343 - ابراهیم کارخانهای: سناریوی توطئه برجام در ICU سیاسی اروپا ۱۳۹۷/۱۱/۲۶
سناریوی توطئه برجام در ICU سیاسی اروپا
۱۳۹۷/۱۱/۲۶
ابراهیم کارخانهای *
شکی نیست که برجام از منظر آمریکا و سه کشور اروپایی معاملهای صرفا برای توقف قدرت هستهای جمهوری اسلامی ایران در برابر رفع تحریمها نبوده است، کما اینکه پس از توقف پیشرفت برنامه هستهای، بلافاصله موضوع توقف قدرت موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران به عنوان شرط ادامه رفع تحریمها از سوی آمریکا مطرح شد، که در نهایت منجر به خروج این کشور از برجام گردید. اینک پس از ۹ ماه وقتکشی و فریبکاری سیاسی اروپا، شاهد پیشنهاد طرح تحقیرآمیز «نفت در برابر غذا و دارو» هستیم که ضمن خروج رندانه اروپا از انجام تعهدات مندرج در برجام، به زعم آنان میتواند بستر لازم را برای توطئه بعدی آنان که طرح توقف فعالیتهای موشکی و منطقهای در برابر غذا و دارو خواهد بود را فراهم سازد! در چنین شرایطی آیا سادهانگاری سیاسی نیست از کشورهایی که خلع سلاح موشکی جمهوری اسلامی ایران را در سر میپرورانند، چشم امید حل مشکلات اقتصادی کشور را داشت! آیا باید در زمین توطئه دشمن بازی کرد و علیرغم هشدارهای رهبر حکیم و هوشمند انقلاب تکرار شکست برجام را تجربه کرد!؟ یا اینکه همانگونه که بارها فرمودهاند با ایستادگی و مقاومت و ناامید ساختن دشمن که هزینه آن به مراتب کمتر از سازش است در چارچوب برنامهریزی هوشمندانه و اقدام و عمل انقلابی، توطئههای دشمنان را نقشبرآب ساخت. خصوصاً اینکه دشمنان انقلاب اسلامی در سرازیری افول قرار دارند. در ذیل در ۱۰ بند به نکاتی اساسی درباره برجام و سناریو جدید دشمن پرداخته میشود:
۱- در حالی که جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ سیاستی قوی و هوشمندانه توانسته است معادلات سیاسی منطقهای را در جهت ارتقاء عمق امنیت راهبردی ایران اسلامی رقم بزند و سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا و اروپا را در محور مقاومت به چالش و شکست بکشاند؛ چرا در موضوع برجام اثری از این هوشمندی سیاسی مشاهده نمیشود؟ تا آنجا که مقام معظم رهبری در پاسخ به نامه رئیسجمهور محترم، اجرای برجام را مشروط به ۲۸ بند اعلام میفرمایند که متاسفانه در روند اجرا این موارد نیز اکثراً نادیده گرفته میشود و برجام به میدان تاخت و تاز خودکامه آمریکا و اروپا تبدیل میشود، و سرانجام آمریکا در پی نقض عهدهای مکرر و بدون مواجهه با هیچگونه اقدام متقابل از سوی ایران، در تقسیم کاری برنامهریزی شده با اروپا، از برجام خارج میگردد!
۲- خروج آمریکا از برجام را نباید به زعم وزیر محترم امورخارجه، صرفا ناشی از روحیه بدعهدی و عهدشکنی آمریکا دانست. دستگاه سیاسی و دیپلماسی که وظیفه رصد و دیدهبانی مرزهای سیاسی کشور را در مواجهه با دیگر کشورها در جهت تامین منافع ملی کشور بر عهدهدارد، هرگز نباید از زیر بار سادهانگاری در انجام توافقی سست با کشوری بدعهد و شرور شانه خالی کند و عواقب شکست آن را متوجه غیرقابل اعتماد بودن طرف مقابل نماید! درحالی که توافق با یک کشور دوست میبایست از استحکام و صلابت کافی برخوردار باشد، تیم مذاکرهکننده میبایست پاسخگو باشد که چرا علیرغم هشدارهای مکرر رهبر حکیم و فرزانه انقلاب مبنی بر غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و اروپا، تن به توافقی سست بنیان و فاقد بازدارندگی داده است که طرف آمریکایی با هزینه صفر و اروپا به نحوی فریبکارانه و حتی طلبکارانه با طرح مطالبات جدید از زیر بار تعهدات خود شانه خالی مینمایند.!؟
۳- بدون شک ریشه همه مصیبتهای ناشی از برجام را میبایست در نادیده گرفتن استحکام قدرت ملی، چشم دوختن به غرب برای حل مشکلات اقتصادی، خوشبینی و اعتماد بیش از حد به طرف مقابل و اتخاذ سیاست انفعالی «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» جستوجو کرد. انجام یکجای کلیه تعهدات قبل از آنکه طرف مقابل حتی به یک مورد از تعهدات خود عمل نموده باشد، برخلاف آنچه وزیر محترم امورخارجه میفرمایند بیانگر اعتماد کامل به طرف مقابل؛ و در مقابل پر کردن تحقیرآمیز کانالها و منافذ محفظه قلب راکتور آب سنگین اراک و لزوم تایید آن توسط آژانس، علیرغم خروج محفظه قلب رآکتور و تغییر ماهیت سوخت راکتور! زشتترین جلوه عدم اعتماد به جمهوری اسلامی ایران است که با هیچ منطقی جز انفعال تیم مذاکرهکننده قابل توجیه نیست!
