۲۶۲ - رهبر انقلاب: پاسخ رهبر انقلاب به نامه حجتالاسلام قرائتی برایترویج و تفسیر قرآن ۱۳۹۹/۰۲/۰۶
پاسخ رهبر انقلاب به نامه حجتالاسلام قرائتی برایترویج و تفسیر قرآن
۱۳۹۹/۰۲/۰۶
رهبر انقلاب در پاسخ به نامه حجتالاسلام قرائتی که با مضمون ترویج و تفسیر قرآن کریم نوشته شده، مرقوم فرمودند: با کار برایترویج قرآن و تفسیر کاملاً موافقم.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پاسخ به نامه حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی در ارتباط با اهمیت قرآن و ضرورت کار برای ترویج و تفسیر آن مرقوم داشتند: «بعد السلام خداوند به جنابعالی توفیق عطا فرموده است و امیدواریم آن را افزایش دهد. حقیر با کار برای ترویج قرآن و تفسیر کاملاًً موافقم.»
بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی رهبر انقلاب اسلامی در آستانه فرارسیدن ماه مبارک رمضان، متن پاسخ رهبر انقلاب و نامه حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی را منتشر کرده است که متن آن به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربالعالمین، اللهم صل على محمد و آل محمد
محضر مبارک حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر عزیز انقلاب اسلامی (دامت برکاته)
سلام علیکم اگر احساس وظیفه نمیکردم، با توجه به وقت عزیز شما و مشکلات بسیار مهم و پیچیده این مقدار از وقت شما را نیز نمیگرفتم. آنچه مرا به نوشتن این چند سطر وادار کرد، چند آیه قرآن بود:
۱. پیامبر در قیامت از مظلومیت و شهید شدن اهلبیت علیهمالسلام سخنی نمیگوید، ولی از مهجوریت قرآن گله میکند. «و قال الرسول یارب إن قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا» (فرقان، ۳۰)
٢. دومرتبه سفارش شده است که کتاب آسمانی را جدی بگیرید. «خذ الکتاب بقوة» (مریم، ۱۲)
٣. در سخنرانی پیامبر مأمور میشود که از وحی بگوید، «لتبین للناس ما نزل إلیهم» (نحل، ۴۴) در حالی که امروز بسیاری از سخنرانیها از شعر، رؤیا، تاریخ، حکایات و نظرات این و آن پر است، ولی سخنرانی با محوریت قرآن کم است.
۴. قرآن عالم ربانی را عالم قرآنی میداند. «کونوا ربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب و بما کنتم تدرسون» (آلعمران، ۷۹)
۵. اساس همه حوزههای علمیه یک توبیخ قرآنی است که فرمود: «فلولا نفر من کل فرقه...» (توبه، ۱۲۲) در حالی که تدبر در قرآن با دو توبیخ مطرح شده است:
الف) «أفلا یتدبرون القرآن»
ب) «أم على قلوب أقفالها» (محمد، ۲۴)
۶. مشکل حوزههای علمیه این است، که با اینکه خوشبینانه ده درصد طلاب فقیه میشوند، ولی عمده مغزهای حوزوی برایتربیت این ده درصد زحمت میکشند، که البته این زحمت لازم است زیرا شاید ما به تعداد فرمانداریها فقیه نداشته باشیم و برای نود درصدی که قدرت اجتهاد ندارند، برنامه چشمگیری نظیر شیوه پاسخ به سؤالات، شیوه کلاسداری، شیوه بیان تفسیر و حدیث، شیوه جذب جوانان به نماز و... وجود ندارد. گرچه در این سالها تخصصهایی به راه افتاده است، ولی خروجی آنها چشمگیر نیست و جای بعضی از تخصصها خالی است.
۷.ای کاش همانگونه که پیامبر فرمود: نباید بین کتاب الله و عترتی جدایی باشد «لن یفترقا»، ما باید تعداد جلسات قرآن را به تعداد جلسات عزاداری محرم و جشنهای نیمه شعبان برسانیم.
۸. گرچه امروز در سایه انقلاب تحولاتی در حوزهها پیدا شده است، لکن کم نیستند کسانی که قرآن و نهجالبلاغه را علم نمیدانند، در حالی که امام رضا علیهالسلام فرمود: «من أراد العلم فلیثور القرآن» (مجمع البحرین، ج ۳، ص ۲۳۸)
۹. با اینکه قرآن، کتاب تزکیه و تهذیب است، در حوزهها معاونت تهذیب هست، در حالی که قرآن مهمترین سرچشمه تهذیب است، و میتوان آیات اخلاقی را در همان معاونت تهذیب مطرح کرد.
