در کنار تحول عظیمی که دستگاه قضا در کشور ایجاد کرده، نکتههای پر اهمیت و امیدوارکنندهای نیز وجود دارد که چه بسا بتوان آنها را ویترین و مقدمة الجیش قوه قضائیه نام نهاد. به این معنا که مخاطب، در نگاه نخست، این نکات را به روشنی درمییابد از جمله:
۱. وجهه مردمی و تواضع آیتالله رئیسی و روحیه خاکساری ایشان و در یک کلام محسوب کردن خود از جنس مردم، نکتهای کلیدی و مهم است که باعث شده این شخصیت، نفوذ در قلبها داشته باشد.
سالهاست که رفتار بسیاری از مدیران، مقوله « از مردم و برای مردم» بودن را از یادها برده است. هیبت کاذبی که برخی مدیران ما در لایههای محافظان و هیئت همراه برای خود ایجاد کردهاند آنان را از مردم دور و از اولیای نعمت حقیقی خود غافل نموده است. مسئولان اینچنینی که فریفته چند صباح پست و مقامی اعتباری شدهاند از درک ارزشهای واقعی و الهی به شدت دور افتاده و در خیالات و اوهام برای خود عوالمی تصور کردهاند.
ابن عباس گوید به محضر امیرالمؤمنین علیه السلام مشرف شدم در حالی که آن بزرگوار سرگرم تعمیرِ پای افزار خود بود چون مرا دید فرمود این کفش را قیمتی بگذار عرض کردم (به سبب کهنگی و فرسودگی) قیمتی ندارد. فرمود به خدا سوگند ارزش این نعلین نزد من از ریاست و حکومت بر شما والاتر و پر ارزشتر است مگر آن که حقی را اقامه یا باطلی را دفع نمایم.(خطبه ۳۳ نهجالبلاغه)
در فرهنگ دین، اصالت قدرت و حاکمیت، تنها در احیای ارزشها و اقامه حق است و هیچ قدرت بشری به تنهایی امتیاز محسوب نمیشود و چه بسا که در روز رستاخیز هر پست و مسئولیتی، وزر و وبال وگریبانگیر صاحب خود گردد مگر آنان که فرصت مسئولیت و مقام را خالصانه در راه خدمت به مردم سپری کرده باشند.
آیتالله رئیسی به دور از هر گونه خودشیفتگی به کار سنگین اجرای عدالت مشغول است و این روحیه طلبکار نبودن از مردم در رفتارها و منش ایشان مشهود است.
۲. سالهاست که مردم ما با سخنگویان دستگاههای مختلف آشنا هستند. سخنگویانی بعضا با چهرههای عبوس، گرفته، مجمل گو و پیچیده بیان! سخنگویانی که هرگاه در مقابل سؤالی ناخواسته قرار گیرند الزامی در پاسخ شفاف نمیبینند خصوصا اگر آن پرسش به نوعی با منافع دستگاه متبوعشان معارض باشد.
بعضی از سخنگویان نیز گویی در کسوت نماینده حقوقی ظاهر شده و در مقابل خبرنگاران به دفاع تمام قد از عملکرد سازمان خود برمیخیزند. گاه از جمع بندی بیانات سخنگوی محترم به این نتیجه میرسیم که همه دستگاههای ذیربط عملکردشان ضعیف و نادرست بوده و تنها دستگاه متبوع ایشان از هر خطا و کژی مصون و پیراسته است.
با ابتکار دستگاه قضا اما این بار مشاهده میکنیم شخصی صمیمی و خوشرو (آقای غلامحسین اسماعیلی) مسئولیت این مهم را بر عهده گرفته که بدون پیچیدگیهای شخصیتی و بیآلایش پاسخ سؤالات را شفاف و مطلوب اظهار میدارد و صداقت و روشنگری را فدای مسائل دیگر نمیکند.
۳. هر روز باید منتظر خبری خوب از دستگاه قضا بود. این پویایی و تحرک در عین حالی که ضد خمودی و رکود است، انتظار جامعه را از مسؤولان جمهوری اسلامی بالا میبرد. تفکر لیبرالی که فاصله عمیقی با روحیه انقلابی و جهادی دارد معتقد است مسئولان نباید کاری کنند که توقع مردم فزونی یابد. کارنامه این نوع مدیریت، خدمت رسانی قطره چکانی و کوپنی است که آثار آن در بیصداقتی، بزرگنمایی در تبلیغات، گله و شکوه از کارشکنان فرضی، اظهار محدودیتهای قانونی و شکایت مستمر از موانع فراروی خدمت رسانی آشکار میشود.
رویکردی اینچنینی همگان را به این نتیجه میرساند که ظرفیتهای داخلی و توان خودی برای اداره کردن کشور کافی نیست و چنانچه خواهان ترقی کشور و رفاه جامعه ایم، نیازمند استمداد از اندیشه و سرمایههای مادی و معنوی غرب هستیم.
اما در تفکر انقلابی به جهت روحیه صداقتی که در مسئولان وجود دارد هر کس در حد توان خود و در حیطه مسئولیت خویش تلاش میکند و اتفاقا صداقت و رو راستی، تأثیر خود را در جامعه میگذارد و محبت و پیوندی قلبی بین مسئولان و مردم برقرار میکند. یک مدیر انقلابی از این که سطح توقع جامعه از وی بالا رود نهتنها باکی ندارد که چه بسا از آن استقبال نیز میکند و آیتالله رئیسی با درک عمیق این نکته، دستگاه تابع خود را به نهادی فعال تبدیل کرده و اجرای عدالت را در سطحی عالی و بیرنگ و لعاب در منظر و مرآی مردم قرار داده است. برای توفیق روز افزون ایشان دعا میکنیم.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی