استناد غیرعلمی به آیات و روایات برای توجیه افکار انحرافی
۱۳۹۹/۰۷/۰۶
در ادامه بررسی صلاحیت مهاجرانی برای تصدی وزارت ارشاد در مجلس، علی زادسر نیز به عنوان مخالف مهاجرانی سخن گفت و فکر و قول او را مغایر با معیارهای الهی دانست: «به خدا قسم که بسیار تأمل کردهام، فکر و جریان و کیفیت نگرش و فعل و تحول جناب آقای مهاجرانی با معیارهای الهی و اهداف مقدس شهیدان ما هماهنگی ندارد. مورد قبول اعاظم فرهنگی و دینی ما نیست. مطابق نظرات امام راحل نیست. نمیتوانیم به خطوط فکری و تعلیمات فرهنگی جناب مهاجرانی اعتماد بکنیم.»
وی سپس چند سؤال را مطرح کرده و از مهاجرانی خواست تا به طور صریح و شفاف به آنها پاسخ بدهد:
«اگر روزی با نویسنده ملعون آیات شیطانی ـ لعنةالله علیه ـ رودررو قرار بگیرید آیا او را بلادرنگ خواهید کشت یا خیر؟ البته ضمن تشکر از نقد کتاب شیطانیاش (این را صریح بفرمایند.)
آیا نظرتان درخصوص مذاکره با آمریکا مؤیّد نظر جناب آقای دعایی میباشد یا خیر؟ همان نظری که دیروز فرمودند و بر مظلومیت شما اشک ریختند و اشک بعضیها را هم درآوردند؟!
ولایت مطلقة فقیه و نظرات امام راحل ـ رضوانالله علیه ـ را دربارة آن چگونه معتقدید و حاکمیت دینی را چطور تبیین میفرمایید؟ برداشت شما از لیبرالیسم خصوصاً لیبرال فرهنگی چیست و آیا در ایران وجود دارد؟ مصادیق آن را بیان فرمایید.
نظرتان را درخصوص نویسنده کتابهای «ضحاک مار به دوش» و «شیخ صنعان» و امثال او به طور صریح بیان فرمایید.
درخصوص حجاب اسلامی و حد آن، موسیقی و سینما و حدود آن و نقشتان را در جریانات مختلف قبل و بعد از انقلاب اسلامی که جناب دکتر نجابت فرمودند و سوابق اجراییتان را به غیر از معاونت امور مجلس به روشنی بیان فرمایید.»1
علی موحدی ساوجی (نماینده ساوه)، با زیر سؤال بردن کارآمدی کابنیۀ معرفی شده و ارائه آماری درخصوص تحصیلات و سوابق وزیران معرفی شده و انتقاد از خاتمی به خاطر این گزینشها، به مسئله وزارت مهاجرانی اشاره کرد و در ضمن آن، به دفاعیه محمود دعایی پاسخ داد و از عملکرد روزنامه اطلاعات نیز انتقاد نمود.
«در ارتباط با وزرایی كه معرفی شدهاند انصافاً در ارتباط با جناب آقای مهاجرانی صحبت مفصل شد اما با آن مقدار شناختی كه من از ایشان دارم، خب قبل از انقلاب كه بنده توفیق شناسایی ایشان را نداشتم بعد از انقلاب (از اوائل انقلاب) دوره اوّل مجلس ما ایشان را شناختیم و من با مروری كه در سابقه ایشان كردم میبینم كه جناب آقای مهاجرانی یك فرد متدین، متعهد، متقی كه در عمر خود لااقل در بخش عمدهای از عمر خودش بر یك صراط مستقیم باشد، من ایشان را ندیدم! قبل از انقلاب عضو انجمن حجتیه، بعد از انقلاب حتی در سال 1359... برادران و خواهران نماینده توجه بفرمایید! یك وقت كسی در ارتباط با گروهكهای ضدجمهوری اسلامی ایران و ضد ولایت فقیه سال 1357 قبل از انقلاب، سال 1358 كه هنوز شفاف نشده بود و ماهیتها رو نشده بود، در آن زمانها اشتباه میكند و از آنها حمایت میكند، یك وقت میآید در سال 1359 آن زمانی كه سال برخورد گروهك منافقین در داخل با نظام است در چنین زمانی من دقیقاً یادم است یكی از آقایانی كه در وزارت كشور بود از این گروهك حمایت كرد و چند نفر هم از نمایندگان مجلس از جمله ایشان، یك اطلاعیهای دادند و حركت انقلابی حزبالله را محكوم كردند كه در جهت دفاع از ارزشهای نظام از مسئله ولایت فقیه و از جمهوری اسلامی آمدند و اینها كه آمده بودند تجمع كرده بودند (در امجدیه سابق) این آقایان آمدند این طور برخورد كردند و من وقتی امضاءهایی كه افراد كرده بودند، بررسی میكردم؛ دیدم انصافاً اكثر قریب به اتفاقشان تقریباً از لحاظ فكری و ذهنی و اینها همافق بودند و جزء نمایندگان لیبرال آن زمان بودند.»2
مهاجرانی در وقت واسعی که دوبار هم تمدید شد، به دفاع از خود پرداخت. او با قریحۀ خوبی که داشت، البته به سخنسرایی پرداخت. ابتدا دفاع از خود را امری شاق دانست که گمان نمیکرد روزی مجبور به آن شود! وی در مجموع سخنان خود به نکات ذیل پرداخت:
1- ارتباط قبل از انقلاب با گروههای کمونیستی و مطالعة مجموعة ادبیات مارکسیستی را تأیید کرد، ضمن آنکه به تحصیل دروس دینی در اراک پرداخته است.
