زلال بصیرت (۲۴۹) : خطرات «جهل» و «هوای نفس» ۱۳۹۹/۰۲/۲۴
زلال بصیرت
خطرات «جهل» و «هوای نفس»
۱۳۹۹/۰۲/۲۴
بسم الله الرحمن الرحیم
بر اساس آیات قرآن همه پیامبران الهی، مورد تمسخر مردم قرار میگرفتند؛ حتی گاهی قرآن تعابیری که استهزاء کنندگان درباره پیامبران به کار میبردند را نیز آورده است. معمولا عده کمی به پیامبران ایمان میآوردند. همچنین به جز چند نفر از انبیا هیچکدام به حکومت نرسیدند و قدرت چندانی در جامعه نداشتند.
هر چند انتظار میرفت که با گذشتن چند نسل از همان اندک کسانی که ایمان آوردهاند، تعداد مؤمنان زیادتر شود، اما باز هم تاریخ ثابت کرده است که کمکم این ایمان به فراموشی سپرده میشود یا افراد طبق تحلیلهای نابهجا و عوامل دیگر، از دین منحرف میشوند؛ حتی اسلام نیز از این قاعده مستثنی نبود؛ هنوز مدت زیادی از وفات پیامبر(صلیاللهعلیهوآله ) نگذشته بود که عدهای دچار انحراف شدند.
عوامل انحراف انسانها
چهل سال پیش نهضتی که یکی از فرزندان صالح پیامبر(ص)در ایران شروع کرده بود، به پیروزی رسید و کاری کرد کارستان؛ او با اخلاص برای خدا گام برداشت و خداوند نیز با همراهی یاران مخلص و فداکار، او را یاری کرد و توانستند طاغوت را بیرون و نظام اسلامی را تشکیل دهند؛ اما سؤال این است، آیا ما مصون از انحراف هستیم یا ممکن است به بیراهه برویم؟
هیچ فرد و هیچ قومی از انحراف مصون نیست، حتی گاهی انحراف به اسم دین صورت میگیرد؛ همانگونه که به نام دین، فرزندان رسول خدا را به شهادت رساندند.
یکی از عوامل انحراف، جهل است. در بسیاری از موارد انسان به خاطر نشناختن حق، به بیراهه میرود؛ اما افرادی نیز هستند که حق را شناخته و در عین حال، منحرف شدهاند. هوای نفس عامل دیگر انحراف است؛ کسی که به دنبال هوای نفس است، وقتی میبیند که پایبندی به حق، سبب به خطر افتادن منافع و خواستههایش میشود، از آن رویگردان میشود.
در داستان بلعم باعورا،خداوند درباره وی تعبیری را به کار میبرد که فقط درباره پیامبران به کار میرود، میفرماید: ما به او آیات خود را دادیم، اما همین فرد کارش به جایی رسید که قرآن او را تشبیه به سگ میکند. هوای نفس باعث شد که از مقام یک مستجابالدعوه به حدی سقوط کند که خداوند او را به سگ تشبیه کند؛ تشبیهی که در هیچ جای دیگر قرآن سابقه ندارد.
لزوم اطاعت از ولیفقیه
امام (ره) احیاکننده نظریه ولایتفقیه بود.پیش از امام(ره) دین تنها در نماز و روزه خلاصه شده بود و هر چند مسئله ولایتفقیه در دین وجود داشت، اما مطرح نمیشد. نتیجه قیام امام(ره) و تبعیت از ولایتفقیه این شد که امروز بزرگترین قدرتهای عالم، ایران را رقیب خود میدانند و در منطقه از ایران شکست میخورند.
همانگونه که بعد از پیامبر(ص) اطاعت از ائمه(ع) واجب است، زمانی که امام معصوم غائب است نیز ولیفقیه واجب الاطاعه است. اما آیا همه ما و همه مسئولان، این امر را باور دارند و طبق آن عمل میکنند؟!
اطاعت از ولیفقیه مانند اطاعت از ائمه معصومین(ع) واجب است؛ هر چند که ولیفقیه معصوم نیست و ممکن است بین هزاران تصمیم،اشتباهی نیز بکند. همانگونه که به حکم عقل اطاعت از فرمانده واجب است، اطاعت از ولی فقیه نیز واجب است؛ سربازان باید از فرمانده اطاعت کنند؛ بله، ممکن است فرمانده نیز تصمیمیاشتباه بگیرد، اما این مسئله دلیل بر ترک اطاعت از فرمانده نیست؛ وگرنه تفرقه ایجاد میشود و قدرتی باقی نمیماند. البته فرق فرمانده و ولیفقیه این است که هدف ولی فقیه، جلب رضای الهی است و طبیعتا خداوند نیز او را به حال خود وا نمیگذارد، حتی اگر این ویژگی نیز نبود، باز هم اطاعت از او به اندازه یک فرمانده لازم بود.
این بیان بسیار سادهای از ولایتفقیه است؛ البته خود امام(ره) و برخی بزرگان سالها برای تبیین این مسئله کار کردهاند. بزرگانی چون آیتالله مؤمن(ره) که هر کسی او را میشناسد، به خوبی میداند که اصلا به دنبال هوای نفس نبود و یک زندگی ساده طلبگی داشت، سالها بحث علمی ولایت فقیه را مطرح میکرد.
لزوم مقابله با دو عامل انحراف؛ جهل و هوای نفس
باید باورهایمان را تصحیح کرده و بر اساس استدلال صحیح، آنها را بپذیریم و نه صرفا بر اساس تقلید؛ اما کسانی بودهاند که عالم بوده و حتی کتابهایی نوشتهاند، اما هوای نفس، آنها را از مسیر حق منحرف کرده است؛ بنابراین افزون بر رفع جهل، باید به دنبال خودسازی باشیم و بنا را بر این بگذاریم که هرچه را فهمیدیم عمل کنیم. فهم صحیح و خودسازی، دو عامل مهم برای انجام وظیفه الهی و عدم انحراف است.
سعی کنیم برنامه عملی ثابتی – ولو اندک و کوچک – به صورت مستمر داشته باشیم و آن را تکرار کنیم و باز سعی کنیم این برنامه عملی به هیچ قیمتی ترک نشود. فلسفه تکرار روزانه برخی عبادات مانند نماز هم همین است که سبب میشود تا روح انقیاد و اطاعت در انسان تقویت شود. تکرار عبادت سبب تقویت روح بندگی و تثبیت آن در قلب میشود.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله)
در دیدار با جمعی از کارکنان ناجا؛ قم؛ 25 / 1 / 1398 .
عوامل انحراف انسانها
چهل سال پیش نهضتی که یکی از فرزندان صالح پیامبر(ص)در ایران شروع کرده بود، به پیروزی رسید و کاری کرد کارستان؛ او با اخلاص برای خدا گام برداشت و خداوند نیز با همراهی یاران مخلص و فداکار، او را یاری کرد و توانستند طاغوت را بیرون و نظام اسلامی را تشکیل دهند؛ اما سؤال این است، آیا ما مصون از انحراف هستیم یا ممکن است به بیراهه برویم؟
هیچ فرد و هیچ قومی از انحراف مصون نیست، حتی گاهی انحراف به اسم دین صورت میگیرد؛ همانگونه که به نام دین، فرزندان رسول خدا را به شهادت رساندند.
یکی از عوامل انحراف، جهل است. در بسیاری از موارد انسان به خاطر نشناختن حق، به بیراهه میرود؛ اما افرادی نیز هستند که حق را شناخته و در عین حال، منحرف شدهاند. هوای نفس عامل دیگر انحراف است؛ کسی که به دنبال هوای نفس است، وقتی میبیند که پایبندی به حق، سبب به خطر افتادن منافع و خواستههایش میشود، از آن رویگردان میشود.
