بیبصیرتی با مطالعه و گفتوگو درمان میشود
۱۴۰۰/۱۰/۰۷
گزیده سخنان کلیدی رهبر انقلاب درباره فتنه 88
ادامه فصل سوّم: از شنبه 30 خرداد
تا مراسم تنفیذ در 12 مرداد 1388
نخبگان سر جلسه امتحانند | هرکسی امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنی سوق بدهد، از نظر عامّه ملّت ایران انسان منفوری است؛ هرکه میخواهد باشد. هر هدفی را که این ملّت بخواهد به آن برسد، در سایه آرامش و امنیّت خواهد رسید... بههم زدن امنیّت یک ملّت بزرگترین گناهی است که ممکن است کسی مرتکب بشود. این را البتّه آن کسی که مأمور است، مزدور است، او که حرف گوش نمیکند؛ خطاب ما به او نیست؛ خطاب ما به نخبگان است. آحاد ملّت هم هوشیارند؛ نخبگان ما هوشیار باشند. نخبگان بدانند هر حرفی، هر اقدامی، هر تحلیلی که به آنها کمک بکند، این حرکت در مسیر خلاف ملّت است. همه ما خیلی باید مراقب باشیم؛ خیلی باید مراقب باشیم: مراقب حرف زدن، مراقب موضعگیری کردن، مراقب گفتنها، مراقب نگفتنها. یک چیزهایی را باید گفت؛ اگر نگفتیم، به آن وظیفه عمل نکردهایم. یک چیزهایی را باید بر زبان نیاورد، باید نگفت؛ اگر گفتیم، برخلاف وظیفه عمل کردهایم. نخبگان سر جلسه امتحانند؛ امتحان عظیمی است. در این امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط این نیست که ما یک سال عقب بیفتیم؛ سقوط است. (29 تیر 1388)
دعوت به وحدت و تحمّل | اینکه قرآن میگوید: «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً»1، یعنی همه با هم اعتصام به حبل الله بکنید، خب، این «همه» در سطح واحدی که نیستند؛ بعضی ایمانشان قویتر است، بعضی ایمانشان ضعیفتر است، بعضی عملشان بهتر است، بعضی عملشان متوسّطتر است؛ در عینحال خدای متعال به همه خطاب میکند. میگوید اعتصام به حبل الله
را جمیعاً بکنید، با هم بکنید... همدیگر را تحمّل کنید. اصولی هست، محورهایی هست؛ اصل این است که در این اصول همدل باشیم. ممکن است در صد تا از فروع، افراد با همدیگر اختلاف داشته باشند، باشد؛ این منافات ندارد با اجتماع، با جمیع شدن، مجتمع شدن. اینها باید ملاک باشد. در گفتارمان مراقب باشیم. ردّ دیگران، طرد دیگران، بهطور مطلق در سر مسائل درجه دو، مصلحت نیست. (3 مرداد 1388)
همه با هم برادرند؛ زیر پرچم جمهوری اسلامی جمع شوید | بعضیها هی میخواهند اختلافها و شکافها را بیشتر کنند؛ نه، نباید اختلاف بهوجود بیاید؛ همه با هم برادرند، همه با هم همکاری باید بکنند؛ همه باید برای ساختن کشور به یکدیگر کمک بکنند. به کسی نباید بیهوده تهمت زد؛ کسی را نباید بهخاطر یک امر، از همه آن چیزهایی که صلاحیّت محسوب میشود، انسان او را نفی بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خدای متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنئان قومٍ علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی»2؛ اگر با کسی دشمنید، این دشمنی موجب نشود که نسبت به او بیانصافی کنید، بیعدالتی کنید؛ حتّی نسبت به دشمن؛ حالا آنکه دشمن هم نیست. بیعدالتیها را همه کنار بگذارند؛ بیانصافیها را همه کنار بگذارند؛ همه در زیر پرچم نظام اسلامی و جمهوری اسلامی جمع بشوند. اصولی وجود دارد، به آن اصول همه پابندی خودشان را اعلام بکنند؛ در کنار هم باشند، اختلاف سلیقه هم باشد؛ چه اشکال دارد؟ همیشه اختلاف سلیقه بوده. در دورانهای مختلف هر جایی که این اختلاف سلیقهها و اختلاف برداشتها با هوای نفس انسان مخلوط شد، کار خراب میشود.(3 مرداد 1388)
اغلب خطاهای نخبگان بر اثر بیبصیرتی است | بلاهایی که بر ملّتها وارد میشود، در بسیاری از موارد بر اثر بیبصیرتی است. خطاهایی که بعضی از افراد میکنند _ میبینید در جامعه خودمان هم گاهی بعضی از عامّه مردم و بیشتر از نخبگان، خطاهایی میکنند. نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهی خطاهایشان اگر کمّاً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهای عامّه مردم است _ بر اثر بیبصیرتی است؛ خیلیهایش، نمیگوییم همهاش. بصیرت خودتان را بالا ببرید، آگاهی خودتان را بالا ببرید. (5 مرداد 1388)
بدون بصیرت، در شناخت دوست و دشمن خطا میکنیم | اگر شما توی جبهه جنگ نظامی، هندسه زمین در اختیارتان نباشد، احتمال خطاهای بزرگ هست؛ برای همین هم هست که شناسایی میروند...
