به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,585
بازدید دیروز: 4,654
بازدید هفته: 6,239
بازدید ماه: 6,239
بازدید کل: 24,993,574
افراد آنلاین: 95
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۲ دی ۱٤۰۳
Sunday , 22 December 2024
الأحد ، ۲۰ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۲۹ - سالگرد تجاوز نظامی آمریکا به طبس: اغتشاش در دانشگاه‌ها زمینه‌ساز حمله آمریکایی‌ها ۱۴۰۲/۰۲/۰۴
سالگرد تجاوز نظامی آمریکا به طبس:
اغتشاش در دانشگاه‌ها زمینه‌ساز حمله آمریکایی‌ها
۱۴۰۲/۰۲/۰۴

امروز؛ سالروز شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در صحرای طبس - Parstodayروزی که «پنجه عقاب» حریف شن‌ها نشد/ اردیبهشت‌ماه سوزان در صحرای طبس چه  گذشت؟ | خبرگزاری فارس

یکشنبه 20‌ آوریل 1980 (31 فروردین 1359) یکی از نشریات آمریکایی به نام «هوستون کرونیکل» در سرمقاله خود به قلم «میلز کوپلند» از اعضای سازمان سیا، به تجاوز نظامی آمریکا به ایران برای نجات جاسوسان آمریکایی اشاره نمود. در بخش‌هایی از آن سرمقاله آمده بود:
«...اکثر اعضای CIA معتقدند که این برنامه کاملاً و به خوبی قابل اجراست. تجربه‌های ما نشان می‌دهد... این کار به وسیله شوراندن مردم علیه گردانندگان و با استفاده از تظاهرات برای پوشش جهت حمله و ورود و همچنین حفاظت از سفارت صورت گیرد...اطلاعاتی که CIA در مورد گروه‌های سیاسی دارد، نشان می‌دهد که... آنها با ما همکاری خواهند کرد...»1
برهمین اساس از روز دوشنبه اول اردیبهشت 1359، دانشگاه‌های تهران، محل درگیری گروهک‌های ضدانقلاب با مردم شد. به‌دنبال اعلام انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها و تصفیه آنها از نیروهای ضدانقلابی، این گروهک‌ها که اتاق‌ها و سالن‌های متعددی در برخی دانشگاه‌ها را به پایگاه خود و انبار اسلحه تبدیل کرده بودند، در مقابل انقلاب و مردم صف‌آرایی نمودند. 
گروهک‌هایی مانند فداییان خلق, مجاهدین خلق (منافقین)، پیکار، حزب توده و... با تصرف بخش‌های مهمی از این موسسات عالی، سعی داشتند از همان جا با انقلاب و نظام اسلامی تسویه حساب کنند. درگیری‌ها چند روز ادامه داشت و در این درگیری‌ها صدها نفر مجروح و مضروب شدند. 
دستور عملیات تروریستی علیه ایران 
اسناد کاخ سفید در آن تاریخ چنین حکایت دارد: «... طرحی نیز به منظور ساقط نمودن حکومت آیت‌الله خمینی که شامل تضعیف موقعیت ایران و بی‌اعتبار نمودن آیت‌الله می‌باشد به دستور شخص کارتر تحت بررسی است. بدین منظور به سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا در خاورمیانه دستور داده شده که عملیات و حملات ‌تروریستی را علیه ایران آغاز نمایند... به منظور ساقط نمودن حکومت خمینی، افسران سابق ارتش و ساواک ایران که به کشورهای ‌ترکیه، اسرائیل، آمریکا و اروپای غربی‌گریخته و با سازمان‌های جاسوسی نظامی آمریکا و اسرائیل همکاری نزدیک دارند، انتخاب می‌شوند... یک گروه از این افسران که در مراکز سازمان سیا آموزش دیده‌اند، قرار است برای کشتن آیت‌الله خمینی به قم اعزام گردند... سرویس‌های اطلاعات و جاسوسی اسرائیل و آمریکا نیز با سازمان غیرقانونی فرقان و شورای نجات ارتش ایران در ارتباط می‌باشند...»2
در چنین شرایطی عملیاتی تحت عنوان «پنجه عقاب» ظاهرا برای نجات جاسوسان آمریکایی در ایران که در اختیار دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بودند، طراحی گردید. ژنرال جیمز بی‌وات، فرمانده ارشد عملیات موسوم به «پنجه عقاب» در ششم مارس سال 1980(16 اسفند 1358)، زمانی که برای نظارت بر چگونگی انجام تمرینات «نیروی دلتا» در پایگاه «وادی قنا» در مصر، به این کشور رفته بود، خطاب به اعضای این نیرو اظهار داشت:
«... اکنون فرصتی پیش آمده تا اقتدار دوباره آمریکا را به دنیا نشان دهیم. امیدوارم که این نقشه تا آخر همین‌طور پیش برود. این عملیات یعنی اعتبار ما در خاورمیانه و دنیا. اگر اسرائیلی‌ها از عهده عملیات انتبه برآمدند، ما هم برمی‌آییم.»
