مسئله ولایت در ردیف اول مسائل اسلامی
۱۴۰۲/۰۲/۲۲
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
متن نامه شهید بهشتی به اعضای گروه حکومت اسلامی
«بسمه تعالی
سلام بر دوستان عزیز آقای حائری، آقای حقانی، آقای خسروشاهی، آقای رشیدپور، آقای شبستری، آقای شهاب، آقای قربانی، آقای مسعودی، آقای مصباح، آقای نیری، آقایهاشمی و آقای یزدی نزدیک 6 ماه است که از دیدار شما، انس با شما تماس مرتبی که در جلسات بحث ولایت با بیشتر شما دوستان گرامی داشتم محرومم. خیلی زودتر از این میخواستم نامه ای دسته جمعی به شما رفقای عزیز
بنویسم.
ولی فکر میکردم نخست موفق میشوم برای یک یک نامه دوستانه جداگانه بنویسم و به این وظیفه یک مسافر دور شده از محفل عمل کنم.
حالا که این نامه را مینویسم میبینم این توفیق نصیب نشده. پس نخست از اینکه نتوانستهام به این وظیفه دوستی عمل کنم از یک یک شما عذرخواهی میکنم.
در این سفر چه در برخورد با همفکرانمان در حوزه نجف چه در برخورد با برخی از مردم کشورهای اسلامی سر راه، اجازه بدهید «کشورها» را همین جا اصلاح کنم «بلاد اسلامی» سر راه، و چه در برخورد با نیازمندان اروپانشین یا اروپا گرد، به ضرورت قاطع کاری که شروع کردهایم بیشتر ایمان پیدا کردهام، همهجا این ضرورت به چشم میخورد: از نو شناختن اسلام بر مبنای تحقیق علمی هر چه کاملتر، توجه به مسائل هر چه زندهتر.
همانگونه که در ایران مکرر عرض میکردم: این کار، مادر همه کارهای دیگری است که ما ضرورت انجام یک یک آنها را درک میکنیم. اتفاقاً مسئلهای را هم که شروع کردهایم ما در بسیاری از مسائل، بهخصوص مسائل نو، است. حقیقت اینکه برخی مسائل داریم که نسبت به اصل مسئله ما یعنی مسئله ولایت، تقدم رتبی دارد. یعنی از مبانی بحث و تحقیق در مسئله ولایت است. ولی ما این مسائل را هم ضمیمه کار خود کردیم. نه تنها اینگونه مسائل بلکه بسیاری از مسائل مهم بخواهیم یا نخواهیم در میدان اصلی کار ما آمده است.
و باز برخوردهای این سفر تأیید میکرد که مسئله ولایت با آن عرض عریض که ما برایش در نظر گرفتهایم و مسائل دیگر که در میدان آن آمده در ردیف اول مسائل اسلامی است که نسبت به حل و پاسخ قاطع و جامع و روشن به آن ابراز علاقه وافر میشود.
نمیدانم شما دوستان و همکاران عزیز نیز در این مدت تشخیص مطابق آنچه عرض کردم داشتهاید یا نه.
بسیار شائقم که نظر موافق یا مخالف یا بیتفاوت یک یک آقایان را بدانم. در این مدت کار خود را بر طبق قراری که با دوستان گذاردیم انجام دادهام.
جلد اول کامل ابن اثیر، مربوط به قبل از اسلام چندی پیش پایان یافت و مدتی است جلد دوم را که از زندگانی رسول اکرم؟ص؟ شروع میشود در دست دارم.
در این جلد، بهخصوص در این قسمت مربوط به پیغمبر مطالب یادداشت کردنی فراوان هست و چند روز پیش من نزدیک به دو ساعت کار کردم و بعد متوجه شدم که بیش از شش صفحه آن را... اتفاقاً پیش از آنکه جلد اول و دوم کامل را از کتابخانه دانشگاه برایم بیاورند.
کتاب «محمد پیغمبری که باید او را شناخت» را مطالعه کردم.
این کتاب را سابقاً دیده بودم و مروری هم روی آن کرده بودم ولی این بار با دقت بیشتر و به منظور توجه به نکات مورد نظر در بحث ولایت آنرا مطالعه کردم.
مطالعه این کتاب با آنکه کم و بیش نقطههای ضعف هم دارد، مرا به نکات جالبی متوجه کرد. به دوست عزیزمان آقای حقانی در نامهای که به مناسبت مسائل مربوط به مدرسه نوشتم این نکته را یادآور شدم و از ایشان خواهش کردم که این مطلب را با دوستان در میان گذارند تا حالا که تقریباً همه به بررسی پیامد تاریخی بحث ولایت مشغولیم همه این کتاب را خوانده باشیم و از تنبهاتی که با مطالعه آن پیش میآید استفاده کنیم.
امیدوارم کتاب «کامل» را تا پایان این سال تمام کنم و بعد به بررسی کتب حدیث پردازیم. از نامههای برخی از رفقا که رسیده چنین استفاده میشد که بیشتر رفقا کار خود را ادامه دادهاند و به این ترتیب امید میرود که یادداشتهای بسیار تهیه و نزد دوست عزیز آقای مصباح جمع شده باشد.
اگر در آینده، کتابی مورد نیاز رفقا باشد که خودشان نداشته باشند باز زحمت آن با آقای مصباح است که تهیه بفرمایند.
پیشرفت کارهای اینجا کم و بیش خوب است و امیدوارم در حداقل وقت موفق شوم پایه قابل دوامی برای کار دعوت اسلامی از مرکز هامبورگ برای اروپا بگذارم و از این جهت نقطه اتکائی برای من و همه کسانی که به این هدف علاقهمندند
فراهم گردد.
اگر دوستان برنامهای طرح کنند که لااقل ماهی یک بار به عنوان جلسه بحث ولایت دور هم جمع شوند و تنبهات جدیدی را که ضمن بررسی یک ماهه برایشان دست داده در اختیار هم بگذارند و پیرامون آنها بحث و انتقاد کنند کاری بس سودمند و در هموار کردن راه برای مرحله نهایی کار، مرحله تحقیق و نگارش، مؤثر خواهد بود.
از خدای متعال برای همه شما رفقای عزیز توفیق میطلبم و امیدوارم مرا نیز در این توفیق سهیم سازد.
والسلام علیکم و رحمهًْ الله و برکاته
محمد حسینی بهشتی14/4/44»1
پانوشت:
1. در کتاب «یاران امام به روایت اسناد ساواک 3: شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی» تاریخ نامه را 16/4/44 مرقوم کردهاند اما طبق امضای شهید بهشتی در انتهای نامه، تاریخ نامه 14/6/44 است. ر.ک. «یاران امام به روایت اسناد ساواک 3: شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی»، ص460-462.