زلال بصیرت (۲۵۷) : عمل به وظیفه؛ عامل جلب یاری خدا ۱۳۹۹/۰۵/۰۱
زلال بصیرت
عمل به وظیفه؛ عامل جلب یاری خدا
۱۳۹۹/۰۵/۰۱
بسم الله الرحمن الرحیم
استناد کارها به خدا به حدی گسترده است که گاهی نیاز به تأمل و توضیح دارد، مثلا اینکه خدا هرکس را بخواهد گمراه میکند! یعنی خدایی که شأنش هدایت است، اقدام به گمراه کردن دیگری میکند؟! شاید درک این مسائل برای برخی مشکل باشد و یا حداقل برایشان سؤال شود که انگیزه خدا از اینکه چنین با مردم سخن بگوید چیست؟
مشکل اساسی بسیاری از انسانها عدم توجه به نقش خدا در زندگی است. بسیاری از مسائل را خود مردم میفهمند و در این باره بین مسلمان و کافر فرقی نیست؛ اما آنچه مردم متوجه آن نیستند این است که دست خدا فوق همه کارها و امور است.
خداوند؛ همه کاره هستی
به طور مثال هر چند در ساختن یک بنای زیبا، کارگرها زحمت فیزیکی بیشتری میکشند، اما ساخت بنا، به معمار آن نسبت داده میشود؛ چرا که با نقشه، برنامهریزی و نظارت او بوده است؛ کارگرها فقط وسیلهای بودهاند برای اجرای آن برنامه و نقشه؛ در عالم نیز خداوند همه کاره است؛ تنها برخی ابزار و وسائل واسطه میشوند که اتفاقی رخ بدهد. خداوند است که گمراه و هدایت میکند، اما عدهای ابزارش را فراهم کرده و استحقاق گمراهی و هدایت را پیدا کردهاند.
بزرگترین رسالت قرآن نشان دادن نقش خدا در عالم هستی به بشر است. متأسفانه در جامعه اسلامی ما از این نکتهها غفلت میشود. به عنوان نمونه، شاید انقلاب اسلامی در نگاه یک عدهای این است که یک روحانی حرکتی را شروع کرد و زمینه هم فراهم شد و با همراهی مردم به سرانجام رسید و این امور ربطی به خدا ندارد. اما خداوند در قرآن پیوسته میگوید: ما چنین کردیم؛ یعنی تنها نباید توجه به اسباب کرد؛ بلکه باید دست هدایتکننده اصلی را نیز دید.
باور یقینی امام به نقش خداوند در هستی
یکی از سنتهای الهی این است که وقتی انسانی عامل هدایت را پذیرفت و بر اساس آن عمل کرد، خداوند نتیجهاش را بیشتر و اثراتش را گستردهتر میکند؛ نمونهاش همین حرکت امام(ره) است؛ در عین حالی که نه ثروت زیادی داشت و نه طایفه و طرفداران آنچنانی و حتی در حوزه علمیه قم هم عدهای با ایشان اختلاف داشتند؛ اما با شجاعت میگوید: «میگویم گوشات را بگیرند و بیرون بیندازند»!! به چه کسی میگوید؟ به کسی که اعلیحضرت همایونی بود و کسی جرأت نداشت نام ایشان را بدون احترام ببرد!! و مهمتر اینکه امام(ره) همین کار را هم کرد؛ او میدانست که کار دست خداست و به هر چه وظیفهاش بود عمل میکرد.
در جریان آزادسازی خرمشهر هم امام(ره) میفرماید: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» در حکومتداری نیز برخورد امام(ره) با قدرتهای دنیا بر اساس همین فکر بود. روشن است که خداوند به چنین شخصی که بنای خود را بر عمل به وظیفه گذاشته و میداند همه چیز دست خداست، کمک میکند.
باید باور کنیم کار اساسی همان است که خدا انجام میدهد. ما باید کارگر خوبی برای خدا باشیم و کاری نداشته باشیم عاقبت ساختمان چه میشود. خدا بهعنوان معمار بهتر میداند که چه نقشه و طرحی را ریخته است.
عمل به وظیفه؛ زمینهساز یاری خدا
قدرت و عزت به صورت کامل به دست خداست، اگر به این نکته بیشتر توجه داشته باشیم و فقط به وظیفه عمل کردیم، خدا بیش از انتظار، ما را کمک میکند. در طرف مقابل اگر از امکانات و عزتی که خدا برایمان فراهم کرده به دنبال کسب منفعت شخصی و خانوادگی باشیم، خدا به گونهای ما را تأدیب میکند که هرگز فراموش نکنیم.
براساس آیات قرآن، وظیفه انبیا تعلیم و تزکیه مردم است. ما باید در وهله اول خودمان بدانیم و بنا را بر این بگذاریم که آنچه را یاد گرفتهایم انجام دهیم و در مرحله بعد به دیگران هم یاد بدهیم.
