به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 932
بازدید دیروز: 1,937
بازدید هفته: 2,869
بازدید ماه: 118,375
بازدید کل: 23,780,172
افراد آنلاین: 6
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۳۰ اردیبهشت ۱٤۰۳
Sunday , 19 May 2024
الأحد ، ۱۱ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۳۲/ ۳۶ - حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) ۱۴۰۲/۰۲/۲۶
حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – ۳۲

  مبارزات قبل از انقلاب به روایت اسـناد

۱۴۰۲/۰۲/۲۶

آیت‌الله مصباح یزدی منتخب مردم خراسان‌رضوی برای مجلس خبرگان رهبری - قدس  آنلاین | پایگاه خبری - تحلیلی
 
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
از چاپ و توزیع اعلامیه تا سخنرانی‌های سیاسی 
با آغاز مبارزات اسلامی، چاپ و توزیع اعلامیه‌های حضرت امام(ره) به عنوان یکی از مهم‌ترین مصادیق مبارزه با رژیم تلقّی می‌شد که به دلیل عواقب خطرناک آن، بسیاری حاضر به ورود به این عرصه نبودند. آیت ‌الله مصباح یکی از معدود کسانی بود که در این عرصه فعالیت داشته است. ایشان در این مورد چنین می‌گوید: «بعد از این‌که نهضت روحانیت به رهبری حضرت امام اوج گرفت، ابتدا پخش اعلامیه‌ها و بعد سخنرانی‌هایی که حضرت امام ایراد می‌فرمودند صورت گرفت و دولت برای جلوگیری از پخش شدن افکار ایشان، به طور کلی از چاپ هر نوع اعلامیه یا نشریه حاوی مطالب ایشان در روزنامه‌ها ممانعت می‌کرد و سانسور شدیدی در این رابطه اعمال می‌شد. چاپخانه‌ها هم سخت تحت کنترل بودند. بعضی از افراد متدین در بعضی از چاپخانه‌هایی بودند که به انقلاب علاقه‌مند بودند؛ اما علناً نمی‌توانستند کاری انجام بدهند، ولی خیلی مخفیانه و به صورت‌های مختلف کارهایی انجام می‌گرفت. من و آقای‌ هاشمی رفسنجانی با بعضی‌ها آشنا بودیم و نصف شب یا به منزل شان می‌رفتیم یا قرار می‌گذاشتیم که به صورتی تماس بگیریم و به صورت خیلی مخفیانه اعلامیه حضرت امام را می‌بردیم و به آنها می‌دادیم. گاهی خود ما هم درست نمی‌دانستیم چه جوری کار می‌کنند،... گاهی اواخر شب از بیت حضرت امام دنبال من می‌فرستادند یا جلوتر اطلاع داشتیم که می‌رفتیم و اعلامیه حضرت امام را می‌گرفتم و به چاپخانه می‌دادم. بعد هم برای پخشش خیلی باید تحفّظ می‌کردم و تدریجاً من توی این کارها استاد شده بودم که چه جوری باید مخفی کاری کرد. این جریان ادامه داشت تا نزدیکی‌های 15 خرداد.»1 
علامه مصباح به دلیل مسافرت برای تنویر افکار عمومی درباره مسائل نهضت و ابلاغ پیام انقلاب امام، لذا در واقعه 15 خرداد، در قم حضور نداشت. ایشان در این رابطه می‌گوید:«حضرت امام(ره) برای روشن کردن اذهان مردم نسبت به مسائل نهضت، به پیشنهاد مرحوم حاج‌آقا مصطفی من را به مسافرتی فرستادند. در واقعه 15خرداد من خودم قم نبودم. یکی دو روز بعدش آمدم که حکومت نظامی شده بود و حضرت امام را به تهران برده بودند.»2  
حجت‌الاسلام و المسلمین ناطق نوری در مورد پخش اعلامیه در اوائل دهه چهل و پس از دستگیری امام می‌گوید: «یک بار از تهران به قم اعلامیه می‌بردم، ساکم بزرگ بود، منتها اعلامیه کمی در آن بود. وقتی قم رسیدم، رفتم داخل مسجد امام، همه اعلامیه‌ها را داخل جیب قبایم ریختم و به طرف حرم رفتم.... یک بار هم اعلامیه را از تهران به آیت‌الله مصباح یزدی دادم تا به قم ببرد. به ایشان گفتم: «حاج آقا این ساک را زحمت بکشید به آقای جعفری گیلانی در مدرسه خان بدهید، اگر بین راه لو رفت که هیچ نمی‌دانی مال کیست، اگر هم لو نرفت به آقای جعفری تحویل می‌دهید». ایشان هم با کمال ادب و احترام گفت: چشم آقای ناطق.»3
تنظیم و ارسال شکايت‌نامه به سازمان ملل و کميسيون حقوق بشر عليه رژيم پهلوی 
انتشار نامه سرگشاده، اعلامیه و بیانیه سیاسی در داخل کشور یا ارسال شکوائیه‌های روشنگرانه و اعتراضی به برخی نهادهای بین‌المللی، یکی از محورهای مهم در فعالیت‌ سیاسی روحانیان مبارز بود. بر اساس مستندات و قرائن تاریخی، برخی از نامه‌ها و اعلامیه‌های حمایت از امام و انقلاب اسلامی، به انشاء و یا خط آیت‌‌الله مصباح بوده است. ایشان در این رابطه چنین می‌گوید:«اولین حادثه مهمی که در قم اتفاق افتاد، حمله کماندوهای شاه به مدرسه فیضیه و مجروح کردن عده‌ای از طلاب و نهایتاً شهادت یکی دو نفر بود، به علاوه پرتاب کردن عده‌ای از طلاب از پشت‌بام که دست و پای آنها شکست. این حوادث زمینه‌ای شد برای این‌که حرکت من شروع شود. در این حرکت تذکرات آقای بهجت مؤثر بود. ایشان ما را متذکر کردند که شما باید این جریانات را ثبت کنید و منتشر کنید. 
آن زمان هم ما هیچ وسیله‌ای نداشتیم به جز چیزهایی که می‌شد دست‌نویس، تکثیر و به صورت شب‌نامه پخش کرد یا به وسیله پست برای بعضی اشخاص فرستاد. یکی از کارهای پیشرفته‌تری که می‌توانستیم انجام بدهیم، تهیه شکوائیه‌هایی برای مثلاً سازمان ملل و کمیسیون حقوق بشر و امثال آن بود که به زبان‌های مختلف نوشته می‌شد. مرحوم آقای ربانی شیرازی بیشتر در این جور کارها مؤثر بود و من هم مشارکت داشتم. 
بنده یادم هست چون دست‌خط انگلیسی‌ام خوب بود، بعضی را خودم دستنویس می‌کردم. هیچ وسیله‌ای در دسترس نداشتیم و چاپخانه‌ها هم تحت کنترل بود.»4 
اعتراض به دستگیری امام در سال 1342
همزمان با آغاز سال تحصیلی حوزه در سال 1342، جمعی از روحانیون و فضلاء با نوشتن نامه‌ای به هیئت دولت در 08/07/1342، خواستار آزاد شدن امام(ره) و جمعی دیگر از علمای زندانی شدند. نام آیت‌الله مصباح یزدی نیز در میان امضاءکنندگان این نامه به چشم می‌خورد.5  بعد از بی‌توجهی رژیم به اعتراضات گسترده به دستگیری امام، جمعی از حجج اسلام و فضلای حوزه علمیه قم در اعتراض به عدم اعتنای رژیم به نامه سرگشاده ‌روحانیان انقلابی، در اسفند 1342 مجدداً نامه‌ای به حسنعلی منصور (نخست‌وزیر وقت) نوشتند و به بازداشت ظالمانه امام خمینی اعتراض کردند.6 متن کامل و تصویر این سند تاریخی به قرار ذیل است:
بسمه تعالی
رونوشت: حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی مدظله، آیت‌الله قمی دامت برکاته
جناب آقای منصور نخست‌وزیر ایران در دولت سابق تجاوزهایی به حریم مقدس دین و قانون اساسی کشور و اصول دموکراسی و ساحت قدس روحانیت انجام گرفت. به طوری که قاطبه ملت از آن متنفر و منزجر شدند.
