به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 113
بازدید دیروز: 3,016
بازدید هفته: 7,189
بازدید ماه: 73,262
بازدید کل: 23,735,072
افراد آنلاین: 11
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۱۶ اردیبهشت ۱٤۰۳
Monday , 6 May 2024
الاثنين ، ۲۷ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
41/ 31 - روایت‌هایی از متن و فرامتن فتنه هشتاد و هشت - فتنه‌گران در بن‌بست استدلال! ۱۴۰۰/۰۵/۲۲
روایت‌هایی از متن و فرامتن فتنه هشتاد و هشت - 41/ 31

  فتنه‌گران در بن‌بست استدلال! 

۱۴۰۰/۰۵/۲۲

دکتر علی آقا محمدی بایگانی - پایگاه خبری صبح مشهدتلاش های رهبری برای بیدار کردن سران فتنه

با آقای ابوترابی آمدیم پایین. در خیابان گیج و مات ماندیم که خب این چه کاری بود، ما تا اینجا جلو رفتیم، چطوری این عقب‌نشینی را توضیح بدهیم و کار را جمع کنیم؟ بحث کردیم و برای خود ما روشن شد که هیچ تقلّبی در کار نیست. حدّاقل ذهن ما اگر یک‌ذرّه سؤالی داشت، حل شد. فعلاً در این حد. چون کسی که صاحب حق بود، مهندس موسوی بود که می‌گفت رأی من کو؟ کسی که برگزارکننده‌ انتخابات بود، وزارت کشور بود و ناظر و تأییدکننده هم شورای نگهبان. نهاد دیگری این وسط وجود نداشت که بخواهیم او را بیاوریم قاطی کنیم. مهندس موسوی می‌توانست یک نماینده از طرف خودش بگذارد. ما او را محدود نکرده بودیم؛ یعنی دستش باز بود. امّا مدل پیشنهادی آنها در حقیقت کلّ سیستم انتخابات را از اوّل تا آخرش زیر سؤال می‌برد. معلوم بود که دیگر مسئله تعداد آراء نیست. اصلاً بازی را به‌هم زدند و یک‌جور طرح هیئت حکمیّت را مطرح کرده بودند. ولی برای من مهم بود که این ایده را جلو ببریم تا ببینیم به چه شکل درمی‌آید.
آقای ابوترابی هم گفتند که کار را ول نکنیم؛ برویم پیش آقای ‌هاشمی رفسنجانی. دیدیم فکر خوبی است. همان‌جا طرح شد که آقای خاتمی را هم در جریان بگذاریم.
این مسئله‌ بزرگی است و باید این‌ها در جریان باشند که چه شد. به هر صورت من زنگ زدم از دفتر آقای ‌هاشمی وقت گرفتم. به یکی از دوستان هم گفتیم شما برو پیش آقای خاتمی. بقیّه رفتیم پیش آقای‌ هاشمی. قبل از ظهر بود که رسیدیم. شورای نگهبان هنوز بازشماری را آغاز نکرده بود. منتظر نظر ما بودند.
آقای ‌هاشمی طرح را شنیدند و سؤالاتی کردند. ما جزئیّات را توضیح دادیم که این‌جور بوده، این‌طوری شده و... این پروسه را طی کرده‌ایم. هی سؤال و جواب کردند؛ این طرفش، آن طرفش. بعد ایشان گفت اینکه کار خیلی خوبی است؛ چرا انجام نشود؟ گفتیم که نمی‌دانیم. آقای مهندس موسوی اصلاً ما را فرستاده بود پیش آقایان برای همین کار. ما که از جانب خودمان نرفتیم. خود ایشان طرح را پذیرفته و ما را هم ارجاع داده به آقایان. بعد هم آقای موسوی پیدایشان کرده و ما دومرتبه به این‌ها وصل شدیم و... به هر صورت ایشان گفتند من می‌روم اتاق خودم و نماز می‌خوانم، شما نمازتان را بخوانید و من هم با آقای موسوی صحبت می‌کنم. ما رفتیم نمازمان را با آقای ابوترابی به جماعت خواندیم. بعد اطّلاع دادند که آقای ‌هاشمی گفته بیایید داخل. رفتیم. ایشان گفتند که من با آقای خاتمی صحبت کردم؛ بسیار راضی است از این طرح و خیلی استقبال کرده. می‌گوید طرح بسیار خوبی است، حتماً انجام بشود. ولی آقای مهندس موسوی نمی‌پذیرد و این را قبول ندارد. گفتیم که خب حالا چه‌کار کنیم؟
ایشان گفت بالاخره او نمی‌پذیرد. ولی عجله نکنید، بگذارید بازهم صحبت کنم. گفتم آخر شما عجله ندارید، ولی ما داریم؛ چون شورای نگهبان را نگه داشتیم، این‌ها روز آخر مهلت بازشماری‌شان است و فردا باید نتیجه را اعلام کنند. ما هم که این طرح را هیچ جا برای افکار عمومی توضیح نداده‌ایم. اگر از طرف شورا بگویند بازشماری نکردیم، خیلی بد می‌شود. ایشان گفتند چرا جلوی بازشماری‌شان را گرفتید؟ گفتم برای جلب اعتماد این طرف؛ چون این‌ها می‌گفتند در شورای نگهبان دارند کار خودشان را می‌کنند، ما را هم گذاشته‌اند سر کار.