مشکلات و سختیها و گرفتاریها، وسیلهای است که دلها به طرف خدا جلب شود، البته عدهای نیز قسیالقلب هستند و نمیفهمند که کارها به دست خداست.
اساس کار این است که بفهمیم چه وظیفهای داریم و بخواهیم عمل کنیم. روشن است که اگر ظاهر کار برای خدا باشد، اما در واقع برای دل خودمان باشد، سودی نخواهد داشت.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دامظله) در دیدار با حجتالاسلام ادیانی رئیس سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی؛ قم؛ 26 / 3 / 1399 .
خداوند؛ همه کاره هستی
به طور مثال هر چند در ساختن یک بنای زیبا، کارگرها زحمت فیزیکی بیشتری میکشند، اما ساخت بنا، به معمار آن نسبت داده میشود؛ چرا که با نقشه، برنامهریزی و نظارت او بوده است؛ کارگرها فقط وسیلهای بودهاند برای اجرای آن برنامه و نقشه؛ در عالم نیز خداوند همه کاره است؛ تنها برخی ابزار و وسائل واسطه میشوند که اتفاقی رخ بدهد. خداوند است که گمراه و هدایت میکند، اما عدهای ابزارش را فراهم کرده و استحقاق گمراهی و هدایت را پیدا کردهاند.
بزرگترین رسالت قرآن نشان دادن نقش خدا در عالم هستی به بشر است. متأسفانه در جامعه اسلامی ما از این نکتهها غفلت میشود. به عنوان نمونه، شاید انقلاب اسلامی در نگاه یک عدهای این است که یک روحانی حرکتی را شروع کرد و زمینه هم فراهم شد و با همراهی مردم به سرانجام رسید و این امور ربطی به خدا ندارد. اما خداوند در قرآن پیوسته میگوید: ما چنین کردیم؛ یعنی تنها نباید توجه به اسباب کرد؛ بلکه باید دست هدایتکننده اصلی را نیز دید.
باور یقینی امام به نقش خداوند در هستی
یکی از سنتهای الهی این است که وقتی انسانی عامل هدایت را پذیرفت و بر اساس آن عمل کرد، خداوند نتیجهاش را بیشتر و اثراتش را گستردهتر میکند؛ نمونهاش همین حرکت امام(ره) است؛ در عین حالی که نه ثروت زیادی داشت و نه طایفه و طرفداران آنچنانی و حتی در حوزه علمیه قم هم عدهای با ایشان اختلاف داشتند؛ اما با شجاعت میگوید: «میگویم گوشات را بگیرند و بیرون بیندازند»!! به چه کسی میگوید؟ به کسی که اعلیحضرت همایونی بود و کسی جرأت نداشت نام ایشان را بدون احترام ببرد!! و مهمتر اینکه امام(ره) همین کار را هم کرد؛ او میدانست که کار دست خداست و به هر چه وظیفهاش بود عمل میکرد.
در جریان آزادسازی خرمشهر هم امام(ره) میفرماید: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» در حکومتداری نیز برخورد امام(ره) با قدرتهای دنیا بر اساس همین فکر بود. روشن است که خداوند به چنین شخصی که بنای خود را بر عمل به وظیفه گذاشته و میداند همه چیز دست خداست، کمک میکند.
باید باور کنیم کار اساسی همان است که خدا انجام میدهد. ما باید کارگر خوبی برای خدا باشیم و کاری نداشته باشیم عاقبت ساختمان چه میشود. خدا بهعنوان معمار بهتر میداند که چه نقشه و طرحی را ریخته است.
عمل به وظیفه؛ زمینهساز یاری خدا
قدرت و عزت به صورت کامل به دست خداست، اگر به این نکته بیشتر توجه داشته باشیم و فقط به وظیفه عمل کردیم، خدا بیش از انتظار، ما را کمک میکند. در طرف مقابل اگر از امکانات و عزتی که خدا برایمان فراهم کرده به دنبال کسب منفعت شخصی و خانوادگی باشیم، خدا به گونهای ما را تأدیب میکند که هرگز فراموش نکنیم.
براساس آیات قرآن، وظیفه انبیا تعلیم و تزکیه مردم است. ما باید در وهله اول خودمان بدانیم و بنا را بر این بگذاریم که آنچه را یاد گرفتهایم انجام دهیم و در مرحله بعد به دیگران هم یاد بدهیم.
مشکلات و سختیها و گرفتاریها، وسیلهای است که دلها به طرف خدا جلب شود، البته عدهای نیز قسیالقلب هستند و نمیفهمند که کارها به دست خداست.
اساس کار این است که بفهمیم چه وظیفهای داریم و بخواهیم عمل کنیم. روشن است که اگر ظاهر کار برای خدا باشد، اما در واقع برای دل خودمان باشد، سودی نخواهد داشت.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دامظله) در دیدار با حجتالاسلام ادیانی رئیس سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی؛ قم؛ 26 / 3 / 1399 .