کشتارهای وحشیانه، شکنجه‌های قرون وسطی، سلب آزادی قلم و بیان، و پرکردن زندان‌ها از افراد آزاده ملت نشان داد که گویا دولت سابق از اصول دموکراسی جز خونریزی و زندان کردن و ایجاد خفقان عمومی چیزی فرا نگرفته است. آقای منصور در عصری که ملت‌های استعمار زده بندهای اسارت و استبداد را پاره می‌کنند، نمی‌توان مردم رشید و آزاده ایران را به زنجیر کشیده و نیروی عظیم احساسات مذهبی و ملی ایشان را نادیده گرفت و با وعده‌های پوچ و سیاست دفع‌الوقت سرگرم نمود. آقای نخست‌وزیر! ملت مسلمان ایران به‌خصوص جامعه روحانیت دیگر تاب تحمل و زندانی بودن مرجع عالیقدر حضرت آیت‌الله‌العظمی خمینی و آیت‌الله قمی و حجت‌الاسلام طالقانی را ندارند و با بی‌صبری هرچه تمام‌تر منتظر خلاصی ایشان هستند.
اگر بناست در دولت شما به خواسته‌های ملی توجهی شود، باید همه زندانیان آزاد، تصویبنامه‌های ضددینی که به حکم قانون اساسی رسمیت ندارد، ملغی و اصول ضد انسانی و آزادی‌کش متروک، و به وضع رقت‌بار اقتصاد مملکت رسیدگی شود. در خاتمه پیروزی نهایی ملت رشید ایران و ترقی و تعالی میهن عزیز را تحت رهبری زمامداران لایق و دیندار از پروردگار متعال خواستاریم.
ابوالفضل النجفی الخونساری ـ محمدتقی مصباح ـ 
حسینعلی منتظری ـ ربانی شیرازی ـ‌ هاشمی ـ اسدالله نورالهی ـ سید مهدی حسینی لاجوردی ـ 
محمد موحدی لنکرانی ـ حسین نوری ـ علی‌اصغر مروارید ـ علی مشکینی ـ ابوالقاسم خزعلی ـ نعمت‌الله صالحی نجف آبادی ـ مهدی الحائری الطهرانی ـ ناصر مکارم ـ جعفر سبحانی ـ عباس محفوظی ـ علی دوانی ـ سید حسین طاهری خرم‌آبادی ـ محمد محمدی ـ احمد پایانی اردبیلی ـ 
عبدالجواد اصفهانی ـ علی قدوسی ـ عبدالعظیم محصلی ـ‌ هاشم تقدیری ـ علی احمدی ـ السیدکاظم حسینی ـ الاحقر محمدتقی ستوده ـ الاحقر مصطفی اعتمادی ـ میرآقا موسوی زنجانی ـ محمد مهدی ربانی ـ ابوالفضل علمایی سرابی ـ غلامحسین عابدی ـ 
حسین شب‌زنده‌دار ـ محمدعلی گرامی ـ غلامرضا صلواتی ـ رفسنجانی ـ احمد آذری قمی ـ مهدی الحسینی الروحانی ـ بهاء الدین العراقی ـ علی حیدری ـ 
محمد حقی ـ احمد صابری همدانی ـ علی اکبر مسعودی ـ سیدموسی شبیری زنجانی ـ علی حجتی ـ 
عبدالله جوادی ـ الشیخ محمد همدانی.
تصویر دیگری از همین اعلامیه که در آن نام آیت الله مصباح در صدرِ امضاءکنندگان به چشم می‌خورد.7
پانوشت‌ها:
1- ذوالشهادتین امام، ص 97. همچنین: زندگینامه حضرت آیت ‌الله محمدتقی مصباح یزدی، ص202.
2- همان، صص 95-96. همچنین: همان، ص202.
3- خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی اکبر ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1392، ج1، ص71.
4- ذوالشهادتین امام، ص104. در منابع دیگر هم به این نکته اشاره شده است به عنوان مثال ر.ک: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج3، ص413.
5- ر.ک: سید حمید روحانی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران: بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی، 1397، ج3، صص104-106. گفتنی است این سند در منبع دیگری نیز آمده است. ر.ک: مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1380، ص 108. اما خط آخر نامه سرگشاده در منبع مذکور موجود نیست.
6- ر.ک: اسناد انقلاب اسلامی، ج3، صص109 -110.
7- ر.ک: مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک، صص 86-87.