سرهنگ چارلز آلوین بکویث (فرمانده میدانی عملیات) نیز در تایید حرف‌های ژنرال خطاب به نیروهایش به صراحت گفت: «... آقایان، این عملیات، تنها یک عملیات نظامی ساده نیست، این عملیات یعنی اقتدار دوباره آمریکا بر دنیا، یعنی اعتبار، لیاقت، شرف و همه‌چیز ما.»3
عملیاتی برای کلید زدن یک جنگ تمام عیار داخلی
این که آیا واقعا عملیات «پنجه عقاب» برای نجات جاسوسان آمریکایی بود، هنوز جای سؤال دارد. پس از آن ماجرا، اسناد مکتوب و شفاهی متعددی افشا گردید که اهداف عملیات یادشده را بسیار فراتر از آن ترسیم کرده بود. از جمله اعترافات یوسف مازندی از عوامل فراماسونری و رژیم شاه که سالیان متمادی نمایندگی خبرگزاری آمریکایی «یونایتد پرس» را در ایران برعهده داشت و در کتاب خود به نام «ایران، ابرقدرت قرن» نوشت:
«... چند ماه پس از افتضاح دشت کویر، عده‌ای از ایرانیان نظامی و غیرنظامی که موفق شده بودند از کشور خود بگریزند و به هم‌میهنان سرگردان خویش (در خارج) بپیوندند، به‌تدریج آغاز به سخن کردند... آنها می‌گفتند در بیشتر عملیاتی که به واقعه صحرای طبس منتهی شده بود شرکت داشتند... به گفته آنان پیاده شدن آمریکایی‌ها در طبس برای نجات گروگان‌ها نبود، بلکه برای انجام یک شورش بود... هواپیماهای سی130 و هلیکوپترهای آر.اچ.53 برای تهیه چنین انفجاری در دشت کویر ایران بر زمین نشسته بودند. هدف، تحویل تسلیحات فوق‌مدرن برای یک جنگ چریکی وسیع و سراسری به گروهی از افسران وفادار به شاه بود.»4
حضور دو ژنرال کهنه کار رژیم پهلوی با لباس فرم اداری همراه با تیم عملیاتی آمریکا در طبس و مقدار متنابهی سلاح و ابزار و ادوات نظامی، این صحبت‌های یوسف مازندی را تایید می‌کند. نقشه‌های دقیق طراحی شده و مشخص شدن پایگاه‌ها و خانه‌ها و مکان‌هایی که قدم به قدم، نیروهای شورشی و حامیان آمریکایی آنها را به طرف مقصد هدایت می‌کردند، دلیل دیگری بر طرحی بسیار گسترده در جهت دستور جیمی کارتر (رئیس‌جمهوری وقت ایالات متحده) مبنی بر انجام عملیات تروریستی و خرابکارانه برای مقابله با انقلاب اسلامی بود.
ضمن اینکه مسلّم بود بهانه نجات جاسوسان آمریکایی می‌توانست دلیل موجهی حتی نزد افکار عمومی داخل آمریکا برای تجاوز نیروهای آمریکایی به ایران باشد، اما اسناد به دست آمده، حکایت دیگری داشت. مرحوم سردار حاج ابراهیم محمد‌زاده (که در آن زمان عضو شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود) در این‌باره گفته است:
«... (هلیکوپترهای برجای مانده) پر از مدرک بود... مثلا یکی از مدارکی که خود بنده دیدم، (نقشه‌ای که روی پلاستیک چاپ کرده بودند) نقشه از بیابان طبس تا لانه جاسوسی، همه مراکز مهم را مشخص کرده بود. که (در شرایط مختلف) به کجا پناه ببرند، به کجا بروند؟... اگر گیر کردند، به کدام خانه بروند؟ کدام خیابان؟ اگر همه آن جزئیات به دست ما می‌رسید که پیروزی ما صدها برابر می‌شد. همه آنها سند بود. یعنی (نقشه‌های) سازمان سیا لو می‌رفت اگر بنی‌صدر این خدمت را در حق آنها نمی‌کرد...»5
متاسفانه بسیاری از آن اسناد در بمباران بالگردهای آمریکایی به فرمان بنی صدر نابود شد و از بین رفت.
