۱۰۲۲ - زهرا فرازمند : احسـان به والدیـن و آثــار و آداب آن ۱۴۰۲/۰۲/۳۰
احسـان به والدیـن و آثــار و آداب آن
۱۴۰۲/۰۲/۳۰
زهرا فرازمند
نقش والدین در ساخته شدن هر انسانی، بیبدیل است؛ هر چند که این نقش درباره کالبد انسانی در دنیا پررنگتر است؛ ولی نمیتوان نقش والدین را در سازه روانی و نفس انسانی نادیده گرفت؛ به ویژه که از نظر قرآن، کالبد انسانی در روان و نفس انسانی نقش اساسی دارد و روح دمیده در کالبد متاثر از جسم، در شرایطی قرار میگیرد که حتی سعادت و شقاوت را میتواند رقم زند. از این رو، خواسته و ناخواسته والدین نه تنها در کالبدسازی بلکه در نفس پروری نقش کلیدی و اساسی دارند. ازهمین رو بر دقت نظر فوقالعاده در انتخاب همسر برای استمرار نسل بسیار تاکید شده و از والدین نیز خواسته شده تا در تولید نسل اموری را پیش از بارداری و همزمان و پس از آن مراعات کنند تا فرزند و نسلی مبارک با تمام کمالات ظاهری و باطنی داشته باشند. به سخن دیگر، فرزندان، فقط وارث اموال والدین خویش نیستند(نساء، آیه 7)، بلکه وارث همه خصوصیات ظاهری و باطنی آنان نیز هستند. حرکت جوهری ایجاد کودک و نسلی جدید از انسان، در والدین آغاز و در خارج به کمال میرسد؛ زیرا والدین در همه مراحل حتی پس از تولد در زمینه تربیتی نقش اساسی در سازه شخصیتی هر انسانی دارند؛ هر چند که این به معنای نادیده گرفتن اراده و حق انتخاب و تغییر نیست؛ چون در نهایت شخصیت انسان با اعمال فکری و رفتاری شکل میگیرد که قابل تغییر از سوی هر فرد انسانی است.(رعد، آیه 16؛ انفال، آیه 53؛ اسراء، آیه 84)
در نوشتار حاضر اهمیت احترام و احسان به پدر و مادر از نگاه قرآن و آثار و برکات آن و آداب این احسانورزی تشریح شده است.
***
احترام به والدین بدون هیچ قید و شرط
احترام به والدین و نگهداشتن حرمت آنان در آموزههای وحیانی مورد تاکید است. در بسیاری از احکام مربوط به والدین، تنها به این عنوان والدین بسنده شده است، بیآنکه قیدی دیگر در آن ملاحظه شود. بنابراین، فرقی میان والدین مثلا مسلمان با غیر مسلمان نیست و بر فرزندان است بیتوجه به دیگر عناوین، حقوق آنان را مراعات کنند. البته برخی از حقوق والدین و تکالیف فرزندان منوط به داشتن اسلام است؛ اما این حقوق خاص والدین مسلمان، به معنای بیاحترامی نسبت به والدین غیر مسلمان نیست. بر همین اساس، در آموزههای قرآن بر لزوم رفتار شایسته با والدین مشرک، در امور دنیایى تاکید شده است.(لقمان، آیات 14 و 15)
در اسلام حرمت والدین چنان ارزشمند و مهم است که بىحرمتى به آنان گناهی بزرگ شمرده شده به طوری که بخشش خداوند نیازمند توبه از سوی فرزندان گناهکار است.(اسراء، آیات 23 و 25)
خدا به مردمان هشدار میدهد که هر گونه گستاخى و بىاحترامى به والدین، موجب محکومیت شخص به عذاب حتمى الهى خواهد شد.(احقاف، آیات 15 تا 18) بنابراین، فرزندان موظفند نسبت به والدین کمال احترام را گذاشته و از کوچکترین رفتار بد و زشت حتی اف گفتن خودداری کنند؛ زیرا هر گونه بیادبی و پرخاش به والدین، از نظر قرآن، جزو اعمال ناپسند و منفور درنزد خداوند است و مجازات سخت و شدیدی را به همراه خواهد داشت.(همان؛ اسراء، آیات 23 تا 25 و 38)
احسان به والدین؛ واجبی قرآنی
احسان و ملاطفت با والدین یک وجوب شرعی است که عقل و نقل آن را تایید و امضا میکند. خدا برای والدین چنان اهمیتی قائل است که احسان به ایشان را در کنار توحید و وجوب عبادت توحیدی قرار داده است. با آنکه از مردم خواسته تا به خدا شرک نورزند و اهل توحید باشند، با این همه توجه به والدین در سطح احسان را شرک نمیداند و آن را در طول عبادت و بندگی خود و از نخستین مظاهر بندگی خدا و توحیدمحوری میداند. (نساء، آیه 36؛ بقره، آیه 83؛ انعام، آیه 151)
حکمت عقلی و نقلی اقتضا میکند تا شخص، احسان به والدین را در سطح یک واجب بداند. اگر کسی دنبال حکمت عملی است که از نظر قرآن «خیر کثیر» است، باید احسان به والدین را به عنوان یکی از برجستهترین اعمال حکیمانه دانسته و به آن پایبند باشد. خدا در مجموعه احکام و اعمال حکیمانه احسان به والدین را در کنار توحید ذکر میکند تا نشان دهد تا چهاندازه این امور نقش کلیدی در رسیدن انسان به خیر کثیر و حکمت دارد.
