به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,365
بازدید دیروز: 19,824
بازدید هفته: 28,843
بازدید ماه: 28,843
بازدید کل: 25,015,982
افراد آنلاین: 55
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۰۳ دی ۱٤۰۳
Monday , 23 December 2024
الاثنين ، ۲۱ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۹۸۸ - امیرحسین بسطامی: نقش محوری پدر در خانواده‌های اسلامی (بخش اول - دوم - سوم) ۱۴۰۱/۱۱/۱۲
 نقش محوری پدر در خانواده‌های اسلامی (بخش اول)
  احساس خوب تکیه بر کوه در گردنه‌های زندگی  
  ۱۴۰۱/۱۱/۱۲
امیرحسین بسطامی
خانواده نخستین، مهم‌ترین و پربرکت‌ترین نهاد اجتماعی در تاریخ و فرهنگ و تمدن اسلامی است. خانواده به‌مثابه دژی استوار و نهادی مقدس، بیشترین مسئولیت را در رشد و تحول شخصیت و سعادت وجود انسان به عهده دارد. سلامت، مصونیت و تعالی اخلاقی و معنوی جامعه سالم بر محور خانواده‌های متعادل و متعالی استوار است. پدر در خانواده نقش مهم و کلیدی دارد، درست مانند رهبری یک جامعه. در دین مبین اسلام نیز به نقش مرد در خانواده تأکید فراوان شده است. چنان‌که حضرت علی (ع) الگوی رادمردان جهان، در همه امور خانه و به‌ویژه تربیت فرزندان مشارکت داشته‌اند. 
اصلی‌ترین نقش پدر در خانواده، اندیشه و تلاش برای حاکمیت احساس پایدار آرامش در کانون خانواده و سنگربانی و پاسداری از دل‌آرامی، مثبت‌اندیشی، امیدواری، نگرش مثبت حیاتی، انگیزه غنی تلاش‌مداری، گشاده‌رویی و چهره متبسم ایشان در برابر همسر و مادر و فرزندانشان است.
این گزارش را به بهانه‌ی تولد حضرت علی (ع) و روز پدر برای تبیین جایگاه و نقش محوری پدران در محوریت خانواده ایرانی - اسلامی تهیه کرده‌ایم که از نظر می‌گذرانید.
مشارکت پدرانه در تربیت دینی و معنوی فرزندان
امین رشیدی کوچی ۳۵ساله و اهل شیراز و پدر 3 فرزند به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «من در بیرون از خانه مشغول کار و کسب درآمد هستم و باید معیشت خانواده را تأمین ‌کنم. تربیت فرزندان و کارهای خانه برعهده همسرم است و او به درس‌ومشق بچه‌ها هم رسیدگی می‌کند.»
تربیت کودکان تنها بر عهده مادران نیست. پدران نیز مسئولیت‌های سنگینی در زندگی دارند که برای یک تربیت صحیح باید بچه‌هایشان را بامحبت، توجه و صرف وقت بزرگ کنند تا آن‌ها شخصیت سالمی در بزرگسالی داشته باشند. وظیفه پدر تربیت درست فرزندان، نام‌گذاری خوب و تأمین هزینه‌های زندگی است. انتظار پدران از بچه‌ها رعایت ادب و احترام و نیکی است. همان‌طور که در قرآن کریم می‌خوانیم: «و بالوالدین احسانا»
علی رفیعی یک کارشناس تعلیم و تربیت اسلامی می‌گوید: «تعادل روحی و روانی بچه‌ها در سنین مختلف به‌ویژه بزرگسالی به عوامل زیادی بستگی دارد که یکی از آنها رابطه مناسب با والدین (پدر و مادر) است. پدر نیمی از روان کودک را تشکیل می‌دهد و مادر نیمی دیگر را. هیچ کودکی از نظر روانی قادر به جداکردن ذهن و روان خود از پدر و مادرش نیست. 
بر اساس پژوهش‌های روان‌شناسی کودکانی که در پنج‌سالگی، پدرانشان به شکل مثبتی در مراقبت از آنها فعال بوده‌اند، سی‌سال بعد، بزرگسالان همدل‌تری شده‌اند تا آنهایی که پدرانشان غایب بودند؛ بنابراین هم به لحاظ علمی و هم دینی و مذهبی پدران وظیفه سنگینی در تربیت فرزندانشان دارند که متأسفانه خیلی جاها مورد غفلت قرار می‌گیرد و برخی پدران تصور می‌کنند، چون بیشتر بیرون منزل هستند، این وظیفه تمام‌وکمال بر عهده مادران است.»
وی در ادامه می‌گوید: «در قرآن کریم آمده است: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خود و خانواده خود را از آتشی که هیزم آن مردم و سنگ‌ها هستند نگه دارید. (تحریم/6) اینجا منظور از محافظت در تفاسیر قرآنی ولایت پدر و مسئولیت‌پذیری او معنی می‌شود، چرا که در روز قیامت پدران باید بابت نوع آموزش و مسئولیت‌هایشان در برابر بچه‌ها پاسخگو باشند؛ بنابراین اگر مانع آموزش فرزندان شده‌اند به یک متاع اندک دنیا بسنده کردند و به‌نوعی حیات ابدی را در نظر نگرفته‌اند، مؤاخذه و عقوبت می‌شوند. 
همبازی شدن پدر با  فرزند و تبلور روحی کودک
از کلیدی‌ترین عوامل تعادل روحی فرزندان در خانواده شامل رابطه خوب پدر و مادر با یکدیگر که از سر محبت، تواضع و احترام باشد. بسیاری از فرزندان به دلیل نحوه نادرست رابطه پدر و مادرشان و اختلافاتی که با هم دارند به لحاظ روانی وابسته می‌شوند و یا شخصیت‌های پرخاشگری شده و مدام در جنگ بین والدین آسیب می‌بینند؛ بنابراین به لحاظ روان‌شناسی فرزندانی که دارای پدر و مادری با رابطه مناسب نیستند، خودشان نیز در آینده نمی‌توانند ارتباطات مناسبی در زندگی‌های شخصی‌شان با همسر و دیگران داشته باشند.
رویا هاشمیان یک مشاور کودک و نوجوان توضیح می‌دهد: «یک پدر خوب در سنین مختلفی که فرزندانش دارند، تلاش می‌کند بهترین نحوه و راه ارتباط با بچه‌ها را داشته باشد. خیلی از دختران و پسران به‌خاطر عدم صمیمت با پدرانشان و عجز در صحبت‌کردن برای جبران محبت به دیگران پناه می‌برند. پدری که از ارتباط صمیمانه  دخترش عاجز است، باید بداند‌ دخترش برای جبران محبت به فرد دیگری که ممکن است اختلاف سنی زیادی با او داشته باشد، پناه ببرد و انتظار رفتار پدری، همسری یا دوستی از او دارد که در نهایت هم ناکام خواهد ماند، چرا که هیچ کسی نمی‌تواند نقش پدری را به جز پدر واقعی برای فرزندی بازی کند.»