ایشان گفت حالا که خودشان قبول ندارند بازشماری بکنند، این به کار ضرر نمی‌زند. شما بگویید شورای نگهبان کار خودش را بکند؛ همین الان انجام بدهند. بقیّه‌ کار را من پیگیری می‌کنم، اگر خبری شد تا عصر به شما می‌گویم. من همان‌جا زنگ زدم به آقای کدخدایی که بازشماری را شروع کنید امّا تبلیغاتی نکنید. قرارتان بوده از صبح بازشماری را شروع کنید، حالا از ظهر شروع کنید. از دفتر آقای‌هاشمی هم دیگر هیچ خبری نیامد و این داستان گذشت.1
پانوشت‌:
1- حجّت‌الاسلام والمسلمین ابوترابی‌فرد جریان گفت‌وگو با مرحوم جناب آقای‌ هاشمی رفسنجانی را چنین روایت کرده است: قبل از این جلسه، بنده شاید دو جلسه درباره همین مسائل انتخابات با آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی داشتم. در یکی از این جلسات ایشان همین پیشنهاد را مطرح کردند. گفتند خب اینکه مسئله‌ای نیست. یک هیئتی انتخاب بشود، نمایندگان این‌ها در آن هیئت باشند. این هیئت مسائل را رسیدگی کند. در حضور ناظر شورای محترم نگهبان، صندوق‌ها را بازرسی کند. چون ایشان قبلاً این را فرموده بودند، لذا بنده وقتی همراه با آقای دکتر آقامحمّدی رفتیم خدمت ایشان و در آن جلسه مشروح روند کار را خدمت ایشان عرض کردیم، اشاره داشتم که این روال را ما جلو رفتیم. دیشب و امروز هم جلساتی را با آقایان داشتیم روی این چهارچوب. الان منتظر این هستیم که جناب آقای موسوی و جناب آقای کروبی، نمایندگان شان را معرّفی کنند تا با حضور آنها در مسیر رفع همین ابهامات، وارد بررسی تقلّباتی که احتمال وقوعش در انتخابات بوده بشویم. عرض کردم من امروز هم شورای نگهبان جلسه داشتم، حضرت آیت‌الله جنّتی آمادگی‌شان را اعلام کردند؛ پس این طرح مورد قبول شورای محترم نگهبان است. شما با آقایان صحبت کنید تا کار در این مسیر پیش برود. فقط ما باید زمان را تمدید می‌کردیم؛ چون آن روز تقریباً در آستانه پایان مهلت 10 روزه‌ رسیدگی به اعتراض‌ها بودیم. ایشان خیلی استقبال کردند. گفتند خیلی قدم خوبی است و من الان با هر دو نفر صحبت می‌کنم. منظورشان این بود که هم با جناب آقای خاتمی صحبت بکنند، هم با جناب آقای موسوی. از طرف آقای کروبی خیلی مشکلی نداشتیم؛ چون او در گفت‌وگوهایی که داشتیم، آمادگی‌اش را اعلام می‌کرد و می‌گفت اگر کار طبق نظر آقای موسوی باشد، من مشکلی ندارم. دیگر ما آمدیم برای نماز و ناهار و استراحت. آقای‌ هاشمی هم مشغول کارهایشان شدند. بعد فرمودند که من با آقای خاتمی صحبت کردم، ایشان هم خیلی استقبال کردند و گفتند بسیار اقدام خوبی است، چون می‌تواند راه را برای برون‌رفت از مشکلات فرارو هموار کند. بعد از موافقت ایشان، با آقای موسوی صحبت کردم؛ امّا او یک مقدار نظرات متفاوتی داشت و خیلی بحث شد. نهایتاً مهندس موسوی گفت من مشورت می‌کنم و متعاقباً نظرم را اعلام می‌کنم. تا آنجایی که بنده یادم هست، آقای‌ هاشمی به‌طور جدّی از اینکه با این پیشنهاد همراهی نشده ناراحت بودند؛ چون با ناراحتی این مطلب را منتقل کردند. شاید ایشان خودشان می‌دانستند و برداشت‌شان این بود که نظر موافقی را دریافت نخواهند کرد. به‌هرحال، بنده در بیان ایشان احساس کردم که از عکس‌العمل آقای مهندس موسوی ناراحت بودند؛ درحالی‌که موافقت آقای خاتمی را با اظهار رضایت بیان داشتند. گویا دنبال راه‌حلّی بودند و این راه‌حل را خیلی مناسب دیدند. بااین‌همه، ایشان هم در مذاکراتی که بعداً داشتند یا در خطبه‌ نماز جمعه‌ 26 تیرماه سال 88 به این نکته اشاره‌ای نکردند. شاید مناسب بود به نحوی بیان می‌شد که این سِیر پیش آمد و نظام و شورای نگهبان آمادگی‌شان را برای این بازخوانی و بازشماری آراء با نظر نمایندگان نامزدها و در نقشه‌ راهی که تعریف شد، اعلام کردند.