35 - برگی از تجربههای حاج حسن شایانفر در ششمین سالگرد سفر ابدیاش: ۱۴۰۱/۰۸/۲۸
برگی از تجربههای حاج حسن شایانفر در ششمین سالگرد سفر ابدیاش:
اسناد منتشر نشده را به کوهی از کاغذ باطله بدل نسازید!
۱۴۰۱/۰۸/۲۸
«... بررسی و ریشه یابی ستمهایی که براین سرزمین و مردمش رفته است، حکایت از آن دارد که هیچ جریانی بهاندازه جریان منورالفکری بیمار به این سرزمین و مردم آن آسیب نرسانده است.
طی دویست سال گذشته به این سو و به ویژه پس از انقلاب مشروطیت، بسیاری از سازمانهای استعماری با مدد و دستیاری همین جریان به میهن اسلامی ما پا گذاشتهاند و استعمار با سازماندهی نمایندگانی... امور به مسیرهای دلخواه خود را سازمان داده و از این طریق به مهمترین امیال و هدفهای استعماری خود دست یافته است....»1
این بخشی از مقدمهای است که مرحوم حاج حسن شایانفر برای جلدهای نخستین مجموعه کتابهای «نیمه پنهان» نوشت. کتابهایی که با اسناد و مدارک و شواهد مستند و معتبر به آگاه ساختن نسل جوان نسبت به جریانهای وابسته به استعمار در طول 200 سال حضور بیواسطه آن در این آب و خاک میپرداخت.
مجموعه کتابهایی که حاج حسن در آنها تا آنجا که خدا یاری اش کرد و در توانش بود، به افشای آن جریانهای مختلف اعم از سلطنتطلب، بهائی، درویشیگری، منافقین، مدعیان ملیگرایی و اصلاحطلبی، جاسوسان بلا واسطه سرویسهای اطلاعاتی بیگانه و سفیران رنگارنگ کانونهای استعماری پرداخت و آن مجموعه ارزشمند را طی سالهای 1378 تا 1395 که به سفر ابدی رفت، به 60 جلد کتاب علمی و محققانه و کم نظیر در افشای پنهانترین جریانهای استعماری 200 سال اخیر این سرزمین رسانید.
حاج حسن شایانفر همچنان که در این چند جمله اشاره داشته، عامل اصلی همه انحرافات و سیهروزیها و تباهیهای دو سده اخیر ایران را در همین جریانات میدید که کانونهای استعماری همواره تلاش داشتهاند از طریق رسانههای وابسته اعم از مطبوعات خودفروخته و نشریات مزدور و دیگر رسانههای دیداری و شنیداری، با تحریف تاریخ و پنهان ساختن واقعیت، آنها را الگوهای انسانی و متمدن جلوه دهند تا جماعت ناآگاه به خصوص نسل جوان را به سربازان بیجیره و مواجبشان تبدیل سازند.
از همین روی تمامی هّم و غم شبانهروزی حاج حسن تلاش در جهت افشای جریانات فوق براساس اسناد و شواهد معتبر و روشنگری به خصوص برای نسل جوان بود که نسبت به آنها بسیار دغدغه داشت. او در همان مقدمه کتابهای مجموعه «نیمه پنهان» نوشت:
«... آنچه ما را واداشت تا در این عرصه وارد شویم و به افشای تعدادی از افراد وابسته به جریانهای شبه روشنفکری بپردازیم، این نکته بود که میدیدیم دستهای پنهان و آشکاری در داخل و خارج از کشور در کار تطهیر گذشته سیاه این جریان و وجاهت بخشیدن به آن است و متاسفانه بعضی از دوستان سادهاندیش و بعضا بریده از اصول و ریشه که به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیتالله خامنهای از «مسلمانی خود و گام برداشتن در راه خدا خشنود نیستند» حتی در نشریات دولتی با برخی از اعضای این جریان به مثابه قهرمان ملی! برخورد میکنند...»2
حاج حسن خود با پوست و گوشتش فریب خوردن نسل جوان در قبال این گرگهای در پوست بره را در دهه نخستین پیروزی انقلاب حس کرده بود. روزهایی که انواع و اقسام گروهکهای ریز و درشت با حمایت همان کانونهای استعماری سر برآورده و با شعر و شعارهای فریبنده به اغوای نسل جوان و شکار آنها پرداختند. نسلی که بعضا بیخبر و ناآگاه پس از سالها دیکتاتوری و فضای خفقانبار ستمشاهی، در فضای باز بعد از انقلاب، همه امیدهایش را از طریق خیل مطبوعات وابسته به همان کانونهای استعماری دنبال کرد و در دامهای عنکبوتی آنها گرفتار آمد.