وی در ادامه می‌گوید: «نوع بازی‌هایى که مادرها با فرزندانشان انجام می‌دهند، با بازی‌هایی که پدرها انجام می‌دهند، متفاوت است. کودکانى که هر دو نوع بازى را دارند به‌خوبی فعالیت‌های مناسب زندگى را مى‌آموزند و رشد سالم و متعادل‌تری دارند. وقتى پدر با فرزندش بازى می‌کند، بیشتر جنبه هیجانی و تفریحی دارد، بر عکس بازی‌های مادرانه بیشتر آموزشى است و مادر ترجیح می‌دهد حین بازى به فرزندش آموزش بدهد. کودک هنگام بازى با والدین دو دنیاى مختلف را تجربه می‌کند، دنیاهایى که مکمل هم هستند و آموزش‌های هر دو، زندگى را بهتر به او می‌شناساند؛ بنابراین یکی از وظایف پدران بازی‌کردن با بچه‌ها در سنین مختلف است، از دوران نوزادی و لالایی گفتن‌های خاص پدرانه و ایجاد احساس صمیمیت و امنیت در بچه‌ها گرفته تا بازی‌های فکری دوران نوجوانی و مشورت‌ها در سنین مختلف.»
این مشاور کودک و نوجوان در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «پدرانی که در زندگی فرزندانشان مشارکت دارند، در پرورش کودکان همدل سهم بسزایی دارند. بر اساس پژوهش‌های علمی کودکانی که در پنج‌سالگی، پدرانشان به طور مثبت به مراقبت فعال از آنها پرداخته، سی‌سال بعد انسان‌های همدل‌تری از آنهایی بودند که پدرانشان غایب در تربیت و زندگی آنها بودند. خیلی از پدران هستند متأسفانه اختیاری یا غیر اختیاری، خود را از زندگی فرزندانشان کنار می‌کشند، درحالی‌که اینها به طور غیرمستقیم در ناخودآگاه بچه‌هایشان اثر گذاشته و قدرت تصمیم‌گیری برای آینده و اعتمادبه‌نفس فرزندانشان را زایل می‌کنند.»
نحوه ارتباط صحیح پدرانه با فرزندان
حسن زارعی ۳۹ساله، ساکن کنگان و پدر 2 دختر به گزارشگر کیهان می‌گوید: «تربیت فرزندانم بیشتر با مادرشان است، چون من روزها نیستم. کارهای بیرون از خانه برعهده من است، اما کارهای خانه با همسرم است. من بچه‌هایم را خیلی دوست دارم و همه امکانات زندگی را برای راحتی‌شان فراهم کرده‌ام.»
پدران جوان باید بدانند که در برابر پاسخ به سؤالات بچه‌هایشان صبور باشند و پاسخ را خیلی وقت‌ها به خود بچه‌ها واگذار  کنند و این‌طور نباشد که از سر خستگی روزانه کار همه چیز را حواله همسرانشان کنند و به بچه بگویند که از مادرت بپرس! برخی از پدران نیز تصور می‌کنند که برای اینکه پسرانشان مرد شوند باید به آنها سلطه‌گری یاد دهند، درحالی‌که پدران باید صفات مسئولیت‌پذیری، منطق داشتن و تحمل مسائل در موقعیت‌های سخت و انتخاب بهترین راه‌ها را آموزش دهند.
بزرگی می‌گفت: «پدرم، ارزشمندترین هدیه را به من داد او مرا باورداشت.» اولین منبع اعتمادبه‌نفس هر انسان این است که  پدر و مادر او را باور داشته باشند. اگر می‌خواهید فرزند موفقی داشته باشید این اولین گام است. وگرنه تحقیر بچه‌ها جلوی جمع یا در محیط خانواده، تنها بچه‌های توسری‌خور و کم اعتمادبه‌نفس بار می‌آورد که در آینده عقده‌های روانی‌شان را مدام با خود به دوش می‌کشند و به خود و دیگران آسیب می‌رساند.  بنابراین حضور مثبت و ارزشمند پدر در زندگی کودک باعث ایجاد حرمت نفس، امنیت، اعتمادبه‌نفس و توانایی بیشتر در بچه‌ها خواهد شد.
پیامبر اعظم(ص) می‌فرمایند: «یکی از وظایف پدری، دعای پدر برای فرزند است که مانند دعای پیامبر برای امت خویش است.» 
در نهایت اینکه تربیت کودک تنها بر عهده مادر نیست و تربیت صحیح پدرانه نیز باحوصله، صبر و شکیبایی و خوش‌اخلاقی صورت می‌گیرد. پدر خوش‌اخلاق و باحوصله بچه‌ها را باشخصیت تربیت می‌کند و مثل یک حوضی می‌شود که بچه‌ها در آن شنا می‌کنند. 
سردار عزیزالله ملكی از فرماندهان نیروی انتظامی با نگارش یادداشتی در خصوص نقش محوری خانواده در جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی عنوان می‌کند: «زمانی كه والدین برخلاف مسئولیت خود عمل كرده و در تربیت كودک سهل‌انگاری كنند، آن زمان كودک پرورش‌یافته در این نوع خانواده به‌سهولت در معرض بزهکاری قرار می‌گیرد. خانواده در ساختار نظام اجتماعی تأثیر شگرفی دارد و به حتم می‌توان این نهاد را شالوده و سنگ بنای هر جامعه‌ای دانست، خانواده محور تربیت نسل بعدی و محلی برای آرامش و سكنی یافتن افراد فعلی جامعه و بزرگ‌ترین تولیدکننده منابع انسانی و همچنین بزرگ‌ترین مصرف‌کننده منابع تولیدی هر جامعه است. ازاین‌رو جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان معتقدند برای تصحیح بسیاری از روش‌ها و همچنین الگو ریزی درست ارزشی در جامعه باید خانواده مبنا و محور قرار گیرد.»
