۱۵۷ - ولایت شیاطین ۱۴۰۰/۱۰/۱۸
شیاطین انواع کارها و رفتارها را دارند تا انسان را گرفتار سقوط در درکات دوزخ کنند. این کارها شامل وسوسه، مس(تماس)، تحنک(برگرده سوار شدن و افسار انداختن)، تخبّط(آشفته حال کردن- مختل کردن تعادل روانی و عقلی انسان) و مانند آنها است.
همچنین شیاطین گام به گام سلطه خویش را بر انسان افزایش میدهند؛ زیرا انسانها بهگونهای هستند که هدایتهای درونی و بیرونی از فطرت و شریعت به آنها این امکان را میدهد تا خود را از سلطه شیاطین در امان نگه دارند؛ بهویژه آنکه نفس انسانی بهطور فطری حقشناس و حقگرا است(نفس، آیات 7 تا 10) و اگر خطایی مرتکب شود از آن انزجار و گریزش دارد؛ بهویژه که نفس لوامه(سرزنشگر) همچنان در انسان فعال است و او را به سبب خطایی که میکند، در درون سرزنش میکند.(قیامت، آیه 2)
البته هرچه انسان خطا و گناه را تکرار کند، نفس لوامه کارکرد خود را از دست میدهد و بیتأثیر میشود و نفس فطری نیز دیگر قابلیت گذشته را در شناخت حق و گرایش به آن نخواهد داشت. اینگونه است که وسوسههای شیطانی میتواند گام به گام تأثیرگذارتر شود.(بقره، آیه 208؛ نور، آیه 21)
از نظر قرآن شیاطین هرگاه سلطه خود را بر انسانی تحکیم بخشند و بر او مسلط شوند، اقدامات تخریبی بیشتری را در پیش میگیرند؛ زیرا در برخی از شرایط بر گرده سوار میشوند و در برخی از شرایط بر کل نفس انسان مسلط شده و از درون، حاکمیت خویش را اعمال میکنند که در آن صورت شیطان نسبت به این افراد ولایت مییابد و این افراد بهعنوان اولیاءالشیطان تحت ولایت مطلقه او وارد میشوند. پس شیطان از زبان آنان سخن میگوید و با دست آنان عمل میکند.