۳۹۳ - زیبایی های ماه مبارک رمضان در بیان رهبری : پل صراط؛ پل عبوديّت و تقوا ۱۴۰۱/۰۱/۲۴
پل صراط؛ پل عبوديّت و تقوا
امام سجّاد(ع) در دعاى ابوحمزه ـ كه دعاى خيلى با حال و خوبى است ـ ترس از قيامت را تشريح مىكنند: ابكى لخروجى عن قبرى عرياناً ذليلاً حاملاً ثقلى على ظهرى،(بحارالانوار (ط بيروت)، ج 95، ص 89 )؛ امروز مىگريم براى وقتى كه عريان و ذليل و بار سنگين عمل بر دوشم، از قبر بيرون مىآيم. يك عدّه چهرههاشان خندان است و خشنود و خوشحال و سربلندند.(سوره عبس، آيات 37 ـ 39) اينها چه كسانى هستند؟ كسانى هستند كه در دنيا از پل صراطى كه حقيقت و باطنش در آنجاست و مثال آن در اينجاست، توانستهاند رد شوند. اين پل صراط، پل عبوديّت، پل تقوا و پل پرهيزکارى است: و ان اعبدونى هذا صراط مستقيم(سوره يس، آيه 61)؛ صراط اين دنيا، همان صراط روى جهنم است. انّك على صراط مستقيم (سوره زخرف، آيه 43) كه به پيغمبر مىفرمايد، اگر اينجا ما توانستيم از اين صراط، درست، با دقّت و بدون لغزش عبور كنيم، گذر از آن صراط آسانترين كار است؛ مثل مؤمنين كه مانند برق عبور مىكنند: انّ الّذين سبقت لهم منّا الحسنى اولئك عنها مبعدون؛ کسانی که از قبل، وعده نیک از سوی ما به آنها داده شده [= مؤمنان صالح] از آن دور نگاهداشته میشوند. (سوره انبياء، آيات 101 و 102)؛ اصلاً اينها همهمه جهنم را هم نمىشنوند؛ و هم فى مااشتهت انفسهم خالدون لا يحزنهم الفزع الاكبر؛ و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعّم هستند. وحشت بزرگ، آنها را اندوهگین نمیکند (سوره انبياء، آيات 102 و 103) فزع اكبر، يعنى دشوارترين ترسى كه ممكن است براى انسان پيش بيايد. مؤمنين با همين ابعاد جسمانى و روحانى و نفسانى، فزع عظيمى كه در آنجاست،اينها را محزون و اندوهگين نمىكند؛ اينها از اين صراط عبور كردهاند.
مسئولیت سنگینتر دولتمردان
برادران و خواهران عزيز! اين صراط براى من و شما خيلى حسّاس است. ما مسئوليم. ما با آدمهاى معمولىِ كوچه و بازار فرق داريم. ما چه نماينده مجلس باشيم، چه عضو دولت باشيم، چه مدير فلان بخش نظامى باشيم، چه بخش قضايى باشيم، همين كه شما آقايان و خانمها مسئولان بخشهاى مختلف هستيد، كار من و شما سخت است. ما اگر تخطى و لغزش پيدا كنيم و اشكالى در كارمان پيدا شود، ضررش فقط به خود ما نمىرسد؛ ضررش به جمع وسيعى مىرسد. ما اگر كمكارى و كوتاهى كنيم، كشور ضرر مىكند. ما اگر خداى نكرده از هواى نفس خود در تصميمگيرىها پيروى كنيم، از رفيقبازى و خط بازى و عدم ملاحظه ارزشهاى حقيقى تبعيّت كنيم، كشور صدمه مىبيند. كار ما سخت است. ما بيشتر از ديگران بايد به فكر جهنم و عبور از اين صراط دشوار باشيم. اين چند سال مسئوليت، ابدى نيست. نماينده مجلس هستيد، عضو دولت هستيد، وزيريد، مديريد؛ اين سه سال، چهار سال، پنج سال، ده سال مىگذرد. اگر اين چند سال را دندان روى جگر بگذاريد و دنبال كسب پول، دنبال درآمدهاى نامشروع، دنبال رانتخوارى، دنبال استفاده از امكانات دولتى و دنبال تعرّض به بيتالمال نباشيد ـ اينکه خيلى دشوار نيست ـ آن وقت فرشتگان الهى پيش متّقين و مؤمنين مىآيند و مىگويند اين همان روز شماست؛ همان روزى است كه وعده و مژده آن را انبيا در طول تاريخ به مؤمنين دادهاند. (سوره انبياء، آيه 103) لذّت ببريد؛ ادخلوا الجنّهًْ(سوره اعراف، آيه 49)، ما بيشتر از ديگران بايد مراقب باشيم و بيشتر از ديگران از جهنم بترسيم. آتش دوزخ كسانى را كه مسئوليت مضاعف دارند، بيشتر تهديد مىكند تا آدمهاى معمولى كه خودشان هستند و بار مسئوليت خودشان در دايره خيلى محدود و كوچكى. وضع ما سختتر است.