وی در ادامه می نویسد: «بااین‌حال طی سال‌های اخیر به‌وضوح دیده می‌شود كه برخی خانواده‌ها دچار آسیب‌ها شده‌اند، افزایش طلاق، گسترش بی‌بندوباری، بدپوششی، افزایش فاصله میان والدین و فرزندان و ... همه از جمله چالش‌هایی است كه هم اكنون در پیش‌روی خانواده‌ها خودنمایی می‌کنند. دراین‌بین شاید بتوان تهاجم فرهنگی و سهل‌انگاری برخی مسئولان در خصوص خانواده را مهم‌ترین دلیل بروز چنین آسیب‌هایی دانست.»
نقش پدران در سلامت روحی فرزندان
بررسی و پیمایش‌ها توسط كارشناسان نشان می‌دهد كه ارتباط مستقیم رابطه فیزیكی و روانی والدین به‌ویژه پدر با خانواده با موضوع تعدیل و كاهش انحرافات و آسیب‌های اجتماعی خانواده و سایر اعضا از جمله نوجوانان ارتباط تنگاتنگی دارد؛ یعنی حتی اگر رابطه فیزیكی پدر با فرزندان بیشتر باشد. احتمال اینكه چنین فرزندانی دچار آسیب شوند و یا به انحراف كشیده شوند بسیار كم است و افرادی كه غالباً دچار آسیب و انحراف می‌شوند در خانواده ارتباط كمتر روحی، روانی با والدین علی‌الخصوص پدران داشته‌اند. اعطای آزادی‌های بی‌حدوحصر برخی خانواده‌ها به فرزندان، اعتماد به جامعه برای جامعه‌پذیری نسل‌های نوپا، دوركردن فرزندان از محیط خانواده به‌خاطر اشتغال والدین و رهاکردن كودكان و خردسالان در مهدکودک‌ها و مراكز آموزشی از جمله مشكلاتی است كه كاركرد خانواده‌ها را با چالش جدی مواجه كرده است.
 این قبیل معضلات، فرزندان را نیز با مشكلات روحی - روانی، سست‌شدن پیوندهای عاطفی و ارتباطات كلامی و سرانجام کم‌رنگ كردن نقش والدین در تربیت فرزندان، بحران‌های روحی و عاطفی آنان و فاصله میان نسل‌ها روبه‌رو کرده است. 
اما این مسئله به‌هیچ‌عنوان صحیح نیست و خانواده مستحكم و قاعده‌مند می‌تواند فرزندانی مستحكم پرورش دهد، اگر خانواده دارای اركان قدرتمند نباشد و پایه‌های آن سست باشد یا اینكه فرد دارای خانواده‌ای ازهم‌گسیخته باشد، فرزند می‌تواند پس از رسیدن به سن بلوغ در معرض آسیب‌هایی ملموس قرار گیرد.
خانواده هم در عرصه پیشگیری از بحران‌های اجتماعی و هم در عرصه درمان این بحران‌ها اصلی‌ترین نقش را دارد، بدیهی است كه یك خانواده اصیل و محكم هیچ‌گاه اجازه سوق یافتن فرزندان به‌سوی بحران‌های اجتماعی را نمی‌دهد، اما برخی خانواده‌ها نیز پس از مواجهه با آسیب‌های فردی و اجتماعی تبلوریافته در درون فرزندانشان به خود آمده و مشی خود را به سمت‌وسوی رویه‌ای مثبت و تعامل برانگیز تغییر می‌دهند. 
متأسفانه بسیاری از افرادی كه به راه خطا رفته‌اند، سرمنشأ اصلی انحراف خود را كمبودهای عاطفی خانواده‌ای عنوان می‌کنند. امروز پدران و مادران نقش بسیار حیاتی در سلامت روانی فرزندان خود علی‌الخصوص نوجوانانشان دارند. شاید در دوران كودكی تمام هم‌وغم خانواده تلاش برای سلامت جسمانی كودك باشد؛ اما بدون تردید در نوجوانی و جوانی تأمین سلامت روانی افراد نیز به خانواده‌ها بستگی دارد، بدون شك اگر در خانواده‌ای فضایی صمیمی حکم‌فرما باشد و فرزندان بتوانند صادقانه مشكلات خود را در آن مطرح كرده و با هدایت والدین آنها را برطرف سازند بسیاری از مشكلات اجتماعی ما برطرف خواهد شد .
 
نقش محوری پدر در خانواده‌های اسلامی - بخش دوم
علی(ع) الگویی برای همیشه تاریخ
 
Magiran | روزنامه کیهان (1398/03/07): عدالت علی (ع) معیاری برای همیشه تاریخ
امیرالمؤمنین‌(ع) یک جمله خیلی درخور تأمل، کلیدی و بسیار جذابی دارند که می‌فرمایند: «جایگاه پدر برای یک فرزند انتقال ادب است»؛ یک پدر باید بتواند یک سبک زندگی را که از تعقل بالا و خرد بالا برخوردار است، به فرزند بیاموزد و آن فرزند را در تمام تلاطم‌های زندگی، روز‌های خوب و بدش به یک ادبی برساند که بتواند در‌های بسته زندگی‌اش را باز بکند، راه‌های خوب زندگی‌اش را پیدا بکند؛ این یکی از آن ویژگی‌های درجه یک پدر خوبِ مسلمان ایرانی در کشور ما است.
پدر ایرانی، مرد زحمت‌کش و پرعطوفتی است که در هر طبقه اقتصادی و اجتماعی به فکر خانواده است، پدر مانند کوهسار بلند برفی است که در زمستان برف بر آن می‌نشیند و در طول سال، این ذخیره به چشمه جاری می‌شود. محبتی که پدر به مادر دارد باعث می‌شود تا از این چشمه، آب به گل‌ها و گیاهان برسد. دست‌ها و چهره‌هایشان نشانگرِ سال‌ها تلاش برای آسایش خانواده است، پدرانی که محکم‌ترین تکیه‌گاه خانواده و آغوش گرمشان در دنیا نظیر ندارد. استواری پدر را به کوه تشبیه می‌کنند، اما پدران از کوه هم محکم‌تر و استوارتر هستند. پیچ‌وخم‌های زندگی و گردنه‌های سخت را با صبر و استقامت طی می‌کنند تا خانواده در آسایش و آرامش باشد.
نقش پدر از نگاه امیرالمؤمنین‌(ع)
پیامبر اعظم(ص) خطاب به حضرت علی‌(ع) فرمود: «من و تو، پدر این امت هستیم.» (معانی الاخبار ص118)
حجت‌الاسلام تقی‌زاده یک کارشناس مسائل فرهنگی برایمان توضیح می‌دهد: «یک پدر که منشأ تولید و پیدایش انسان است که همان پدر جسمانی است و دیگری پدری است که منشأ تربیت و ترقی و کمال انسان است که پدر روحانی قلمداد می‌شود. پیامبر(ص) و حضرت علی‌(ع) پدران روحانی و معنوی امت هستند که با علم و حکمت امت را تربیت و تعلیم داده و از آتش دوزخ دور می‌سازند.»