اگر کسی این شناسایی را نداشته باشد، میدان را نشناسد، دشمن را گم بکند، یکوقت میبینید که دارد خمپارهاش را، توپخانهاش را آتش میکند به طرفی که اتّفاقاً اینطرف، طرفِ دوست است، نه طرفِ دشمن؛ نمیداند دیگر. عرصه سیاسی عیناً همینجور است. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یکوقت میبینید آتش توپخانه تبلیغات شما و گفتوشنود شما و عمل شما به طرف قسمتی است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان. آدم دشمن را بشناسد؛ در شناخت دشمن خطا نکنیم. (5 مرداد 1388)
تعلّقات جناحی را کنار بگذارید؛ حقایق را تبیین کنید | یکی از کارهای مهمّ نخبگان و خواص، تبیین است؛ حقایق را بدون تعصّب روشن کنند؛ بدون حاکمیّت تعلّقات جناحی و گروهی بر دل آن گوینده. اینها مضر است.
جناح و اینها را باید کنار گذاشت، باید حقیقت را فهمید... نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، در دیگران بهوجود بیاورند.
آدم گاهی میبیند که متأسّفانه بعضی از نخبگان خودشان هم دچار بیبصیرتیاند؛ نمیفهمند؛ اصلاً ملتفت نیستند. یک حرفی یکهو به نفع دشمن میپرانند؛ به نفع جبههای که همّتش نابودی بنای جمهوری اسلامی است به نحوی. نخبه هم هستند، خواص هم هستند، آدمهای بدی هم نیستند، نیّت بدی هم ندارند؛ امّا این است دیگر؛ بیبصیرتی است. (5 مرداد 1388)
راه از بین بردن بیبصیرتی: اندیشه و گفتوگو | این بیبصیرتی را به خصوص شما جوانها با خواندن آثار خوب، با تأمّل، با گفتوگو با انسانهای مورد اعتماد و پخته، نه گفتوگوی تقلیدی _ که هرچه گفت، شما قبول کنید؛ نه، این را من نمیخواهم _ از بین ببرید. کسانی هستند که میتوانند با استدلال، آدم را قانع کنند؛ ذهن انسان را قانع کنند. (5 مرداد 1388)
منتقدان را به حساب آورید | در کنار علاقهمندان به رئیسجمهور محترم دو دسته دیگر هم هستند که باید به اینها توجّه کرد؛ یعنی حضور آنها را بایستی محاسبه کرد: یک دسته مخالفان عصبانی و زخمخورده هستند. مطمئنّاً اینها در این دوره چهارساله، در مقام معارضه با دولت برخواهند آمد؛ مخالفت کردند،
باز هم مخالفت خواهند کرد. لیکن یک دسته دیگر هم هستند که اینها جزو نظامند، با رئیسجمهور، با نظام هیچ دشمنیای ندارند؛ ممکن است منتقد باشند. این منتقدان را بایستی بهحساب آورد؛ نظرات آنها را باید شنید؛ آنچه که قابل فهم است، قابل قبول است، آن را پذیرفت.(12 مرداد 1388)
پانوشتها:
1- سوره آلعمران، بخشی از آیه 103، ترجمه: «و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد.»
2- سوره مائده، بخشی از آیه 8، ترجمه: «و البتّه نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد که عدالت نکنيد؛ عدالت کنيد که آن به تقوا نزديکتر است.»