۵۵۳ - سید ابوالحسن موسوی طباطبایی: ذرّهوار تا چشمه خورشید غدیر( ۴) - آن مظلوم مقتدر ۱۳۹۹/۰۵/۱۳
ذرّهوار تا چشمه خورشید غدیر - ۴
آن مظلوم مقتدر
۱۳۹۹/۰۵/۱۳
پیامبرِ راستی و حقیقت(ص) درباره امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «اگر درختان جهان قلم شوند و آب دریاها مرکب، آنگاه جن و انس بخواهند محاسبه کنند و بنویسند، هرگز نمیتوانند فضایل علی بن ابی طالب را به شمار آورند..»
امام علی علیهالسلام جامعِ شگفتیهای آفرینش است و وجود مقدسش تجلیگاه فضایل و صفات بینظیر الهی و انسانیست. او اصل و مرجع تمام کمالات و منقبتهاست تا آنجا که در روز سخت و خونین نبردِ اُحد، رسول خدا(ص) شنید ندا دهندهای فریاد میزند: نادِ عَلِیّاً مظهَرَ الْعَجائِب... ای پیامبر! علی را بخوان که مظهر شگفتیها (یا شگفتیآفرین) است. [بحار 20/73] حیات طیبه امامِ عارفان، سراسرْ اعجابانگیز و بهتآور است همان که تنها یک ضربتش در جنگ خندق برتر از عبادت ثقلین شمرده شد تا روز واپسین!
یکی از جلوهگاههای حیرتافزای شخصیت امیرالمؤمنین(ع)، جنبه مظلومیت آن حضرت است. او که شاهکار آفرینش و در همه ابعاد بشری منحصر به فرد است در این وصف نیز بهگونهای باور نکردنی، بیهمتاست تا آنجا که عنوان اولین مظلوم را پیدا میکند. در زیارت آن حضرت میخوانیم: «السّلامُ عَلَیكَ یا وَلىَّ اللهِ أنتَ أوّلُ مَظلوم.» در توضیح این فراز باید گفت ممکن است اول مظلوم بودنِ امام(ع) از جهت مرتبه زمانی نباشد. زیرا واضح است که پیش از ایشان هم کسانی وجود داشتند که مورد ظلم قرار گرفته بودند. حتی خود رسول اعظم(ص) چه در دوران حضور در مکه و چه پس از هجرت، بارها مورد ظلم و جفای بیگانه و آشنا واقع شده بود. بنابر این میتوان اول مظلوم بودن امام را از جهت وسعت و بزرگی و حجم شداید و ستمهایی دانست که در حق آن شخصیت بیانباز شده است.
ظلم به علی(ع) به معنای اجحاف و تعدیهای رایج و معمولی نیست که اقیانوسِ بیکرانِ وجود آن حضرت، از وزشی اندک، متلاطم نمیگردد. ظلم به علی یعنی بیدادگری در حق بشریت و تغییر دادن مسیر تاریخ در وادی ضلالت و تباهی. ظلم به آن امام عظیمالشأن، شالوده افکندنِ کژیها و ناراستیها و نهادینه کردن تطاول و بیعدالتیست. او که دنیا را با همه زینتهایش، پستتر از آب بینی بزی میداند و قدرت و ریاست را از کهنه کفشی بیارزشتر میشمرد، به مرتبهای میرسد که ندای مظلومیت بلند کرده و از ستمهایی که بر او شده است شکایت میکند.
امیرالمؤمنین(ع) بر منبر بود که شخصی فریاد برآورد مرا دریابید که بر من ظلم شده است! حضرت اشاره کرد نزدیکتر بیا. آن شخص نزدیک رفت و امام به او فرمود اما بر من به عدد خاکهای بیابان و کُرک حیوانات ستم روا داشتهاند.[بحار 20/73]
***
چه بسا به موضوع این مبحث خرده گرفته شود که چرا در آستانه جشن عید بزرگ غدیر چنین مقولهای مطرح میگردد؟ اما برای آنان که با تاریخ زندگانی امام علی(ع) آشنایی دارند آشکار است که مظلومیت، جزء لاینفك از زندگی آن حضرت و جریانی مستمر در حیات اوست. آن امام انام هرگاه بر فراز منبر خطبه میخواند گفتار خود را چنین به پایان میرساند: «از زمانیکه پیامبر رحلت فرموده تا به امروز پیوسته مورد ظلم واقع شدهام.»[منبع سابق] امام علی(ع) پس از وفات پیامبر، چه آن سالها که خانه نشین بود و نخلستانها را آبیاری میکرد و چه آن روزگار که اقتدار عالم اسلام در پنجه باکفایت و یداللهی حضرتش قرار داشت، پیوسته مظلومانه زیست و حقش انکار شد.
