خطرناکتر از آمـریکا ؛ «جـریان نفاق غـربگرا»
۱۴۰۰/۰۱/۱۸
* رسول رضایی
بعد از حدود هفت سال منتظر گذاشتن امکانات و ظرفیتهای کشور برای امضای برجام و سپس عمل به برجام و سپس تلاش برای احیای برجام، توسط دولت «تدبیر و امید»، این روزها شاهد هستیم که طیف رسانههای غربگرا و روزنامههای زنجیرهای مدعی اعتدال و اصلاحطلبی، از پیروزی «جو بایدن» اعلام خرسندی میکنند. واقعاً با کدام تحلیل منطقی و مبتنی بر عقلانیت آیندهپژوهانه، طیف بزککننده اوباما و برجام و جان کری، با وجود همه عبرتهای دردآور و تأسفزای برجام، باز هم مرتکب تحریف حقایق و واژگونسازی واقعیتها و دروغپردازی شده، و پیروزی «جو بایدن» را بهعنوان یک خبر خوب و مسرتآمیز برای مردم ایران جا میزنند، و آمدن ثبات به بازار ارز و سکه و بورس و... را به افراد فاقد بصیرت نوید میدهند؟
نکاتی در اینباره قابل ذکر است که به توفیق الهی به عرض میرسانیم:
مبارزه با جریان نفاق و تحریف، سختترین پیکارها
مرحوم شهید مطهری در کتاب «جاذبه و دافعه على(ع)»، راهکار مبارزه با جریان نفاق و تحریف را در برپایی نهضت بصیرتافزایی و بصیرتپراکنی میداند، و معتقد است که جریان نفاق و جریان خواص فریبخورده دنیا و جریان تحریفگران نفوذی همیشه بوده و هستند و خواهند بود. چرا که در همه زمانها معمولا انسانهایی پیدا میشوند که از گذشته انقلابی و پرافتخار خود پشیمان شوند، و بهخاطر دستیابی به زر و زور و قدرت و جایگاه و پست و مقام و...، با دشمنان خارجی همکاری میکنند و با ظاهری خودی، تیشه به ریشه ملتهای انقلابی و تودههای مستضعف میزنند. اما آن چیزی که همچون سدی مستحکم میتواند در مقابل جریان تحریف و نفاق بایستد، و آن را خلع سلاح نماید، «بصیرت و آگاهی» مردم است.
به اعتقاد شهید مطهری مشكلترين و پیچیدهترین مبارزهها، مبارزه با «جریان نفاق» و «جریان گندمنمایان جوفروش» و «جریان نفوذیهای فرصتطلب و خودینما» است. چرا که این نوع مبارزه، مبارزه با شیادها و کلاهبردارها و زيركهايى است كه احمقهای بیبصیرت و نادان و غافل و از همهجا بیخبر را وسيله رسیدن به آرزوهای شوم خود قرار مىدهند. از این رو میتوان گفت که پيكار با «جریان نفاق» و «پادوهای داخلی دشمن» از پيكار با كفر و شرک خارجی به مراتب مشكلتر و پیچیدهتر است، زيرا در جنگ با كفر، مبارزه با يك جريان مكشوف و ظاهر و بىپرده است که شمشیر را از رو کشیده، و صراحتا نابودی انقلاب اسلامی و دین را نشانه گرفته است. اما مبارزه با «جریان نفاق» و «متظاهرین به انقلاب و اسلام»، که در ظاهر رفیق قافله هستند اما در باطن شریک دزد میباشند، در حقيقت مبارزه با كفر مستور و کتمانشده است.