مزدوران داخلی راه را باز کردند
طبق اسناد به دست آمده و بر اساس امریه شماره 256ـ 16ـ 412 مورخ 3 اردیبهشت 1359 از حوزه معاونت عملیاتی و پدافند هوایی، توپ‌های 23 میلی‌متری ضدهوایی مستقر در تهران، شیراز، مشهد و بابلسر با کلیه تجهیزات (برای رفع خطر کامل از عملیات آمریکا) به‌عنوان مأموریت از منطقه دور شده و توپ‌های ضدهوایی فرودگاه مهرآباد و پادگان منظریه قم نیز به‌طور کامل برداشته شدند.6
در چنین شرایطی، پس از غروب آفتاب 24‌آوریل 1980 (4 اردیبهشت 1359)، 6 فروند هواپیمای هرکولس سی 130 از جزیره مصیره در عمان و 8 فروند بالگرد آر.اچ.53 سیکورسکی از ناو هواپیمابر «نیمیتس» برخاسته و بیش از 130 کماندو آمریکایی را همراه مقادیر قابل توجهی از پیشرفته‌ترین سلاح‌های سبک و سنگین، از غرب چابهار وارد ایران کرده و پس از گذر از کویر لوت، در منطقه‌ای واقع در 60 کیلومتری جنوب غربی طبس، به نام «صحرای1» که از مدت‌ها پیش توسط جاسوسان داخلی سازمان سیا شناسایی و تعیین شده بود، برزمین نشاندند.
قرار بر این بود که نیروهای آمریکایی پس از «صحرای1» به منطقه‌ای به نام «صحرای2» واقع در 10 کیلومتری غرب گرمسار منتقل شده و سپس طبق نقشه‌ای دقیق با هماهنگی عوامل داخلی خود در مراکز و نهادها و ارگان‌های مختلف و با شناسایی قبلی از محل نگاهداری جاسوسان آمریکایی در ساختمان سابق سفارت آمریکا، به آن حمله کرده و آنها را به استادیوم امجدیه (شهید شیرودی فعلی) انتقال داده و سپس با بالگردهای تعیین شده در نهایت به ناو نیمیتس ببرند.
شبی که شن‌ها مامور خدا شدند
در آن شب تاریک و ساکت و خاموش، در غفلت کامل نیروهای داخلی و در غیاب رادارهای ردیاب و پدافند ضدهوایی و البته با بیداری و آمادگی مزدوران آمریکایی در مکان‌های تعیین شده که مسیر را از دریای عمان تا قلب پایتخت برای عبور و استقرار کماندوهای آمریکایی کاملاً آماده ساخته بودند، اما اتفاق دیگری افتاد که با هیچ عقل حسابگری قابل پیش‌بینی نبود، آن هم برای نیرویی که قبل از اجرای عملیات، بیش از 13 هزار ساعت جزء به جزء آن را در شرایط مشابه، بارها و بارها تمرین کرده بوده و به ابزارها و وسایل و هواپیماها و بالگردهای پیشرفته‌ای مجهز بود که هرکدام برای یک ارتش، غنیمت بزرگی به شمار می‌آمد. 
پس از آسیب‌دیدگی بال یکی از هواپیماهای سی-130 که حاوی سلاح و ابزار نظامی بود و ترک‌خوردگی بال یکی از بالگردها، یکی دیگر از بالگردها به‌دلیل برخورد با طوفان شن، نشانگرهای پروازش را از دست داد و سیستم هیدرولیکی بالگرد سوم نیز از دست رفت. 
اما فاجعه اصلی وقتی اتفاق افتاد که طوفان شن شدت یافت و دیگر هیچ فضایی برای خلبان‌ها معلوم نبود، به‌طوری که هنگام اقدام برای سوختگیری یکی از بالگردها پس از برخاستن از زمین، به‌دلیل نداشتن دید کافی در آن شب طوفانی، با یکی از هواپیماهای سی-130، برخورد کرد و هر دو منفجر شده، 8 تن از کماندوها کشته و 5 نفر نیز مجروح شدند.
در آن فضای بی‌خبری و سکوت سنگین شبانه باز هم امدادهای الهی به یاری انقلاب آمده بود. حضرت امام خمینی رحمت‌الله‌علیه در این‌باره فرمودند:
«...کی این هلیکوپترهای آقای کارتر را که می‌خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن‌ها ساقط کردند، شن‌ها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست، قوم عاد را باد از بین برد. این باد مأمور خداست، این شن‌ها همه مأمورند...»
_____________________________
1- امیررضا ستوده و حمید کاویانی- بحران 444 روزه در تهران- موسسه نشر و تحقیقات ذکر- چاپ اول- زمستان 1379- صفحه‌های 127 تا 132   2- مسلم تهوری- پنجه‌های شکسته عقاب در کویر، بررسی شکست نظامی آمریکا در صحرای طبس- پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی- پرتال جامعه علوم انسانی   3- پاسخ به شبهاتی درباره حادثه طبس- پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- 8 اردیبهشت 1399   4- یوسف مازندی- ایران، ابرقدرت قرن- تهران- نشر البرز- 1373- صفحه 17   5-گفت‌و‌گو با سردار حاج ابراهیم حاج‌محمد‌زاده- فیلم مستند «ماجرای طبس»   6- احمدرضا شاه‌علی- انقلاب دوم (تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، آثار و پیامدها)- تهران- مرکز اسناد انقلاب اسلامی- 1385- صفحه277