مرحوم استاد محمود شهابی (ره) می نویسد: ...در یكی از ماههای رمضان، با چند تن از دوستان، از محدث قمی صاحب مفاتیح الجنان (ره)خواهش كردیم كه در مسجد گوهرشاد اقامه جماعت را بر معتقدان و علاقه مندان منّت نهند. با اصرار و پافشاری، این خواهش پذیرفته شد و وی چند روز نماز ظهر و عصر را در یكی از شبستان های آنجا اقامه كرد و بر جمعیّت این جماعت روز به روز افزوده می شد. هنوز ده روز نشده بود كه اشخاص زیادی اطلاع یافتند و جمعیّت فوق العاده شد. روزی پس از اتمام نماز به من كه نزدیك ایشان بودم، گفتند: «من امروز نمی توانم نماز عصر بخوانم.» و رفتند و دیگر آن سال برای نماز جماعت نیامدند. در موقع ملاقات و سوال از علّت ترك جماعت، گفتند: «حقیقت این است كه در ركوع ركعت چهارم متوجّه شدم كه صدای اقتدا كنندگان كه پشت سر من میگویند «یا الله، یا الله، اِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِریِنَ» از محلّی بسیار دور به گوش می رسد و متوجّه زیادی جمعیّت شدم و در من شادی و فرحی تولید شد و خلاصه خوشم آمد كه جمعیّت این اندازه زیاد است؛ بنابراین، من برای امامت اهلیّت ندارم».
* علی دوانی – مفاخر اسلام – دارالکتب اسلامیه – تهران – جلد 11- صفحه 360 .