2- تصریح به اینکه او اهل تسامح و تساهل فرهنگی است و اگر وزیر ارشاد بشود، از زاویۀ دید شریعت سمحه و سهله به مسائل نگاه خواهد کرد. وی سپس این نگاه را به زعم خود برگرفته از شریعت دانست و به روایاتی از جلد هفتاد بحارالانوار اشاره کرد.
3- وی با تأکید بر مسألة تسامح و تساهل از دیدگاه خود، برخورد با مسائل را همانند دعایی دوگونه دانست. یک گونه برخورد طرد و گونۀ دیگر برخورد نقد و اقناع و برای اثبات آن چند نمونه و مصداق نیز ذکر کرد.
4- او با تأکید بر برخی کتابهایی که نوشته است از جمله در مورد پاسخ به کتاب «آیات شیطانی»، خود را مدافع انقلاب دانست و تساهل و تسامح را در حوزة انقلاب از ساحت خود دور معرفی کرد.
5- وی آنگاه به مسألة نشریة بهمن پرداخت و ضمن دفاع از انعکاس نوشتههای افراد ضدانقلاب به عنوان نداشتن تضاد و مغایرت در این مطالب بااندیشۀ الهی و دینی[!!]، اشتغال زیاد خود را عاملی درجهت عدم کنترل کافی بر مطالب نشریه دانست:
«در مورد نشریة بهمن هم كه بسیار سخن گفته شد، در واقع نشریة بهمن هم همین فضا را مورد نظر داشت. افراد مختلفی كه عنادی با دین ندارند، اگر كسی در درون ذهنش و در درون زندگیاش میشود گشت یك جایی را پیدا كرد كه عنادی دارد، گفت: «محتسب را درون خانه چكار؟» بنده چنین مسئولیتی ندارم، اگر میبینم یك نفر در مقالة خودش، در نوشتة خودش مواضع ما را تأیید میكند، به گونهای سخن میگوید كه در واقع هیچگونه مغایرت و هیچگونه تضادی با اندیشة الهی و دینی ندارد بگویم كه نه، من مطلب شما را به این دلیل قبول نمیكنم! ضمن این كه مجلة بهمن هم در مقطعی منتشر میشد كه خود ما سخت گرفتار مباحث انتخابات مجلس پنجم بودیم و خود من به عنوان مدیر مسئول و صاحب امتیاز طبیعی بود كه وقت خیلی زیادی نداشتم كه برای تكتك مطلب یا هر مطلبی كه هست... اما كلی قضیه این بود كه ما بهمن را غیر از نشریاتی كه صرفاً با یك سلیقه عمل میكنند... ممكن است یك سالن غذاخوری ترجیح بدهد صرفاً با یك غذا از میهمانان خودش پذیرایی بكند. ما تلاش كردیم كه در نشریة بهمن افراد مختلف نظرات خودشان را مطرح بكنند، منتها در سرمقالة نخست بهمن توضیح هم دادیم كه جهت اصلی ما حفاظت از دین و حفاظت از مبانی انقلاب اسلامی است به این تمثیل كه ما مثل قطاری باشیم كه در هر ایستگاه عدهای را سوار میكند، نه قطاری كه در هر ایستگاه عدهای را پیاده میكند! در واقع این نگاهی بود كه در آن نشریه هم داشتیم.»3
البته وی توضیح نداد که چه کسانی را به بهانة این گونه آزادی و تسامح و تساهل از قطار پیاده کرده و چه افرادی را سوار نموده است و همۀ نقدها و مخالفتها به خاطر همین آثار سوئی است که افکار آنان برای انقلاب داشته است.
6- وی بحث «مذاکره مستقیم با آمریکا» را یک بحث تمام شده دانست که بعد از مواضع رهبری و نامهای که رهبری به ایشان نوشتند، بحث تمام شده است و نیاز به طرح مجدد آن نیست. البته وی به علت نوشتن مقاله، اشاره و آن را مستند به قول قرآن درخصوص فرستادن حضرت موسی برای دعوت فرعون به توحید نمود[!!]. ضمناً به نامههایی که پیامبر اکرم(ص) و علی(ع) به سران کفر و معاویه نوشتند، اشاره نموده و آنها را مستند پیشنهاد مذاکرۀ مستقیم خود عنوان نمود!
مهاجرانی سپس در پایان به این نکته که وی داوطلب وزارت ارشاد نبوده و خاتمی چنین صلاح دیده و او به خاتمی ارادت و اعتقاد دارد، لذا پذیرفته است، اشاره مینماید و به سخنان خودخاتمه میدهد.4
پانوشتها:
1- مذاکرات جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، جلسه 121، شماره 15320.
2- همان.
3- همان.
4- همان.