وی در ادامه می‌گوید: «نامه امیرمؤمنان‌(ع) به فرزندش امام حسن مجتبی‌(ع) نمونه‌ای بزرگ و مهم از‌اندیشه‌ها و رهنمودهای تربیتی آن پیشوای الهی است كه در متن آن آموزش‌ها و روش‌ها و راهكارهای ارزشمندی نهفته است و جنبه‌های مختلف تربیت و پرورش را می‌نمایاند.
در بخشی از این رهنمودها برای یافتن محوری‌ترین مسئولیت‌های پدران در تربیت فرزندان دقت و تعمق می‌کنیم: «پسرم! من فضایل و ارزش‌های اخلاقی را برای تو نمایاندم و برشمردم... پیش از آن كه خواهش‌ها و دگرگونی‌های دنیا به تو هجوم‌آورند و پذیرش اطاعت مشكل گردد؛ زیرا قلب نوجوان همچون زمین حاصلخیز و آماده كشت است كه هر بذری در آن پاشیده شود می‌پذیرد. پس در تربیت تو شتاب كردم پیش از آن كه دل تو سخت شود و فكر و عقل تو به چیزی دیگر متمایل و مشغول و مغشوش گردد و نیز تا به این وسیله به استقبال كارهایی بروی كه صاحبان تجربه زحمت آزمون آن را کشیده‌اند و تو را از تلاش و یافتن بی‌نیاز ساخته‌اند. پسرم! درست است كه من به‌اندازه پیشینیان عمر نکرده‌ام؛ اما در كردار آنان نظر افكندم و در اخبارشان‌اندیشیدم و در آثارشان سیر كردم تا آنجا كه گویا یكی از آنان شده‌ام بلكه با مطالعه تاریخ آنان گویا از اول تا پایان عمرشان با آنان بوده‌ام پس قسمت‌های روشن زندگی آنان را از دوران تیرگی شناختم و زندگانی سودمند آنان را با دوران زیان‌بارش شناسایی كردم سپس از هر چیزی مهم و ارزشمند آن را و از هر حادثه‌ای زیبا و شیرین آن را برای تو برگزیدم و ناشناخته‌های آنها را دور كردم پس آن‌گونه كه پدری مهربان نیکی‌ها را برای فرزندش می‌پسندد من نیز بر آن شدم تو را با خوبی‌ها تربیت كنم.» این کارشناس مسائل فرهنگی با نگاه به ابعاد مختلف این نامه حضرت علی‌(ع) به فرزندشان امام حسن مجتبی‌(ع) توضیح می‌دهد: «در نگاه آموزه‌های تربیتی اسلام پدران باید همواره از درگاه حضرت پروردگار تربیت صحیح و كامل فرزندان را تمنا كنند و خداوند را به یاری بطلبند. در این رهنمودهای ژرف تربیتی امیرمؤمنان‌(ع) چهار محور و موضوع مهم از وظایف و مسئولیت‌های پدران در تربیت و پرورش فرزندان موردتوجه قرار می‌گیرد: تربیت اخلاقی و معنوی، پرورش فکری و اعتقادی، بینش‌یابی و فرصت شناسی، تجربه‌آموزی و عبرت‌آموزی.»
شهروندان از محبت پدرانه می‌گویند
امیر شاهسونی اهل شیراز و پدر 2 فرزند و کارمند پتروشیمی به ما می‌گوید: «باتوجه‌به شغلم که خارج از شیراز است، کارهای خانه برعهده همسرم است. پدر بودن مسئولیت بزرگی است. همواره نگران فرزندانم هستم و همیشه به آنها فکر می‌کنم. درست است که در شهرستان کار می‌کنم، اما همیشه به هر طریق در حال ارتباط و گفت‌وگو با فرزندانم هستم. حفظ گفت‌وگو با فرزندان اهمیت بالایی دارد.» 
یکی از مغازه‌دارهای قدیمی خیابان طالقانی پایتخت می‌گوید: «پدر، پدر است و تاج سر. او به تو می‌گوید که تو کیستی و باید چگونه در برابر شرایط زندگی تاب بیاوری؟»
 پیرمرد که هفتادساله به نظر می‌رسد، با خنده‌ای بر لب، طاقچه‌ای را در مغازه‌اش نشان می‌دهد و می‌گوید: «چهار یا پنج‌ساله بودم که پدرم مرا بغل کرد و در این طاقچه گذاشت و گفت که اگر کفاشی را دوست دارم و از چرم و میخ و چکش خوشت می‌آید، این‌جا همان جایی است که باید همه عمرت را کارکنی.»  بعد راسته‌بازار را نشانم داد و گفت: «اینها هم‌شغل‌های دیگری است که می‌توانی داشته باشی پسرم. حالا خودت ببین از چه کاری خوشت می‌آید؟ خدا بیامرزد اموات شما را، فقط ای‌کاش اجازه داده بود درس بخوانم. قدیمی‌ها به کارکردن فرزندان پسرشان و مهارت آنها می‌بالیدند.» پیش‌تر که می‌روم، در پارک هنرمندان سه جوان درباره پدرهایشان می‌گویند: «وقتی که من در خواب هستم می‌رود و وقتی من در خواب هستم می‌آید و دست‌هایش همیشه پر است، حتی وقتی چیزی ندارد، تصور زندگی بدون پدر، هولناک است. نمی‌شود آدم صبح چشم‌هایش را باز کند و ببیند جای پدرش خالی است. او، هنوز هم به‌رسم همیشگی مشکلات زندگی را یک‌به‌یک برای ما به شکلات تبدیل می‌کند، بنابراین تکیه‌گاه محکمی است که حتی نام او نیز می‌تواند برای یک‌عمر آدم را سرپا نگه دارد.»
یکی دیگر از این جوان‌ها می‌گوید: «دستِ پدر گاهی خالی است و شاید شانه‌هایش بلرزد، اما او مرد پرعطوفتی است که نمی‌خواهد غم و ناتوانی‌اش را دیگران ببینند، او رگ‌وریشه هر آدمی است. پدر، مردی است که رگ‌وریشه هر آدمی‌روی زمین است و تو زیر سایه این درخت، در دامان مادر پرورده می‌شوی.» شهروند دیگری در حال و هوای روز پدر برایمان می‌گوید: «18 سال قبل پدرم را از دست دادم. هنوز مرگش را باور نمی‌کنم و همیشه به یادش هستم. پدرم سال‌ها قبل راننده بود و مرا یک‌بار با خود به سفر برد. هنوز پس از گذشت بیش از 30 سال خاطرات آن سفر را به یاد دارم و هیچ‌وقت آن را فراموش نمی‌کنم. شدت این خاطره به حدی بود که دلم می‌خواست راننده بشوم، اما مسیر زندگی‌ام تغییر کرد! هنوز جای خالی پدرم در زندگی‌ام حس می‌شود.»
یک خانم سن و سال‌دار از پدرهای قدیم می‌گوید: «پدرهای قدیمی هیبتی داشتند که نمی‌توانستی توی چشم‌هایشان نگاه کنی، به همه چیز از اسلام و قرآن و خانواده تا زندگی شخصی و خانوادگی پایبند بودند و نمی‌توانستی حرفی روی حرفشان بزنی، دل خانواده را گرم نگه می‌داشتند و اجازه نمی‌دادند که فرزندانشان در سختی تنها بمانند.»
 سن و سالی از او گذشته و یادِ پدر چشم‌های کم‌سویش را منور می‌کند. یاد مردی قدیمی که به قول او با ابهت بود، اما نمی‌گذاشت خانواده در سختی و تنهایی بماند.
قدر آیینه بدانیم چو هست
حمیدرضا صباغیان ساکن کرج و کارمند آزمایشگاه و پدر یک فرزند پسر به ما می‌گوید: «همسرم خانه‌دار و من هزینه‌های خانواده را تأمین می‌کنم.» او فرزندش را بسیار دوست دارد و دلش می‌خواهد یک‌خانه و مغازه برایش در آینده فراهم کند. می‌گوید: «در جلسات اولیاومربیان در مدرسه شرکت می‌کنم و پیگیر مشکلات فرزندم در مدرسه هستم. او را به کلاس‌های مختلف مهارت‌آموزی فرستاده‌ام تا بعدها به کمکش آید.»
حجت‌الاسلام‌والمسلمین مهدی گرجی استاد حوزه و دانشگاه پیرامون نقش تربیتی و جایگاه پدر در اسلام، توضیح می‌دهد: «قرآن می‌فرماید: «الرجال قوامون علی النساء» قوام به معنای تکیه‌گاه است. وقتی نهالی را می‌کارند، در کنار آن تکیه‌گاهی می‌گذارند که آن نهال خوب رشد کند، مرد یا پدر نیز چنین نقشی در زندگی همسر و فرزندان خود دارد.»
این کارشناس مذهبی و استاد حوزه ادامه می‌دهد: «در روایت آمده است: مرد، مدیر خانواده است، یعنی آقای خانه است و زن، مدیر خانه است. این جایگاه‌ها باید مشخص شود تا وظایف آنها نیز به منصه ظهور برسد و بر همه افراد خانواده مشخص شود.» وی می‌افزاید: «شهید مطهری تعبیر دیگری نیز در این زمینه دارند، ایشان می‌فرمایند: «پدر مانند یک سد آب است که در پشت آن آب حجیمی جمع شده است. این آب، محبت و غرایز مادرانه است و سد، پدر. وجود این سد باعث می‌شود تا محبت مادری به‌صورت تعدیل شده به فرزندان برسد. اگر این سد برداشته شود فرزندان دچار افراط محبت مادرانه می‌شوند و معمولاً در خانواده‌هایی که پدر نباشد و نقش خود را به‌درستی ایفا نکند، فرزندان دچار افراط محبت مادرانه می‌شوند. همچنان که آب زیاد، ریشه گیاه را از بین می‌برد، محبت زیاد نیز فرزندان را نابود می‌کند. محبت باید در حدی باشد که از سویی مانع رشد فرزندان نشود و از سوی دیگر موجبات انحراف آنها را به وجود نیاورد.»
حجت‌الاسلام گرجی تصریح می‌کند: «هنگامی که والدین به پیری می‌رسند، اوضاع بر وفق مراد پیش نمی‌رود. آنها وقتی پیر می‌شوند، شکننده‌تر می‌شوند و این وظیفه فرزندان است که مراقب آنها باشند. حرمت پیران نگهدار‌ای پسر / تا نگردد طول عمرت مختصر.»  وی با تأکید بر حفظ حرمت والدین، تصریح می‌کند: «سعی کنیم تا حرمت والدین را نگاه داریم. «قدر آیینه بدانیم چو هست، نه در آن‌وقت که افتاد و شکست» یعنی دیگر حسرت و زاری در آن زمان فایده‌ای ندارد. نعمت والدین و به‌ویژه پدر، نعمتی است که خداوند یک‌بار به آدمی می‌بخشد و بعد هم از او گرفته می‌شود، پس این‌گونه نباشد که عمری حسرت برای فرزندان باقی بماند.»
نگهدار ستون‌ خانواده
احمد پدرام، روان‌شناس و مشاور خانواده درباره نقش پدر در خانواده ایرانی، اظهار می‌کند: «از زمان ایران باستان، نقش مرد در خانواده ایرانی به‌گونه‌ای روشن مشخص بوده است و البته در طول تاریخ تکامل بشر نیز از انسان غارنشین به این‌سو، همواره نقش مرد به‌عنوان حافظ خانواده، نگهبان خانواده و نان‌آور خانواده کاملاً بارز بوده است. به همین دلیل، همواره برآوردن نیازهای معیشتی و امنیتی خانواده بر عهده مرد بوده است.»  وی می‌افزاید: «دوست داشته شدن مرد در میان ایرانیان موردتوجه ویژه قرار داشته است، زیرا اصولاً مرد در خانواده ایرانی به‌عنوان مرجع قدرت، دانایی، توانایی و اجتماعی بودن شناخته می‌شود و به دلیل اینکه چنین امتیازاتی می‌تواند کانون خانواده را گرم نگه دارد، مورداحترام واقع می‌شود.»  این روان‌شناس ادامه می‌دهد: «البته این‌جا نکته قابل‌تأملی وجود دارد و آن اینکه وجود دانایی و توانایی در مرد به این خاطر بوده است که مرد در خانواده سنتی، روابط اجتماعی و تعامل بیشتری داشته است، ولی هم اکنون خانم‌ها نیز با پیشرفت در عرصه‌های اجتماعی، موقعیت ویژه‌ای دارند.» وی ادامه می‌دهد: «خانواده ایرانی به پدر ایرانی وابسته است و این محاسنی دارد که باید ارزش‌های فرهنگی خودمان را نیز در نظر داشته باشیم. ما شرقی‌ها و به‌طورکلی مردم آسیا و به‌ویژه ایرانیان، پدر را نماد قدرت، مهربانی و اقتدار می‌دانیم و پدرها معمولاً خانواده‌دوست هستند.»