«جریان نفاق» یک جریان متقلب دورو و نقابدار و آفتابپرستگونه و خودینما است، که دو چهره پیدا و پنهان دارد: يك چهره ظاهر كه اسلام است و مسلمانى و ادعای انقلابی بودن و تسبیح به دست گرفتن و حتی عبا و عمامه گذاشتن و دم از انقلاب و ولایت و شهدا و خط امام زدن، و يك چهره باطن كه كفر است و شيطنت و بیاعتقادی به انقلاب و اسلام و امام و ولایت. در ظاهر چهبسا دم از مقاومت و تکیه به جوانان میزنند، اما در واقع و در عمل تمام امیدشان به کدخداست، و جز مذاکره و اعتماد به دشمن، راهکار دیگری برای علاج مشکلات کشور نمیشناسند.
ادراک و فهمیدن این دو چهره پیدا و پنهان منافقین نقابدار، براى تودهها و مردم عادى و بیخبران از دنیای سیاست، بسيار دشوار و گاهى غيرممكن است. به همین خاطر است که مبارزه با «جریان نفاق» و مقابله با شبهروشنفکران غربزده و ستونپنجمیهای دشمن غالباًً به شكست و ناکامی برخورده است، زيرا توده مردم و عوامالناس شعاع بصیرت و دركشان از سرحد ظاهر نمىگذرد، و نهفته را روشن نمىسازد، و قدرت تحلیل و بصیرتشان آنقدر بُرد و عمق ندارد كه اعماق باطن «جریان نفاق» و «جریان نفوذ» و «جریان تحریفگران خودینما» را آشکار و نمایان سازد.
امير المؤمنين(ع) در نامهاى كه براى محمد بن ابىبكر نوشت، به خطر جریان منافقین نقابدار و جریان پشیمان شدهها از انقلاب و جریان خواص گرفتار چرب و شیرین دنیا شده، اشاره میکند و مىفرمايد:
«وَ لَقَدْ قالَ لى رَسولُ اللهِ: انّى لا اخافُ عَلى امَّتى مُؤْمِناً وَ لا مُشْرِكاً، امَّا الْمُؤْمِنُ فَيَمْنَعُهُ اللهُ بِايمانِهِ وَ امَّا الْمُشْرِكُ فَيَقْمَعُهُ اللهُ بِشِرْكِهِ، وَ لكِنّى اخافُ عَلَيْكُمْ كُلَّ مُنافِقِ الْجَنانِ عالِمِ اللِّسانِ، يَقولُ ما تَعْرِفونَ وَ يَفْعَلُ ما تُنْكِرونَ». پيغمبر به من گفت: من بر امتم از مؤمن و مشرك نمىترسم، زيرا مؤمن را خداوند به سبب ايمانش بازمىدارد و مشرك را بهخاطر شركش خوار مىكند، و لكن بر شما از هر منافقدلِ دانازبان مىترسم كه آنچه را مىپسنديد مىگويد و آنچه را ناشايسته مىدانيد مىكند. در اينجا رسولالله از ناحيه جریان نفاق و منافقین نقابدار اعلام خطر مىكند، زيرا عامه امت، بى خبر و بیبصیرت و ناآگاهند و از ظاهرهای ریش و عمامهدار و تسبیح به دست و دمزننده از انقلاب و خط امام، فريب مىخورند. شهید مطهری برای مبارزه با جریان نفاق به این نکته توجه میدهند كه هر اندازه افراد جاهل و احمق و ناآگاه و بیبصیرت، زيادتر باشد، بازار نفاق و فریب و اغواگری و خطای محاسباتی داغتر است.
از این رو باید گفت که مبارزه با احمق و حماقت و بیبصیرتها، بهطور غیرمستقیم مبارزه با «جریان نفاق» نيز محسوب میگردد، زيرا احمقهای بیبصیرت ابزار دست منافق بوده، پاس گل به جریان نفاق میدهند، و آب به آسیاب دشمن میریزند. بنابراین تلاش برای جهاد بصیرتافزایی و افشا کردن اغواگریها و اغفالسازیها و آدرسهای غلط جریان تحریف و نفاق برای توده مردم کوچه و بازار، در واقع به نوعی خلع سلاح كردن جریان نفاق بوده، و بهگونهای شمشير از دست منافق گرفتن است.
نمیدانند ، یا خود را به ندانستن زدهاند؟!
