به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 525
بازدید دیروز: 2,852
بازدید هفته: 11,564
بازدید ماه: 17,354
بازدید کل: 23,505,726
افراد آنلاین: 6
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۱۰ فروردین ۱٤۰۳
Friday , 29 March 2024
الجمعة ، ۱۹ رمضان ۱٤٤۵
فروردین 1403
جپچسدیش
321
10987654
17161514131211
24232221201918
31302928272625
آخرین اخبار
7 - به مناسبت سالروز ملی شدن صنعت نفت؛ تاثیر مصدق بر نهضت ناصر در مصر۱۳۹۹/۱۲/۲۹
به مناسبت سالروز ملی شدن صنعت نفت؛ تاثیر مصدق بر نهضت ناصر در مصر/
 
حضور دو میلیون مصری در استقبال از رهبر ملی ایران/
 
پیام احساسی مصدق به نخست وزیر مصر چه بود؟
 
جمال عبدالناصر: من کاری غیر از آنچه ایرانیان در مورد ملی کردن نفت خود کردند، انجام نداده‌ام  
 
۱۳۹۹/۱۲/۲۹

5e70c25d6ac4d_2020-03-17_15-58

دکتر مصدق حین حضورش در قاهره طی پیامی مصری‌ها را به مبارزه با انگلیس دعوت کرد و گفت: کانال سوئز متعلق به مصر است، همانطور که آبادان به ایران تعلق دارد!

به گزارش خبر فوری، بدون شک ۲۹ اسفند یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران است. متاسفانه ما معمولا قدرت و بزرگی ملی شدن صنعت نفت را درک نکرده و این نهضت غظیم را دست کم می‌گیریم. ما نمی‌دانیم این اتفاق چه زلزله‌ای در جهان به پا کرد.

واقعه ۲۹ اسفند بر بسیاری از جریان‌های آزادی خواه، ضد استعمار و ملی‌گرای منطقه تاثیر گذاشت. یکی از مهم‌ترین  ملت‌ها که از جریان ۲۹ اسفند ما تاثیر گرفت، ملت مصر است.

روابط ایران و مصر همیشه فراز و نشیب‌های بسیاری داشته است. اگرچه در حال حاضر روابط دو کشور خیلی خوب نیست اما نباید فراموش کرد که در سالهای ۱۳۳۰ و بعد آن مردم مصر عاشق ایران و رهبرش یعنی مصدق بودند.

داستان از اینجا شروع می‌شود که همزمان با مبارزه ایرانیان با انگلیس جهت ملی کردن صنعت نفت، مصری‌ها نیز به دنبال ملی کردن کانال سوئز بودند. اقدامات جسورانه دکتر مصدق باعث شد این فرد در قلب مصری‌ها مانند یک قهرمان باشد.

مصدق در سال ۳۰ سفری به مصر دارد. با بررسی خاطرات  مختلف از ان سفر به خوبی می‌توانیم به نگاه مصری‌ها نسبت به مصدق پی ببریم.

برادر، تو با این مردم باید انگلیسی‌ها را از کانال سوئز بیرون کنی!

 دکتر محمد مصدق در روز ۲۸ آبان سال ۱۳۳۰ شمسی برابر با 21 نوامبر ۱۹۵۱ میلادی در پاسخ به دعوت نحاس پاشا نخست وزیر مصر، وارد قاهره شد.

دکتر غلامحسین مصدق فرزند دکتر محمدمصدق که در سفر آمریکا و مصر همراه پدرش بود در خاطرات خود می‌نویسد: «هزاران نفر از مردم مصر برای استقبال از پدرم در فرودگاه قاهره اجتماع کرده بودند و باشعار «یحیی مصدق، یحیی ایران» مصدق و هیأت ایرانی را خوش آمد می‌گفتند. به محض پیاده شدن پدرم از هواپیما مردم هلهله‌زنان او را از زمین بلند کردند و در یک چشم به هم زدن او را روی دست به طرف اتومبیل بردند.»

خبرگزاری‌ها، همان زمان استقبال کنندگان از نخست وزیر ایران را بیش از دو میلیون نفر تخمین زده بودند و این به خودی خود خبر مهمی بود که جهان را تکان داد.

فرزند مصدق لحظه دیدار مصدق و نحاس پاشا(نخست وزیر پادشاهی مصر) را نیز چنین وصف می‌کند: «نحاس به محض ورود، به سوی پدرم شتافت، دست او را بوسید و ورودش را به مصر خوش آمد گفت. در همین موقع فریاد رعدآسای "یحیی المصدق" ساکنین قاهره، که خیابان‌های اطراف هتل را اشغال کرده بودند، پدرم و نحاس را به اطرف پنجره مشرف به محوطه اطراف هتل کشاند. نحاس پاشا، که به زبان فرانسه حرف می‌زد به پدرم گفت: این مردم برای خوش آمدگویی به شما اجتماع کرده‌اند، باید خودتان را از بالکن به جمعیت نشان بدهید. پدر به بالکن آمد. جمعیت موج می زد و مردم با فریاد خروشان خود شعار می‌دادند. پدرم که به هیجان آمده بود رو به نحاس کرد و گفت: برادر، تو با این مردم باید انگلیسی‌ها را از کانال سوئز بیرون کنی!»

طبق گفته برخی مورخان، دکتر مصدق حین حضورش در قاهره  طی پیامی  مصری‌ها را به مبارزه با انگلیس دعوت کرد  و گفت: «کانال سوئز متعلق به مصر است، همانطور که آبادان به ایران تعلق دارد! هیچکس حق ندارد به استناد قراردادهایی که زیر شرایط فشار و اختناق بسته شده، نسبت به آنها ادعای مالکیت بکند.»

در این زمان سفارت انگلیس در قاهره به وزارت خارجه این کشور گزارش داده بود: «اگر وی موفق به ملی کردن نفت شود، کانال سوئز هدف بعدی خواهد بود.»

عبدالناصر و تداوم راه مصدق

لحظات شیرین دیدار مصدق و مردم مصر در قاهره مانند تصویری برجسته در تاریخ ثبت شد. ایده و تفکر ملی کردن صنایع و اراضی در مصر بیش از پیش دنبال شد.

گروهی از افسران جوان مصری به رهبری ژنرال نجیب و سرهنگ جمال عبدالناصر این ایده را با قدرت پی گرفتند.  افسران‌ آزاد در اول‌ مرداد ۱۳۳۱ برابر با ۲۳ ژوئیه‌ ۱۹۵۲، ملک فاروق(شاه مصر)‌ را از سلطنت‌ بر کنار کردند و به‌ جای‌ او فرزند خردسالش‌، فؤاد دوم‌، به‌ سلطنت‌ رسید. کمتر از شش ماه بعد، افسران‌ آزاد فؤاد دوم‌ را نیز بر کنار کردند و نظام‌ سلطانی‌ را به‌ جمهوری‌ تغییر دادند.

همزمان با این تحولات در مصر ملی کردن صنعت نفت در ایران و ضربه مصدق به امپریالیسم، شدیدا مورد توجه ‌ناصر و مردم مصر واقع شد چرا که این کشور هم درگیر مبارزه با انگلیس در مورد کانال سوئز بود.
عبدالرضا هوشنگ‌ مهدوی در این رابطه می‌نویسد: ‌«یكی‌ از اقدامات‌ خطیر و جسورانه‌ ناصر ــ كه‌ نام‌ وی‌ را نه‌ تنها در مصر بلكه‌ در جهان‌ عرب‌ و كشورهای‌ استعمارستیز پرآوازه‌ كرد ملی‌‌كردن‌ كانال‌ سوئز بود. به‌ اعتراف‌ خود او، اقدام‌ دكتر مصدق‌ در كوتاه‌‌كردن‌ دست‌ انگلیس‌ از صنعت‌ نفت‌ ایران‌، درس‌ بزرگی‌ برای‌ او بود.» 

عبدالناصر در جریان مبارزه با انگلیس، بارها از مصدق و آرمانش یاد کرده و او را الگوی خود می‌داند. ناصر خود را پیرو مکتب مصدق می‌نامید؛ نخست وزیر ایران را «زعیم شرق» می‌دانست و خود را ادامه دهنده راه او می‌خواند.

او بارها و بارها از ملی شدن نفت ایران و مرحوم مصدق یاد کرده است که چند نمونه از انها را ذکر می‌کنیم:

من ملی کردن را از شما آموختم

بعد از کودتای ۲۸ مرداد، روابط ایران و مصر به هم ریخت. در آن زمان وزیر امور خارجه ایران به مصر سفر کرد تا ناصر را از ملی کردن کانال سوئز منصرف کند. ناصر در پاسخ به وزیر امور خارجه ایران گفت:«من تعجب می‌کنم که شما چرا عضویت این هیات را پذیرفته‌اید که مخالفان ملی شدن کانال برای انصراف من اعزام داشته‌اند؟ مگر من کاری غیر از آنچه ایرانیان پنج سال پیش در مورد ملی کردن نفت خود کردند، انجام داده‌ام؟ کشور شما که در ملی کردن نفت خود پیشکسوت همه کشورهای خاورمیانه بوده است.»

ناصر که همسری ایرانی داشت، در ادامه با لحنی حاکی از شوخی به نماینده ایران در آن هیات گفت: «من از دست شما ایرانی‌ها چه دشواری‌ها که نمی‌کشم. در خانه گرفتار زن ایرانی خود و بیرون از خانه گرفتار شما هستم.»

شاه ایران خود را به استعمار فروخت ولی ملت ایران نه

پس از کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دکتر مصدق،  محمدرضا پهلوی در یک مصاحبه مطبوعاتی در  ۲۴ ژوئیه ۱۹۶۰  اعلام کرد که دولت اسرائیل را به صورت دوفاکتو به رسمیت شناخته است. بعد از این حادثه، دولت مصر روابط سیاسی خود را با ایران قطع کرد. در آن زمان ناصر در یک سخنرانی به شاه حمله کرد و گفت: شاه خود را به بهای ناچیزی به استعمار فروخت... اگر شاه خود را ارزان فروخته است ملت ایران ممکن نیست خود را به طلا و گنج بفروشند. ملت ایران زیرسلطه استعمار نخواهند رفت و این امکان برای صهیونیسم جهانی نیست که در ایران حکومت کند... ما دیگر ضرورتی بر باقی‌ماندن سفارت‌مان در ایران نمی‌بینیم.

قاهره خیابانی به نام مصدق دارد و تهران ندارد

ناصر به افتخار رهبر ملی شدن صنعت نفت ایران، خیابانی را در قاهره به نام مصدق نام نهاد. بعد از کودتای ۲۸ مرداد، نام‌ این خیابان به طهران تغییر کرد. بعد از انقلاب و به خصوص جریان حمایت برخی از خالد استامبولی(قاتل انور سادات) مصر مجددا نام‌خیابان را به مصدق تغییر داد.
نام گذاری خیابان مصدق در حالی است که تا مدتها در خود تهران خیابانی به نام دکتر محمد مصدق به ثبت نرسیده بود.

تاریخ قضاوت می‌کند

اکنون سالها است که از دیدار مصدق و مردم مصر، ظهور ناصر و ملی شدن کانال سوئز ، کودتای ۲۸ مرداد و مرگ مصدق و ناصر می‌گذرد. با این‌ حال، اکنون تاریخ به درستی قضاوت کرده که جریان ملی شدن صنعت نفت چه تاثیر شگفتی بر سرنوشت ملل منطقه گذاشت. جریانی که با ناصر شروع شد اما هر چند سال یک بار در یک‌منطقه از خاورمیانه و شمال آفریقا سر بر می‌آورد.