تلاش خاتمی برای ایجاد شکاف میان مرجعیت و نظام
هفت روز پس از موضعگیری رهبر معظّم انقلاب، تریبون نماز جمعه تهران، بار دیگر در اختیارهاشمی رفسنجانی قرار گرفت. درحالی که انتظار میرفتهاشمی رفسنجانی در همراهی با بیانات رهبر معظّم انقلاب بر صحت انتخابات و اطمیناندهی به مردم تاکید کند، اما وی این بیانات را در جهت رویکرد سابق خود تفسیر کرد و مجددا بر لزوم اطمینان مردم از عدم تقلب سخن گفت! دو روز بعد رهبر انقلاب در دیدار کارگران، معلمان و پرستاران، این بار آدرسهای دقیقتر دادند تا از تشکیک در انتخابات جلوگیری نمایند و فرمودند: «متاسفانه برخی دوستان بیانصاف و کسانی که جزو ملت هستند و توقع دارند مردم به آنها توجه کنند، با ناسپاسی علیه ملت حرف میزنند و با تکرار حرف دروغ دشمن، سلامت انتخابات را زیر سؤال میبرند». 1
اصلاحطلبان با این حمایتهای بیدریغهاشمیرفسنجانی، کمیتهای تحت عنوان «کمیته صیانت از آرا» تشکیل دادند و علیاکبر محتشمیپور را به عنوان عضو و رئیساین کمیته تعیین کردند. سید محمد خاتمی از این کمیته دفاع کرد و در رایزنی خود با میرحسین موسوی در دفتر او، تشکیل این کمیته را به بحث گذاردند.2 خاتمی بعد از صحبتهای رهبری در مورد سلامت انتخابات، به بحث دیگری اشاره کرد و آن آزادی انتخابات قبل از شمارش آرا و استفاده از امکانات مادی، معنوی، اجرایی و اداری نظام بود که این موضوعات را هم شامل مسئله «تقلب» دانست و ضمن اشاره به کمیته صیانت از آرا خواستار حضور آنان در پای صندوقهای رأی شد. 3
فتنهگران با اشاره و گرای سعید حجاریان که «اصلاحات خون میخواهد» در صدد کشتن سید محمد خاتمی برآمدند تا پیراهن خونین او را علم سکولاریسم و شورش عمومی علیه نظام کنند و لذا در صدد بمبگذاری در هواپیمای حامل خاتمی برآمدند که با درایت تیم حفاظت پرواز و لطف الهی، این طرح خنثی شد. خبر این بمبگذاری و خارج کردن آن از هواپیما در پرواز اهواز – تهران در خرداد 1388 روی خروجی خبرگزاریها رفت.
البته خاتمی در مصاحبه با هفتهنامه آمریکایی «نیوزویک» و در برابر این پرسش که آیا در ایران احتمال تقلب در انتخابات وجود دارد؟ با صراحت آن را نفی کرد 4 و این موضع بود که خوشایند جریان سکولار قرار نگرفت و با اجرای پروژه قتل وی به دنبال براندازی نظام و قربانی کردن او برآمدند تا با یک تیر دو نشان بزنند.
3- القای تقلب در انتخابات و حضور در جریان فتنة سبز
بعد از آنکه بازندگان انتخابات 88 یعنی میرحسین موسوی و مهدی کروبی به عنوان اعتراض به نتایج انتخابات، با کلیدواژه «تقلب» وارد میدان چالشهای خشونتبار خیابانی شدند و از هواداران خود خواستند به اعتراضها ادامه دهند، خاتمی به جای اینکه موضع عدم امکان تقلب گسترده در انتخابات جمهوری اسلامی ایران را یادآور آنان شود، خود به ادعای «تقلب» دامن زد و به همراه میرحسین موسوی و سید حسن خمینی عصر روز 23 خرداد – یک روز پس از رایگیری و اعلام نتایج – به دیدارهاشمی رفسنجانی رفتند و در آن دیدار خواسته آنان به گفتههاشمی «ابطال انتخابات» بود و «راههای قانونی را نیز قبول نداشتند».5
خاتمی روز قبل از این دیدار، در هنگامانداختن رای خود به صندوق یعنی جمعه 22 خرداد و در حالی که ساعتها به پایان رایگیری مانده بود، ادعا کرد: «همه شواهد امر حاکی است که موسوی انتخابات را برده است. اما من پیشگو نیستم» و بدین ترتیب ذهنها را مجددا به سوی تقلب سوق داد که با پوشش خبری گسترده مواجه گردید. 6
با وجود دیدار موسوی با رهبری در 24 خرداد 88 و تأکید معظّمله بر ضرورت پیگیری اعتراضها از مراجع ذیربط، خاتمی در 25 خرداد با صدور بیانیهای از تظاهرات هواداران موسوی حمایت کرد و آن را واکنشهای طبیعی و پراحساس مردم به «حق مسلم مردم برای حفظ آرای خود» توصیف کرد و خواست اصلاحطلبان، یعنی ابطال انتخابات را «خواست همه ما» دانست.