۱۰. بحمدالله امروز حفظ قرآن و تلاوت و مسابقات قرآنی با گذشته قابل قیاس نیست، اما نسبت به آنچه میتوانیم انجام دهیم، فاصلهها داریم. سزاوار است اقامه قرآن دوشبهدوش اقامه نماز باشد. زیرا کلمه أقیموا، هم برای نماز آمده «أقیموا الصلاة» و هم برای کتب آسمانی آمده است «أقاموا التوراهًْ و الإنجیل و ما أنزل.»
۱۱. با اینکه شب قدر شب نزول قرآن است ولی در شب قدر انواع ادعیه، سخنرانیها، مراسم و عزاداریها مطرح است ولی در کمتر مسجدی در شب نزول قرآن از قرآن گفته میشود.
۱۲. با اینکه هدف قرآن بیشتر عموم مردم است، «بیان للناس» (آلعمران، ۱۳۷۸) ولی اکثر تفاسیر «بیان للخواص» است.
۱۳. با اینکه قرآن کتاب تذکر است، «فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ» (ق، ۴۵) ولی بیشتر موعظهها از دیگران است.
۱۴. با اینکه از آیه «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» (نساء، ۸۲) (که خداوند توبیخ میکند) استفاده میشود تدبر واجب است، زیرا خداوند برایترک کار مستحب توبیخ نمیکند، اما ما تفسیر را مستحب میدانیم.
۱۵. با اینکه برای هر رشته دانشگاهی در کنار معارف عمومی، باید آیات و روایات همان رشته جزء کتب درسی شود، ولی چنین نیست. در ادعیه میخوانیم که اولیای خدا برای هر عضوی یک دعا داشتند، و میگفتند: «و اکف أیدینا عن الظُلم و السرقه، طَهِّر بُطوننا من الحَرام والشُبهة». و بعد از اعضا، برای هر قشری و صنفی یک دعای خاصی داشتند. «و على الشباب بالانابهًْ والتوبهًْ و على النساء بالحیاء والعفهًْ و على مشایخنا بالوقار و السکینهًْ»
۱۶. با اینکه در قیامت درجات معنوی بر اساس قرآن است، «اقْرَأْ وَارْتَقِ» (مکاتیب الائمه، ج ۲، ص ۲۰۶) ولی شهریههای حوزهها بر اساس قرآن نیست.
۱۷. با اینکه قرآن و اهلبیت علیهمالسلام در کنار هم هستند، ولی بحمدالله برای اهلبیت موقوفات هست، ولی برای قرآن و تفسیر موقوفات نیست.
حضرت آقا!
جنابعالی قبل از انقلاب درس تفسیر داشتید، و امروز هزاران روحانی در دانشگاهها و پادگانها و قوای مسلح و ائمه جمعه وجود دارند که بعضی گاهی تفسیر میگویند ولی هنوز در حوزه، دانشگاه و منابر رنگ سخنان مخلوق بیش از سخنان خالق است.
حضرت آقا!
ماشینهایی که هوا گرفته است، در سرازیری با هل دادن روشن میشود، سرازیری قرآن ماه رمضان است و نیاز به سفارشی است حداقل به روحانیونی که در دستگاههای دولتی و در ادارات و قوای سهگانه و امور مساجد و ائمه جمعه و حوزههای علمیه مشغول به کار هستند. باید همتی جدی باشد، چرا که اگر ما قرآن را به پا نداریم، از خداوند بدترین لقب را که پوچی است، دریافت خواهیم کرد. «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَیْءٍ حَتَّى تُقِیمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِیلَ وَمَا أُنزِل» (مائده، ۶۸)
حضرت آقا!
چند ماهی بیشتر به ماه رمضان نمانده است، که نیمی از آن بهخاطر تعطیلات عید و پنجشنبهها و جمعهها قابل استفاده نیست، ولی نیمیاز آن فرصتی است که ما گام جدیتری بیش از آنچه تاکنون برداشتهایم، برداریم تا قرآن نزد ما مهجور نباشد. خواهشمند است به نمایندگان خود قبل از فرارسیدن ماه رمضان توصیه جدی بفرمایید که از هماکنون خود را برای بیان تفسیر آماده کنند.
امید است چند جمله توصیه شما که مصداق تواصوا بالحق است سبب حرکتهای بزرگی بشود، همانگونه که توصیه شما، ما و دیگران را وادار کرد که پرچم نماز میان نسل نو در آموزش و پرورش و دانشگاهها برافراشتهتر گردد و نماز ظهر عاشورا بهصورت فرهنگ عمومی درآید و همانگونه که صدها مسجد خوب در جادهها ساخته شد و همانگونه که از یک جمله شما در این سالها حدود ۵۰۰ میلیارد تومان زکات از طریق کمیته امداد جمعآوری و توزیع شد.