۴- مقرر بود اروپا طی چند هفته، ضمن اجرای تعهدات خود، خلأ خروج آمریکا از برجام را نیز جبران نماید! ولی بعد از گذشت ۹ ماه بازی فریبکارانه در برابر دستگاه سیاسی و دیپلماسی کشور، نه تنها تعهدات آمریکا را جبران نکرد بلکه از اجرای تکالیف برجامی خود نیز شانه خالی نمود و طی بیانیهای به نحوی طلبکارانه ضمن خروج رندانه از برجام در قالب طرح تحقیرآمیز «نفت در برابر غذا و دارو» و تأکید بر الزام جمهوری اسلامی ایران بر اجرای تعهدات، در اقدامی بیشرمانه، علاوهبر شروط آمریکا، شرایط جدیدی را نیز بر جمهوری اسلامی ایران تکلیف نموده است! جا دارد دستگاه سیاسی و دیپلماسی در دفاع از عزت و اقتدار ملت سربلند ایران و در پاسخ به بازی فریبکارانه و حقارتآمیز آنها، سازوکارهای سیاسی SPV و INSTEX و غیره را مسئله داخلی اروپا برای عمل به تعهدات خود تلقی نموده و طی ضربالاجلی کوتاه و قاطع، اجرای کامل تعهدات ۱+۵ را طبق مندرجات برجام، به عنوان آخرین فرصت ادامه برجام اعلام نماید!
۵- بدون شک دوران وقتکشی سیاسی و انفعال در برابر اقدامات توطئهگرایانه اروپا به پایان رسیده و وقت آن است که دستگاه سیاسی به بازی تحقیرآمیز سه کشور اروپایی که تکرار سناریوی فریبکارانه سالهای ۸۲ الی ۸۴ است خاتمه داده و در اقدامی انقلابی و بر پایه حقوق بینالملل، با پایان یافتن ضربالاجل تعیین شده، دست به اقدام متقابل و قاطع بزند و متناسب با تعهدات ۱+۵ تا زمان بازگشت آمریکا و اروپا به انجام کلیه تعهدات مندرج در برجام، آن را به حالت تعلیق در آورد.
۶- در شرایط کنونی که آمریکا و اروپا در اقدامی فریبکارانه و با اتخاذ سیاستی مشترک و گام بهگام موجودیت نظام اسلامی را هدف قرار دادهاند، بر همه وفاداران به نظام اسلامی است که در این برهه حساس از تاریخ انقلاب اسلامی، همگام با ملت سلحشور چشم طمع دشمنان را کور نموده و به دور از جناحبندیهای سیاسی در صفی واحد در برابر سیاستهای تجاوزکارانه دشمن ایستادگی کنند و با موضعگیری قاطع و یکپارچه نقشه شوم استکبار جهانی را که با محوریت برجام در شرف تکوین است نقش بر آب سازند. در غیراین صورت تاریخ صف مدافعان راستین و مدعیان دروغین را از یکدیگر جدا خواهد کرد.
