درمکتب امام (ره) :
تنها توقع امام از خانواده
تنها توقع امام از خانواده
خانم امام میگفتند: من در 60 سالگی زندگی با امام هیچ وقت ندیدم آقا از من توقعی داشته باشد، توقع ایشان از ما فقط این بود که گناه نکنید، فقط همین بود. گاهی اوقات ما مینشستیم راجع به یک مهمانی، راجع به یک چیزی صحبت میکردیم، ایشان میگفتند: «حرف غیر نزنید.» میگفتم این که اصلاً حرف کسی نیست، ما داریم یک مطالبی را میگوییم، یک چیزی را تعریف میکنیم، میگفتند: وقتی حرف غیر به میان آمد، شاید ناخودآگاه به غیبت کشیده شود، مگر خودتان حرف ندارید که حرف غیر را میزنید.
* خانم زهرا اشراقی
نوه حضرت امام، روزنامه ابرار، 1371/3/11
اولویت نماز شب بر دیدار با فرزندان
اولین دیداری که من با امام داشتم وقتی بود که ازدواج کرده بودم و پسرم 9 ماهه بود. تا آن موقع هنوز موفق به زیارت امام نشده بودم. دلیلش هم این بود که حاج احمد آقا ممنوعالخروج بودند. بالاخره موفق شدیم از طریق لبنان و سوریه به عراق برویم و به زیارت ایشان نائل شویم. من برای اولین بار بود که امام را زیارت میکردم و احمد آقا هم چندین سال بود پدرشان را ندیده بودند. وقتی در نجف به منزل امام رسیدیم و در زدیم ایشان خودشان در را باز کردند (چون دیگران خواب بودند و فقط امام بیدار بودند) یک ساعت به اذان صبح مانده بود. طبیعتاً اولین دیدار پس از چندین سال آن هم با عاطفه و محبتی که ایشان داشتند خیلی خوشحالکننده بود. اما چند دقیقهای ننشسته بودند که گفتند: «من باید بروم» (در آن موقع خانم بیدار شده بودند) من تعجب کردم. پدری که نسبت به من و فرزندشان اینقدر اظهار علاقه کرده بودند فقط چند دقیقه نشستند و رفتند! از احمدآقا پرسیدم: «آقا کجا میروند؟» گفتند: «آقا وقت نماز شبشان است». متوجه شدم که امام لذت نماز شب را با هیچ چیز دیگر عوض نمیکنند.
* خانم فاطمه طباطبایی، مجله ندا، شماره1