۱۰۰۰ - سید ابوالحسن موسوی طباطبایی : تحریمها و شبههها در میدان تهدید و فرصت ۱۴۰۱/۱۲/۰۸
تحریمها و شبههها در میدان تهدید و فرصت
۱۴۰۱/۱۲/۰۸
رهبر معظم انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری طی بیاناتی، سؤالات و شبهههایی را که در ذهن جوانان ایجاد میشود، تشبیه به تحریم کردند. ایشان افزودند: «همان طور که تحریمها باعث پیشرفت در عرصههای مختلف دفاعی، درمانی و سلامت شد و چنانکه تحریم نمیبود، پیشرفتهای فنی و صنعتی به وجود نمیآمد، شبهات نیز موجب مطالعه و فکر و تحقیق برای پاسخگویی میشود. پس نباید از شبهه رنجید و ناراحت شد. برای رفع شبهه نیازمند بیان منطقی و اقناعی هستیم و باید مراقب باشیم حرف سست و بیمنطق نزنیم بلکه برای مواجهه با شبهه بایستی کاملا آماده شد.»
درخصوص این قسمت از سخنان معظمله نکاتی شایسته تذکر است:
۱. هیچگاه رفاهزدگی و تنآسایی موجب پیشرفت و تعالی نشده و نمیشود. بلکه عبور از سختیها و دست و پنجه نرم کردن با ناملایمات است که سبب فتح قلههای افتخار و رسیدن به منزلگاههای عزت و شرف میشود. امام علی علیهالسلام در نامه ۴۴ نهجالبلاغه خطاب به عثمان بن حُنیف میفرماید: «إنّ الشّجَرهًَْ البَرِيّهًَْ أصلَبُ عُوداً وَ الرّواتِعَ الْخَضِرَهًَْ أرَقُّ جُلُوداً؛ درختان بیابانی چوبشان سختتر و درختان سرسبز پوستشان نازکتر است.
به تعبیر امام، گیاه گلخانهای که پیوسته به آب، دما و تغذیه آن رسیدگی میشود و تحت مراقبت کامل قرار دارد، با کمترین تغییر شرایط، حیاتش به خطر افتاده و پژمرده میشود. از این رو اندامی شکننده و پوستی نازک دارد. اما درختی که در شرایط بیابان رشد کرده است، همواره زیر تازیانه آفتاب و توفان رمل و ناملایمات قامت کشیده، در برابر همهگونه سختی تاب آورده و برای جستوجوی آب در اعماق خاک ریشه دوانیده تا اینگونه مستحکم و قوی شده است. این درخت هرگز با گیاهان گلخانهای قابل قیاس نیست که... نازپرور تنعم نبرد راه به دوست!
وجود دشمن برای جمهوری اسلامی در مَثل همانند موجودیت شیطان برای آدمیزاده است که هرچند اسباب آزار و زحمت را فراهم میآورد اما همین آزار و اذیت، برای رشد و تعالی او ضروری بوده و باعث نوآوری و کشف راههای برونرفت از دام این دشمن قسمخورده میشود. یا مانند وجود نشیب برای رودخانه است که موجب حرکت و نشاط میگردد و ایستایی، رکود و سکون و مرداب شدن و مرگ را در پی دارد.