(اسراء، آیات 23 و 39)
خدا بصراحت بر این حکم شرعی که عقل و نقل آن را تایید و امضا میکند، توجه میدهد و احسان به والدین را از تعالیم الهی و شرعی مطابق با عقل فطری و نقل قرآنی میداند که در همه شرایع آسمانی جاری و ساری بوده است.
(نساء، آیه 36؛ بقره، آیه 83؛ انعام، آیه 151)
عمل به توصیههاى الهى از جمله احسان به والدین، نشانه رشد و شکوفایى عقل انسانی است؛ زیرا این حجت باطنی همان چیزی را تایید و امضا میکند که حجت ظاهری و نقل وحیانی آن را امضا کرده است. پس اگر در اجتماعی این امور فطری پذیرفته نشود، شکی نیست که آن اجتماع از عقلانیت بهرهای نبرده است و گرفتار وهم و خیال به جای عقلانیت است.(انعام، آیه 151)
نیکى به پدر و مادر، موجب ستایش خداوند است و پروردگار و خالق هستی و انسان چنین عملی را محبوب میشمارد و آن را تشویق و ترغیب میکند.(مریم، آیه 14؛ نساء، آیه 36؛ بقره، آیه 83؛ انعام، آیه 151) پس شارع مقدس از دو طریق تکوینی و الهامات فطری(طه، آیه 50؛ شمس، آیات 7 و 8؛ روم، آیه 30) و طریق تشریعی و الهامات وحیانی اسلام (مریم، آیه 14؛ نساء، آیه 36؛ بقره، آیه 83؛ انعام، آیه 151) محبوب بودن این عمل را بیان کرده و آن را از مصادیق «راضیه مرضیه» دانسته است که نفس مطمئن(آرامش یافته) به آن دست مییابد.
برکات احسان به پدر و مادر
از نظر قرآن احسان به والدین آثار و برکاتی در زندگی فرزندان دارد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. تقوای الهی: فلسفه آفرینش انسان عبادت و بندگی است(ذاریات، آیه 56) که انسان را به تقوای الهی میرساند(بقره، آیه 21) و این تقوای الهی بستری برای ظهور و بروز اسمای الهی در انسان میشود و انسان رنگ خدایی گرفته (بقره، آیه 138) و به عنوان مظهر اسمای الهی در مقام ربوبیت ظهور کرده
(آل عمران، آیه 79) و خلیفه خدا در هستی میشود.(بقره، آیات 30 تا 33) یکی از راههای کسب چنین تقوایی، احسان به والدین است که در کنار عبادت خاص برای خدا، از مهمترین عبادتهای عام برای خدا است.(انعام، آیات 151 و 153)
۲. مقام صالحین: در آیات قرآن بیان شده که پیامبران در مقام صالحین هستند؛ زیرا این مقام بسیار ارزشمند و دارای آثار و برکات بسیاری است؛ از نظر قرآن تنها راه رستگاری و رهایی از خسران ابدی، عمل صالح است که انسان را به مقام صالحین میرساند.(عصر، آیات 1 تا 3) در این میان برخی از اعمال صالح در درجه اول اولویت است که از جمله آنها احسان به والدین است که انسان را به مقام صالحین میرساند.(عنکبوت، آیات 8 و 9)
۳. عفو و گذشت از بدیها: انسان به طور طبیعی در زندگی خطا و گناه دارد و اگر قلم عفو الهی بر انسان جاری نشود در همین دنیا باید عذابهای سختی را تحمل میکرد، چه رسد به آخرت. اما خدا تنها نسبت به برخی از گناهان در دنیا واکنش نشان میدهد و عذاب را بر افراد خاطی و گناهکار وارد میسازد و از بسیاری از گناهان میگذرد و قلم عفو بر گناهان و جرایم آنان میکشد.(مائده، آیه 15؛ شوری، آیات 25 و 30)
از نظر قرآن یکی از راههایی که انسان میتواند از آثار و تبعات خطا و گناه در امان ماند و خدا از همه گناهان وی در گذرد، احسان به والدین است.(احقاف، آیات 15 و 16)
۴. قبولی اعمال: از شرایط قبولی هر عمل نیک و صالح، داشتن تقوا و اخلاص از سوی عامل است.(مائده، آیه 37) از جمله عواملی که موجب قبولی اعمال میشود، احسان به والدین است که بیانگر اهمیت این عمل صالح در سطح متقین برای افراد است. خدا بصراحت از پذیرش اعمال احسان کنندگان به والدین سخن گفته است تا اینگونه ارزش این عمل صالح را بیان کند. (احقاف، آیات 15 و 16)
۵. ارزشگذاری در سطح عالی: خدا همه چیز را بر اساس عدالت پاداش میدهد که جزای وفاق نامیده میشود.(نبأ، آیه 26) اما در کارهای نیک فراتر از عدالت با افراد برخورد کرده و پاداش مضاعف میدهد. از جمله کارهای نیک، احسان به والدین است که آن را با گرانترین بها خریداری میکند.
(احقاف، آیات 15 و 16)
۶. محبوبیت در نزد خدا: هر کسی دوست دارد که محبوب خدا شود. از آنجا که محبت دو سویه است(مائده، آیه 54)؛ زمانی محبت واقعی شکل میگیرد که انسان کاری که محبوب خدا است را انجام دهد. در میان اعمال نیک و محبوب خدا، احسان به والدین مطرح است. بنابراین، کسی که بخواهد محبوب خدا شود، بهتر است که احسان به والدین داشته باشد.(نساء، آیه 36) اینکه خدا در این آیه بیان میکند خیالبافانی که به این اعمال نیک توجه ندارند، محبوب خدا نیستند، دانسته میشود که عاملان به این کارهای نیک از جمله احسان به والدین محبوب خدا بوده و از آثار و برکات این محبت برخوردار خواهند شد.
۷. پاداش بزرگ و مضاعف: احسان به والدین از چنان ارزشی برخوردار است که خداوند برای محسنان پاداشی بزرگ و مضاعف در نظر گرفته است. پس به کوچکترین و کمترین نیکی نسبت به والدین پاداشی بزرگ و مضاعف یعنی چند برابر میدهد.(نساء، آیات 36 و 40)
۸. رهایی از ذلت: کسی که به والدین عنایت و احسان دارد، از خواری و ذلت در امان مانده و از خشم الهی رها میشود. خدا به مومنان در شرایع گوناگون هشدار میدهد که هر گونه تخلّف کردن از میثاق الهى از جمله تخلف در احسان به والدین، موجب گرفتار شدن به ذلّت و خوارى در دنیا خواهد شد.(بقره، آیات 83 تا 85)
۹. رهایی از گمراهی: صراط مستقیم الهی عبادت خدا و احسان به والدین و مانند آنها است. بنابراین، کسی که به والدین احسان میکند، از گمراهی در امان است؛ اما کسی که ترک احسان میکند، دچار گمراهی از صراط مستقیم شده و در نهایت در دنیا و آخرت خوار و ذلیل میشود.(انعام، آیات 151 و 153)
۱۰. رهایی از خیالبافی و فخرفروشی: از نظر قرآن، مهمترین عاملی که انسان را از عبادت و بندگی و نیز کارهای نیکی چون احسان به والدین و مساکین و مانند آنها باز میدارد، خیالبافی است که موجب تکبر و غرور شده و انسان را به تفاخر و فخرفروشی سوق میدهد. بنابراین، برای رهایی از هر گونه خیالبافی عجب آور و تکبرزا و فخرفروشی در اجتماع باید به اصول اساسی عبادت خدا و احسان به مردمان بازگشت و با تواضع در برابر دیگران خود را به حقیقت کرامت و بزرگی رساند.(نساء، آیه 36) به سخن دیگر، احسان به والدین گواهی روشن از رستن از دام خیالبافی و فخرفروشی و نشانی آشکار از عبودیت و تواضع و بندگی و خضوع انسانی است.(همان) از همین رو، اگر کسی بخواهد از دام خیالبافی و تفاخر رها شود، باید بندگی و احسان کند.(همان)
۱۱. رهایی از شقاوت ابدی: کسانی که مطیع والدین نباشند و به احسان و تکریم آنان نپردازند، گرفتار شقاوت و بدبختی در دنیا و آخرت میشوند(مریم، آیه 32)؛ براساس این آیه نيكى نكردن به والدين موجب شقاوت مىشود که نوعی عاق والدین شدن است.
آداب اطاعت و احسان به والدین
چنانکه گفته شد، احترام و تکریم والدین و احسان به آنان لازم و ضروری است. برای تحقق حقیقت احسان و تکریم باید همه ابعاد و جوانب ادب با آنان مراعات شود و هیچگونه کوتاهی انجام نشود. بنابراین، نباید در هنگام خدمترسانی به آنان سخن از خستگی کرد و کلماتی چون اف بر زبان راند که بیانگر خستگی و درماندگی است.(اسراء، آیه 23)
یکی از آداب احسان به والدین این است که آنان را زیر بال و پر خود بگیریم و همانند کودکی در میانسالی و پیری از آنان مراقبت کنیم. به سخن دیگر، همان طوری که مادری فرزندان خویش را زیر بال و پر خویش میگیرد، فرزندان هم باید والدین خویش را زیر بال و پر خویش گیرند و همان طوری که آنان در کودکی به آنان یاری رساندند و به پرورش آنها پرداختند و چیزی برایشان کم نگذاشتند، فرزندان نیز باید اینگونه عمل کنند و چیزی کم نگذارند. از همین رو خدا با تاکید بر دو واژه «حفض جناح الذل» و «ربیانی صغیرا» به این نکته توجه میدهد که باید متواضعانه در برابر والدین کمر به خدمت بست و مادرانه والدین را زیر بال و پر برده و همان طوری که آنان در کودکی به پرورش فرزند توجه داشتهاند، فرزند نیز در میانسالی و پیری والدین آنان را زیر بال و پر خویش گرفته و پرورش آنان را مد نظر قرار دهد.(اسراء، آیات 23 و 24)
از دیگر آدابی که باید از سوی فرزندان مراعات شود، مراعات حقوق والدین در هنگام استراحت به ویژه هنگام استراحت ظهر است. در این ساعت فرزندان نباید وارد اتاق مخصوص والدین شوند و مزاحمتی را ایجاد کنند.(نور، آیه 58) این بدان معناست که فرزندان باید نابهنگام و بیهنگام مزاحم آنان نشوند. از نظر آموزههای وحیانی، عدم مراعات حریم خصوصی والدین و تعرض به خلوتگاه بیانگر اذیت و آزار آنان است که به طور طبیعی حرام و گناه نابخشودنی است؛ زیرا خدا هرگونه اذیّت و آزاررسانى به پدر و مادر را حرام دانسته و از آن برحذر داشته است.(اسراء، آیه 23؛ احقاف، آیات 15 تا 17)
والدین، داراى بالاترین و مهمترین حق، در میان مجموعه حقوق انسانها بر یکدیگر است و ارزش آنان را نمیتوان با دیگر انسان همتراز و همسان دید؛ از همین رو خدا در قرآن، در مقام بيان حقوق متقابل گروههايى از انسانها، حق والدين را مقدّم بر همه آنها و پس از حق خويش قرار داده است.
(بقره، آیه 83؛ نساء، آیه 36؛ اسراء، آیات 23 و 26)
فرزندان باید در همه چیز جز دعوت والدین به شرک و کفر، به اطاعت آنان بپردازند و اطاعتشان را همانند اطاعت خدا بدانند و از دستورهای آنان سرپیچی نکنند.(عنکبوت، آیه 8؛ لقمان، آیات 14 و 18)
باید دانست احسان تنها در انفاق مالی خلاصه نمیشود، بلکه هر گونه رفتاری نیک در قالب تکریم و احترام از مصادیق احسان است. البته احسان مالی میتواند بخشی از علاقه و محبت باطنی را به نمایش گذارد. از همین رو اعطاى بخشى از مال به والدین، هنگام نوشتن وصیّت و تقسیم اموال مستحب دانسته شده است. (بقره، آیات 180)
مراعات والدین و ادب نگهداشتن نسبت به آنان از جمله حقوق طبیعی آنان است. آنان زحمات بسیاری را متحمل شدهاند و کوتاهی از سوی فرزندان به معنای ناسپاسی است که خدا آن را نکوهش کرده است.(لقمان، آیه 14) خدا در این آیه در عبارت «الىّ المصير» نوعى تهديد را به کار برده است، يعنى بازگشت شما به سوى ماست و بر حسب اعمالتان، پاداش مىدهيم. (مجمعالبيان، ج 7- 8، ص 495؛ تفسير مقاتل، ج 3، ص 434)
البته همان طوری که نباید به والدین ظلم کرد، نباید به دیگران هم ظلم کرد و احسان و خدمت به والدین نباید موجب ظلم به دیگران شود حتی اگر به نفع والدین تمام شود. بنابراین، رعایت عدالت نسبت به دیگران حتی در صورت ضرر به والدین یا عدم نفع آنان واجب است و هرگز عدالت نباید فدای رابطه خویشاوندی شود.(نساء، آیه 135)
برخورد عاطفی و مودبانه لازم است ولی هرگز ظلم و بیعدالتی نباید در حق هیچ کس انجام گیرد و مراعات احسان به والدین هرگز به معنای ظلم و بیعدالتی نسبت به دیگران نیست.