زلال بصیرت (۲۵۲) : پاسخگوی سیل شبهات باشیم ۱۳۹۹/۰۳/۲۱
زلال بصیرت
پاسخگوی سیل شبهات باشیم
۱۳۹۹/۰۳/۲۱
بسم الله الرحمن الرحیم
بسیاری از زمینههای نعمتی که امروز برای ما فراهم شده به برکت حرکت حضرت امام(ره) بوده است. فعالیتهای امام(ره) و سپس رهبر معظم انقلاب در گام اول برداشته شده است و باید خود را برای گام دوم آماده کنیم، باید با استفاده از تجارب چهل سال قبل گامهای استوارتر و محکمتری برداشته شود تا هم شکر زحمات پیشینیان را کرده باشیم و هم وظیفهای را که نسبت به آیندگان داریم، به انجام برسانیم.
یکی از نکتههایی که باید برای گام دوم مورد توجه قرار دهیم، وظیفه ما نسبت به آیندگان است، ابتدا باید به این سؤال پاسخ داد که آیا نسبت به آیندگان وظیفهای داریم؟ اگر چنین وظیفهای داریم، آن وظیفه چیست و چه طرح و نقشهای برای اجرای آن داریم؟
شباهت جامعه به یک پیکره انسانی
جامعه مانند یک پیکر است که هر مجموعهای از اعضای آن جهازی را تشکیل میدهد و هر یک از عضوهای بدن نیز از میلیونها سلول تشکیل شده است، هر جامعه نیز دارای دولتی است که از چند قوه تشکیل میشود و هر قوهای نیز جهازی از جهازهای جامعه به شمار میروند و درون هرکدام از آنها، نهادهایی هستند که هزاران عضو دارند. هرچه همکاری این اعضا با هم بیشتر باشد، پیکره جامعه، سالمتر است؛ اما هرچه این اعضا از هم پراکندهتر باشند- حتی اگر هر کدام به تنهایی سالم باشند- فایدهای برای پیکره اجتماع ندارند.
هر فردی در جامعه به تنهایی حکم یک سلول را در پیکره جامعه دارد، در هر گروهی از هر جهاز که باشیم، نسبت به گروههای دیگر، مسئولیت هماهنگی، ارتباط و در مفهوم اسلامی وظیفه تعاون داریم. این تعاون، بدون شناخت یکدیگر و ارتباطات لازم، ممکن نخواهد بود. همچنین هرقدر زمینه همکاری بیشتری فراهم شود، جامعه سالمتر و قویتری خواهیم داشت.
لزوم همکاری در چارچوب هدف مقدس
همانطوری که اندامها در یک بدن، میتوانند در مسیر نادرست قرار بگیرند و مثلا با دست، دزدی و ظلم صورت بگیرد، در جامعه نیز همینگونه است؛ بعد از اینکه اندام جامعه، سالم بودند، باید دید هدف جامعه چیست و در کدام جهت حرکت میکند و نتیجه این همکاریها چه میشود؛ به عبارت بهتر، همکاریها، مطلوبیت ذاتی ندارند، بلکه زمانی مطلوب خواهند بود که برای هدف مقدس و مطلوبی باشند. همین امروز در دنیا، همکاریهایی صورت میگیرد که کاملاً شیطانی است؛ چند کشور و دولت و گروههای اقتصادی، با هم همکاری میکنند، اما غالب آنها، به ضرر بشریت است و برای سرقت از دیگران همکاری میکنند.
شناخت هدف زندگی، یک ضرورت و اولویت نخست
برای همکاری مؤثر، شناخت هدف جامعه ضروری است، همکاریهایی که در آن هدف تأثیرگذار باشد، مطلوب خواهد بود. لذا اول باید هدف زندگی را شناخت؛ هم زندگی فردی و هم زندگی اجتماعی؛ چرا که مسلمانان هر کدام مانند سلولی هستند در پیکره امت اسلامی.
اولین وظیفه ما، شناخت هدف زندگی است، حقیقت این است که کمتر انسانهایی به هدف زندگی اندیشیدهاند و حتی کسانی که اندیشیدهاند نیز کمتر به جواب صحیح رسیدهاند. هر چند بحمدالله امروز به برکت رشدی که بسیاری از آن در سایه انقلاب صورت گرفت، برای بسیاری از نوجوانهای ما نیز این سؤال مطرح است که هدف از زندگی چیست و باید چه کنیم؟ این سؤال ابتدا درباره وظیفه شخصی و سپس وظیفه فرد بهعنوان جزئی از کل جامعه مطرح میشود.
