پاداش این مجاهدت را بهطور کامل به شما خواهد داد.» (9/4/97)
دو تفکر «ایستادگی» و «سازش» در عرصه عمل امتحان خود را پس دادهاند؛ تجربه نشان داده ایستادگی در مسیر حق، به شرط عمل به الزاماتِ این حرکت، قطعاً پیروزی را به ارمغان میآورد.
9. مدیریت جهادی رمز موفقیت
یکی دیگر از تجربیات مهم 40 ساله انقلاب اسلامی، درک این حقیقت است که این مدیریت با الگوی جهادی است که توانسته در شرایط تهدید و تحریم بر مشکات فایق آمده و بستر شکوفایی نظام اسلامی را فراهم آورد. به واقع هرجا با الگوی مدیریت جهادی پیش رفتهایم، شاهد دستاوردهای ارزشمندی بوده که حتی دشمنان را به حیرت انداخته است.
واقعیت آن است که مدیریت تکنوکراتها در طول دههای اخیر چیزی جز وابستگی و زمزمه «ما نمیتوانیم» به همراه نداشته است! و حاصل آن بوروکراسی فرسوده و هزینهبری است که جز گره بر مشکلات ملت نیفزوده است! به همین خاطر است که رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید دارند: «باید مدیریت جهادی را بر دیوانسالاریهای فرسوده ترجیح بدهیم؛ این یکی از اولویتهای ما است؛ اصرار بر مدیریت جهادی. مسئولین کشور در قوّه مجریه، در قوّه قضائیه، در بخشهای مختلف، مدیریت جهادی را دنبال بکنند.» (4/6/96)
منبع: بصیرت