روز 26 خرداد نمایندگان کاندیداها، نمایندگان مسئولان اجرایی و تبلیغاتی انتخابات به دیدار رهبری رفتند و نمایندگان موسوی و کروبی همچنان بر ابطال انتخابات اصرار داشتند. رهبری با مواضعی قاطع آن را رد کرده و فرمودند: «اگر امروز تمام دنیا نیز رو به رویم جمع شوند و بایستند و بگویند انتخابات باید ابطال شود، بنده هرگز زیر بار نخواهم رفت. ابطال انتخابات تودهنی به مردم است و بنده به هیچ عنوان از حقوق مردم کوتاه نخواهم آمد».
پس از بیانات راهگشا، روشنگر و وحدتآفرین رهبر معظّم انقلاب در نماز جمعه 29خرداد که با استقبال پرشکوه مردمی و جناحهای مختلف همراه بود، خاتمی در عکسالعملی غیرمسئولانه، بیانهای به مناسبت تظاهرات حامیان موسوی در روز شنبه 30 خرداد صادر کرد و در آن به بخشی از بیانات رهبری که دخالت بیگانگان در حوادث بعد از انتخابات را مورد تأکید قرارداده بودند، معترض شده و آن را «جلوهای از سیاستهای نادرست» خواند که موجب دوری بیشتر مردم از حکومت میشود و به نوعی آن را بستن راه اعتراض مدنی به روی مردم و گشودن راههای خطرناک دانست. 7
در همان زمان، بارها مقامات آمریکایی از جمله باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، از شورش و اغتشاشات حمایت کرده و به صراحت و با نام بردن از موسوی از او حمایت کرده بود. نادیده گرفتن این حمایتها از سوی خاتمی جز همراهی او با فتنهگران و تشجیع هواداران به ادامه تظاهرات و خشونتها توجیه دیگری ندارد.
خاتمی در دیدار مورخ ۸ تیر با هیئت منتخب کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، پیشنهاد تشکیل «هیئت بیطرف» برای حل مسئله را میدهد! مفهوم تشکیل چنین هیئتی نادیده گرفتن صریح قانون اساسی برای حل مسائل انتخاباتی از کانال شورای نگهبان و بیاعتنایی به مواضع حکیمانه رهبر معظّم انقلاب بود. وی این پیشنهاد را در بیانیهای که اعتراضهای خیابانی را حق مردم قلمداد کرد نیز مطرح ساخت. 8 این پیشنهاد در گذر زمان تبدیل به پیشنهاد «رفراندوم» شد!
خاتمی در همین ماه- یعنی تیر 1388- به دیدار خانواههای دستگیر شده اغتشاشات تهران رفت و آنان را عزیزانی دانست که مورد بیمهری و کملطفی نظام قرار گرفتهاند و کشتهشدگان را «شهید» توصیف کرد و در همین دیدار بود که از سخنانهاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه 26 تیرماه قدردانی و تشکر کرد. 9
نام خاتمی در زمره نویسندگان نامه به مراجع تقلید به همراه موسوی و کروبی و 65 نفر دیگر دیده میشود که در واقع تلاشی برای ایجاد دودستگی و تقابل مرجعیت با نظام اسلامی تلقی میشود. در میان این نویسندگان کسانی چون هاشم آغاجری (با آن سابقه ننگین در اهانت به اسلام و مسلمانان)، محمد سلامتی، عباس عبدی و... نیز دیده میشود.
خاتمی معتقد بود: «باید فضای عمومی شهر و خیابانها را در حال آمادهباش نگه داشت که مهندس موسوی بتواند با کمک ماها از این فضا استفاده کند». 10
خاتمی در تاریخ 23/3/1388 گفت: «ما باید امشب یک بیانیه بدهیم مبنی بر اینکه ما این نتیجه را نمیپذیریم و پیشنهاد ابطال انتخابات را مطرح کنیم». 11
پانوشتها
1-مورخ 1/1/1388
2-مورخ 9/2/1388
3-روزنامة آفتاب یزد، 29/1/1388
4-سایت رسمی خاتمی، 12/2/1388 به نقل از سودای سکولاریسم، ص 343
5-روزنامة ایران، 31/2/138
6-سایت مشرق، نقل از سودای سکولاریسم، ص 348
7-سودای سکولاریسم، ص 353
8- روزنامة اعتماد، 27/3/1388
9-گذر از فتنه 88، ص 312
10- تکیهگاه، ص 613
11- همان، ص 626