دلیل دیگری که این مبحث گزیده شده، آن است که در مظلومیت امام برای پیروانش نکتهها، درسها و عبرتهاست. مظلومیت آن حضرت، از نوع ظلمپذیری و انفعال نبود که از سر ناچاری و استیصال حقوق خود را واگذار کند و به حکم گروه ستمگر گردن نهد که خود میفرمود: «به خدا قسم اگر همه عرب یکباره به جنگ با من برخیزند، من پشت به آنان نخواهم کرد.» و نیز میفرمود: «خداوند به من شجاعتی عطا کرده است که اگر بین بزدلان و بیمناکان جهان تقسیم شود، همگی شجاع و دلاور خواهند شد.» اما او به بقای اسلام و قرآن میاندیشید و نه منافع خود.
امام علی(ع) پیوسته ظلم را میدید و با آنان که در حقش ستم روا داشتند روبرو میشد اما رفتارش آزادگی بود و بزرگ مَنشی. او از اینکه بر دستانش کوچکترین ظلمی جاری شود، سخت ابا داشت. او در خطبه ۲۲۴ نهجالبلاغه میفرماید: «به خدا سوگند اگر شب را بر روی خارهای بیابان به بیداری بگذرانم و مرا دست و پا بسته در زنجیر به این سو و آن سو بکشند، برایم خوشتر است تا در قیامت بر خدا و رسولش درآیم و ظلمی نسبت به بندگان نموده یا چیزی از مال اندک دنیا را به ستم گرفته باشم.» و در همین خطبه است که سخن عرشی و مشهور او بر تارّک جهان، چون خورشیدی فروزان میدرخشد: «به خدا اگر هفت اقلیم را با آنچه زیر آسمانهاست به من دهند، تا در نافرمانیِ خدا پوست جوی را از دهان مورچهای بربایم، چنین نخواهم کرد که دنیای شما نزد من خوارتر از برگی جویده در دهان ملخ است.»
دوران حکومت امام بر جهان اسلام، دوره خدعه و ناجوانمردی کسانی بود که از آنان انتظار حمایت و تقویت امام(ع) میرفت. امیرمؤمنان نیرنگ و بیوفاییها را میدید که از هر سو او را احاطه نموده است ولی میفرمود تا زمانی که کسی متعرض ما نشود ما نیز با او کاری نداریم. آن حضرت نقشههای شیطانی طلحه و زبیر را میدانست، اما مانع حرکتشان نشد و تنها آنان را قسم داد که خیانت نکنند و آنگاه که بر لشکر جمل پیروز شد با بزرگواری بیمثال همه را بخشود و عفو کرد. او خوارج را میدید که به کوفه رفت و آمد کرده و برای جنگ با او سلاح و لشکر آماده میسازند اما به آنان هیچ نمیگفت و حتی حقوقشان را از بیتالمال قطع نکرد.
جرج جرداق در جلد اول کتاب امام علی صدای عدالت انسانی، آنگاه که به جوانمردی و عفو و گذشتِ آن حضرت در حق دشمنانی که تشنه به خون او بودند میرسد، قلم را به زیباترین شکل در وصف امام بر صفحه میلغزاند و سپس مینویسد: «در معرکه صفین معاویه و پیروان او نقشه کشیدند که علی را با بیآبی و تشنگی از پای درآورند و به همین منظور میان او و آب ایجاد مانع کردند در حالی که به او میگفتند: قطرهای آب نیست تا از تشنگی بمیری! ولی رفتار علی با معاویه و لشکر او عبرت انگیز است. قهرمان بزرگ بر آنها حمله برد و آنان را از کنار آب دور کرد و سپس به آنها اجازه داد که همانند سربازان خودش از آن آب بنوشند در صورتی که اگر آب را به روی آنها میبست پیروزی وی قطعی بود و آنان از ترس مرگ از تشنگی مجبور به تسلیم میشدند.»
زمامدارانی که بر جوامع بشری حکومت میکنند برخی ستمگرند و عدهای دادگستر و چه بسا دادگستران نیز به سهو یا عمد، ظلمی روا دارند. اما در هر صورت نمیتوان حاکمی را تصور کرد که از سوی ملتش مورد ستم واقع شده باشد. اما آن حضرت در خطبه ۹۷ نهجالبلاغه به این نکته شگفت اشاره فرموده است یعنی او همان امیریست که از سوی مردم جفا میبیند: «وَ لَقَد أصبَحَتِ الاُمَمُ تَخافُ ظُلْمَ رُعاتِها وَ أصْبَحْتُ اَخافُ ظُلْمَ رَعِیّتى؛ همواره مردم از ظلم حاکمان خود ایمن نبودهاند اما امروز من از ستم مردمان خویش هراسانم.»
این مظلومیت نه تنها بر اثر مدارای امام تقلیل نیافت که پیوسته رو به تزاید داشت تا به بالاترین حد خود رسید. سحرگاه لیلهًْالقدر در محراب مسجد کوفه...
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی