برجام سایه جنگ را از سر کشور دور کرد؟
اشاره:
پس از روی کار آمدن دولت ترامپ، سیاستهای تهاجمی آمریکا علیه ایران دوباره از سر گرفته شد و در اعلام خروج ایالاتمتحده از برجام به ظهور و بروز علنی رسید. نکته قابل تأمل آن است که با وجود دشمنی دیرینه غربیها با ملت ایران و بهویژه شمشیر از رو بستن آمریکاییها و اروپاییها در این دوره از حیات نظام اسلامی که بارها و بارها در بیانیهها و مواضع خارجی خود اعلام کردهاند، طرفداران داخلی برجام همچنان در اظهارات و موضعگیریهای خود بر اصل و روند مذاکرات و نیز رویکردهای انفعالی و سیاستهای تنشزدایی خود با غربیها و علیالخصوص اروپاییها اصرار دارند.
ازاینروست که به نظر میرسد بررسی تاریخی سیاهه جنایات و رفتار سیاسی آمریکا در قبال ایران و بدعهدیهای همیشگی آنان در 70 سال گذشته (از زمان نهضت ملی نفت تاکنون) بهویژه در قبال کشورهای دیگر (لیبی، عراق، مصر، کره شمالی) به یک ضرورت مسلم و انکارناپذیر تبدیل شده است. واکاوی تاریخی این نکته که در جنبش ملی نفت، چگونه دکتر «مصدق» از اعتماد به آمریکاییها ضربه خورد و یا مداقه در این مسئله که آمریکا چگونه حتی به همدستان خود از «صدام حسین» تا «حسنی مبارک» و یا «قذافی» هم رحم نکرد و آنها را با طناب پوسیده خود به سرنگونی کشاند یا آنکه چگونه و با چه شیطنتها و ترفندهایی در پی فشار، تحریم و خلع سلاح «لیبی» و «کره شمالی» برآمد و سرانجام اینکه چگونه به دنبال آن بوده است تا پروژههای آزموده خود را در ایران پیاده کند، از مهمترین مسائلی است که فراروی مخاطبان محترم قرار میگیرد.
ناگفته پیداست علاوه بر بررسی موارد فوق و مرور چرایی و چگونگی مذاکرات هستهای، نگاه کارشناسانه بر ایرادات بسیاری که از حیث فنی بر مذاکرات هستهای وارد است و همچنین پژوهش تاریخی شکلگیری استکبار جهانی در نظام بینالملل خالی از لطف نبوده است؛ بنابراین آنچه در این سلسله از مقالات پاورقی میخوانید اسناد و گزارشهایی از این پژوهشهای تاریخی، علمی و مستند است که توسط دکتر سهراب صلاحی، عضو هیئتعلمی دانشگاه جامع امام حسین(ع) و نویسنده کتابهایی چون «ایران و دو جنبش در نیمقرن (مشروطه و نفت)»، «پیامدهای انسانی و اجتماعیاشغال عراق از منظر حقوق بینالملل کیفری» و «حقوق بینالملل کیفری» گردآوری شده و به رشته تحریر درآمده است.
لازم به ذکر است که مجموعه این مقالات همچون روال مرسوم دفتر پژوهشهای کیهان پس از انتشار در صفحه پاورقی روزنامه کیهان در قالب کتاب تقدیم مخاطبان خواهد شد.
مقدمه
مذاکرات هستهای در دولت یازدهم و توافقنامههای ژنو و لوزان که سرانجام به «توافقنامه برجام» منجر شد، از سوی سلایق مختلف و از ابعاد گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته و درباره آن اطلاعرسانی شده است. در این میان، دو مقوله مهم و کلیدی همچنان نیازمند بحث و بررسی و مداقه است و نباید در پیچوخم روزمرگی فراموش شود:
اول، نقش دانش و صنعت هستهای در مؤلفههای قدرت ساز و با توجه به اینکه اساس و پایه تمام قدرتها اعم از اقتصادی، علمی، دفاعی، سیاسی و غیره علم است و یکی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی تبدیل ایران اسلامی به یک قدرت بینالمللی است؛ لذا در نقش ممتاز علم برای دستیابی به این مهم جای هیچ شک و تردیدی نیست.
دوم، نقش دانش و صنعت هستهای در ژئوپلیتیک قدرت و تأثیر آن بر روابط بینالملل. همچنان نیازمند بحث، بررسی و مداقه است و نباید اجازه داد که این مباحث مهم در پیچوخم روزمرگی فراموش گردد.