حاج حسن شایانفر در مقدمه یکی دیگر از کتابهای مجموعه «نیمه پنهان» که به افشای گروهک تروریستی منافقین پرداخته بود، درباره دام افکنی منافقین برای شکار نسل جوان دهه 60 مینویسد:
«... کتاب حاضر داستان تلخ شاخهای بریده شده از درخت تنومند نسل پرشور انقلاب است، کسانی که جوانیشان در آتش اغواگری برخی جاهطلبان متعصب سوخت، آنان کهاندکی بعد تشت رسواییشان از پشتبام نوکری یکی از منفورترین دیکتاتوریهای قرن اخیر فروافتاد. همان کسانی که امروز از آمریکا سند تحتالحمایگی گرفتهاند و تصاویر دیدارهای خود با سناتورهای آمریکایی و قرار گرفتن در کنار لردهای انگلیسی و صدام حسین را به مثابه سند افتخار خود منتشر میکنند و با آن فخر میفروشند!... روایت قربانی شدن جوانان که تباهی آنها جز با پشتیبانی و تبلیغات واهی مدعیان نیرنگ باز و رجز خوانیهای اغفالکننده آنها فراهم نمیآمد...»3
اگرچه این حرف و سخنها درباره روزهای تلخی بر صفحات کتاب آمده که منافقین، فکر و ذهن برخی جوانان خام و ساده دل را ربوده و با اغفالشان، آنها را به کارهای تروریستی وادار نمودند، اما شگفت آن که گویی برای همین امروز و خصوصا فتنه اخیر ضد انقلاب نیز نوشته شده است. امروز هم برخی از همان گونه جوانهای خام و ساده دل تحت تاثیر هیجانات جوانی و نوجوانی و عدم آگاهی نسبت به تبلیغات فریبکارانه دشمن، در همان دامهای عنکبوتی افتاده و بعضا مرتکب اعمال جبران ناپذیری میگردند.
اما حاج حسن به دلیل همین دغدغه و در همان سالهای دهه 60، در کنار حاج حسین شریعتمداری و برخی دیگر از یاران انقلاب، به زندانها رفت و ضمن بحثهای روشنگرانه با محکومین گروهک تروریستی منافقین، به آگاه ساختن آنها پرداخت. کتابهای مختلف در اختیارشان گذارد که بیرون زندان، حصار تشکیلاتی گروهکها، اجازه خواندنشان را نمیداد. همچون امروز که شبکههای مجازی و به اصطلاح اجتماعی، آنچنان در اذهان و افکار نوجوانان و جوانان رخنه کرده که به آنها اجازه مطالعه و تحقیق منابع مستند و معتبر را نمیدهند تا بتوانند جوان فریب خورده را چشم و گوش بسته و با ذهنی اغواشده، به هر نوع عمل خلافی وادارند.
حاج حسن همواره توصیه میکرد که برای آگاهی نسل جوانی که امروز در محاصره و زیر بمباران انبوه مطالب و اخبار و گزارشهای شبکههای استعماری قرار دارد، باید خیلی کارها انجام داد. او به تاسی از رهبر و مرادش، حضرت آیتالله خامنهای، تاکید داشت که باید به طور شبانهروزی و به طور جهادی در امر روشنگری و آگاهی بخشی کار کنیم که خیلی عقب هستیم. حاج حسن شایانفر بر این باور بود که اگر واقعیات و حقایق تاریخ و جامعه و جهان براساس اسناد و مدارک مستند و شواهد مستدل به اطلاع نسل جوان برسد، آنها خواهند پذیرفت.