بعد از حدود هفت سال منتظر گذاشتن امکانات و ظرفیتهای کشور برای امضای برجام و سپس عمل به برجام و سپس تلاش برای احیای برجام، توسط دولت غربگرای «تدبیر و امید»، این روزها شاهد هستیم که طیف رسانههای غربگرا و روزنامههای زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی، از پیروزی «جو بایدن» اعلام خرسندی کرده، و برای برگزاری جشن پیروزی الاغها (سمبل دموکراتهای آمریکا) دست از پا نمیشناسند.
پرسشی که در اینجا خودنمایی میکند آن است که واقعاً با کدام تحلیل منطقی و مبتنی بر عقلانیت آیندهپژوهانه، طیف بزککننده اوباما و برجام و جان کری، با وجود همه عبرتهای دردآور و تأسفزای برجام، باز هم مرتکب تحریف حقایق و واژگونسازی واقعیتها و دروغپردازی شده، و پیروزی «جو بایدن» را بهعنوان یک خبر خوب و مسرتآمیز برای مردم ایران جا میزنند، و وعده آمدن ثبات به بازار ارز و سکه و بورس و... را برای افراد فاقد بصیرت نوید میدهند؟
بهراستی مگر این جریان لیبرال که قطبنمایشان همیشه به سمت غرب نشانه رفته است، دچار آلزایمر سیاسی و فریبکارانه شدهاند و نمیدانند و یا خودشان را به ندانستن زدهاند که انساننمایی همچون «جو بایدن» دنبال سختگیری هرچه بیشتر بر انقلاب اسلامی و مضاعفسازی فشار تحریمها به صورت هوشمندانه بر ملت ایران است، نه ایجاد گشایش و تنشزدایی در روابط فیمابین آمریکا و ایران؟!
براستی آیا مدعیان اصلاحطلبی از یاد بردهاند که «جو بایدن» اعتراف کرده و گفته است: «سیاست دست چدنی و خشونت عریان آمریکایی ترامپ علیه ایران شکست خورده است. برای به زانو در آوردن ایران اسلامی، روشهاى زيركانهتر و هوشمندانهتری هم براى سختگيرى علیه ايران وجود دارد، که باید از آنها استفاده کرد»؟ (نقل به مضمون)
آیا افراطیون و اشرافیت مدعی اصلاحات و اعتدال، واقعیتها را درباره خباثت و شیطنت دموکراتها نمیدانند که مردم را به پیروزی «جو بایدن» امیدوار و مشغول ساختهاند؟ پاسخ این است که: یقینا میدانند. اما درمانده و مستاصل و حیران شدهاند، چرا که از طرفی شرمنده و خجالتزده مردم بهخاطر خُلف وعدهها و خیانتها و کمکاریها و سوءمدیریتشان هستند و هر روز محبوبیتشان نزد توده مردم کمتر و کمتر میگردد، هر روز لعن و نفرین طبقات محروم و مستضعف را که نثارشان میگردد، میشنوند و میبینند، و از طرف دیگر هیچ حرفی هم برای گفتن و دفاع از خود ندارند.
از این رو تنها گریزگاه و ملجأ و مأوایی که برایشان باقی مانده آن است که این چند ماه باقیمانده تا انتخابات 1400 را مشغول سرگرم کردن و امیدوارسازی مردم به انتخاب «جو بایدن» نمایند، و با وانمودسازی نقش انتخابات آمریکا در «یک گشایش بزرگ اقتصادی و بازگرداندن ثبات به قیمتها» برای خود اعتبار و فرصت تنفس پیدا کنند. وضعیت مدعیان جریان اعتدال و اصلاحات امروز به مانند انسان کلاهبردار شارلاتانی شده که گریبانش را گرفتهاند و او برای خلاصی موقت، چک یا وعده دیگری میدهد تا فعلا بتواند گریبانش را رها کند و نفسی تازه نماید.