یافتن پاسخ این سؤال، ساده نیست، بعد از شناخت هدف، باید دید برای رسیدن به این هدف چه باید کرد؛ عقل در این زمینه چه حکمیدارد. هر چند در ادامه نیز بحثهای معرفتشناسی مطرح میشود، از جمله اینکه میزان اعتبار آنچه عقل درک میکند، چه اندازه است و سؤالاتی نظیر آن. به هر حال اولین وسیله برای معرفت، عقل است؛ اصلا بدون عقل حتی تصدیق انبیا نیز ممکن نیست.
بعد از اینکه با عقل برایمان ثابت شد که خدایی هست، میبینیم که اموری نیز وجود دارد که عقل هم از درک آنها عاجز است؛ از اینرو همین عقل، لزوم وجود وحی را درک میکند و البته وجود پیامبران و معجزات آنها نیز تأییدکننده آن است.
اما عقل و وحی نیز قرار نیست بدون تلاش ما و پیمودن راه درست برای استفاده از آنها، هدایتگر باشند. برای شناخت صحیح وحی باید راه صحیح آن پیموده شود؛ این نیاز اقتضا میکند که در جامعه کسانی باشند که این مسئولیت را برعهده بگیرند و به تبیین مبانی عقلی و تبیین راه شناخت درست از وحی بپردازند.
حتی کسانی که دهها سال وقت خود را صرف فقه کردهاند، هنگام فتوا به احتیاط سفارش میکنند؛ لذا طبیعی است که یک نفر به تنهایی نتواند همه ابعاد و بخشهای دین را بشناسد؛ از این رو سزاوار است که هر گروهی به شناخت مجموعه و بخشهایی از دین بپردازد و نتایج آن را در اختیار دیگران نیز قرار دهد؛ همانگونه که در یک جامعه نیز نمیتوان انتظار داشت هر کس، به همه مشاغل، آگاهی کامل داشته باشد و صنفهای مختلفی وجود دارد که هر یک در رشتههایی فعالیت میکنند.
باید بتوانیم نگاهی کلی نسبت به پیکره جامعه داشته باشیم و بتوانیم جایگاه خود را در آن بیابیم و وظیفه خود را درک کنیم تا بتوانیم مسئولیتمان را انجام دهیم،البته اگر دین داشته باشیم، دنبال انجام وظیفه در مقابل خداوند هستیم، اما کسانی که خدا را باور ندارند، نهایتا به دنبال انجام وظیفه انسانی خود هستند.
کسانی که خود را بنده میدانند، از وقتی از خواب بیدار میشوند به دنبال انجام وظیفه هستند. لذا برای اینکه بتوانیم وظیفه خود را به خوبی انجام دهیم باید هدف زندگی را شناخته و جایگاه خود را در زندگی اجتماعی درک کنیم و بدانیم که در این پیکره، چه وظیفهای برای رسیدن به آن هدف بر عهدهداریم. راه انجام وظیفه را نیز یاد بگیریم و تلاش کنیم وظیفه را انجام دهیم، بخصوص که دشمنی نیرومند داریم که به عزت خداوند قسم خورده است که ما را منحرف کند.
شیطان به دنبال گمراهی مردم در هر صنف و مرتبهای که باشند، است؛ از ادعای خدایی گرفته که توسط فرعون صورت گرفت تا ادعای نیابت از امام زمان(عج) که توسط یک طلبهای صورت گرفت که سالها در حوزه علمیه درس خوانده بود! از جمله نمونههای اثرات کار شیطان است؛ لذا مقابله با شیاطین فراوان انس و جن، بسیار دشوار است، اما خداوند متعال راهی را برای ما قرار داده است تا از دسیسه شیاطین در امان باشیم و آن راه، توسل به اولیای الهی و امام زمان(عج) است؛ سعی کنیم این حال توسل را تمرین کنیم تا برای ما همیشگی و دائم باشد.