بیتردید موفقیت جمهوری اسلامی ایران در دستیابی به چرخه سوخت هستهای با همه مخالفتها، تحریمها و حتی خصومتهایی که تا ترور دانشمندان جوان هستهای کشور نیز کشانده شد، در کنار دیگر پیشرفتهای علمی، اقتصادی و دفاعی امنیتی در حوزه ملی و همچنین تحمیل شکست بر بزرگترین قدرت اقتصادی ـ نظامی طول تاریخ جهان یعنی آمریکا در میدان عراق از سوی نظام اسلامی ایران بدون شلیک مستقیم یک گلوله (که اتفاقاً به تعبیر بسیاری از آمریکاییها بزرگترین شکست تاریخی این کشور نیز محسوب میگردد و در اینکه مهمترین عامل شکست آنها جمهوری اسلامی ایران بوده است، نیز اتفاقنظر دارند)، شکست جنگهای نیابتی آمریکا در لبنان و غزه قبل از شروع مذاکرات هستهای از سوی دولت یازدهم و زمینگیر شدن دیگر جنگ نیابتی آمریکا که این بار پیادهنظام آن نه سربازان اسرائیل، بلکه خطرناکترین گروههای تروریستی یعنی داعش بود، در آستانه مذاکره هستهای برای تحلیلگران آشنا به مسائل استراتژیک کاملاً آشکار شده بود؛ این پیروزیها، نتیجه رویکرد مقاومت نظام اسلامی در حوزه ملی و منطقهای بود که تأثیر آن بر عرصه بینالملل نیز غیرقابلانکار بوده است و خواهد بود. این پیروزیها باعث شد که در خلال مذاکرات هستهای، رئیسجمهور، حسن روحانی اعلام کند درصورت لغو نشدن کلیه تحریمها در روز اول اجرای توافق، پای هیچ قراردادی را امضاء نخواهد کرد.
بسیار مهم است که بدانیم:
1- تعهد رئیسجمهور به مردم و نظام اسلامی به چه میزان محقق شده است؟
2- مطابق توافقنامه برجام، چه حوزههایی از تحریمهای ظالمانه و غالباً در تعارض با حقوق بینالملل، لغو یا تعلیق و کشور از نتیجه آن بهرهمند شد؟
3- چه تحریمهایی به تعبیر دکتر سید عباس عراقچی ـ عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای ایران ـ فقط روی کاغذ لغو شد و دشمنی آمریکا اجازه نداد تا کشور از لغو عملی آن بهرهمند شود؟
4- چه تحریمهایی هرگز لغو یا تعلیق نشد و برخلاف انتظار ملت ایران، تحریمهای دیگری هم بهصورت ظالمانه، پس از برجام و قبل از خروج آمریکا از آن در تعارض آشکار با برجام بر مردم ایران تحمیل گشت؟
5- ایران از چه حقوقی طبق همه هنجارها و قواعد بینالملل از جمله معاهده «انپیتی» (پیمان عدم گسترش سلاحهای هستهای) که سالها عضو آن است، در «توافقنامه برجام» محروم شد؟
6- چه محدودیتهای طولانیمدت بر صنعت هستهای و حتی برخی حوزههای دیگر تحمیلشده و آثار ناگوار آن بر حوزههای علم، صنعت، اقتصاد، پزشکی، کشاورزی و حتی دفاعی کشور چیست؟
7- با پذیرش بازرسیهای فراپروتکلی، چه خطراتی امنیت مردم و کشور را تهدید میکند؟
اما هدف اصلی موضوع دیگری است که به نظر میرسد در پیرامون آن تحقیق علمی قابل ارائهای به جامعه صورت نگرفته یا به سبب خصومتورزیهای آمریکا با جمهوری اسلامی، نیازمند بررسی و تحلیل بیشتر است؛ البته این نوشتار به فراخور بحث به موضوعات بالا نیز میپردازد.
عنوان تحقیق (بررسی نقش توافقنامه برجام در پیشگیری از منظر حقوق و روابط بینالملل)، دو سؤال را به ذهن متبادر میسازد:
1ـ به فرض که یکی از دو هدف اصلی «توافقنامه برجام» دور کردن جنگ از جمهوری اسلامی ایران بوده، آیا تجربهای در تاریخ روابط بینالملل یا مقررهای در حقوق بینالملل وجود دارد که به کمک آن بتوان به این فرضیه دست یافت که واگذاری امتیازات گسترده به آمریکاییها (که رویکرد استعماری و یکجانبهگرایانه خود در روابط بینالملل را منکر نمیشوند)تضمینکننده حفظ کشور از جنگ تحمیلی بوده است؟
2ـ با التفات به این واقعیت که اظهارات سران کشورها، حتی اظهارات شفاهیشان، در روابط بینالملل آثار مهم حقوقی و سیاسی در پی دارد، براساس کدام گزارهها میتوان این سخن رئیسجمهور را ثابت کرد که آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به این نتیجه رسیده بودند که به تعبیر دیگر، سؤال اصلی تحقیق این است که باوجود توافق هستهای که یکی از اهداف برشمرده برای آن از سوی رئیسجمهور، جلوگیری از تحمیل جنگ بر کشور بود و به فرض اینکه دولت آمریکا نیز چنین تعهدی سپرده بود و از برجام خارج نمیشد، چه تضمینی برای عدم وقوع جنگ علیه ایران و پایبندی آمریکا به تعهداتش وجود دارد؟ دولت یازدهم در بحث هستهای تسلیم نشود، ایران را مورد حمله قرار خواهد داد؟