در داستان بلعم باعورا،خداوند درباره وی تعبیری را به کار میبرد که فقط درباره پیامبران به کار میرود، میفرماید: ما به او آیات خود را دادیم، اما همین فرد کارش به جایی رسید که قرآن او را تشبیه به سگ میکند. هوای نفس باعث شد که از مقام یک مستجابالدعوه به حدی سقوط کند که خداوند او را به سگ تشبیه کند؛ تشبیهی که در هیچ جای دیگر قرآن سابقه ندارد.
لزوم اطاعت از ولیفقیه
امام (ره) احیاکننده نظریه ولایتفقیه بود.پیش از امام(ره) دین تنها در نماز و روزه خلاصه شده بود و هر چند مسئله ولایتفقیه در دین وجود داشت، اما مطرح نمیشد. نتیجه قیام امام(ره) و تبعیت از ولایتفقیه این شد که امروز بزرگترین قدرتهای عالم، ایران را رقیب خود میدانند و در منطقه از ایران شکست میخورند.
همانگونه که بعد از پیامبر(ص) اطاعت از ائمه(ع) واجب است، زمانی که امام معصوم غائب است نیز ولیفقیه واجب الاطاعه است. اما آیا همه ما و همه مسئولان، این امر را باور دارند و طبق آن عمل میکنند؟!
اطاعت از ولیفقیه مانند اطاعت از ائمه معصومین(ع) واجب است؛ هر چند که ولیفقیه معصوم نیست و ممکن است بین هزاران تصمیم،اشتباهی نیز بکند. همانگونه که به حکم عقل اطاعت از فرمانده واجب است، اطاعت از ولی فقیه نیز واجب است؛ سربازان باید از فرمانده اطاعت کنند؛ بله، ممکن است فرمانده نیز تصمیمیاشتباه بگیرد، اما این مسئله دلیل بر ترک اطاعت از فرمانده نیست؛ وگرنه تفرقه ایجاد میشود و قدرتی باقی نمیماند. البته فرق فرمانده و ولیفقیه این است که هدف ولی فقیه، جلب رضای الهی است و طبیعتا خداوند نیز او را به حال خود وا نمیگذارد، حتی اگر این ویژگی نیز نبود، باز هم اطاعت از او به اندازه یک فرمانده لازم بود.
این بیان بسیار سادهای از ولایتفقیه است؛ البته خود امام(ره) و برخی بزرگان سالها برای تبیین این مسئله کار کردهاند. بزرگانی چون آیتالله مؤمن(ره) که هر کسی او را میشناسد، به خوبی میداند که اصلا به دنبال هوای نفس نبود و یک زندگی ساده طلبگی داشت، سالها بحث علمی ولایت فقیه را مطرح میکرد.
لزوم مقابله با دو عامل انحراف؛ جهل و هوای نفس
باید باورهایمان را تصحیح کرده و بر اساس استدلال صحیح، آنها را بپذیریم و نه صرفا بر اساس تقلید؛ اما کسانی بودهاند که عالم بوده و حتی کتابهایی نوشتهاند، اما هوای نفس، آنها را از مسیر حق منحرف کرده است؛ بنابراین افزون بر رفع جهل، باید به دنبال خودسازی باشیم و بنا را بر این بگذاریم که هرچه را فهمیدیم عمل کنیم. فهم صحیح و خودسازی، دو عامل مهم برای انجام وظیفه الهی و عدم انحراف است.
سعی کنیم برنامه عملی ثابتی – ولو اندک و کوچک – به صورت مستمر داشته باشیم و آن را تکرار کنیم و باز سعی کنیم این برنامه عملی به هیچ قیمتی ترک نشود. فلسفه تکرار روزانه برخی عبادات مانند نماز هم همین است که سبب میشود تا روح انقیاد و اطاعت در انسان تقویت شود. تکرار عبادت سبب تقویت روح بندگی و تثبیت آن در قلب میشود.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله)
در دیدار با جمعی از کارکنان ناجا؛ قم؛ 25 / 1 / 1398 .