6 - آمریکا میدان نبرد جنگ با مردم آمریکا - واقعیتهایی از فضای امنیتی و فقر در آمریکا ۱۴۰۱/۰۳/۲۷
مترجم: دکتر احمد دوستمحمدی
نویسنده: دکتر جاندبلیو. وایتهد
بخش اول: اعلام جنگ
اگر میخواهید تصویری از آینده داشته باشید، چکمهای را تصور کنید که چهره یک انسان را زیر پا له میکند- برای همیشه. (جورج اورول)
برخی واقعیات
یک: «امروز، 17000 نیروی پلیس محلی به تجهیزات نظامی، نظیر بالگردهای بلکهاک، مسلسل، نارنجکانداز، دژکوب، مواد انفجاری، اسپریهای شیمیایی، زره شخصی، دوربین دید شب، ابزار و وسایل فرود و وسائط نقلیه زرهی، مجهز هستند. برخیتانک در اختیار دارند.» (پلسی. رابرتز، معاون سابق وزیر خزانهداری)
دو: بیش از 000/400 قوانین و مقررات فدرال وضع شده که برآورد میشود هر آمریکایی بدون اینکه خبر داشته باشد به طور متوسط، سه بار در روز مرتکب جرم میشود. در واقع به گفته جان بیکر۱، استاد حقوق، «هیچ فرد بالای 18 سال سن در ایالات متحده وجود ندارد که نتوان علیه او به خاطر برخی جرائم فدرال، کیفرخواست صادر کرد. این یک مبالغه نیست.»
سه: شمار جرائم خشونتآمیز در کشور به میزان چشمگیری پایین است، کمترین میزان در چهل سال، در حالی که شمار آمریکاییهایی که بهخاطر جرائم غیرخشونتآمیز، نظیر رانندگی با گواهینامه فاقد اعتبار، زندانی میشوند، در حال سر به فلک کشیدن است.
چهار: علیرغم این واقعیت که ما 46 میلیون آمریکایی داریم که روی مرز خط فقر یا زیر آن زندگی میکنند، 16 میلیون بچه در خانههای فاقد دسترسی کافی به غذا زندگی میکنند، و حداقل 000/900 کهنه سرباز وابسته به بن خرید غذا هستند، مبالغ هنگفتی به طور مستمر به تعطیلات رئیسجمهور (16 میلیون دلار برای سفر به آفریقا و هاوایی)، اضافهکاریهای تقلبی در وزارت امنیت داخلی (تقریباً 9 میلیون دلار برای مطالبات نادرست اضافهکاری، و این فقط برای ۶ دفتر از دفاتر پرشمار این وزارتخانه است) و تولید فیلم در هالیوود، اختصاص داده میشود. (10 میلیون دلار توسط گارد ملی ارتش 2 صرف محصولات فیلم سوپرمن، با هدف افزایش آگاهیها نسبت به گارد ملی، شد.)
پنج: قریب به 13000 اداره در تمام پنجاه ایالت و چهار قلمرو سرزمینی ایالات متحده در برنامه «بازیافت» نظامی شرکت میکنند و افزایش سهم تجهیزات و تسلیحات اهدایی همه ساله ادامه دارد.
فصل اول: این میتواند در اینجا اتفاق بیفتد
«تاسبرو3، در حالی که نفس نفس میزد: حرفهای مزخرف! حرفهای مزخرف! این نمیتواند اینجا در آمریکا اتفاق بیفتد، ممکن نیست! ما کشور آزادی هستیم!» سینکلر لوئیس4
«این نمیتواند در اینجا اتفاق بیفتد»5
رابطهها، امور شکنندهای هستند، اما نه بیشتر از رابطه بین شهروندان و حکومتشان. متأسفانه برای مردم آمریکا، پیمانی که آنها بیش از دویست سال قبل بستند- قانون اساسی ایالات متحده- به امر بیاهمیتی چون یک ازدواج مصلحتی و مسئولیت مالی با ویژگیهایی چون بیاعتمادی، دروغ، پیمانشکنی، خصومت، سرخوردگی، بدگمانی، و تجاوز و خشونت داخلی، تنزل یافته است. آنچه که نمک به زخم ما میزند این است که این بدرفتاریها را مقامات رسمی همان حکومتی مرتکب میشوند که تضمین آزادی و امنیت شهروندان به آنها تفویض شده است. باور نمیکنید؟ گشتی در مرکز شهر خود بزنید. یک بعدازظهر را در مرکز خرید محله خود بگذرانید. سوار خودروی خود شوید و به سمت منزل والدین خود رانندگی کنید. به موقع خود را به پرواز بعدی برای شرکت در فلان همایش بازرگانی برسانید. در حالیکه دارید این کارها را میکنید، به شیوه برخورد مقامات رسمی حکومتی با شما و همشهریهای شما، به دقت توجه کنید، کسانی که حقوق آنها را شما دارید میپردازید.
شما ممکن است سر راه خود به یک افسر پلیس مجهز به وسایل تاکتیکی، در حالی با یک سلاح تهاجمی با خود حمل میکند، مواجه شوید یا با ماشین از کنار ماشین گشت پلیس عبور کنید که پلاکهای خودروها را اسکن میکند. ممکن است یک دوربین کنترل و مراقبت در گوشهای از خیابان تحرکات شما را زیر نظر داشته باشد. در فرودگاه ممکن است در مسیرهایی قرار بگیرید که عوامل حکومتی از شما بخواهند یا سرتاپای شما را جستوجو یا اندام شما را اسکن کنند.
هر بار که تلفنی میزنید یا پیامکی ارسال میکنید، ارتباطات شما به احتمال بسیار قوی در پروندههای حکومتی ثبت و ذخیره میشود. هنگامی که به خانه برمیگردید ممکن است متوجه شوید که عوامل حکومت، به عنوان بخشی از پرسشنامه «آماری»، راجع به شما، پرخاشگرانه از همسایهها پرسوجو میکنند. و هنگامی که در رختخواب خود خوابیدهاید، ممکن است توسط گروه «سوآت»، که در منزلتان را در هم میشکند، از خواب بیدار شوید (بعداً متوجه میشوید که آدرس را اشتباه آمده بودند)، و اگر اشتباه کرده دست به سوی عینک خود دراز کنید، ممکن است از سوی پلیسی که احساس میکند مورد تهدید قرار گرفته، هدف گلوله قرار بگیرید.
آیا این است رفتار حکومتی که به شما احترام میگذارد؟ آنها به شما به عنوان کسانی که دارای حقوق تعرضناپذیر هستند، نگاه میکنند؟ آنها به شما به عنوان کارفرما، ارباب، و کسی که فلسفه وجودی او است، مینگرند؟ من این طور فکر نمیکنم.
پانوشتها:
1- John Baker
2- Army National Guard
3- Tasbrough، شخصیت اصلی کتاب «این نمیتواند در اینجا اتفاق بیفتد» است.
4- سینکلر لوئیس (Sinclair Lewis)، داستاننویس و نمایشنامهنویس مشهور نیمه اول قرن بیستم آمریکا و اولین آمریکایی که موفق به دریافت جایزه نوبل شد.
5- It Can’t Happen Here