امروز سیل شبهات، جوانان ما را احاطه کرده است، باید آموزشها بهگونهای باشد که بتواند افرادی را تربیت کند که پاسخگوی این شبهات به زبان روان و قابل فهم برای سطوح مختلف باشند؛ شبهاتی که نه در هیچ کتاب درسیای نوشته شده و نه کسانی که پاسخ آنها را از کتاب و سنت دریافتهاند، میتوانند به زبان ساده و قابل فهم برای عموم مردم بیان کنند.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دامظله)
در دیدار با جمعی ازطلاب و اساتید مدرسه دارالسلام تهران؛ قم؛ 22 / 1 / 1398 .
شباهت جامعه به یک پیکره انسانی
جامعه مانند یک پیکر است که هر مجموعهای از اعضای آن جهازی را تشکیل میدهد و هر یک از عضوهای بدن نیز از میلیونها سلول تشکیل شده است، هر جامعه نیز دارای دولتی است که از چند قوه تشکیل میشود و هر قوهای نیز جهازی از جهازهای جامعه به شمار میروند و درون هرکدام از آنها، نهادهایی هستند که هزاران عضو دارند. هرچه همکاری این اعضا با هم بیشتر باشد، پیکره جامعه، سالمتر است؛ اما هرچه این اعضا از هم پراکندهتر باشند- حتی اگر هر کدام به تنهایی سالم باشند- فایدهای برای پیکره اجتماع ندارند.
هر فردی در جامعه به تنهایی حکم یک سلول را در پیکره جامعه دارد، در هر گروهی از هر جهاز که باشیم، نسبت به گروههای دیگر، مسئولیت هماهنگی، ارتباط و در مفهوم اسلامی وظیفه تعاون داریم. این تعاون، بدون شناخت یکدیگر و ارتباطات لازم، ممکن نخواهد بود. همچنین هرقدر زمینه همکاری بیشتری فراهم شود، جامعه سالمتر و قویتری خواهیم داشت.
لزوم همکاری در چارچوب هدف مقدس
همانطوری که اندامها در یک بدن، میتوانند در مسیر نادرست قرار بگیرند و مثلا با دست، دزدی و ظلم صورت بگیرد، در جامعه نیز همینگونه است؛ بعد از اینکه اندام جامعه، سالم بودند، باید دید هدف جامعه چیست و در کدام جهت حرکت میکند و نتیجه این همکاریها چه میشود؛ به عبارت بهتر، همکاریها، مطلوبیت ذاتی ندارند، بلکه زمانی مطلوب خواهند بود که برای هدف مقدس و مطلوبی باشند. همین امروز در دنیا، همکاریهایی صورت میگیرد که کاملاً شیطانی است؛ چند کشور و دولت و گروههای اقتصادی، با هم همکاری میکنند، اما غالب آنها، به ضرر بشریت است و برای سرقت از دیگران همکاری میکنند.
شناخت هدف زندگی، یک ضرورت و اولویت نخست
برای همکاری مؤثر، شناخت هدف جامعه ضروری است، همکاریهایی که در آن هدف تأثیرگذار باشد، مطلوب خواهد بود. لذا اول باید هدف زندگی را شناخت؛ هم زندگی فردی و هم زندگی اجتماعی؛ چرا که مسلمانان هر کدام مانند سلولی هستند در پیکره امت اسلامی.
اولین وظیفه ما، شناخت هدف زندگی است، حقیقت این است که کمتر انسانهایی به هدف زندگی اندیشیدهاند و حتی کسانی که اندیشیدهاند نیز کمتر به جواب صحیح رسیدهاند. هر چند بحمدالله امروز به برکت رشدی که بسیاری از آن در سایه انقلاب صورت گرفت، برای بسیاری از نوجوانهای ما نیز این سؤال مطرح است که هدف از زندگی چیست و باید چه کنیم؟ این سؤال ابتدا درباره وظیفه شخصی و سپس وظیفه فرد بهعنوان جزئی از کل جامعه مطرح میشود.
یافتن پاسخ این سؤال، ساده نیست، بعد از شناخت هدف، باید دید برای رسیدن به این هدف چه باید کرد؛ عقل در این زمینه چه حکمیدارد. هر چند در ادامه نیز بحثهای معرفتشناسی مطرح میشود، از جمله اینکه میزان اعتبار آنچه عقل درک میکند، چه اندازه است و سؤالاتی نظیر آن. به هر حال اولین وسیله برای معرفت، عقل است؛ اصلا بدون عقل حتی تصدیق انبیا نیز ممکن نیست.
