رمضان؛ ماه فرصتها
ماه مبارك رمضان با همه بركاتش و همه زيبایىهاى معنوىاش، بار ديگر فرا رسيد. از قبل از شروع ماه مبارك، پيامبر معظّم اسلام(ص)مردم را آماده ميفرمود براى ورود در اين عرصه خطير و والا و پربركت: قد اقبل اليكم شهرالله بالبركهًْ و الرّحمهًْ (امالي صدوق، ص 93). در خطبه روز جمعه آخر ماه شعبان، بنا به روايتى اينطور فرمود كه ماه رمضان فرا رسيد. اگر بخواهيم در يك جمله ماه رمضان را تعريف كنيم، بايد عرض كنيم ماه فرصتها. فرصتهاى فراوانى در اين ماه در برابر من و شماست. اگر از اين فرصتها بتوانيم درست استفاده كنيم، يك ذخيره عظيم و بسيار ارزشمندى در اختيار ما خواهد بود.
در همين خطبهاى كه اشاره شد، رسول مكرم فرمودند: شهر دعيتم فيه الى ضيافهًْ الله؛ اين يك ماهى است كه شما در اين ماه دعوت شدهايد به ميهمانى الهى. خود اين جمله درخور تدبّر و تأمّل است؛ دعوت به ميهمانى الهى. اجبار نكردند كه همه افراد از اين ميهمانى استفاده كنند؛ نه، فريضه قرار دادهاند؛ امّا تحت اختيار خود ماست كه از اين ميهمانى استفاده بكنيم يا نكنيم. بعضى هستند كه در اين ميهمانى عظيم اصلاً فرصت اين را پيدا نمي كنند كه به اين دعوتنامه توجّه كنند. غفلت آنها، فرورفتگى آنها در كار ماديت و دنياى مادى بقدرى است كه آمدن و رفتن ماه رمضان را نميفهمند. مثل همين كه كسى را براى يك ميهمانى بسيار باشكوه و پرخير و بركتى دعوت كنند و او فرصت نكند؛ غفلت كند از اينكه كارت دعوت را حتّى نگاه كند. اينها كه دستشان به كلى خالى ميماند. بعضى ميفهمند اين ميهمانى هست، امّا به اين ميهمانى نميروند. كسانى كه خداى متعال به آنها لطف نكرده است و توفيق نداده كه با اينكه عذرى ندارند، روزه را نميگيرند يا از تلاوت قرآن يا از دعاهاى ماه رمضان محروم ميمانند، آنها همين افراد هستند. كسانى هستند كه وارد اين ميهمانى نميشوند، نمىآيند به اين ميهمانى؛ حساب اينها روشن است. جمع كثيرى از مردم مسلمان ـ امثال ما ـ وارد اين ميهمانى ميشويم، امّا بهره ما از اين ميهمانى به يك اندازه نيست؛ بعضىها بيشترين بهره را از اين فرصت ميبرند.
بركات معنوي ضيافت الهي رمضان
رياضتى كه در ميهمانى اين ماه وجود دارد ـ كه رياضت روزه و گرسنگى كشيدن است ـ شايد بزرگترين دستاورد اين ضيافت الهى است. بركاتى كه روزه براى انسان دارد، به قدرى اين بركات از لحاظ معنوى و ايجاد نورانيّت در دل انسان زياد است كه شايد بشود گفت بزرگترين بركات اين ماه همين روزه است. روزه را بعضى ميگيرند؛ پس اينها وارد ضيافت شدهاند و بهره از اين ضيافت را هم گرفتهاند. ليكن علاوه بر روزه گرفتن ـ كه رياضت معنوىِ اين ماه مبارك است ـ اينها آموزش خود را هم از قرآن در حد اعلى تأمين ميکنند؛ تلاوت قرآن با تدبّر. با حالت روزهدارى يا حالت نورانيّت ناشى از روزهدارى، در شبها و نيمهشبها تلاوت قرآن، انس با قرآن، مخاطب خدا قرار گرفتن، لذّت ديگرى و معناى ديگرى دارد. چيزى كه انسان در چنين تلاوتى از قرآن فرا مي گيرد، در حال متعارف و معمول نمي تواند به چنين تلاوتى دسترسى پيدا كند؛ آنها از اين هم بهره مي برند. علاوه بر اينها، از مكالمه با خداى متعال و مخاطبه با خدا، راز و نياز كردن، دل خود را و اسرار درون خود را براى خدا به زبان آوردن هم بهرهبردارى ميكنند؛ يعنى همين دعاها. اين دعاى ابىحمزه ثمالى، اين دعاهاى روزها، اين دعاهاى شبها و سحرها، اينها حرف زدن با خداست، خواستن از خداست، نزديك كردن دل به ساحت حريم عزّت الهى است؛ از اين هم بهره ميبرند. بنابراين در اين ميهمانى، از همه دستاوردهاى آن بهره ميبرند.
از اينها مقدّمتر، شايد به جهتى بالاتر از اينها، ترك گناهان است؛ در اين ماه گناه هم نميكنند. در همان روايت خطبه پيامبر اعظم(ص)، اميرالمؤمنين(ع) از پيغمبر سؤال ميكند كه در اين ماه كدام عمل بافضيلتتر است. در جواب مي فرمايند: الورع عن محارم الله. اجتناب از گناهان و از محارم الهى، بر كارهاى اثباتى و ايجابى مقدّم است؛ جلوگيرى از آلودگى و زنگار روح و دل است. اين افراد از گناه هم اجتناب مي كنند. پس هم روزهدارى است، هم تلاوت است، هم دعا و ذكر است، هم دورى از گناهان است. اين مجموعه، انسان را از لحاظ اخلاق و رفتار هم به آن چيزى كه مورد نظر اسلام است، نزديك مي كند. وقتى اين مجموعه كار انجام گرفت، دل انسان از كينهها خالى ميشود؛ روح ايثار و فداكارى در انسان زنده ميشود؛ كمك به محرومان و مستمندان براى انسان آسان ميشود؛ گذشت به نفع ديگران و به زيان خود در امور مادى براى انسان روان ميشود. لذا مىبينيد در ماه رمضان جرم و جنايت كم ميشود، كار خير زياد مىشود، محبّت بين افراد جامعه بيش از اوقات ديگر ميشود؛ كه اينها به بركت همين ضيافت الهى است.
بیانات در خطبههاي نماز جمعه تهران ـ 23/6/1386