او در همان مقدمه مجموعه کتابهای «نیمهپنهان» نوشت:
«... قطعا اگر سوابق پنهان و اسناد فعالیتهای محرمانه براین مجموعه افزوده گردد، ابعاد وسیعتری از خیانتهای فعالان و جریان روشنفکری ایران آشکار خواهد شد. به همین سبب در همین جا فرصت را مغتنم شمرده، از کلیه سازمانهای مسئول نظیر وزارت اطلاعات، مرکز اسناد ملی ایران، مرکز اسناد وزارت امور خارجه و... درخواست میکنیم تا به ندای رهبر فرزانه انقلاب لبیک گفته و با هدف تکمیل آگاهی نسل جوان و روشن ساختن ابعاد وابستگی و دامنه بیماری جریان روشنفکری ایران، کلیه اسنادی را که در اختیار دارند، منتشر سازند...»4
متاسفانه هنوز بسیاری از اسناد و مدارک مهم و ارزشمند خصوصا درباره جریان شبه روشنفکری از سوی مراکز و موسساتی که آنها را در اختیار دارند، منتشر نشده و وجه ضد مردمی و ضدایرانی بسیاری از چهرهها و نحلههای این جریان پنهان مانده است. از همین روی همچنان به اغوای جوانان و مخاطبان ناآگاه مشغول است و به عنوان پلی به دنیای غربزده و خودباخته عمل میکند. دنیایی که در نهایت افراد ناآگاه را به همان دامهای عنکبوتی میکشاند. در زمینه انتشار اسناد، حتی اسناد مهم لانه جاسوسی آمریکا نیز به صورت موثر و گسترده منتشر نشد. اسنادی که با چه خون دل خوردنهایی جمعآوری گردید و در واقع اثبات فرمایش حضرت امام مبنی بر انقلاب دوم بودن تسخیر لانه جاسوسی حتی بزرگتر از انقلاب اول، محسوب میشد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر دانشآموزان به تاریخ 13 آبان برای چندمین بار با گلایه فرمودند:
«... من یک وقتی به آموزش و پرورش گفتم که مضامین اسناد لانه جاسوسی را در کتابهای درسی بیاورید، نکردند متأسفانه، نکردند. اینها نشان میدهد که آمریکاییها در این مدتی که در ایران حضور داشتند...چه کارهایی در ایران کردند، چه توطئههایی، چه خیانتهایی انجام دادند...»5
اینک آیا نسل جوان بیخبر از آن اسناد، اساسا حق ندارد بپرسد چرا سفارت آمریکا تسخیر شد و چرا آن را «لانه جاسوسی» نامیدند؟ آیا نمیپرسد چگونه در آن سفارت، جاسوسی انجام میگرفت؟ آیا حق ندارد نسبت به این مسئله و تبعات بعدیاش یعنی رابطه با آمریکا و تحریمهای مختلف و همه تنشهای این سالها با نظام سلطه غرب، مسئلهدار شود؟
حاج حسن شایانفر اصرار داشت که اسناد افشاگرانه و روشنگرانه را بایستی به موقع و در زمان خود انتشار داد وگرنه دیگر به درد نخواهند خورد و همه دارندگان این اسناد چه موسسات و سازمانهای دولتی و چه خصوصی برای انتشار آنها در مقابل مردم و به خصوص نسل جوان مسئول هستند. از همین روی نوشت:
«... مردم و به ویژه جوانان ما چشم براهند که انتشار اینگونه اسناد در دستور کار این سازمانها قرار گیرد تا محققان عرصه تاریخ در روزگار ما، توانایی نگارش و تدوین و نشان دادن و ثبت گوشههایی از ماجراها و چگونگی ستمهایی که براین سرزمین رفته است را داشته باشند و این توقعی غیر اصولی نیست. این اسناد و مدارک باید در زمانه ما که شوق و همت برای بررسی و تحلیل آنها وجود دارد... منتشر شود و الّا افشای آنها در مثلا صد سال آینده، راه به جایی نخواهد برد و بسیاری از اسناد و مدارک را که در شرایط کنونی کاربرد دارند و میتوانند در روشن کردن برخی از گوشههای تاریک، مفید و کارساز باشند، تبدیل به کوهی از کاغذ باطله خواهد کرد که حتی به کار موزهها هم نخواهد خورد...»6
_____________________
1- نیمه پنهان – جلد اول – سیمای کارگزاران فرهنگ و سیاست- دفتر پژوهشهای موسسه کیهان- مقدمه- چاپ چهارم – تهران- 1381 2- همان 3- مجموعه نیمه پنهان – جلد بیست و هشتم- رهایی از توهم – مقدمه- دفتر پژوهشهای موسسه کیهان – چاپ اول – تهران- مرداد 1387 4- همان
5- دیدار دانشآموزان با رهبر انقلاب – 14014/8/11- وب سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای 6- معماران تباهی (سیمای کارگزاران کلوبهای روتاری در ایران)– جلد اول– مقدمه دفتر پژوهشهای موسسه کیهان – چاپ چهارم– تابستان 1378– صفحه 10