آنچه که در طول بیش از چهار دهه، انقلاب ما را پیوسته پویا و بانشاط قرار داده، عزم جدّی ملت در مبارزه با توطئههای دشمنان بوده است. راهپیماییهای باشکوهی که هر ساله در ۲۲ بهمن انجام میشود، نمایش اقتدار و اتحاد یک ملت آزاده در برابر چشمان حیرتزده دشمنان است. اگر دشمن نبود تا شیطنتهای عدیده نظامی، اقتصادی و رسانهای خود را اِعمال کند، اگر تحریمهای ظالمانه نبود و موانع و کارشکنیهای همهجانبه دشمنان وجود نداشت، کی و کجا میتوانستیم چنین دستاوردهای عظیمی در ابعاد نظامی، پزشکی، صنعت و فناوری داشته باشیم؟
اگر ایران همانند برخی کشورهای منطقه، ضمن سرسپردگی، در همهچیز خود متکی به غرب بود و مایحتاج کشور تنها به وسیله واردات تامین میشد، چیزی جز یک مصرفکننده بیخاصیت نام نمیگرفت که گلویش زیر چکمه اروپا و آمریکا قرار داشت و هر زمان باید غمزه و کرشمه آن جرثومههای زشت و نفرتانگیز را بخرد. اما هنر ما عبور از گردنههای نفسگیر و موانع جانکاه و رسیدن به مرزهای پر افتخار خودکفایی است. چه نسبت است بین آن روز که متفرعنانه از دادن ابتداییترین ابزار آلات جنگی به ما خودداری میکردند و امروز که عاجزانه از ما میخواهند موشک و پهپاد خود را به دیگر کشورها نفروشیم؟ این نیست مگر حاصل روح حماسی و خودباوری در رسیدن به آرمانهای بلند با اتکال به خداوند مهربان و رهبری حکیمانه امام خامنهای. گویی حنظله بادغیسی اولین شاعر ایرانی، این قطعه را در وصف حال ما سروده است:
مهتری گر به کام شیر در است شو خطر کن ز کام شیر بجوی
یا بزرگیّ و عز و نعمت و جاه یا چو مردانْت مرگِ رویاروی
یا آنچنان که رودکی سرود:
اندر بلای سخت پدید آیدفضل و بزرگمردی و سالاری
و این راه همچنان ادامه دارد.
۲. شبههها را میتوان به دو نوع تقسیم کرد. نوع اول شبهههایی است که از سوی دشمنان طرح و منتشر میشود. این نوع که زاییده افکار مخرب دشمنان است در واقع شبهه نیست بلکه با تحریف حقایق و به مدد دروغ و جعل برای انحراف افکار، ساخته و منتشر میشود. این نوع شبههها چه در عرصه مبانی انقلاب و چه در موضوعات دینی و اسلامی به جهت مهندسی و دقت کارشناسانهای که بر آنها صورت گرفته، خطرناک و مخرب هستند و میتوان آنها را به استدلال ابلیس تشبیه نمود.
پس از آنکه ابلیس از فرمان خداوند سرباز زد و بر آدم سجده نکرد، عمل خود را چنین توجیه نمود: «أنا خَیرٌ مِنهُ خَلَقتَنی مِن نارٍ وَ خَلَقتَهُ مِن طینٍ؛ من از او بهترم(زیرا) مرا از آتش آفریدهای و او را از خاک.(اعراف ۱۲/ص۷۶) ابلیس [با صرف نظر از عصیان و سرپیچی او از فرمان خداوند] استدلال خود را بر یک دروغ بنا نهاد و آن دروغ را بهعنوان پیشفرضی قطعی و مسلّم تصور کرد و آن اینکه آتش از خاک بهتر است! بنابر این سجده موجود برتر برای فروتر از خود شایسته نیست! حال آن که پیشفرض وی سراسر غلطانداز و فریب است. زیرا آتش در مرتبه پستتر از خاک قرار دارد و خاک از آتش برتر است. چرا که محل استقرار و آمد و شدِ خلایق و جایگاه معیشت آنهاست و رزق و روزی همه از خاک تأمين میشود.(تفسیر مجمعالبیان ج۴ ذیل آیه شریفه) شبهههایی که از سوی دشمن ساخته و پرداخته میگردد، ساختاری اینچنینی دارد؛ با مبنایی دروغین و استنتاجی غلط به هدف گمراه کردن و فریب مخاطب.
اما شبهههای نوع دوم نتیجه فکر جوانان و حاصل ذهن آنهاست. این شبههها چنانکه همراه تحقیق و رسیدن به پاسخ منطقی باشند، عامل رشد و ثبات عقیده صاحب خود میشوند و معمولا نقطه آغازین اندیشههای متعالی، از همین شبههها بوده است. چه بسا افرادی که در ابتدای امر، پایبند اسلام نبوده و برای رسیدن به پاسخ پرسشی که در ذهنشان ایجاد شده، به منابع اسلامی مانند قرآن، روایات و تالیفات دانشمندان دینی رجوع کردهاند و پس از رسیدن به پاسخ مطلوب، به انبوه حقایق دیگری نیز دست یافته و سرانجام جزو معتقدان به اسلام گردیدهاند یا اگر دینی جز اسلام داشتهاند، مسلمان شده و زبان به شهادتین باز کردهاند.
