به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 2,021
بازدید دیروز: 4,654
بازدید هفته: 6,676
بازدید ماه: 6,676
بازدید کل: 24,994,010
افراد آنلاین: 92
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۲ دی ۱٤۰۳
Sunday , 22 December 2024
الأحد ، ۲۰ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
91 - آمریکا میدان نبرد جنگ با مردم آمریکا : اهالی دنیای آزاد ۱۴۰۱/۱۱/۰۲

 

 
 آمریکا میدان نبرد جنگ با مردم آمریکا :
اهالی دنیای آزاد  
۱۴۰۱/۱۱/۰۲
جنگ‌های استقلال آمریکا
زندانیان آمریکا، بزرگترین زندان دنیا، اعتصاب می‌کنند | Best Iranian Persian  Canadian news ads media magazine بهترین رسانه ایرانی کانادایی اخبار آگهی  ایرانیان
 
نویسنده: دکتر جان‌دبلیو. وایتهد
مترجم: دکتر احمد دوست‌محمدی
 
همان‌طور که کینگ تشخیص داد، این تنها راه به حرکت درآوردن این جانور است. و این روشی به منظور تأثیرگذاری بر تغییر بدون متوسل شدن به خشونت است.
آنچه که کینگ در آن زمان تشخیص داد- و ما امروز با آن مواجه هستیم- «نوعی از فوران خشم خودجوش به وسیله گروه‌های شهروندی است.» اما، خشونت بی‌معنی را می‌توان از طریق «آشتی‌ناپذیری فراگیر مسالمت‌آمیز»، تغییر مسیر داد، در حالی که برای تغییر مفید فایده است.
هرچند کینگ در 4‌آوریل 1968 به قتل رسید، او برای اجرای یک اعتراض سازمان‌یافته در واشنگتن دی‌سی، در مقیاس وسیع در بهار و تابستان آن سال برنامه‌ریزی کرده بود. این اعتراض با نهایت دقت برنامه‌ریزی شده بود:
کارکنان من و خودم، سه ماه روی برنامه‌ریزی کار کرده‌‌ایم... این بیش از یک اعتراض یک روزه خواهد بود- این اعتراض می‌تواند به مدت دو یا سه ماه ادامه داشته باشد... برنامه ما این است که یک شهرک آلونکی در واشنگتن بسازیم... 
[بعد از] دو یا سه هفته، زمانی که ما شروع به فراخواندن شمار بیشتری خواهیم کرد، آنها مأموران انتظامات خواهند بود، مأمورانی که همه تظاهرات‌ها را کنترل خواهند کرد.
در واقع ما به یک نقطه‌عطف رسیده‌ایم. از عصر کینگ تاکنون اوضاع به شدت وخیم‌تر شده است. یا ما اینک گردهم جمع می‌شویم و تلاش می‌کنیم آزادی را دوباره احیا می‌کنیم یا همه چیز از دست خواهد رفت. همان‌طور که کینگ اخطار کرد، «همه‌جا «زمان در حال سپری شدن است»، به گفته یکی از روحانیون ما، فساد در آمریکا، مردم موضع خود را اتخاذ کنید؛ زمان در حال سپری شدن است.»
فصل سی و چهارم: زندان‌های بدون دیوار
 این برای یک فرد کاملاً امکان‌پذیر است که خارج از زندان باشد و در عین حال آزاد نباشد- تحت هیچ محدودیت عینی نباشد و در عین حال یک زندانی روان‌شناختی باشد، مجبور به فکر کردن، حس کردن و عمل کردن آن طور که نمایندگان دولت ملی، یا نمایندگان منافع خصوصی در درون آمریکا از او می‌خواهند، باشد... از نظر او دیوارهای زندان نامرئی هستند و او خودش معتقد است، آزاد است. (آلدوس ‌هاکسلی، دنیای نو، تجدیدنظر شده)
گاهی اوقات آدم‌ها یک اعتقاد عمیق دارند که بسیار قوی است. وقتی برای آنها شاهدی آورده می‌شود که خلاف اعتقاد آنها است و وقتی شاهد جدید نمی‌تواند پذیرفته شود. حسی را در آنها به وجود می‌آورد که شدیداً آزاردهنده است، به نام ناسازگاری شناختی. چون دفاع از این اعتقاد عمیق، بسیار حائز اهمیت است، آنها هر چیزی را که متناسب با این اعتقاد عمیق نباشد، توجیه، به آن بی‌اعتنایی و حتی آن را انکار خواهند کرد. (نویسنده؛ فرانتز فانون1) «اهالی دنیای آزاد»،2 پشت دیوارهای زندان محبوس نیستند. علی‌الظاهر، آن آدم‌های خوشبخت در «دنیای آزاد» زندگی می‌کنند. اما ظواهر می‌توانند فریبنده باشند. مارلون بروک،3 کارمند سابق زندان می‌نویسد «هرچه به بازنشستگی از اداره فدرال زندان‌ها4 نزدیک‌تر می‌شدم، این فکر در ذهن من خطور می‌کرد که رویه‌های امنیتی که ما در نظام زندان مورد استفاده قرار می‌دادیم، در بیرون از دیوارهای زندان در حال اجرا بودند.» در واقع اگر بروک درست بگوید، در این صورت ما «اهالی دنیای آزاد» در یک زندان- گرچه، زندان بدون دیوارهای مرئی- زندگی می‌کنیم.
در زندان‌های فدرال به منظور حفظ «امنیت» و نگه داشتن ردّ زندانیان، دوربین‌ها در همه‌جا مستقر هستند. به همین صورت، «دنیای آزاد» پر از وسایل دیده‌بانی ویدیویی و ردگیری است. از دوربین‌های دیده‌بانی در فروشگاه‌ها و گوشه‌های خیابان‌ها تا پلاک‌خوان‌های (با قدرت ثبت حدود 1800 پلاک در ساعت) روی خودروهای پلیس، جابه‌جایی‌های ما عملاً در همه‌جا، مورد ردگیری قرار می‌گیرند. با به کارگیری روزافزون اسکنرهای عنبیّه و نرم‌افزارهای تشخیص چهره- که پهپادها به آنها مجهز هستند- به نظر می‌رسد هیچ جایی برای مخفی شدن وجود ندارد.
کشف و مصادره سلاح‌ها (یا هر آنچه سرپرست زندان «خطرناک» انگارد) در زندان یک امر عادی است. زندانیان باید خلع سلاح باشند. تفتیش‌های بدنی، ایست‌های بازرسی و تفتیش‌های تصادفی، طبیعت ثانویه یافتن قاچاق است.
آشنا به نظر نمی‌رسد؟ ردیاب‌های فلزی اینک عملاً در همه ساختمان‌های حکومتی وجود دارند. در فرودگاه‌ها، وسایل اسکن کردن و ردیاب‌های فلزی اداره امنیت حمل‌ونقل وجود دارند که ما همه باید از آنها عبور کنیم. جاده بستن‌ها و ایست‌های بازرسی پلیس آمریکا، به منظور بازرسی‌های بدون مجوز برای قاچاق به کار گرفته می‌شوند. آنها که از طریق بستن جاده‌ها، مورد جست‌وجو قرار می‌گیرند را می‌توان بدون اعتنا به اعتراض آنها، برای قاچاق مورد جست‌وجو قرار داد- درست مانند داخل زندان. بسیاری از ایست‌های بازرسی دائمی هستند و تا یک صد مایلی از مرزها، قرار دارند.
جست‌وجوها از طریق بازداشت موقت و تفتیش بدنی، روزانه در سراسر آمریکا در حال رخ دادن است. برخی از آنها حتی جست‌وجوهای مقعدی و یا مهبلی را شامل می‌شوند. در واقع دیوان عالی ایالات متحده تفتیش‌های از طریق برهنه‌‌سازی را حتی اگر شما به خاطر یک خطا- مانند توقف در ترافیک- دستگیر شده باشید، تصویب کرده است. درست مانند یک زندانی.
مقامات زندان هر فقره نامه‌ای که برای یک زندانی ارسال شده باشد را باز می‌کنند، بازرسی می‌کنند و می‌خوانند. این در مورد آنهایی که بیرون از دیوارهای زندان زندگی می‌کنند هم صدق می‌کند. در واقع، «خدمات پستی ایالات متحده،5 به منظور ایجاد یک پرونده دائمی از کسانی که از طریق پست عادی با یکدیگر نامه‌نگاری می‌کنند، از یک «برنامه تفکیک، کنترل و ردگیری نامه‌ها»،6 استفاده می‌کنند.» باورکردنی نیست اما از هر فقره نامه عادی که توسط خدمات پستی دریافت می‌شود، عکس گرفته و در یک پایگاه داده‌ها ذخیره می‌شود. هر سال تقریباً 160 میلیون فقره از نامه‌ها ثبت می‌شوند و پلیس و سایر عوامل حکومت آمریکا به آنها دسترسی دارند.
مقامات زندان هم‌چنین تماس‌های تلفنی به بیرون توسط زندانیان را رصد می‌کنند. این شبیه کاری است که اداره امنیت ملی آمریکا، شرکت‌های ارتباطات راه دور و ادارات مختلف حکومت به طور دائم با شهروندان آمریکا می‌کنند. اداره امنیت ملی هم‌چنین متن پیام‌ها، ایمیل‌ها، پست‌های فیسبوک ما و مانند آن را پیاده‌‌سازی می‌کند، در حالی که مواظب هر کاری که ما انجام می‌دهیم، است.
و همچنین شیوه‌های کنترل تجمع وجود دارند: کلاهخود، محافظ چهره، باتوم، محافظ زانو، گاز اشک‌آور، تشکیل سه گوش، نیم قدم، تمام قدم، شگردهای گیراندازی، زره‌پوش و سلاح تهاجمی. بیشتر این تعابیر به کنترل شلوغی زندان ربط دارند، به خاطر اینکه توسط زندان‌ها کامل شدند. و بالاخره وقتی گردش امور روزانه زندان آشفته می‌شود، اغلب اوقات منجر به منع آمد و رفت می‌شود. آنچه ما با منع آمدورفت‌های 
«دنیای آزاد» به دنبال بمب‌گذاری (ماراتن بوستون 2013) 7 و غوغای در فرگوسن،8 میسوری،9 در اوت 2014، مشاهده کردیم، منعکس‌کننده منع آمد و رفت زندان فدرال است.
این‌ها فقط برخی از مشابهت‌های بین دنیای مسکونی زندانیان محبوس و ماهایی که در به اصطلاح «دنیای آزاد» پرسه می‌زنیم، هستند. آیا هیچ تفاوت واقعی وجود دارد؟
پانوشت‌ها:
1- Frantz Fanon
2- Free Worlders
3- Marlon Brock
4- Federal Bureau of Prions
5- United States Postal Service
6- Mail Isolation Control and Tracking Program
7- 2013 Boston Marathon
8- Ferguson
9- Missouri