اسلام، كاملترینِ ادیان است و تمام نیازهای آدمی را به بهترین نحو برآورده میسازد: مبانی عقیدتی و ایدئولوژیكِ این دینْ بسیار مستحكم و متقن؛ نظام ارزشیِ آن جامعِ سعادت دنیا و آخرت؛ قوانین حقوقی و راهبردهای سیاسی و بینالمللیاش قوی و غنی؛ و آموزههای فراگیر و جهانشمول آن مطابق و موافق فطرت آدمی، و برای تمام زمانها و مكانها نازل شده است. فرهنگ و قوانین جامع اسلام در عمل نیز ثابت كرده است كه توانایی ادارة جوامع را دارد و قادر است با نفوذ در تمدنها و فرهنگها، مردم را هدایت كند و ملّتها را به نحوی جامع، سعادتمند سازد. تحولات شگرفی كه اسلام در جزیرهًْ العرب دوران جاهلی پدید آورد و طیّ مدتی كوتاه، پیروان خود را به متمدنترینِ جوامع دنیا تبدیل كرد، شاهدی بر این مدعاست. اروپا نیز بخش عظیمی از پیشرفتهای علمی و فرهنگیِ خود را مرهون فرهنگ اسلام است كه از اندلس وارد این قاره شد و به سرعت در آن گسترش یافت و موجب شكوفایی آن گشت. این واقعیت تاریخی نیز گواه دیگری بر جامعیت و كارآمدیِ نظام و فرهنگ اسلامی در عرصههای كلان اجتماعی به شمار میآید.
از سوی دیگر، معارف و تعالیم اسلام،
خود به خود قابل شناسایی نیست و برای شناخت دقیق آنها میباید به كتاب و سنّت مراجعه كرد. رجوع به قرآن و سنّتِ معصومان(علیهمالسلام) و استخراج احكام نیز امری است كه از عهدة
هر كسی بر نمیآید، و اشتباه در آن، موجب بروز انحرافاتی خواهد بود كه از صدر اسلام تا امروز بارها دامنگیر جوامع مسلمان شده است. این انحرافات همگی به دست كسانی صورت گرفته است كه به نام اسلام و با تمسك به نصوص دینی مدّعی هدایتگری و نجات انسانها شدهاند و سرانجام موجب تأسیس مسلكهای ضالّه، و گمراهی انسانهای پرشماری گشتهاند.
معاویهًْ بن ابوسفیان، ابنملجم مرادی و
عمر بن سعد نمونههایی از این جملهاند.
بنابراین ضروری است كه اسلامشناسانی فرهیخته و باتقوا تربیت شوند تا بتوانند آموزههای دینی را از منابع حقیقی آن برآورند و در اختیار مردم قرار دهند. این مهم نیز تاكنون بر عهدة حوزههای علمیة شیعه بوده است و بزرگترین اسلامشناسان و جامعترین میراثدارانِ علوم قرآن و اهلبیت(علیهمالسلام) فرزانگانی بودهاند كه در دامان حوزههای شیعی پرورش یافتهاند. بزرگانی همچون شیخ مفید، شیخ طوسی، شهید اول (محمّد بن مكّی)، شهید ثانی (شیخ زینالدین)، علامه حلّی، شیخ مرتضی انصاری، علامه طباطبایی، استاد شهید مطهری و امام خمینی، از جمله دینشناسانی هستند كه تمام عمر خویش را صرف تعلّم و تعلیم و ترویج معارف اسلام كردهاند.
از همین روست كه پیامبر اكرم(صلىالله علیه و آله)
میفرمایند:
إذا كان یومُ القیامهًْ وُزِنَ مداد العلماءِ بدماءِ الشهداءِ فَیُرْجَحُ مِدادُ العُلماءِ علی دماءِ الشهداء؛1 «آنگاه كه روز قیامت در رسد، آثار علما را با خونهای شهدا میسنجند، پس [در آن مقام]، آثار علما بر خونهای شهیدان رجحان مییابد.»
همچنین بسیاری از روایات، عالمان دین را وارثان پیامبران میخوانند. روزی پیامبر اكرم چنین دعا كردند: اللّهم ارحم خلفائی؛ «خداوندا بر جانشینان من رحمت آور» و این دعا را سهبار تكرار فرمودند. از ایشان سؤال شد كه مراد شما از جانشینانتان چه كسانی هستند. ایشان پاسخ دادند: الذین یأتون بَعدی، یروونَ حدیثی و سنّتی... ثم یعلّمونها اُمَّتی؛2 «كسانی كه پس از من میآیند، حدیث و سنّت مرا روایت میكنند و آنها را به امّت من میآموزند.»
عالمان دین سنگربانان قلبهای شیعیان در برابر شیاطیناند. امام صادق(علیهالسلام) فرمودهاند: علماءُ شیعتنا مُرابطونَ بالثغر الذّی یلی ابلیس و عفاریته، یمنعونهم عن الخروج علی ضعفاء شیعتنا، و أن یتسلّط علیهم إبلیس و شیعته النواصب...؛3 «عالمانِ شیعیانِ ما پاسداران مرزهای همجوار ابلیس و عفریتهای اویند [و] آنان را از یورش بردن بر شیعیانِ ضعیفِ ما بازمیدارند، و نیز از اینكه ابلیس و یارانِ كینهتوزش بر ایشان چیره شوند....»
بنابراین جایگاه و نقش عالمان دینی بسیار رفیع و دقیق است، و بر همة كسانی كه استعداد و توانایی فراگیری علوم دینی را دارند لازم است كه در صورت نیازِ جامعه در این عرصه قدم بگذارند و در امر یاریِ دین همت گمارند. باید توجه داشت كه میتوان تمام نیازهای جامعه را از طریق واردات و به خدمت گرفتن نیروهای خارجی و... برآورده كرد؛ اما امر شناخت دین و استخراج احكام و قوانین اسلام و تعلیم و تبلیغ آن در سراسر جهان، تنها به كوشش دانشپژوهان و عالمان دین میسور میشود.
پانوشتها:
1- محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج2، ص 16 (ترجمة حدیث از نگارنده است.)
2- شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 27، ص 91.
3- محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 2، ص 5 (ترجمة حدیث از نگارنده است.)