لزوم توجّه و رسيدگي به فرزندان
نكته ديگرى كه همينجا اضافه مىكنم، مسئله فرزندان ماست. به فرزندانتان برسيد: قوا انفسكم و اهليكم ناراً وقودها النّاس و الحجارهًْ؛ خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید (سوره تحريم، آيه 6) حق نداريم فرزندان را رها كنيم. سعىتان اين باشد كه ايمانشان را حفظ كنيد. كارى نكنيد كه ايمان جوانتان، دختر و پسرتان
ـ اگر دانشجوست، اگر كاسب است، اگر مشغول كار ديگر است ـ به مبانىِ شما متزلزل شود. گاهى انسان با دست و زبانِ بىمهار و بيرون از كنترل و با عمل غلطِ خودش كارى مىكند كه جوانِ خود را از دين و مبانى دينى و اعتقادات و اصول دور مىكند؛ او را بىاعتقاد مىكند. ما چنين كسانى را داشتيم؛ از هر دو طرف هم ممكن است. گاهى با سختگيرىهاى بيجا ـ كه بنده به سختگيرىهاى بيجا اصلاً توصيه نمىكنم ـ و گاهى هم با برخورد تند و تلخ و ترش، بعضىها بچهها را زده مىكنند؛ بعضى هم از آن طرف با بىمبالاتىها و لاابالىگرىها و امكانات بىحساب در اختيار بچهها گذاشتن و از هر غلطِ آنها با اغماض چشمپوشى كردن، بچهها را با دست خود طرد مىكنند؛ در نتيجه بچه فاسد و خراب مىشود. بايد با منطق و برخورد صحيح و مهربانانه با فرزندان برخورد كرد. جوان و همسرتان را بايد حفظ كنيد؛ اين جزو وظايف شماست. اين، اثر تشديدكننده دارد؛ يعنى وقتى در خانوادهاى، جوان يا يك عضو خانواده خداى نكرده نقطه ضعفى پيدا كرد؛ مثل لكه سياهى شد روى دندان و ميناى دندان در اين نقطه خراب شد، به تدريج روى ذهن مخاطبهاى خودش و پدر و مادرش اثر مىگذارد و همينطور اثرهاى متقابلِ تشديدكننده دارد؛ در نتيجه آن حقيقت و معنويّت را از دست مىدهد.
اين آيه شريفه براى من هميشه جالب بوده است: الّذين امنوا و اتّبعتهم ذرّيتهم بأيمان الحقنا بهم ذرّيتهم و ما التناهم من عملهم من شىء؛ کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق میکنیم؛ و از (پاداش) عملشان چیزی نمیکاهیم؛ (سوره طور، آيه 21)؛ كسانى كه توانستهاند ايمان ذريه خود را حفظ كنند ـ ولو عمل ذرّيه، آنچنان برجسته نيست ـ ما در درجات عالىِ معنوى، ذرّيه را به آنها ملحق مىكنيم. در روايت دارد: لتقرّ اعينهم(كافي (ط الاسلاميه)، ج 3، ص 249)؛ تا چشمهايشان روشن شود. مؤمن كه شما باشيد، اگر توانستيد بچه خود را مؤمن بار بياوريد، خداى متعال كمبودهاى اين بچه را در قيامت، در بهشت و در عرصات دشوارى كه در برابر شماست، جبران مىكند؛ او را به شما مىرساند تا چشم و دل شما روشن شود. خدا براى يك مؤمن خيلى ارزش قائل
است.
من و شما اگر بخواهيم راه خود را درست برويم و اين كشور از وجود من و شما سود ببرد، راهش اين است كه عرض كرديم: بايد به فكر دل خودمان، به فكر قيامت خودمان، به فكر فرداى خودمان و به فكر محاسبه الهى از خودمان باشيم و در اين زمينه نسبت به خودمان اغماض نكنيم.
* بیانات در ديدار كارگزاران نظام ـ 6/8/1383