۱۷۱ - تشییع رزمنده دوران دفاع مقدس«سید فضلالله محمدی» ملقب به «سید سقا» آسمانی شد ۱۳۹۸/۰۱/۱۷
«سید فضلالله محمدی» ملقب به «سید سقا» آسمانی شد
۱۳۹۸/۰۱/۱۷
«سید فضلالله محمدی» رزمندهای که ملقب به «سید سقا» بود، جان به جانآفرین تسلیم کرد.
نامش «سید فضلالله محمدی» بود، اما شاید کمتر کسی او را با این نام میشناخت، چون همه او را با نام «سید سقا» میشناختند که در مراسمها، هیئتها، راهپیماییها، برخی نمایشگاهها مثل نمایشگاه مطبوعات و تشییع شهدا با لباس سقایی و شال و کلاه سبز به همراه یک کوزه آب حضور مییافت و به مردم آب میداد.
سید سقا که سابقه ۲۷ ماه حضور در جبههها و شرکت در دو عملیات کربلای ۴ و ۵ را داشت، در جبهه هم که بود روی یک دوش اسلحه و روی دوش دیگر کوزه آب داشت، وقتی هم فرماندهها متوجه شدند که سقایی میکند، یک وانت که روی آن تانکر آب بود را به او دادند و بدین صورت سنگر به سنگر میچرخید و آبرسانی میکرد.
خودش میگفت: «اگر رزمندهها میآمدند و جایی را نداشتند من میبردم منزلمان و با همسرم از آنها پذیرایی میکردیم. این باعث افتخار من است که توانستم خدمتی به رزمندگان و انقلاب کنم.»
«سید سقا» که سال ۱۳۱۷ در روستای ساروق اراک متولد شده بود، از ۱۰ سالگی در روستایشان آن هم فقط در ایام محرم «سید سقا» شد. هرچند برنامه سقایی آن موقع فقط در ماه محرم بود، اما چون سقایی را دوست داشت وقتی هم که به تهران آمد، سقایی را ادامه داد.
حتی بعد از انقلاب در محلهشان در منطقه امام حسین(ع) سقاخانه درست کرده بود و به مردم آب میداد؛ البته سقایی را شغل و کار نمیدانست بلکه به آن «عشق» میورزید و خود را مدیون ملت ایران میدانست به همین خاطر در هر مراسمی حضور مییافت، سعی میکرد به مردم آب بدهد. محرم و صفر در هیئتهای بزرگ تهران سقایی میکرد.
به گزارش پایگاه بصیرت، علاوه بر این هر سال هم که به راهیان نور میرفت، در آنجا هم کار سقایی میکرد و حتی چند سالی بود که نوهاش را همراه با خود میبرد تا راه سقایی را پس از او ادامه دهد. اما تنها آرزوی سید سقا که برآورده نشد، این بود که یک روز با همین شمایل سقایی کاسهای آب به دست رهبر عزیز انقلاب بدهد.
«سید سقا» چندی پیش بر اثر سانحه تصادف به کما رفت تا اینکه ۱۳ فروردین جاری جان به جانآفرین تسلیم کرد. مراسم تشییع این رزمنده دوران دفاع مقدس پنجشنبه گذشته در میدان امام حسین(ع) برگزار و پیکر وی در قطعه 73 بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
سید سقا که سابقه ۲۷ ماه حضور در جبههها و شرکت در دو عملیات کربلای ۴ و ۵ را داشت، در جبهه هم که بود روی یک دوش اسلحه و روی دوش دیگر کوزه آب داشت، وقتی هم فرماندهها متوجه شدند که سقایی میکند، یک وانت که روی آن تانکر آب بود را به او دادند و بدین صورت سنگر به سنگر میچرخید و آبرسانی میکرد.
خودش میگفت: «اگر رزمندهها میآمدند و جایی را نداشتند من میبردم منزلمان و با همسرم از آنها پذیرایی میکردیم. این باعث افتخار من است که توانستم خدمتی به رزمندگان و انقلاب کنم.»
«سید سقا» که سال ۱۳۱۷ در روستای ساروق اراک متولد شده بود، از ۱۰ سالگی در روستایشان آن هم فقط در ایام محرم «سید سقا» شد. هرچند برنامه سقایی آن موقع فقط در ماه محرم بود، اما چون سقایی را دوست داشت وقتی هم که به تهران آمد، سقایی را ادامه داد.
حتی بعد از انقلاب در محلهشان در منطقه امام حسین(ع) سقاخانه درست کرده بود و به مردم آب میداد؛ البته سقایی را شغل و کار نمیدانست بلکه به آن «عشق» میورزید و خود را مدیون ملت ایران میدانست به همین خاطر در هر مراسمی حضور مییافت، سعی میکرد به مردم آب بدهد. محرم و صفر در هیئتهای بزرگ تهران سقایی میکرد.
به گزارش پایگاه بصیرت، علاوه بر این هر سال هم که به راهیان نور میرفت، در آنجا هم کار سقایی میکرد و حتی چند سالی بود که نوهاش را همراه با خود میبرد تا راه سقایی را پس از او ادامه دهد. اما تنها آرزوی سید سقا که برآورده نشد، این بود که یک روز با همین شمایل سقایی کاسهای آب به دست رهبر عزیز انقلاب بدهد.
«سید سقا» چندی پیش بر اثر سانحه تصادف به کما رفت تا اینکه ۱۳ فروردین جاری جان به جانآفرین تسلیم کرد. مراسم تشییع این رزمنده دوران دفاع مقدس پنجشنبه گذشته در میدان امام حسین(ع) برگزار و پیکر وی در قطعه 73 بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.