ایستادگی مردم به پشتوانه علما و عقبنشینی دولت عَلَم
۱۴۰۰/۰۲/۱۹
طرح اصلاحات ارضی
پس از رحلت زعیم بزرگ، حضرت آیتاللهالعظمی بروجردی(رحمهًْالله علیه) در فروردین ماه 1340 ه. ش. حكومت پهلوی با استفاده از خلأ بزرگی كه در مرجعیت متمركز و پر قدرت شیعه ایجاد شده بود، بهره جست و دست به كار تصویب و اجرای طرحهای دكترین امنیت ملّی شد.
طرح اصلاحات ارضی، كه محمّدرضا پهلوی از آن با عنوان یكی از بزرگترین افتخارات خود در راه نجات ملّت ایران یاد میكرد، از جمله سیاستهای دولتمردان امریكا، و بهخصوص جان اف. كندی بود.1 مدافعان این طرح، هدف آن را برقراری مساوات و بازگرداندن زمینهای كشاورزی به صاحبان اصلی آنها، یعنی كشاورزانِ زحمتكش، میخواندند، و نوید میدادند كه با اجرای آن كشاورزی و اقتصاد ایران رونقی فراوان میگیرد.
سرانجام طرح اصلاحات ارضی در تاریخ 20 دیماه 1340 - ده ماه پس از رحلت آیتاللهالعظمی بروجردی(رحمهًْالله علیه) -
با تلاش دكتر علی امینی به تصویب هیئت دولت رسید.
اما چندی پس از اجرای این طرح، درست بر خلافِ شعارهای طرفدارانِ آن، كشاورزان روزبهروز فقیرتر شدند و رفتهرفته به ناچار زمینها و روستاهایشان را رها كردند و برای یافتن كار و كسب درآمد به شهرها پناه بردند. به این ترتیب كشاورزی ایران در مدتی كوتاه نابود گشت و گندم و گوشت، جزو واردات اصلی كشور شد.2
لایحة انجمنهای ایالتی و ولایتی
6 ماه بعد، در تیرماه 1341 ه. ش. رژیم گام دیگری برداشت. پس از دكتر امینی، امیراسدالله علم به نخستوزیری رسید. علم، لایحة انجمنهای ایالتی و ولایتی را به كابینه برد و به تصویب رساند. در متن تصویبنامة این طرح، قید «اسلام» از جمله شرایطِ انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان حذف شده بود.3
همچنین سوگندنامة منتخبانِ مردم در مجلس شورای ملّی نیز تغییر یافته بود. به این ترتیب نمایندگان موظف شده بودند به جای سوگند به قرآن، به «كتاب آسمانی» قسم یاد كنند.4 البته توجیه طراحان و مدافعان لایحه این بود كه چون برخی نمایندگان منتخب مردم از اقلیتهای مذهبیِ مسیحی، كلیمی یا زرتشتی خواهند بود، موظف ساختن آنان به سوگند با قرآن بیمعناست. بنابراین برای متن سوگندنامه باید عنوان عامی مانند «كتاب آسمانی» انتخاب شود كه شامل كتاب مقدس هر دینی باشد،5 و به این ترتیب زمینة رسمیت یافتن مسلكهایی مانند بهائیت و سوگند خوردن به كتابهایی همچون «ایقان» و «بیان» نیز پدید میآمد. پس از تصویب لایحة مزبور، رسانههای جمعی متن آن را قرائت كردند و تبلیغات گستردهای در این باره به راه افتاد.
اما در این میان امام خمینی
(رحمهًْالله علیه) اولین كسی بود كه به رغم ظاهر موجّه و فریبندة این مصوبه، توطئه خطرناكِ نهفته در آن را دریافت. ایشان با شناختی كه از بانیان و طراحانِ اصلی این گونه مصوبات داشت میدانست تصویب و اجرای این طرحها در ایران و دیگر كشورهای اسلامی مقدمهای است برای از میان برداشتن نام اسلام و استقرار حكومتهای لائیك و دینستیز در این كشورها. به این دلیل، امام خمینی(رحمه الله علیه) با اجرای این طرح مخالفت كرد. با تدبیر و روشنگری ایشان، در تاریخ اول مهرماه 1341 اولین جلسة مشورت و تصمیمگیری مراجع تقلید و برخی دیگر علما در منزل مرحوم آیتالله حائری، مؤسس حوزة علمیة قم تشكیل و تصمیمات ویژهای برای مقابله با این اقدام دولت و رژیم پهلوی اتخاذ شد.6
امام خمینی(رحمه الله علیه) همچنین با ارسال تلگراف برای محمّدرضا پهلوی7 و نیز اسدالله علم8 تصویب و اجرای این طرح را خلاف شرع و قانون اساسی خواند و با آن مخالفت كرد.
ایشان همچنین با تلاشی خستگیناپذیر شبها تا هنگام سحر برای علمای شهرستانهای دیگر نامهنگاری میكرد و آنان را از جنبههای دینستیزانه و استعماری این ماجرا آگاه میساخت.
امام خمینی(رحمهًْالله علیه) از سوی دیگر با ایراد سخنرانی و صدور اعلامیه، از توطئه رژیم بر ضد اسلام و مملكت پرده برمیداشت و به مردم ایران و مسلمانان در این باره هشدار میداد.9
با تلاشهای بیوقفة امام و موضعگیریها و مخالفتهای صریح علمای دینی، موج انتقادها از مصوبة انجمنهای ایالتی و ولایتی بالا گرفت. دولت عَلَم نیز در مقابل، با صدور اعلامیهای تهدیدآمیز، به مخالفان دربارة عواقب اقدامات شان هشدار داد.10 اما بیاعتنایی امام، مراجع و مردم به این تهدید و گسترش دامنة اعتراضات علیه دولت، سرانجام عَلَم را وادار به عقبنشینی كرد. هیئت دولت در تاریخ هفتم آذرماه 1341 جلسه تشكیل داد و مصوبة خود را رسماً لغو كرد، و با ارسال تلگرافهایی برخی مراجع را از این تصمیم خود مطلع ساخت.11
عقبنشینی دولت علم، با آنكه اقدامی تاكتیكی به شمار میآمد، پیروزی بزرگی برای مرجعیت، روحانیت و مردم بود. زیرا آنان توانسته بودند به رغم تهدید رژیم، مصوبة رسمیِ دولت را بیاعتبار و ملغا سازند.12
پانوشتها:
1- ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 273- 274.
2- همان، 273 - 275.
3- حمید روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج 1، ص 143.
4- همان.
5- صحیفة نور، ج 1، ص 33.
6- حمید روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج 1، ص 149؛ جلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، ص 376.
7- صحیفة نور، ج 1، ص 15.
8- جلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، ص 377.
9- حمید روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج 1، ص 162- 163.
10- جلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، ص 380- 387.
11- همان، ص 385.
12- اسدالله علم، روز شنبه10/7/1341 در مصاحبه با خبرنگارانگفت: «هیئت دولت تصویب نمود كه مقررات تصویبنامه شانزدهم مهر 1341 مربوط به انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی قابل اجرا نخواهد بود. دولت از آقایان علما، كه در حفظ امنیت كوشیدهاند و...تشكرمیكند» (روزنامههای كیهان و اطلاعات، 10/7/1341.)