نشان به آن نشان که اخیرا صادق زیباکلام گفته: «اصلاحطلبان دیگر حرفی برای گفتن به مردم ندارند و از همین حالا انتخابات 1400 را سه هیچ باختهاند». در این شرایط، طیف متبوع وی میخواهند دوقطبیسازی منسوخ «جنگ یا مذاکره» را احیا نموده، و در پایان هشت سال بیکفایتی و ناکارآمدی و بیتدبیری مدعیان اعتدال و اصلاحات، چنین وانمود کنند که باب نجات اقتصاد ایران، و راهکار عبور از تحریمها و تهدیدها، توسط سوپرمن جدید آمریکایی (یعنی جناب جو بایدن) گشوده شد، اما در داخل طیف انقلابی و طرفداران مکتب مقاومت، نگذاشتند که بستر برای انجام مذاکره مجدد بهوجود آید! و نگذاشتند که اعطای امتیازات یک طرفه دیگر در قالب برجام 2 و 3 محقق گردد!!!
خیانت و تحریف مضاعف این است: با ترکیب «سوءمدیریت و غفلتآفرینی در قبال خباثت دشمن»، معیشت مردم را در تنگنا قرار دادند؛ حالا هم به جای عذرخواهی، یا اعتراض و مرزبندی با دشمن، دوباره چنین وانمود میکنند که «کلید حل مشکلات نه در داخل، بلکه در آمریکا و اروپاست؛ اگر هم مشکلات اقتصادی حل نشده، علت آن، نظام و رهبری و منطق انقلاب اسلامی است که دم از «مقاومت» و «استکبارستیزی» میزند!»
نگاهی به کارنامه سیاه و شیطنتبار «دموکراتها»
مروری بر گفتهها و نوشتهجات دولتمردان و سیاستبازان شیکپوش اما به واقع درنده و خونآشام و جهانخوار حزب دموکراتهای آمریکا در چند ماه اخیر، حاکی از این است که بارها به صراحت یا کنایه و اشاره گفتهاند که: به تعهدات یکطرفه برجامی ایران بسنده نمیکنند و نظام جمهوری اسلامی علاوه بر عقبنشینی از حقوق هستهای، میبایست از قدرت موشکی و منطقهای خود نیز عقبنشینی کند، و امتیازات جدیدی را لازم است به آمریکاییها اعطا نماید! به عبارت روشنتر آقای «جو بایدن» و حزب دموکراتهای آمریکا آنقدر به روحیات انفعال و ذلیلانه طیف غربگرای ایران واقف شده، و آنقدر به دولت غربگرا و منفعل «روحانی» امید بستهاند، که امتیازات گرفتهشده توسط اوباما و ترامپ را کافی نمیدانند، و به قصد اینکه هاضمه سیریناپذیری و استکباری آنها اندکی تسکین پیدا کند، امتیازات جدیدی را از دولت «تدبیر و امید» طلب میکنند، و امیدوارند که تا پیش از روی کار آمدن دولت جوان انقلابی در انتخابات 1400، کار ایران را یکسره کنند و یک ایران ضعیف و ناتوان و خالیشده از مولفههای اقتدار، و گوش به فرمان شده، را شاهد باشند.
مشاوران ترامپ گفتهاند ایران، هم باید تمدید (بخوانید: دائمیسازی!) برخی بندهای رو به پایان برجام را بپذیرد! و هم، امتیازهای جدیدی در حوزه توانمندی نظامی و نفوذ (امنیت) منطقهای خود واگذار کند! و این خطی است که حزب دموکرات هم آن را دنبال میکند، و با سیاست چماق و هویج، یا هر روش هوشمندانه دیگری برای دستیابی به آن لحظه شماری مینماید.
ملت شریف و بابصیرت ایران خوب است که به این نکته توجه ویژه داشته باشند که این دموکراتها بودند که غیر از «تحریمهای فلجکننده» در پیشابرجام، تحریمهای ویزا، کاتسا و آیسا را (زیرساخت فشار حداکثری ترامپ) را در پسابرجام پایهگذاری کردند و تعلیق تحریمهای وعده داده شده در برجام را به تمسخر گرفتند.