این روان‌شناس می‌افزاید: «عبارتی هست که می‌گوید زن فرزند را به دنیا می‌آورد و مرد یا پدر دنیا را به فرزند نشان می‌دهد. می‌توان استنباط کرد که تربیت فرزند، کار پدر است و اصول مراقبت از خود، اصول اجتماعی شدن و شکوفایی رشد عاطفی و معنوی را پدر به خانواده می‌آموزد و حتی وقتی هم که نیست، نقش او وجود دارد. به‌عنوان‌مثال، مادر به فرزندانش می‌گوید: پدرتان در مورد این موضوع یا موضوعی دیگر چنین گفته است و به این شکل رهنمودها از طریق پدر به مادر و از مادر به فرزندان ابلاغ می‌شود.»
مناسبت‌ها را تجملی نکنید
پدر امروز شاید به دلیل مشکلات اقتصادی خسته باشد، اما ناتوان نیست و اینها سختی‌ها و فراز و نشیب‌های زندگی است. گاهی به‌جای اینکه در این مناسبت‌ها زندگی را پر از زروزیور کنیم یا هدیه بخریم، باید شرایط موجود را درک کنیم. برخی از پدرها دغدغه زندگی دارند و نباید با درخواست‌های بیهوده به آنها فشار آورد.
 احمد پدرام روان‌شناس ضمن بیان مطالب بالا تصریح می‌کند: «تجملات باعث این شده است که در مناسبت‌ها موارد مهمی را از دست بدهیم و به آنها توجه نکنیم. ما مناسبت‌ها را برای این احیا و پاسداری می‌کنیم که ببینیم از سال گذشته تاکنون چه رشد معنوی و روحی در روند تربیت و مراقبت از خودمان داشته‌ایم؟ اما متأسفانه گرامیداشت این مناسبت‌ها جای خود را به خرج‌های غیرضروری داده است.»
 وی اظهار می‌کند: «متأسفانه برآورد این هزینه‌ها نیز در کشور ما دشوار است و چشم‌وهمچشمی‌ها باعث شده است که برخی ناچار به تحمل این شرایط شوند. برخی از یک هفته پیش از فرارسیدن روز زن یا روز مرد، با دغدغه و نگرانی هدیه‌هایی تهیه می‌کنند و تا یک هفته بعد از آن نیز دلخوری‌هایی وجود دارد که مثلاً چرا اول‌ازهمه به پدر خودت و بعد از آن به پدر من هدیه دادی درحالی‌که مناسبت‌ها نباید زمینه دلخوری باشند.»
این روان‌شناس می‌افزاید: «این‌گونه است که چرایی‌های زیادی در برخی خانواده‌ها به وجود می‌آید که «چرا روز زن یا مرد را فراموش کردی؟» یا «چرا تبریک نگفتی؟» و چراهای فراوان دیگری که موجبات دلخوری افراد را به وجود می‌آورد، درحالی‌که هدف هر جامعه‌ای از پاسداشت چنین روزهایی، عمدتاً برآوردن نیازهای مادی نیست.» وی خاطرنشان می‌کند: «بنابراین بهتر است به‌جای اینکه رنج این تشریفات را بر خود هموار کنیم، این روز و روزهای مشابه را شروعی برای خودشناسی بدانیم و به فرزندانمان نشان دهیم که امروز روز مرد است و من رفتار مردانه‌ای از خود نشان خواهم داد و به مادرتان کمک می‌کنم یا قول می‌دهم که کمک و همکاری بیشتری در خانواده داشته باشم.»
 پدرام در تکمیل صحبت‌هایش می‌افزاید: «فرزندان باید پدر و مادر و حد توانایی آنها را بشناسند. برای پدرها از لحاظ مالی این روزها زندگی سخت می‌گذرد. برخی از پدرها خودشان دهه شصتی هستند و از توان مالی خوبی برخوردار نیستند؛ بنابراین از فرزندان و حتی از خود والدین انتظار داریم که در تربیت فرزندان، بحث آشنایی با اقتصاد را نه با ناامید کردن آنها بلکه با داشتن یک روش درست آموزش دهند تا هزینه‌های زندگی را به‌ویژه در این مناسبت‌ها تعدیل و مدیریت کنند.»
 
نقش محوری پـدر در خانـواده‌های اسـلامی - بخش سوم
 امیرالمؤمنین‌(ع) پدر امت و معلم رادمـردان 
 
حدیث امام علی درباره همسانی احترام به پدر و معلم- اخبار فرهنگی تسنیم |  Tasnim
 
شب بود و ظلمت مثل همیشه بر همه‌جا سلطه داشت، ولی ظلمت امشب با تمام شب‌ها فرق می‌کرد. انگار میل به زوال و تغییر نداشت؛ چرا که می‌خواست شاهد حادثه‌ای بی‌نظیر باشد.
آسمان آن شب جلوه و شکوه خاصی داشت، سکوتی اسرارآمیز بر همه‌جا دامن گسترده بود... 
این‌جا فقط نسیم بی‌تابی می‌کرد و از این‌طرف به آن طرف می‌رفت و عجولانه گونه‌های خود را بر بام کعبه می‌سایید تا تبرک شود؛ گویی خبر داشت که چه کسی قرار است مولود این خانه باشد.
شب به نیمه‌نزدیک می‌شد و همه منتظر فرصتی بودند تا از نور مولود آن شب برای خود آبرویی بخرند؛ همه چیز مهیا بود... زمین غرق نور و معنویت بود و از آسمان نیز باران فضل و رحمت می‌بارید.
آن شب، شب جمعه و روز سیزدهم رجب سال سی‌ام عام‌الفیل بود.
صبح شد و لحظه موعود... دعوتش کردند... دعوتی که هرکس را به آن محل مجالی نیست و مقامی را می‌طلبد که باید در شأن آن مکان باشد؛ فاطمه بنت اسد را می‌گویم؛ برای تولد امیر پاکی‌ها به خانه راهش دادند.
در حین خواندن دعا بود که پیش چشمان حاضران دیوار خانه خدا، ادب کرد و شکافته شد، به‌اندازه‌ای که فاطمه بتواند داخل شود؛ لحظه ورودش قیامتی به پا شده بود! پنج بانوی آسمانی که هرکدام در دنیا قیامتی به پا کرده بودند، حاضر شدند و نزول اجلال فرمودند تا فاطمه بنت اسد را در تولد فرزندش یاری کنند.