بعد از اینکه با عقل برایمان ثابت شد که خدایی هست، میبینیم که اموری نیز وجود دارد که عقل هم از درک آنها عاجز است؛ از اینرو همین عقل، لزوم وجود وحی را درک میکند و البته وجود پیامبران و معجزات آنها نیز تأییدکننده آن است.
اما عقل و وحی نیز قرار نیست بدون تلاش ما و پیمودن راه درست برای استفاده از آنها، هدایتگر باشند. برای شناخت صحیح وحی باید راه صحیح آن پیموده شود؛ این نیاز اقتضا میکند که در جامعه کسانی باشند که این مسئولیت را برعهده بگیرند و به تبیین مبانی عقلی و تبیین راه شناخت درست از وحی بپردازند.
حتی کسانی که دهها سال وقت خود را صرف فقه کردهاند، هنگام فتوا به احتیاط سفارش میکنند؛ لذا طبیعی است که یک نفر به تنهایی نتواند همه ابعاد و بخشهای دین را بشناسد؛ از این رو سزاوار است که هر گروهی به شناخت مجموعه و بخشهایی از دین بپردازد و نتایج آن را در اختیار دیگران نیز قرار دهد؛ همانگونه که در یک جامعه نیز نمیتوان انتظار داشت هر کس، به همه مشاغل، آگاهی کامل داشته باشد و صنفهای مختلفی وجود دارد که هر یک در رشتههایی فعالیت میکنند.
باید بتوانیم نگاهی کلی نسبت به پیکره جامعه داشته باشیم و بتوانیم جایگاه خود را در آن بیابیم و وظیفه خود را درک کنیم تا بتوانیم مسئولیتمان را انجام دهیم،البته اگر دین داشته باشیم، دنبال انجام وظیفه در مقابل خداوند هستیم، اما کسانی که خدا را باور ندارند، نهایتا به دنبال انجام وظیفه انسانی خود هستند.
کسانی که خود را بنده میدانند، از وقتی از خواب بیدار میشوند به دنبال انجام وظیفه هستند. لذا برای اینکه بتوانیم وظیفه خود را به خوبی انجام دهیم باید هدف زندگی را شناخته و جایگاه خود را در زندگی اجتماعی درک کنیم و بدانیم که در این پیکره، چه وظیفهای برای رسیدن به آن هدف بر عهدهداریم. راه انجام وظیفه را نیز یاد بگیریم و تلاش کنیم وظیفه را انجام دهیم، بخصوص که دشمنی نیرومند داریم که به عزت خداوند قسم خورده است که ما را منحرف کند.
شیطان به دنبال گمراهی مردم در هر صنف و مرتبهای که باشند، است؛ از ادعای خدایی گرفته که توسط فرعون صورت گرفت تا ادعای نیابت از امام زمان(عج) که توسط یک طلبهای صورت گرفت که سالها در حوزه علمیه درس خوانده بود! از جمله نمونههای اثرات کار شیطان است؛ لذا مقابله با شیاطین فراوان انس و جن، بسیار دشوار است، اما خداوند متعال راهی را برای ما قرار داده است تا از دسیسه شیاطین در امان باشیم و آن راه، توسل به اولیای الهی و امام زمان(عج) است؛ سعی کنیم این حال توسل را تمرین کنیم تا برای ما همیشگی و دائم باشد.
امروز سیل شبهات، جوانان ما را احاطه کرده است، باید آموزشها بهگونهای باشد که بتواند افرادی را تربیت کند که پاسخگوی این شبهات به زبان روان و قابل فهم برای سطوح مختلف باشند؛ شبهاتی که نه در هیچ کتاب درسیای نوشته شده و نه کسانی که پاسخ آنها را از کتاب و سنت دریافتهاند، میتوانند به زبان ساده و قابل فهم برای عموم مردم بیان کنند.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دامظله)
در دیدار با جمعی ازطلاب و اساتید مدرسه دارالسلام تهران؛ قم؛ 22 / 1 / 1398 .