در پی اقدام شنیع «تری جونز» کشیش دیوانهای که در سال ۸۹ اقدام به قرآنسوزی نمود، یک ایرانی با هزینه شخصی به آمریکا سفر کرد تا وی را در معرض پرسشی اساسی قرار دهد و هنگامی که بهطور تصادفی در خیابانهای نیویورک با او برخورد کرد از وی پرسید: آیا تو که قرآن آتش زدی، آن را خوانده بودی؟ و او پاسخ داد نه!! و اینچنین جهالت مرکب و حماقت عمیق خود را آشکار ساخت. زیرا به یقین اگر حتی بهصورت تصادفی قرآن را میگشود و چند آیهای از این آخرین کتاب آسمانی را میخواند در تصمیم شیطانی خود تجدیدنظر میکرد.
یکی از مصیبتهای بزرگ این است که متأسفانه بسيارى از مخالفان اسلام بدون حتی کوچکترین اطلاعی، با آن دشمنی و عناد میورزند. دستگاه جهنمی رسانههای غربی و وابستگان به آنها نیز شبانهروز علیه اسلام و انقلاب اسلامی و از ترویج تروریسم و خشونت میگویند و آنچه را که خود به آن مبتلا هستند به ما نسبت میدهند. اسلام برخلاف مکتبهای باطل که پرسش را ممنوع کرده و پژوهش و تفحص را مجاز نمیدانند، نهتنها تحقیق و سؤال را جایز میشمرد بلکه بارها و بارها از همگان دعوت به بررسی و مطالعه و از مخالفان دعوت به گفتوگو و استدلال نموده و پیروان خود را از تقلید کورکورانه نهی فرموده است.
شبهه چه از نوع اول یا نوع دوم به هرزه گیاهی میماند که در باغ اندیشه ریشه دوانده و رشد میکند و اگر رسیدگی نگردد، تکثیر شده و همهجا را فرا میگیرد و اجازه رشد به گیاهان مفید نمیدهد. شبهه نیز چنانکه پاسخ داده نشود با تکثیر خود منجر به بیاعتقادی کامل میگردد. پاسخ به شبههها، در عرصه جهاد تبیین تعریف میشود که علاوهبر داشتن بنیه علمی و احاطه بر معارف دین و مبانی انقلاب به ابزارهای دیگر از جمله شناخت مخاطب و داشتن بیان صحیح نیز نیازمند است.
برخورد امامان اهلبیت(ع) با شبههها همراه با سعه صدر و پاسخهای علمی دقیق بوده است. این که مقام معظم رهبری سفارس کردهاند که نباید از شبهات رنجید و برای رفع آنها نیازمند بیان منطقی مستدل و پرهیز از سخنان سست هستیم، ریشه در منش و سیره امامان شیعه دارد. مثلا هنگامی که «مُفضّل» از اصحاب امام صادق(ع) در مقابل سخنان کفرآمیز «ابن ابیالعوجاء» زندیق مشهور از کوره درمیرود و با وی به تندی سخن میگوید، ابن ابیالعوجاء پاسخ میدهد: اگر تو از اصحاب جعفر بن محمد صادق(ع) هستی، او با ما چنین سخن نمیگوید و با استدلال تو با ما به مناظره نمیپردازد او بیش از تو از ما سخنان(کفرآمیز) میشنود، اما تاکنون با زشتی با ما سخن نگفته و در پاسخ ما حد تعادل را نگاه داشته است. او انسانی بردبار، متین عاقل و استوار است که هیچ جهل و سبکسری و پرخاشی در او راه ندارد. به سخن ما گوش فرا میدهد تا هنگامی که برهان ما پایان پذیرد و ما گمان میکنیم که دیگر او را مغلوب کردهایم اما او با گفتاری اندک، دلایل ما را نابود میکند و بر ما اتمام حجت مینماید و راهگریز را بر ما میبندد. پس اگر تو از یاران او هستی همچون او با ما سخن بگو.(بحارالانوار ۳/ ۵۷)
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی