به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 251
بازدید دیروز: 3,016
بازدید هفته: 7,327
بازدید ماه: 73,400
بازدید کل: 23,735,210
افراد آنلاین: 4
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۱۷ اردیبهشت ۱٤۰۳
Monday , 6 May 2024
الاثنين ، ۲۷ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
1163 - مصداق اولی‌الامر(پرسش و پاسخ) ۱۴۰۲/۰۱/۳۰

مصداق اولی‌الامر

(پرسش و پاسخ)  

مصداق اولی الامر چه کسانی هستند دینی یازدهم
 
پرسش:اینکه در قرآن کریم بر اطاعت از خدا و رسول و اولی‌الامر بدون هیچ‌گونه قید و شرطی تاکید شده، مصادیق اولی‌الامر چه کسانی هستند؟
 
پاسخ: نگاهی به اقوال مختلف
درباره اینکه منظور از اولی‌الامر چه کسانی هستند و مصادیق عینی آنها مشخص شود نظرات مختلفی ارائه شده که در اینجا به اهم آنها اجمالاً می‌پردازیم.
1- جمعی از مفسران اهل سنت معتقدند که منظور از اولی‌الامر زمامداران و حکام و مصادر در امورند، در هر زمان و در هر محیط، و هیچ‌گونه استثنایی هم برای آن قائل نشده‌اند و نتیجه آن این است که مسلمانان موظف هستند از هر حکومتی به هر شکلی پیروی کنند.
2- بعضی دیگر از مفسران مانند نویسنده تفسیرالمنار و تفسیر فی‌ظلال ‌القرآن و بعضی دیگر معتقدند که منظور از اولی‌الامر نمایندگان عموم طبقات، حکام و زمامداران و علما و صاحب‌منصبان در تمام شئون زندگی مردم هستند، اما نه به طور مطلق و بدون قید و شرط، بلکه اطاعت آنها مشروط به این است که برخلاف احکام و مقررات اسلام نبوده باشد.
3- به عقیده برخی دیگر منظور از اولی‌الامر زمامداران معنوی و فکری یعنی علما و دانشمندانند، دانشمندانی که عادل باشند و به محتویات کتاب و سنت آگاهی کامل داشته باشند.
4- بعضی دیگر از مفسران اهل تسنن معتقدند که منظور از این کلمه اولی‌الامر منحصراً خلفای چهارگانه نخست است، و غیر آنها را شامل نمی‌شود. بنابراین در اعصار دیگر اولی‌الامر وجود خارجی نخواهد داشت.
5- بعضی دیگر از مفسران، اولی‌الامر را به معنی صحابه و یاران پیامبر(ص) می‌دانند.
6- احتمال دیگری که در تفسیر اولی‌الامر گفته شده این است که منظور فرماندهان لشکر اسلامند.
دیدگاه شیعیان درباره مصداق اولی‌الامر همه مفسران شیعه در این زمینه اتفاق نظر دارند که منظور از اولی‌الامر، امامان معصوم می‌باشند که رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی،‌ در تمام شئون زندگی از طرف خداوند و پیامبر(ص) به آنها سپرده شده است. البته اگر کسانی که از طرف آنها به مقامی منصوب شوند و پستی را در جامعه اسلامی به عهده بگیرند، با شروط معینی اطاعت آنها لازم است و به عبارتی «اولی الامر بالتبع» محسوب می‌شوند. روزی شخصی از امام علی(ع) پرسید: یا ابالحسن نام حجت‌های خدا را برای من بگویید؟ امام علی(ع) فرمود: همانا کسانی هستند که خداوند نام آنها را همراه نام خود و نام پیامبرش ذکر کرده است. آنجا که می‌فرماید: اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی‌الامر منکم (نساء- 62) یعنی از خدا و پیامبر و صاحبان امرتان اطاعت کنید،‌پرسید نامشان را روشن‌تر بفرمایید؟ حضرت فرمود: همانا کسانی  که پیامبر(ص) در آخرین خطبه‌ای که خواند و در همان روز از دنیا رفت از آنان اینچنین یاد کرده است «من در میان شما دو چیز گرانبها باقی می‌گذارم تا هنگامی که دست به دامان اینها باشید، گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و اهل‌بیتم. خداوند متعال با من عهد کرده است این دو هیچ‌گاه از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا بر سر حوض کوثر مرا ملاقات کنند، مانند این دو انگشت (در اینجا حضرت اشاره به دو انگشت سبابه دستش فرمود) نه مانند این دو انگشت (در اینجا حضرت اشاره به دو انگشت سبابه و میانی نمود) زیرا این دو انگشت یکی بلندتر از آن دیگری است و جلوتر از آن است. اگر با این دو باشید (قرآن و اهل‌بیت(ع)) هرگز گمراه نمی‌شوید، اگر از اینها پیش‌تر و جلوتر بروید، به هلاکت می‌رسید، و اگر از آنها عقب بمانید متفرق می‌شوید و به آنها (اهل‌بیت) چیزی یاد ندهید که آنها از شما عالم‌ترند. آن مرد گفت: یا امیرالمومنین! نام این حجت‌های خدا را برایم بگو؟
 امام علی(ع) فرمود: همان کسی که پیامبر(ص) در روز غدیرخم او را نصب کرد و به مردم خبر داد که اختیار او نسبت به مردم از خود آنها بیشتر است. و دستور داد حاضران به غائبان خبر دهند. آن شخص گفت: یعنی شما یا امیرالمومنین؟ حضرت فرمود: بله من اول و آقای آنها هستم، و بعد از من پسرم حسن(ع) صاحب اختیار مردم است. سپس پسرم حسین(ع) و بعد از او جانشینان پیامبر(ص) تا وقتی بر سر حوض کوثر یکی پس از دیگری به حضور آن حضرت برسند، سپس آن مردم از جا بلند شد و به طرف علی(ع) رفت و سر آن حضرت را بوسید و گفت: مطلب را برایم روشن کردی و غم و گرفتگی را از من گشودی و هر اشکالی را که در قلبم بود از بین بردی.(اثبات‌الهداه، ج1، ص94)