همه تلاش هلندیها برای ورود زنان ایرانی به ورزشگاهها!
یکی دیگر از افراد تحت حمایت هیفوس، سهراب رزاقی است که موسسۀ غیرانتفاعی «کنشگران داوطلب» را در آمستردام هلند راهاندازی کرده است. موسسه کنشگران داوطلب علاوه بر حمایتهای هیفوس از حمایتهای سازمان بینالمللی متعددی برخوردار بود. این موسسه ابتدا بهصورت آزادانه در ایران فعالیت میکرد اما چون فعالیتهایش غیرقانونی و با منابع مالی مشکوک و برای ترویج دموکراسی غربی، دینستیزی، و مخالفت با نظام جمهوری اسلامی بود، در روز 23 اسفند سال 1385 از سوی مقامات امنیتی تعطیل شد.
همچنین در چندسال اخیر از سروصدای گروهها و شخصیتهای مختلف برای حضور زنان در ورزشگاهها زیاد شنیدهایم. این جنجالها بخشی از اهداف پروژۀ بزرگ هیفوس نیز هست که قرار است به بهانۀ ورود زنان به ورزشگاهها راه را برای پروژههای بعدی خود باز کند. برای حفاظت از حیطۀ امنیت اخلاقی زنان، مطالبۀ ورود زنان به ورزشگاه نیازمند تصمیمگیری دقیق مسئولان و برنامهریزی آنان است تا ورزشگاهها بهعنوان مکانی امن در خدمت زنان قرار بگیرند. این در حالی است که مطالبات فعلی، بدون رفع نیازمندیهایی ابتدایی زنان، عموما ریشه از خارج دارد که توسط برخی مسئولین داخلی هم تکرار میشود. عملکرد بنیادهایی مثل هیفوس کاملا روشن است که ذیل مطالبات ورود زنان به ورزشگاه، خواهان رسیدن به ورزشگاههای مختلط و در آمیختن جنسیتی زن و مرد هستند تا بستر را برای انحرافات جنسی و تغییر استانداردهای اخلاقی جوامع اسلامی فراهم کنند. نگاهی به وضعیت ورزشگاههای خارج از کشور، هدف این جنبشها را روشن میکند. در جامجهانی 2018 روسیه و در حالیکه برخی از زنان ایرانی تجربۀ حضور خود در ورزشگاههای روسیه را با افتخار اعلام میکردند، خبرگزاریها از آزار جنسی چند زن خبرنگار در ورزشگاههای روسیه خبر دادند. البته این آمار فقط مربوط به زنان خبرنگاری میشود که صدای آنان شنیده شده است. در طی جنبش ME TOO در آمریکا و سایر نقاط جهان، صدای هزاران نفر از زنان شنیده شده که در طی سالیان مختلف در بخشهای مختلف فرهنگ و ورزش و کسبوکار در غرب مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتند، اما تاکنون و پیش از راهاندازی این جنبش، جرئت ابراز آن را نداشتند. این مدینۀ فاضلهای است که هیفوس تحت پوشش هواداری از حضور زنان در ورزشگاهها قرار است برای زنان ایرانی هم بسازد. برای تحقق این پروژه، بسیاری از نیروها طی آموزش در خارج از کشور، به داخل میآیند و فعالیت خود را استارت میزنند.
در یک نمونه، در سال 1393 در جریان مسابقات لیگ جهانی والیبال، وقتی جنجال حضور زنان در ورزشگاهها تشدید شد، از شبکۀ هیفوس، غنچه قوامی با تابعیت انگلستان و سابقۀ تحصیل در دانشگاه امنیتی سواز وارد کشور شد تا پروژۀ ورود زنان به ورزشگاهها را پیگیری کند. او البته فعالیتهای جاسوسی هم انجام میداد و جنبۀ فرهنگی فعالیت خود را روی ورود به زنان متمرکز کرده بود. حالا سوال این بود که چرا فردی که جاسوس است و در بنیاد بدنامی مثل هیفوس برای این کار آموزش دیده، باید فعال حقوق زنان در ورود به ورزشگاهها باشد؟ همزمان با این وقایع بی.بی.سی فارسی نیز مسالۀ حضور زنان در ورزشگاهها را تبلیغ و ترویج میکرد. علاوه بر مسایل فرهنگی وظیفه دیگر بنیادهای غربی از جمله هیفوس این است که مدیریت ورود زنان به ورزشگاهها را از دست مسئولین خارج کرده و با راهاندازی کمپینهایی که لحن ضدملی و ضداسلامی دارند آن را تبدیل به یک بحران اجتماعی میکند.
هیفوس موسسات دیگری را نیز تحت حمایت خود دارد. ماهیت خصوصی آن، با وجود سهامی که دولت هلند در آن دارد، باعث میشود تا بهترین واسطه برای توزیع بودجۀ پلورالیسم رسانهای باشد. بودجۀ پلورالیسم رسانهای، پولی است که دولت هلند یا به عبارت دقیقتر، وزارت خارجۀ هلند، برای ترویج تکثرگرایی در رسانهها در نظر گرفته و بخشی از این بودجه از طریق هیفوس به زنان شاغل در رسانههای ضدانقلابی ایرانی داده میشود. طبق گزارش وزارت امورخارجه هلند، در سال 1396، 600هزار پوند کمک مالی به ایران تخصیص داده شدهاست که محل هزینهکرد آنرا محرمانه اعلام کردهاست. تاکنون صدها هزار یورو نیز به همین ترتیب به فعالان رسانهای ضد جمهوری اسلامی داده است. اما این پایان داستان نبود و حمایتهای هیفوس از بنیادهای ضداسلامی باز هم ادامه داشت.
هما هودفر که سال 1329 در تهران متولد شده بود، پس از کسب لیسانس دانشگاه تهران به انگلیس رفت و کمی بعد برای تحصیل در مقطع دکترا و نیز زندگی به کانادا مهاجرت کرد. اما این تحصیلات او در مصر بود که ارتباط او با کشورهای عربی را مستحکم کرد. به این ترتیب هودفر توانست با حمایت اصلی هیفوس در تاسیس «سازمان زنانی که تحت قوانین اسلامی زندگی میکنند» نقش داشته باشد. این سازمان با نام مخفف ولومل –WLUML- شناخته میشود. هماهودفر از هیفوس، موسسهای که ولومل را تشکیل داد، اجازه میگیرد تا شادی صدر هم به ولومل بپیوندد. هدف اصلی ولومل، پایان دادن به احکام دینی در حوزۀ زنان با ارائۀ تفاسیر نوین از اسلام است. ولومل که تقریبا بهطور مستقیم با سرویسهای اطلاعاتی غرب در ارتباط است، روی قداستزدایی از احکام دینی تاکید میکند و از طرفی این ایده را ترویج میکنند که زنان باید مجرد بمانند و روابط خارج از ازدواج داشته و حتی خارج از ازدواج صاحب فرزند شوند. هما هودفر بهعنوان یکی از شخصیتهای اصلی ولومل اعلام کرد که اهداف خود برای غربیسازی زنان را از سه طریق پیش میبرد: آموزش زبان انگلیسی و کامپیوتر به زنان، انجام پژوهشهای عملیاتی، انجام پروژههای توانمندسازی زنان.
هما هودفر شخصیتی دانشگاهی و علمی دارد. او تقریبا قبل از هر آمریکایی دیگری متوجه اهمیت جنگ نرم شد و با کمک همان موسسۀ ولومل، کتابی منتشر کرد به نام «فعالان بخش سلامت در ایران بهعنوان فعالان اجتماعی.» عنوان فرعی کتاب این بود: «آیا سازمانهای غیردولتی حکومتی میتوانند عامل دموکراتیکسازی باشند؟» این عنوان فرعی در واقع پرسش اصلی کتاب نیز بود که سراسر کتاب تلاشی بود برای پاسخ به این پرسش و ارائۀ راهکارها. در سال 1377 که این کتاب منتشر شد هنوز جنگ نرم با کشورهای اسلامی بهوضوح مشخص نشده بود و فضای ضداسلامی پس از یازده سپتامبر بر جهان غرب حاکم نشده بود. از همان زمان هودفر معتقد بود میتوان در پوشش فعالیتهای اجتماعی از جمله مثلا بحث سلامت یا محیط زیست و بحثهایی از این قبیل به ترویج فرهنگ غربی و به اصطلاح خودش دموکراتیکسازی در ایران و دیگر کشورهای اسلامی پرداخت.