به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 5,791
بازدید دیروز: 7,600
بازدید هفته: 37,869
بازدید ماه: 37,869
بازدید کل: 25,025,008
افراد آنلاین: 12
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۰٤ دی ۱٤۰۳
Tuesday , 24 December 2024
الثلاثاء ، ۲۲ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۶۶۲ - واکنش شیخ مرتضی زاهد به آب‌رسانی بی‌نوبت به منزل ایشان ۱۳۹۹/۱۰/۱۷

واکنش شیخ مرتضی زاهد به آب‌رسانی بی‌نوبت به منزل ایشان

   ۱۳۹۹/۱۰/۱۷

برنامه یادخدا | شیخ مرتضی زاهد(ره)

 در قدیم و تا زمانی که هنوز لوله‌کشی‌های آب به خانه‌ها نیامده بود، درهر خانه‌ای آب انبار و حوضچه‌ای برای ذخیره آب وجود داشت. این آب انبارها هر چند وقت یک بار توسط مأموری معروف به «میرآب» پر می‌شد. میرآب با سرازیر کردن و هدایت آب در جوی‌های خیابان‌ها و کوچه‌ها، آب را به خانه‌های مردم می‌رساند. یک شب یکی از همین میرآب‌ها، آب را به سوی محله حمام گلشن و کوچه آقا شیخ مرتضی زاهد سرازیر می‌کند. او می‌بایست به ترتیب و به نوبت، حوض و آب‌انبارهای خانه‌های این کوچه را پر می‌کرد و خانه آقا شیخ مرتضی نیز بعد از چند خانه نوبتش می‌شد، اما آن شب آن آقای میرآب، در همان ابتدای آب‌رسانی متوجه می‌شود که درخانه آقا شیخ مرتضی، خبری از آب نیست و حوض منزل به طورکامل خالی شده است، بنابراین او به احترام آقا شیخ مرتضی، بدون رعایت نوبت، آب را به سوی خانه ایشان سرازیر می‌کند و حوض خانه ایشان را پر از آب می‌کند. آن شب آقا شیخ مرتضی به این مطلب آگاهی پیدا می‌کند. حاج محمد علی اخوان می‌گفت: آن شب دیدم در می‌زنند؛ صدایی از پشت در بلند شده بود و می‌گفت: « حاج محمد حسن آقا! حاج محمد حسن آقا! در را باز کنید.» آن صدا، صدای آقا شیخ مرتضی زاهد بود. ما رفتیم در را باز کردیم و ایشان با آن قد خمیده‌اش به داخل خانه آمد. آقا شیخ مرتضی به پدرمان گفت: «آقای حاج محمد حسن آقا! این آقای میرآب امشب لطف کرده است و بی‌نوبت، ابتدا آب را به خانه ما آورده است و من الان نمی‌توانم بروم از همه همسایه‌ها حلالیّت بگیرم و رضایتشان را جلب کنم، بنابراین آمده‌ام اینجا وضو بگیرم؛ اجازه می‌فرمایید؟!» و آقا شیخ مرتضی تا زمانی که حوض منزلشان از آن آب بی‌نوبت خالی نشده بود، احتیاط می‌کرد و برای وضو و تطهیر به خانه ما می‌آمد!
* شیخ مرتضی زاهد، ص 132/ کتاب: رستگاران،
چاپ دوم، ص 27.

 روحی فداكَ یا حسین

 
آقا شیخ مرتضی‌زاهد دوست داشت تا در روزهای جانسوز شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) از كلمات و الفاظی برای سینه زنی استفاده كند كه تأیید و رضایت اهل‌بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) را در برداشته باشد. به همین خاطر در یکی از سال‌ها متوسل به ائمه‌اطهار(ع) می‌شود و بعد، شبی در عالم خواب، خود را در كربلای امام حسین(ع) مشاهده می‌كند. در میان خیمه‌های مصیبت‌زده امام حسین(ع) این كلمات را به او القا می‌كنند و او نیز شروع به گفتن این كلمات می‌كند كه: «هذا عزاكَ یا حسین / روحی فداكَ یا حسین» اما همراه با القای این كلمات، یك سوز عجیبی نیز به آقا شیخ مرتضی داده می‌شود و از آن سال به بعد، به محض اینكه در روزهای تاسوعا و عاشورا با همان لحن و صدای معمولی، از دهانش خارج می‌شده ‌است كه: «هذا عزاكَ یا حسین / روحی فداكَ یا حسین» یك سوز و گداز غیرعادی و بسیار شدیدی به جان مردم می‌افتاده است و هر شنونده‌ای با هر معرفت و مرامی، بشدت منقلب و‌گریان می‌شد. او که عمری با عشق و سر سپردگی به مولایش امام حسین(ع) سرکرده غریب نیست اگر حضرتش نیز کریمانه کسی را به سراغش بفرستد. یکی از تجّار تهران از دنیا رفته بود و فرزندانش تصمیم گرفتند جنازه‌اش را به کربلا انتقال دهند و آنجا دفن کنند. اما موفق به گرفتن اجازه از دولت عراق و ایران برای این انتقال نمی‌شوند و مجبور شدند پدرشان را در ایران به خاک بسپارند. او که دفن می‌شود، به فاصله‌ چند روز اجازه‌ حمل جنازه به کربلا، به دست فرزندانش می‌رسد و این همزمان می‌شود با ارتحال شیخ مرتضی زاهد(ره). فرزندان آن تاجر اجازه‌نامه را به خانواده‌ شیخ مرتضی می‌دهند و جنازه‌ شیخ پس از انتقال به کربلا در صحن حضرت اباالفضل(ع )‌ به خاک سپرده می‌شود.
* زاهد العلما- زندگی‌نامه آیت‌الله شیخ مرتضی زاهد- ، حسین حاجی حسینی، انتشارات مطیع، 1394، ص 26 و ص67.