دستهبندی «خواص اهل لغزش» در حکومت امیرالمومنین(ع)
۱۴۰۱/۰۱/۳۰
جواد سلیمانی
در یک تقسیمبندی کلی خواص اهل لغزشی را که در حکومت علی(ع) محدودیتهایی را برای اقدام مناسب و عمل به موقع آن حضرت ایجاد کردند در سه جریان میتوان دستهبندی کرد. دسته اول کسانی بودند که میگفتند ما انقلاب کردیم که حکومت کنیم و حرص و ولع به حکومت، آنها را به مانع تراشی و فتنهگری در برابر طرحهای اصلاحی امام علی(ع) وادار میکرد.
دخالت نجاشی در عزل حسانبنمخدوج
و نصب اشعث بن قیس
به عنوان نمونه هنگامی که حضرت بزرگترین فتنه جامعه را امویان و مبارزه با آنان را اولویت نخست طرح ساماندهی سیاسی جامعه میدانست، و سعی داشت تا فرماندهان شایستهای را برای جنگ با معاویه بگمارد؛ افرادی چون نجاشی بسترساز نصب چهره منافقی چون اشعث بن قیس کندی به عنوان فرمانده سپاه آن حضرت در جنگ صفین شدند.
نقش اشعث در ميان ياران اميرمؤمنان(ع) مانند عبداللهبناُبَي در ميان اصحاب پيامبر(ص) بوده، به طوري كه هر يك از آنها سردسته منافقان زمان خود بودهاند.1
مراحل زندگي او را در یک خط تاريخي چنین ميتوان گزارش داد؛ ابتدا کافر بود، زمان رسول خدا(ص) مسلمان شد، سپس بعد از رحلت رسول خدا(ص) مجددا کافر شد، بعد وقتی سپاه خلیفه اول بر او مسلط شد دوباره مسلمان شد و ابتدای حکومت حضر امیر(ع) با آن حضرت موافقت و بیعت کرد، ولی در جنگ صفین به مخالفت با آن حضرت پرداخت و سرانجام در قتل امام(ع) مشارکت نمود.
هنگامی که امیرمومنان(ع) به حکومت رسید اشعث والی آذربایجان بود و امام وی را از آنجا عزل کرد. و تصمیم به حذف او از مناصب سیاسی و نظامی گرفت، به دنبال اتخاذ این سياست، حضرت از جبهههاي مختلف مورد حمله قرار گرفت. پيشتر ریاست و فرماندهي دو قبيله كنده و ربيعه كه از قبايل مهم و نيرومند جنگي كوفه به حساب ميآمدند، با اشعث بود. حضرت در آستانه حركت به سوي جنگ صفين اشعث را از رياست اين دو قبيله عزل كرد و به جاي او حسانبنمخدوج را در رأس اين دو قبيله قرارداد.2 اين اقدام ميتوانست از نفوذ اشعث در ميان افراد اين دو قبيله تا حد زيادي بكاهد؛ بهگونهاي كه دست او براي اعمال نفوذ در جريان جنگ صفين كوتاه شود. ولي اشعث با ابراز ناراحتي از اين اقدام حضرت، موجب تحريك يمنيها شد؛ به طوري كه برخي از خواص ياران يمني نزديك و خالص حضرت، به حضرت انتقاد كرده و گفتند: «يا أميرالمؤمنين، إن رياسة الأشعث لاتصلح إلّا لمثله و ما حسانبنمخدوج مثل الأشعث؛3 اي اميرمؤمنان! مديريت اشعث تنها مخصوص مثل خودش است؛ هر شخصي نميتواند مثل او رياست كند و حسانبن مخدوج مانند اشعث نيست».
اين افراد از ياران خاص حضرت به حساب ميآمدند؛ به گونهاي كه حضرت به آنها افتخار ميكرد. اعتراض آنها به حضرت نشانگر دشواري مبارزه با جريان نفاق است؛ زيرا شناخت و مبارزه با امثال اشعث آن قدر پيچيده است كه گاه خواص اهل حق نيز فريب آنها را خورده، كار حاكم اسلامي را در برخورد با آنها دشوار ميكند. به دنبال مخالفت کنديها با اقدام حضرت، افراد قبيله ربيعه كه «حسانبن مخدوج» از ميان آنها بود، برآشفتند و حريثبن جابر مدعي شد حسان نه در شرافت و نه در دلاوري و نه در توانايي رياست، نسبت به اشعث كمبودي ندارد.4
در این میان نجاشي يكي از شعراي بنام يمني و سلبریتیهای جامعه علوی و از حامیان آن حضرت در جنگ صفین به حمايت از اشعث برخاست و شعري در وصف برتري و لياقت اشعث براي رياست سرود. وي خطاب به حريثبنجابر گفت: «اگر حقي كه اميرمؤمنان(ع) بر گردن ما دارد در بين نبود، ما حريثبنجابر را از گفتهاش پشیمان ميكرديم».5
پانوشتها:
1- بنگرید به: ابنابيالحديد، شرح نهجالبلاغه، ج 1، ص 297.
2- بنگرید به: منقري، همان، ص 137.
3- همان.
4- بنگرید به: پيشن، همان.
5- فلولا أميرالمومنين و حقّه علينا لأشجينا حريث بن جابر فلا تطلبنا يا حريث فإنّنا لقومک ردء في الأمور الغوامر.