توجه به قرآن و سفارش به تفسیر و تدبر توسط حضرتعالی با اراده خداوند راهگشاست و برّی است که باید همه در این بر مشارکت کنند. به امید روزی که تمام حوزهها و تمام مدرسین برای تفسیر سهم و جایگاهی در شأن کتاب آسمانی قرار دهند و همانگونه که سایر کتب محوریت دارد، تفسیر قرآن هم محور باشد.
والسلام علیکم و رحمهًْالله
مرید قدیم؛ محسن قرائتی
بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی رهبر انقلاب اسلامی در آستانه فرارسیدن ماه مبارک رمضان، متن پاسخ رهبر انقلاب و نامه حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی را منتشر کرده است که متن آن به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربالعالمین، اللهم صل على محمد و آل محمد
محضر مبارک حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر عزیز انقلاب اسلامی (دامت برکاته)
سلام علیکم اگر احساس وظیفه نمیکردم، با توجه به وقت عزیز شما و مشکلات بسیار مهم و پیچیده این مقدار از وقت شما را نیز نمیگرفتم. آنچه مرا به نوشتن این چند سطر وادار کرد، چند آیه قرآن بود:
۱. پیامبر در قیامت از مظلومیت و شهید شدن اهلبیت علیهمالسلام سخنی نمیگوید، ولی از مهجوریت قرآن گله میکند. «و قال الرسول یارب إن قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا» (فرقان، ۳۰)
٢. دومرتبه سفارش شده است که کتاب آسمانی را جدی بگیرید. «خذ الکتاب بقوة» (مریم، ۱۲)
٣. در سخنرانی پیامبر مأمور میشود که از وحی بگوید، «لتبین للناس ما نزل إلیهم» (نحل، ۴۴) در حالی که امروز بسیاری از سخنرانیها از شعر، رؤیا، تاریخ، حکایات و نظرات این و آن پر است، ولی سخنرانی با محوریت قرآن کم است.
۴. قرآن عالم ربانی را عالم قرآنی میداند. «کونوا ربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب و بما کنتم تدرسون» (آلعمران، ۷۹)
۵. اساس همه حوزههای علمیه یک توبیخ قرآنی است که فرمود: «فلولا نفر من کل فرقه...» (توبه، ۱۲۲) در حالی که تدبر در قرآن با دو توبیخ مطرح شده است:
الف) «أفلا یتدبرون القرآن»
ب) «أم على قلوب أقفالها» (محمد، ۲۴)
۶. مشکل حوزههای علمیه این است، که با اینکه خوشبینانه ده درصد طلاب فقیه میشوند، ولی عمده مغزهای حوزوی برایتربیت این ده درصد زحمت میکشند، که البته این زحمت لازم است زیرا شاید ما به تعداد فرمانداریها فقیه نداشته باشیم و برای نود درصدی که قدرت اجتهاد ندارند، برنامه چشمگیری نظیر شیوه پاسخ به سؤالات، شیوه کلاسداری، شیوه بیان تفسیر و حدیث، شیوه جذب جوانان به نماز و... وجود ندارد. گرچه در این سالها تخصصهایی به راه افتاده است، ولی خروجی آنها چشمگیر نیست و جای بعضی از تخصصها خالی است.
۷.ای کاش همانگونه که پیامبر فرمود: نباید بین کتاب الله و عترتی جدایی باشد «لن یفترقا»، ما باید تعداد جلسات قرآن را به تعداد جلسات عزاداری محرم و جشنهای نیمه شعبان برسانیم.
۸. گرچه امروز در سایه انقلاب تحولاتی در حوزهها پیدا شده است، لکن کم نیستند کسانی که قرآن و نهجالبلاغه را علم نمیدانند، در حالی که امام رضا علیهالسلام فرمود: «من أراد العلم فلیثور القرآن» (مجمع البحرین، ج ۳، ص ۲۳۸)
۹. با اینکه قرآن، کتاب تزکیه و تهذیب است، در حوزهها معاونت تهذیب هست، در حالی که قرآن مهمترین سرچشمه تهذیب است، و میتوان آیات اخلاقی را در همان معاونت تهذیب مطرح کرد.
۱۰. بحمدالله امروز حفظ قرآن و تلاوت و مسابقات قرآنی با گذشته قابل قیاس نیست، اما نسبت به آنچه میتوانیم انجام دهیم، فاصلهها داریم. سزاوار است اقامه قرآن دوشبهدوش اقامه نماز باشد. زیرا کلمه أقیموا، هم برای نماز آمده «أقیموا الصلاة» و هم برای کتب آسمانی آمده است «أقاموا التوراهًْ و الإنجیل و ما أنزل.»