موضع «جو بایدن» نسبت به برجام
در میان ما فارسیزبانان ضربالمثل معروفی جاری هست که میگوید: «مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان!»، حال این حکایت ما و دموکراتهای آمریکا شده است. بنا به پیشبینی و گمانهزنی برخی از کارشناسان سیاسی، «جو بایدن» قطعا به برجام برنمیگردد؛ و حتی تحریمهای ترامپ را هم برای خود فرصت اعمال فشار بیشتر بر انقلاب اسلامی میداند. اما حتی اگر این تحلیل هم درست از آب درنیاید، و اگر هم فرضا «جو بایدن» اراده و تمایلی برای بازگشت به برجام پیدا نماید،، تحریمهایی که با هماهنگی اوباما و ترامپ در کنگره تصویب شده، یک مانع جدی و بزرگ برای بازگشت آمریکا به برجام تلقی میشود.
مروری بر تاریخچه تلخ و عبرتآموز برجام نشان میدهد که دموکراتها و جمهوریخواهان، تحریمهای جدید و پیاپی را طی پنج ساله پس از اعلام برجام، با اتفاق آرا تصویب کردند؛ با یقین به اینکه دولت منفعل و فشل «روحانی»، که تمام تخممرغهایش را در سبد برجام و مذاکره گذاشته است، به هیچ وجه از برجام خارج نمیشود، و هیچ واکنش جدی و قاطع و عزتمندانه و بازدارندهای هم به نقض برجام توسط تحریمهای جدید آمریکا نخواهد داشت!
متأسفانه دولت «تدبیر و امید» با اتخاذ راهبرد «تنشزدایی» و «تعامل با غرب»، با ذلت و استرحام و انظلام هرچه تمامتر، پنج سال تماشا کرد تا دموکراتها و جمهوریخواهان متفقا دیوار تحریمها را بلندتر و قطورتر و مستحکمتر کنند. مبتنی بر این واقعیت تلخ، پیشبینی میگردد که «جو بایدن» در صورت تسجیل پیروزیاش در انتخابات، بهخاطر همین تضمین پیشاپیش و پالسهای ضعفی که از دولت روحانی گرفته(!)، به پایمال کردن برجامی و افزایش هوشمندانهتر فشار تحریمها ادامه میدهد؛ و این هیچ مباینتی با وسوسه نشستن به پای میز مذاکره، و انجام بازی
چماق و هویج ندارد.
خطرناکتر از بایدن، «جریان نفاق غربگرا» با آدرس غلط «مذاکره»
بنابراین بهنظر میرسد که مسئله اصلی که ملت ایران باید به آن عنایت داشته باشد و چشم بصیرت خود را نسبت به آن باز نماید، این نیست که «جو بایدن» خطرناکتر و شومتر است یا «دونالد ترامپ»؟ بلکه ️خطر واقعی و نگرانکننده، حلقه نفاق داخلی و جریان تحریفگران نفوذی و طیف لیبرال غربگرا و آن دسته از مدعیان اعتدال و اصلاحات هستند که این روزها در فضای رسانهای داخل کشور، به هر نوع تاکتیک نخنمای آمریکا، بها و ضریب میدهند. با بزرگنمایی تحریمها، سوءمدیریتها و بیتدبیریها و ناکارآمدی و فساد و خیانت خویش را کتمان کرده، و ریشه همه مشکلات را در واشنگتندیسی واکاوی میکنند. اگر دولت آمریکا قصد فریب میکند، اینها بزکچی میشوند و سیمای شیطان را با فضایل نداشته میآرایند؛ و اگر دولت آمریکا بنا را بر اِرعاب میگذارد، اینها حربه کُند او را صیقل میدهند و هراسافکنی پیشه میکنند و ملت را از سایه شوم جنگ میترسانند، و ادعا میکنند که آمریکا قادر است با یک بمب تمام توان نظامی و تسلیحاتی ما را متوقف سازد!!!