آن روز مولودی زمین را از یمن قدومش مبارک ساخت که یتیمان در انتظار نفوس معنوی و دستان پرمهر پدرانه‌اش که پینه‌بسته بود تا سر بی‌نوازش آنان را تفقدی بخشد و دست کرامت و نوازشی بر سرشان بکشد و محروم از نعمت پدر نباشند.
پدر خوب باید بکوشد فرزندش را به‌خوبی بپرورد تا در روابط اجتماعی، توانمندی‌های لازم را به دست آورد. فرزند شما در آینده‌ای نه‌چندان دور، باید از دامان پرمهر و محبت شما جدا شده، به‌صورت مستقل وارد جامعه‌ای بزرگ‌تر شود؛ بنابراین، باید آموزش‌های لازم را ببیند و تمرین‌هایی را برای آمادگی ورود به عرصه‌ اجتماعی بگذراند.
پدران باید این نکته را به فرزندان منتقل کنند که اعمال خوب و بد انسان در دنیا گم نمی شود. رشد تربیتی فرزندان همانند رشد جسمی تدریجی است. روان شناسان معتقدند که فرزندان تا ۱۰ سالگی قابل‌تغییر هستند و از ۱۰ سالگی تا ۱۸ سالگی می توان بر آنان تأثیر گذاشت، اما بعد از ۱۸ سالگی پذیرای تغییر و تأثیری نیستند. پدران در تربیت فرزندان به دوران سنی و تفاوت نسلی توجه داشته باشند. درگذشته قدرت فیزیکی، مالی و ارزش ها و سنت ها برای پدران اقتدار ایجاد می کرد، اما به دنبال توسعه و گسترش ابزارهای ارتباطی، شاهد شکسته‌شدن انحصار آگاهی و اطلاعات در دست والدین هستیم.
توجه حضرت امیرالمؤمنین(ع) به خانواده
امیرمؤمنان علی(ع) درزمینهٔ دلبستگی به خانواده، حفظ و حراست از بستگان و رسیدگی به آنان، اهتمام به صله‌رحم و استوار ساختن پیوند خویشاوندی پیشتاز بوده‌اند؛ چنان‌که خود در یکی از بیاناتشان به این مطلب تصریح کرده‌اند: «هیچ‌کس در پذیرش دعوت حق و صله‌رحم، چون من پیشتاز نبوده است».
حضرت علی‌(ع) در برخورد با همنوعان و خانواده خویش بهترین الگوی جامعه امروز هستند که با مطالعه تاریخ و نهج‌البلاغه می‌توانیم به این مهم پی ببریم.
امام علی‌(ع) از نظر اخلاق فردی و اجتماعی نمونه بود که می‌تواند الگوی عملی جوامع بشری باشد. آن حضرت در عمر بابرکت و حیات طیبه خود با وجود همه مظلومیت‌ها و تحمل سختی‌ها، همواره بر محوریت صبر، حلم و بردباری باتکیه‌بر مبانی اسلامی و اخلاقی همواره سعی کرد تا جامعه بشری را در مسیر درست و صحیح هدایت کند.
درگاهی یک نویسنده و پژوهشگر اسلامی برایمان تبیین می‌کند:«حضرت علی‌(ع) به‌عنوان یک نمونه و الگوی جوانمردی محسوب می‌شود و در آیین فتوت و جوانمردی، شخصیت‌هایی مطرح هستند که والاترین آنها حضرت علی(ع) است.»
وی با اشاره به اینکه مقتدای اهل فتوت در دنیای اسلام به‌ویژه در ایران، مولود کعبه‌(ع) است، اظهار می‌دارد: «تداوم نبوت حضرت رسول(ص) را در امامت می‌دانیم. نسل پیامبر اعظم (ص) از حضرت فاطمه (س) و حضرت علی‌(ع)، تداوم پیدا کرده است و ائمه معصومین‌(ع) از نسل این دو بزرگوار هستند.»
درگاهی در ادامه بیان می‌کند: «حضرت علی‌(ع) را به‌عنوان پدر جامعه شیعه، محسوب می‌کنیم و بر اساس روایت که حضرت محمد مصطفی، رسول‌الله (ص) فرمود که من و علی، پدران امت هستیم، پدر معنوی شیعیان حضرت علی‌(ع) است و مردان شیعه با الگوگیری از آن امام همام باید رفتارشان را تنظیم کنند.» این پژوهشگر در ادامه می‌افزاید: «روز ولادت مولود کعبه، بسیار مهم محسوب می‌شود، چرا که یادآور الگوی مناسب زندگی پدران است و اسوه‌های شیعیان در زندگی، ائمه معصومین‌(ع) به‌ویژه حضرت علی‌(ع) است.»
وی اظهار می‌کند: «رفتار امیرالمؤمنین(ع) با فرزند، همسر و فرزندانشان، الگوی همه پدران باید باشد و آن حضرت، اولین الگوی اعتقادی برای تمام پدران، مناسب و شایسته محسوب می‌شود که نام‌گذاری ولادت آن امام همام به عنوان روز پدر بسیار خجسته و مبارک است.»
تأثیرگذاری قرن بیستم بر خانواده و معنویت
ایرج شاکری نیا، روان‌شناس و استاد دانشگاه، باتوجه‌به موضوع بحث، خانواده و پدر را دو کلیدواژه مهم در مباحث روان شناسی و جامعه شناسی دانسته و به نقش تربیتی پدر در خانواده اشاره کرده و می‌‌افزاید: «خانواده به لحاظ اجتماعی دارای ساختار و کارکرد است و هر ساختاری، عملکردهایی دارد. با نگاهی به گذشته می بینیم که خانواده همواره وجود داشته و انسان ها از زمان آدم و حوا تاکنون به دنبال تشکیل خانواده بوده اند.»
 این استاد دانشگاه، ساختارهای روان شناسانه و جامعه شناسانه خانواده را بسیار متنوع دانسته و تصریح می‌کند: «روان شناسان به جایگاه افراد در خانواده و نقش پدری، مادری و فرزندی در مسائل اخلاقی، تربیتی، اقتصادی، اجتماعی و... می پردازند و جامعه شناسان از زاویه مؤلفه‌های گروهی و جمعیتی به خانواده توجه می کنند و به همین دلیل است که در علم روان شناسی، روان شناسی خانواده و
 در علم جامعه شناسی، جامعه شناسی خانواده داریم.»
 شاکری نیا، با بیان اینکه در هیچ جامعه ای نمی توان خانواده را نادیده گرفت، عنوان می‌کند: «به‌عنوان یک پدیده، علوم مختلف مخصوصاً علوم‌انسانی، همواره سعی کرده اند به خانواده توجه ویژه ای داشته باشند.» این روان شناس، در بخشی از سخنان خود به ویژگی های قرن بیستم و آغاز و پایان متفاوت آن دررابطه‌با خانواده و معنویت پرداخت و دراین‌رابطه، خاطرنشان می‌کند: «شتاب گرفتن رشد و توسعه به‌واسطه انقلاب صنعتی در آغاز قرن بیستم، ساختارهای زیادی را تحت‌تأثیر قرارداد که خانواده و معنویت دو ساختار شاخص در این زمینه هستند؛ به‌گونه‌ای که تحت شدیدترین هجمه ها قرار گرفتند.»
نقش خانواده در شکل گیری آینده فرزندان
مجید عظیمی ساکن مشهد، کارمند شرکت ملی گاز و پدر دو فرزند به ما می‌گوید: «وظیفه من کسب درآمد و تأمین هزینه‌های زندگی است. پسرم دیروز کنکور داد و من نگران آینده شغلی او هستم و اینکه آیا او می‌تواند در آینده کاری برای خودش پیدا کند؟ یا کارآفرین شده و کاری برای خودش ایجاد کند؟»
ایرج شاکری نیا روان شناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه به لحاظ روانی، اجتماعی و تربیتی امروزه با تغییر ساختارهای خانواده و جایگاه پدر نزد اعضای دیگر خانواده مخصوصاً کودکان مواجه هستیم، می‌افزاید:«در این تغییر عوامل متعددی دست‌اندرکار بوده و هستند؛ مانند اعضای خانواده، دوستان و همسالان، نظام آموزشی، فرهنگ اجتماعی و مخصوصاً رسانه ها.»
شاکری نیا، با اشاره به تأثیرگذاری رسانه ها در شکل گیری نگرش نسبت به جایگاه پدر و مادر، تصریح می‌کند: «در این زمینه رسانه های سنتی شامل رادیو و تلویزیون و روزنامه و... کنترل پذیرتر و قانون‌مدارتر هستند، اما رسانه های مدرن به دلیل کنترل پذیری کمتر و دسترس پذیری آسان تر تأثیرگذاری بیشتری دارند.»
 این مدرس دانشگاه، ضمن بررسی نقش تربیتی خانواده ها، اظهار می‌دارد: «روان شناسان بر اساس دو عنصر نظم و محبت خانواده ها را به چهار دسته سهل انگار، آسان گیر، استبدادی و مقتدر تقسیم می کنند که هرکدام کارکردهای تربیتی متفاوتی دارند.»
 وی توضیح می‌دهد: «در خانواده دسته اول (خانواده های سهل انگار) نه نظم وجود دارد و نه محبت و اکثر بزهکاران پرورش‌یافته چنین خانواده هایی هستند، اما در خانواده دسته دوم (خانواده های آسان گیر) محبت زیاد و نظم کم بوده و فرزندانی که در این خانواده ها پرورش می یابند، معمولاً وابسته بوده و در برابر فشارها و مشکلات تاب مقاومت ندارند و به‌راحتی دچار اضطراب و افسردگی می شوند.»
 این روان شناس، خانواده دسته سوم (خانواده های سخت گیر یا استبدادی) را خانواده های با نظم سخت  بسیار زیاد و محبت بسیار کم دانسته و تصریح می‌کند: «در چنین خانواده هایی با فرار روانی و فیزیکی اعضا مواجه هستیم، اما خانواده دسته چهارم (خانواده های مقتدر) خانواده هایی هستند که در مقایسه با سه خانواده دیگر سالم ترین وضعیت را دارند؛ به‌نحوی‌که هم دارای نظم مطلوب و هم محبت مناسب هستند.»
 وی متذکر می‌شود: «با مطالعه شاخص های خانواده های مقتدر مشاهده می شود که بسیاری از بزرگان دینی و اخلاقی به لحاظ رفتاری در این دسته از خانواده ها جای می گیرند، یعنی نه محبت بی جا و نه سخت گیری غیرمنطقی دارند.»
‎ این روان‌شناس از والدین می‌خواهد برای حفظ شان و جایگاه تربیتی خود نسبت به فرزندان برخی موارد مانند صبر، انعطاف پذیری، دوری از هیجانات، استفاده از خرد و تعقل و... را مراعات کنند و در آخر می‌گوید: «یکی از کلیدی ترین ابزارهای تربیت والدین به‌ویژه پدر در جذب فرزندان، مواجهه بدون تبعیض با فرزندان دختر و پسر است؛ فرزندانی که بدون تبعیض دوست داشته شوند و احساس امنیت عاطفی کنند، به والدین وابستگی عاطفی پیدا می کنند و ارجحیت آنها حفظ مقام و موقعیت والدین است.» ‎ 
قداست از آن مادر و قدرت از آن پدر 
علی یعقوبی، جامعه‌شناس قدرت پدر در جامعه امروز ایران را در موقعیت مرزی دانسته و یادآور می‌شود: «امروزه جامعه بین سنت و مدرنیته در حرکت و نوسان بوده و گاه سنتی و گاه مدرن می شود و بستگی به وضعیت او دارد که فرد در چه موقعیت و حالی به سر می برد؟»
وی با بیان اینکه خانواده ها در موقعیت مرزی توانایی گفت‌وگوکردن ندارند، تصریح می‌کند: «در چنین خانواده هایی بنا به نتایج تحقیقات صمیمیت، احترام متقابل و دیالوگ وجود ندارد و گفت وگوها به جدل ختم می شود و هر یک از اعضا به دنبال اثبات حرف خودش است و نوعی مونولوگ در خانواده ها حاکم است، درحالی‌که جامعه، اینک به‌شدت نیازمند خانواده مدنی است که مبتنی بر تفاهم، اجماع و گفت وگو است.»
 این مدرس دانشگاه، مادر را بازیگر جدید قدرت در خانواده دانسته و تأکید دارد: «اقتدار مادر یک امر منفی نیست. مادر می‌تواند در ایجاد گفتمان سالم بین همه اعضای خانواده نقش پررنگی داشته باشد.»
یعقوبی در تکمیل صحبت‌هایش تأکید دارد: «باید خانواده مدنی جایگزین خانواده مبتنی بر جدل شود و مشورت و گفت‌وگو محور باشد و چاره ای جز گفت وگو نداریم. در گفت وگو پرهیز از شتاب، مهارت شنیدن، صداقت، صمیمیت، احترام متقابل، تعلیق پیش داوری و... روایت و زبان جدیدی به خانواده ها خواهد داد.