۱۱. با اینکه شب قدر شب نزول قرآن است ولی در شب قدر انواع ادعیه، سخنرانیها، مراسم و عزاداریها مطرح است ولی در کمتر مسجدی در شب نزول قرآن از قرآن گفته میشود.
۱۲. با اینکه هدف قرآن بیشتر عموم مردم است، «بیان للناس» (آلعمران، ۱۳۷۸) ولی اکثر تفاسیر «بیان للخواص» است.
۱۳. با اینکه قرآن کتاب تذکر است، «فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ» (ق، ۴۵) ولی بیشتر موعظهها از دیگران است.
۱۴. با اینکه از آیه «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» (نساء، ۸۲) (که خداوند توبیخ میکند) استفاده میشود تدبر واجب است، زیرا خداوند برایترک کار مستحب توبیخ نمیکند، اما ما تفسیر را مستحب میدانیم.
۱۵. با اینکه برای هر رشته دانشگاهی در کنار معارف عمومی، باید آیات و روایات همان رشته جزء کتب درسی شود، ولی چنین نیست. در ادعیه میخوانیم که اولیای خدا برای هر عضوی یک دعا داشتند، و میگفتند: «و اکف أیدینا عن الظُلم و السرقه، طَهِّر بُطوننا من الحَرام والشُبهة». و بعد از اعضا، برای هر قشری و صنفی یک دعای خاصی داشتند. «و على الشباب بالانابهًْ والتوبهًْ و على النساء بالحیاء والعفهًْ و على مشایخنا بالوقار و السکینهًْ»
۱۶. با اینکه در قیامت درجات معنوی بر اساس قرآن است، «اقْرَأْ وَارْتَقِ» (مکاتیب الائمه، ج ۲، ص ۲۰۶) ولی شهریههای حوزهها بر اساس قرآن نیست.
۱۷. با اینکه قرآن و اهلبیت علیهمالسلام در کنار هم هستند، ولی بحمدالله برای اهلبیت موقوفات هست، ولی برای قرآن و تفسیر موقوفات نیست.
حضرت آقا!
جنابعالی قبل از انقلاب درس تفسیر داشتید، و امروز هزاران روحانی در دانشگاهها و پادگانها و قوای مسلح و ائمه جمعه وجود دارند که بعضی گاهی تفسیر میگویند ولی هنوز در حوزه، دانشگاه و منابر رنگ سخنان مخلوق بیش از سخنان خالق است.
حضرت آقا!
ماشینهایی که هوا گرفته است، در سرازیری با هل دادن روشن میشود، سرازیری قرآن ماه رمضان است و نیاز به سفارشی است حداقل به روحانیونی که در دستگاههای دولتی و در ادارات و قوای سهگانه و امور مساجد و ائمه جمعه و حوزههای علمیه مشغول به کار هستند. باید همتی جدی باشد، چرا که اگر ما قرآن را به پا نداریم، از خداوند بدترین لقب را که پوچی است، دریافت خواهیم کرد. «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَیْءٍ حَتَّى تُقِیمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِیلَ وَمَا أُنزِل» (مائده، ۶۸)
حضرت آقا!
چند ماهی بیشتر به ماه رمضان نمانده است، که نیمی از آن بهخاطر تعطیلات عید و پنجشنبهها و جمعهها قابل استفاده نیست، ولی نیمیاز آن فرصتی است که ما گام جدیتری بیش از آنچه تاکنون برداشتهایم، برداریم تا قرآن نزد ما مهجور نباشد. خواهشمند است به نمایندگان خود قبل از فرارسیدن ماه رمضان توصیه جدی بفرمایید که از هماکنون خود را برای بیان تفسیر آماده کنند.
امید است چند جمله توصیه شما که مصداق تواصوا بالحق است سبب حرکتهای بزرگی بشود، همانگونه که توصیه شما، ما و دیگران را وادار کرد که پرچم نماز میان نسل نو در آموزش و پرورش و دانشگاهها برافراشتهتر گردد و نماز ظهر عاشورا بهصورت فرهنگ عمومی درآید و همانگونه که صدها مسجد خوب در جادهها ساخته شد و همانگونه که از یک جمله شما در این سالها حدود ۵۰۰ میلیارد تومان زکات از طریق کمیته امداد جمعآوری و توزیع شد.
توجه به قرآن و سفارش به تفسیر و تدبر توسط حضرتعالی با اراده خداوند راهگشاست و برّی است که باید همه در این بر مشارکت کنند. به امید روزی که تمام حوزهها و تمام مدرسین برای تفسیر سهم و جایگاهی در شأن کتاب آسمانی قرار دهند و همانگونه که سایر کتب محوریت دارد، تفسیر قرآن هم محور باشد.
والسلام علیکم و رحمهًْالله
مرید قدیم؛ محسن قرائتی