دموکراتها رای بیاورند یا جمهوریخواهان، این جریان غربگرا و این پادوهای آمریکا مأمورند به آمریکای فرتوت و رو به افول، هیبت و جلال تازه ببخشند، و ایران قدرتمند را فاقد چاره تصویرسازی کرده، شرایط را بهصورت بنبست وانمود کرده، مردم و مسئولین نظام اسلامی را دچار خطای محاسباتی کرده و ایران را ناچار از نوشتن دیکته آمریکا پای میز مذاکره وانمود مینمایند، و با آدرسهای غلطی که میدهند زمینه را برای انفعال و انظلام و استرحام هرچه بیشتر انقلاب فراهم مینمایند.
به شهادت اسناد فراوان، این جماعت غرباندیش و غربستا و غربگدا، یکی از عوامل اصلی ماندگاری و مضاعفسازی تحریمها هستند؛ چه زمانهایی که در فتنه 88 خواستار تشدید تحریمها برای به زانو درآمدن ایران شدند؛ و چه زمانهایی که با ارسال پالس ضعف و ناتوانی، و با درس مذاکره گرفتن از کربلا، و با تحریف صلح امام حسن (ع)، به دشمن مستاصل روحیه دادند، و عصا زیر بغل آمریکای رو به انحطاط گذاشته، و این سیگنال را برای آمریکاییها ارسال کردند که تحریمها ما را بیچاره کرده، و با چند فشار تحریمی دیگر، کار جمهوری اسلامی تمام است، و فروپاشی و استحاله انقلاب رقم میخورد.
از این رو باید گفت که «جو بایدن» و «دونالد ترامپ» آن قدری خطرناک و وحشتناک و دلهرهآور و خسارتآفرین نیستند، که این منافقین غربزده و نفوذیهای فرصتطلب و این اشرافیت مدعی اعتدال و اصلاحات، خطرناک و مصیبتزا هستند. چقدر زیبا و دقیق قرآن کریم به خطر این منافقین نفوذی و این جریان ستون پنجم دشمن اشاره مینماید و میفرماید: «هم العدو فاحذرهم». یعنی: دشمن اصلی و خطرناک شما مسلمین، این جریان نفاق است، که دم از انقلاب و اسلام میزنند، اما در خفا به دشمن پاس گل میدهند، و با ارائه آدرسهای غلط، مردم جاهل و بیبصیرت را دچار خطای محاسباتی ساخته، راهبرد ذلت بار «سازش، تسلیم، مذاکره، دیپلماسی التماسی» را بزک کرده، و زمینه شکست و ذلت مسلمان را فراهم میآورند. بنابراین حقیقتا باید گفت: منافقین از کفار بدترند و باید با آنها سرسختانه و بهعنوان دشمن مسلّم و مقدّم برخورد کرد، و با جهاد بصیرت افزایی، منافقین نفوذی و تحریفگر را خلع سلاح کرد. ️اگر خط منافقین که خط تحریف و خط سازش و تسلیم و دیپلماسی التماسی است، با غیرت ملی و روشنگری و اعتراض نخبگان شکسته شود، قطعا خط تحریم شکستنی است.
تلاش برای دستیابی به یک توافق و مذاکره دیگر تا قبل از انتخابات 1400
اخیرا دکتر فواد ایزدی در مصاحبهای گفته: «برای آمریکاییها این موضوع بسیار مهم است که از بهمنماه که دولت جدید وارد کاخ سفید میشود تا مرداد ۱۴۰۰ که دولت جدید در ایران شروع بهکار میکند، با ایران به یک توافق دست پیدا کنند، چرا که نگران هستند باز مجبور شوند با فردی مثل سعید جلیلی مذاکره کنند.»