۷- در حالی که مقام معظم رهبری نظارت دقیق بر اجرای برجام را به هیئت عالی نظارت محول فرمودهاند و اکنون پس از سه سال تاخت و تاز یکجانبه آمریکا و اروپا عملاً چیزی از برجام برای نظارت باقی نمانده است، شایسته است هیئت محترم نظارت که به هر دلیل در طول سه سال گذشته علیرغم نقض عهدهای مکرر و خروج آمریکا از برجام و بازی سیاسی اروپا، حتی یک اقدام متقابل و بازدارنده صورت نداده است، اینک که اروپا در سناریو مشترک با آمریکا و پس از تسلط کامل بر برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران، محکمات نظام اسلامی را در عرصههای موشکی و منطقهای نشانه رفته است و در اقدامی طلبکارانه با طرح شروط جدید اقدام به دخالت در امور داخلی ایران نموده است؛ در آخرین لحظات عمر توطئه آمیز برجام در ICU سیاسی اروپا، تدابیر عملی برای مقابله با عهدشکنیها و زیادهخواهیهای اروپا و آمریکا اتخاذ فرمایند!
۸- سقوط برجام که زمانی آن را فتحالفتوح مینامیدند به برنامهای شرمآور تحت عنوان «نفت در برابر غذا و دارو» که در افکار عمومی جهانی بهمعنای مقدمه براندازی است، مهر پایان بر تعهدات ۱+۵ و آغاز طرحی جدید و تحقیرآمیز است که با هدف قرار دادن عزت و اقتدار ملی و انقلابی و استقلال و آزادی ملت ایران، کشور را از منظر سیاسی و اقتصادی در افکار عمومی داخلی و خارجی در شرایط بحران معرفی میکند! دریغ است کشوری که چهل سال در برابر تمامی زیادهخواهی قدرتهای بزرگ جهانی ایستادگی کرده و با کمترین امکانات از سختترین بحران تحمیلی بینالمللی سر بلند بیرون آمده، و نقشه شوم ائتلاف تجاوز گران را در منطقه نقش برآب ساخته است؛ علیرغم حضور حماسی و پرشکوه مردم در دفاع از آرمانهای بلند انقلاب اسلامی که در ۲۲ بهمن متجلی گردید، در اوج قدرت سیاسی و نظامی و توانمندیهای علمی و اقتصادی، به برنامه تحقیر آمیز نفت در برابر غذا تن بدهد!
۹- بدون شک سست نمودن پایههای فکری و انقلابی مردم، ایجاد شکاف در بین نیروهای وفادار به نظام اسلامی، القاء کامل شدن محاصره اقتصادی کشور، التهابآفرینی در افکار عمومی مردم، پاشیدن بذر یاس و بحران در جامعه، فراهم نمودن معبر تسلیم در برابر دشمن و خدشه بر استقلال و حاکمیت کشور، ایجاد تزلزل در رابطه تجاری و سیاسی ایران با دیگر کشورهای منطقه و جهان، افت جایگاه رفیع جمهوری اسلامی ایران در عرصه معادلات سیاسی منطقهای و جهانی، سقوط جایگاه عزتمند جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی ملتهای آزاده و مسلمان جهان، تسلط کامل دشمن بر واردات و صادرات و مدیریت نبض اقتصادی کشور در چارچوب توطئههای برنامهریزی شده و... حداقل آسیبهایی است که با پذیرش سیاست تحقیرآمیز نفت در برابر غذا بر پیکره نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد خواهد آمد.!
۱۰- در حالی که سه کشور اروپایی با ساز و کار INSTEX و اتحادیه اروپا با صدور بیانیه جمعبندی ۱۲ بندی، مهر ابطال بر برجام کشیدهاند و با طرح شرمآور «نفت در برابر غذا و دارو» و تاکید بر پایبندی یکجانبه جمهوری اسلامی ایران به مفاد برجام، دولت و ملت ایران را تحقیر نموده و با نقض حاکمیت ملی جمهوری اسلامی ایران در الزام به پذیرش شرایط FATF و تصویب کنوانسیونهای CFT و پالرمو، فعالیتهای موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران را نیز هدف قرار دادهاند؛ جای شگفتی است که برخی با چشم بستن به روی بندهای صریح و شفاف سلطهگرایانه این بیانیهها، دم از سنجش اجرای آن در میدان عمل میزنند! این سادهانگاری سیاسی زمانی دردناک میشود که این شیوه تفکر معیوب دست به فضاسازی و تلاشی مذبوحانه برای اثرگذاری بر سیستم تصمیمسازی سیاسی کشور بزند!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* دانشیار دانشگاه و نماینده دورههای هفتم و نهم مجلس شورای اسلامی