به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 16,500
بازدید دیروز: 4,654
بازدید هفته: 21,154
بازدید ماه: 21,154
بازدید کل: 25,008,294
افراد آنلاین: 104
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۲ دی ۱٤۰۳
Sunday , 22 December 2024
الأحد ، ۲۰ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۱۲۸ - گفتگو با خانواده شهید مدافع حرم ابوذر امجدیان: ۱۳۹۹/۰۷/۳۰

 

گفتگو با خانواده شهید مدافع حرم ابوذر امجدیان:

 

shahid_abozar_amjadian - канал телеграм شهید مدافع حرم ابوذر امجدیان

شهيد والامقام كربلايي ابوذر امجديان در روز 28 مرداد ماه سال 1365  هـ.ش  در شهرستان سنقر روستاي سهنله در خانواده مستضعف و متدين  بدنيا آمد.

 شهيد ابوذر در سايه محبت هاي پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکي را پشت سر گذاشت و بعد وارد دبستان شد. در دوران تحصيلش از هوش و استعداد فوق العاده اي برخوردار بود و با موفقيت دوران دبستان را در مدرسه آيت اله خامنه اي روستاي سهنله و دوره  راهنمايي در مدرسه بنياد 15 خرداد همان روستا طي كرد؛

ابوذر در سال 1383 مقطع دبيرستان را با موفقيت پشت سر گذاشت و پس از اخذ ديپلم با نمرات عالي در سال 1385 به استخدام سپاه پاسداران در آمد غريب به 3 سال در سپاه جوانرود خدمت كرده وبعداز آن عضو نيروهاي يگان ويژه صابرين سپاه تهران شد .

 ایشان سپس در رشته آی.تی دانشگاه جامع امام حسین (ع) تهران پذیرفته شده و مشغول به تحصیل شدند، ابوذر علاقه زیادی به تحصیل داشت و سعی می کرد با وجود مشغله کاری و زندگی به درس خواندن هم برسد که تا دوران تحصیل ( ترم آخر بودند که شهید شدند) را هم با موفقیت طی کردند.

شهید ابوذر همچنین دبيرستان را درشهرستان سنقر شهيد محمد هدايتي و رشته نقشه كشي را در هنرستان صنعتگران پشت سر گذاشت ودر آن 3سال دبيرستان دانش آموز نمونه اخلاقي وعلمي بود، ایشان همچنین دانشجوی رشته آی.تی بود که در ترم آخر تحصیلشان به فیض شهادت نایل آمد.

«گفتگو با خانواده شهید »

خانواده ای آرام و صبور با زندگی ساده و بی ریا که عشق و ایمان به اسلام و انقلاب در گفته هایشان موج می زند؛

ابوذر دارای یک برادر دوقلو و دومین فرزند خانواده بود؛ جوانی که خوشرویی و ایمانش زبان زد همگان است، هنوز هم که از این شهید بزرگوار سخن به میان می آید نزدیکان و دوستان وی از غم نبودن ایشان متاثر می شوند و البته به حال خوش این شهید که توانست به فیض شهادت نایل آید غبطه می خورند،

شهیدی که در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به لقاء الله پیوست و به آرزوی دیرین خویش که شهادت در روز تاسوعا بود دست یافت.

پدر شهید ابوذرامجدیان: روز شهادتش گفتم خدایا این قربانی را از من بپذیر

گفتگو با پدر شهید:پسرم عاشق ولایت و رهبری بود

 پدر شهید که با شنیدن نام ابوذر اشک در چشمانش حلقه می زند و این چنین می گوید:

ابوذر همیشه فرزند نیکی برای من و مادرش بود. ایشان هنگام فراغت از تحصيل به ويژه در تعطيلات تابستاني با کار و تلاش فراوان مخارج شخصي خود را براي تحصيل بدست مي آورد و از اين راه به خانواده خود کمک قابل توجهي مي کرد. او با شور و نشاط و مهر و محبتی که داشت به محيط گرم خانواده صفا و صميميت ديگري مي بخشيد.

ایشان ادامه می دهند: "هنگامي که خسته از کار روزانه به خانه برمي گشتم، باديدن فرزندانم همچون ابوذر تمامي خستگي ها و مرارت ها  از وجودم پاک مي شد" 

ابوذر به انجام معنویات و عبادات علاقه فراوانی داشت، ابوذر از سن 9 سالگي تا لحظه شهادت در تمام فراز و نشيب هاي زندگي و كاري، هرگز نمازش ترک نشد.

 اشتياق ابوذر به مسجد رفتن وقرآن خواندن به حدي بود که هروقت صدای اذان را مي شنيد دست از كار مي كشيد و روانه مسجد مي شد و تا آخرين لحظات حيات خود، دست از دعا و نيايش برنداشت.

 ابوذر همیشه نماز اول وقت را بر همه چيز مقدم مي شمرد؛ قرآن و توسل برنامه روزانه او بود. وی عاشق ولایت و رهبری بود و عاشق این بود تا برای اسلام و انقلاب جان خویش را فدا کند.

ابوذر همچنین هیچگاه از یاد همنوعان غافل نمی شد با آنکه سن زیادی نداشت اما همیشه سعی می کرد تا حد امکان گره گشای مشکلات همنوعان و دوستان و آشنایان باشد. آن چيزي که براي او مطرح نبود خواب و خوراک و استراحت بود. هر زمان که براي ديدار خانواده اش به روستا مي رفت، در آنجا لحظه اي از گره گشايي مشکلات و گرفتاري هاي مردم باز نمي ايستاد و دائماً در انديشه انجام خدمتي به خلق الله بود.

ابوذر در خوش خلقی و برخورد نیک با همسایگان و اقوام زبانزد بود و همه او را دوست داشتند. او چون شمع مي سوخت و چونان چشمه ساران در حال جوشش بود و يک آن از تحرک باز نمي ايستاد. روحيه ايثار و استقامت او شگفت انگيز بود؛ خدا رو شکر که لیاقت داشتیم چنین فرزندی تربیت کنیم که نامش جزو مدافعین حرم حضرت زینب (س) شد.

گفتگو با برادر دوقلوی شهید

برادرم به امر ولايت اعتقاد کامل داشت و حاضر بود در اين راه جان حجت الاسلام طالب امجديان برادر دوقلوی ابوذر نیز با تایید صحبت های پدر می گوید: من و ابوذر دوقلو بودیم و به همین دلیل دوستی و وابستگی زیادی بینمان حاکم بود، ما خیلی به هم نزدیک بودیم.

ایشان شش ماه قبل و به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم ثبت نام کردند و به خانواده گفتند که هر آن ممکن است به سوریه اعزام شوند تا اینکه روز عید قربان به ما گفتند که اسمشان برای اعزام درآمده است و تقریبا یک هفته بعد از عید سعید غدیر به سوریه و برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) اعزام شدند

مادرم به سبب عاطفه و مهر مادری که در وجودشان است بعد از اعزام و شنیدن اینکه ابوذر برای دفاع از حرم به سوریه مشرف شده خیلی بی تابی می کردند و نگران بودند و دایما دست به دعا بودند ولی ابوذر با همان روحیه آرام و دوست داشتنی اش همیشه در تماس هایش با خانواده و مخصوصا به مادر دلداری می دادند و مادر را آرام می کردند ؛ به همه می گفتند برایم دعا کن که شهید شوم و به آرزویم برسم و همانطور هم شد که این والامقام خواسته بودند و دقیقا در روز تاسوعای حسینی(ع)  به شهادت رسیدند.

برادر من انساني بود که براي خدا کار مي کرد و اخلاص در عمل از ويژگي هاي بارز او بود، ايشان يکي از افراد درجه اولي بود که هميشه ماموريت هاي سنگينی  بر عهده اش قرار داشت.

 كربلايي ابوذر با خضوع و خشوعي که در مقابل خدا و در برابر دلاورمردان پاسدار داشت، در مقابله با دشمن همچون شيري غرّان  که براي خدا و ولي فقيه زمان خود همه چيز خودش را فدا کرد و از زندگيش گذشت. او واقعا به امر ولايت اعتقاد کامل داشت و حاضر بود در اين راه جان بدهد، که عاقبت هم چنين کرد. هميشه سفارش مي کرد تقوا پيشه كنيم و تابع رهبري باشيم. همچنین ابوذر از زمان طفوليت، روحي لطيف ،عبادي و نيايشگر داشت.

وی همچنین در خصوص شهادت این شهید بزرگوار می گوید: وقتی خبر شهادت ابوذر را شنیدم با عجله خودم را به سنقر رساندم، هرگز آن لحظات از یادم نمی رود چه غمی در خانه مان برپا شده بود،اشک های بی امان مادر، بی تابی های پدر و... اینکه ابوذر به این زودی تنهایمان گذاشت آزارمان می دهد اما از این خوشحالم که برادر عزیزم با اهدای جان گرانمایه خویش در راه اسلام به شهادت رسید و توانست ذخیره ای برای آخرت پدر و مادرم باشد، خوشا به سعادتش که توانست این چنین پاک و عاشقانه به دیدار حق بشتابد و به آرزویش که شهادت بود برسد... ابوذر واقعا انسان لایق و وارسته ای بود که توانست شهد شیرین شهادت را بنوشد و افتخاری برای همه ما باشد.

شهید ابوذر امجدیان | عاشوراییان

شهید امجدیان چطور به شهادت رسیدند؟

 ابوذر بیسیم چی بودند . شهيد كربلايي ابوذر در يكي از ماموريت های خود در سوريه به همراه يكي ديگر از دوستانش به نام شهيد مير دوستي، ساعت هشت و نیم صبح روز اول آبان ماه سال 1394 و مصادف با تاسوعای حسینی و در راه دفاع از حرم دعوت حق را لبيک گفتند و به لقاء خداوند شتافتند.

شهید ابوذر امجدیان عارفي وارسته، ايثارگري سلحشور و اسوه اي براي ديگران بود که جز خدا به چيز ديگري نمي انديشيد و به عشق رسيدن به هدف متعالي و کسب رضاي خدا و حضرت احديت، شب و روز تلاش مي کرد  سخت ترين و مشکل ترين مسئوليت هاي كاري و خانوادگي را با کمال خوشرويي و اشتياق و آرامش خاطر مي پذيرفت و در نهایت هم به دیدار معبود شتافت چه عاشقانه و چه عارفانه و سبک بال...

Image result for لاله