این حرف دکتر فواد ایزدی یک تحلیل صرفا سیاسی نیست، بلکه یک واقعیت راهبردی است. آمریکاییها خوب میدانند چند ماه باقیمانده تا خرداد ۱۴۰۰ احتمالا آخرین زمانی است که میتوانند از انقلاب اسلامی، با کمک پادوهای داخلی خود و با استعانت از جریان نفاق غربگرا، با قلدری و زورگویی هرچه تمامتر پای میز مذاکره برجام، باج بگیرند، اما بعد از روی کارآمدن دولت جوان انقلابی در انتخابات 1400 ایران، دیگر خبری از این انفعالها و امتیاز دادنهای یکطرفه نخواهد بود و دوران سختی خواهند داشت.
تعبیری که وندی شرمن در کتاب خاطراتش از مذاکرات با جلیلی توصیف میکند را به یاد آورید: «جلیلی ما را پای میز مذاکره عذاب میداد اما انتخاب روحانی همه ما را امیدوار کرد!...»
راهبرد «مقاومت»: «کمهزینه و پرفایده»
ملت شریف ایران باید بدانند که استمرار راهکار «مقاومت»، با شاخصههایی همچون: انقلابیگری، مدیریت جهادی، خودباوری، اعتماد به جوانان، فعالسازی ظرفیتهای عظیم درونی، حمایتگرایی از تولید داخلی، مقابله با واردات بیرویه، قطع کردن دست مفسدین اقتصادی و رانتخواران و دلالان فرصتطلب، برداشتن موانع کسبوکار و... که حاصل آموزههای امامین انقلاب و تجربیات هشت سال دفاع مقدس است، هرچند ساده و بیزحمت و بیهزینه نیست، اما بسیار پرمنفعت بوده، آیندهای کاملاًً روشن و غرورآفرین وسعادتزا و تضمین شده به وعده الهی در پی خواهد داشت، که تمام خوف وترسها و حزن و اندوههای ملت ایران را از بین خواهد برد. چرا که این وعده قرآن است که (إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَهًُْ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّهًِْ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ )، و این وعده حتمیخداوند صادق الوعد است که (إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون).
اما مسیری که «جریان تحریف» و «جریان نفوذ و جریان شبهروشنفکران لیبرال غربزده» نشان میدهند، مسیر ذلتبار «سازش و تسلیم و مذاکره و عقبنشینی و امتیاز دادن» است، که هزینههایی به مراتب سنگینتر از هزینههای «دکترین مقاومت» به ارمغان خواهد آورد، و در انتها به مقصدی به نام «ذلت، سرافکندگی، حقارت، عقبنشینی از حقوق هستهای، دادن امتیازات یک طرفه به دشمن، استمرار تحریمها و تهدیدها، تداوم مشکلات اقتصادی، کوچکتر شدن سفره مردم و...» ختم میگردد و مدال ننگین «گاو شیرده بودن» را پر پیشانی ملت خواهد چسبانید.
بنابراین راهکار سعادت و کلید پیروزی و رمز عبور از تحریمها و تهدیدها منحصر در پیمودن راهکار «مقاومت» و سرلوحه قرار دادن تجربیات دفاع مقدس و در پیش گرفتن ایستادگی، توأم با بصیرت در برابر یزیدهای زمانه و تبعیت نکردن از اغواگریهای «جریان نفاق» و «جریان تحریف» و «جریان لیبرالهای غربگرا و غربگدا» است. و این راه را انشاءالله با رقم زدن دولت جوان حزباللهی، و با کمک مجلس متعهد انقلابی، و با فهم و بصیرت و استقامت مردم، و با استعانت از الطاف خاصه الهی ادامه خواهیم داد، تا در پرتو تشکیل یک «دولت انقلابی» بتوانیم «جامعه اسلامی» و سپس «تمدن نوین اسلامی» را رقم بزنیم، و منادی عدالت و معنویت در جهان گردیم، و زمینه را برای ظهور مهدی صاحبالزمان آماده نماییم. چرا که این وعده پروردگار متعال است که (وَ لَيَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ)
* طلبه و پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان