به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,662
بازدید دیروز: 9,496
بازدید هفته: 3,662
بازدید ماه: 69,735
بازدید کل: 23,731,546
افراد آنلاین: 3
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۱۵ اردیبهشت ۱٤۰۳
Saturday , 4 May 2024
السبت ، ۲۵ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۴۵/ ۳۶ - حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – ۴۵

 اختلاف در تحـریریه  «بعثـت»

۱۴۰۲/۰۳/۳۰

آیت‌الله مصباح یزدی منتخب مردم خراسان‌رضوی برای مجلس خبرگان رهبری - قدس  آنلاین | پایگاه خبری - تحلیلی
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
آقای سیدمحمود دعائی در جای دیگری از خاطرات خود به ابعاد دیگری از جزئیات ماجرای نشریه بعثت اشاره کرده و چنین گفته است:
«سبک و سیاق مقالات نشریه از دو گرایش پیروی می‌کرد. یک گرایش، صد درصد خط امامی بود و توسط یاران وفادار به حضرت امام(ره) که نقطه نظرهای ایشان را بدون قید و شرط قبول داشتند و عمل می‌کردند تهیه می‌شد. اینان اگر به جریانات و شخصیت‌های دیگر احترام می‌گذاشتند به دلیل امر و فرمان امام(ره) بود. برای آنها محور، امام(ره) بود. گرایش دیگری هم بود که در کنار علاقه‌مندی به امام(ره)، دیگران را هم قبول داشتند و به آنها نیز احترام می‌گذاشتند. به تدریج بعد از جریان تبعید حضرت امام(ره) به ترکیه و ایجاد حرکت‌های رفورمیستی که در جریان مبارزات قم پدیدار شد، فاصله این دو گروه بیشتر شد.
 در این میان عده‌ای هم بودند که از مبارزین و کسانی که به مبارزه سیاسی روی آورده بودند، انتقاد می‌کردند و اعتقاد داشتند که مبارزه باید سازماندهی شده و از شکل و شیوه حزبی پیروی شود. آنان معتقد بودند که می‌بایست به فعالیت‌های صرفاً فرهنگی و زیربنایی توجه داشت.
در حالی که گروه‌های رادیکال و انقلابی معتقد بودند که در عین توجه به امور فرهنگی و آموزش و تربیت افراد معتقد و مبارز، می‌بایست به فعالیت‌های سیاسی و مبارزه علنی و انقلابی هم دست زد.
گروه اول به فعالیت‌های رفورمیستی روی آورده بودند. استدلال‌شان این بود که مرحوم عبده و مرحوم سید جمال الدین اسدآبادی دو همرزم بودند و مرحوم سیدجمال الدین اسدآبادی معتقد به فعالیت‌های انقلابی و حاد بود و سرانجام به شهادت رسید و طرح‌ها و برنامه‌هایش ناکام ماند اما آقای عبده که همرزم جمال الدین اسدآبادی بود به فعالیت‌های سازنده فرهنگی و زیربنایی روی آورد و پایه‌گذار دانشگاه الأزهر مصر شد و به کادر‌سازی روی آورد و حرکت او سازگارتر و ماندگارتر شد و در نقش آفرینی و جریان‌‌سازی دنیای اسلام تداوم بیشتری یافت. این استدلالات باعث پایه‌گذاری تشکیلات دارالتبلیغ اسلامی در قم شد به طوری که از شخصیت‌های بلندپایه دعوت می‌کردند تا در آن‌جا گرد بیایند و با پرورش قشر مبلّغ و سخنور به ترویج دین اسلام بپردازند. 
دوستان و علاقه‌مندان امام(ره) به دلیل استقبال رژیم شاه از این شیوه فعالیت، این حرکت را نوعی حرکت انحرافی می‌دانستند و انحراف از خط مبارزاتی و رویارویی با رژیم ستم‌شاهی به حساب می‌آوردند و آن را شانه خالی کردن از بار مسئولیت مبارزات سازنده ضدرژیم می‌دانستند. عنایت‌ها و حمایت‌های بعضی از عناصر وابسته از این حرکت نیز طرفداران امام(ره) و خود ایشان را بیشتر به این جریان بدبین می‌کرد و اینان را در اعتقادشان مبنی بر انحرافی بودن خط گروه اول، راسخ‌تر می‌نمود.
به دنبال چنین حرکتی، گروهی از دوستان در کانون انتشار ماهنامه بعثت، به جریانات دارالتبلیغ اسلامی و برنامه‌های فکری و تبلیغی آیت ‌الله شریعتمداری تمایل پیدا کردند. آقایان علی حجتی کرمانی و سید‌هادی خسروشاهی با همه حسن نیت و ارادتی که نسبت به امام(ره) داشتند، در زمره این طیف بودند ولی بقیه دوستان به شدت از این مباحث و انتشار آن انتقاد می‌کردند و معتقد بودند که ترویج و حمایت از بنیان‌گذاران دارالتبلیغ به انزوای امام(ره) و سرانجام فراموشی و خاموشی مشعل مبارزه علیه رژیم 
می‌انجامد. سردمداران طرف مقابل هم در حوزه علمیه قم، امام(ره) و یارانشان را به تندروی متهم می‌کردند که مثلاً به فکر سازندگی و آینده حوزه و مجامع مذهبی نیستند و صرفاً یک عده عناصر داغ و تندروند که شعارهایی می‌دهند و به دنبال آن شعارها خودشان و یارانشان را گرفتار می‌کنند و به زندان می‌اندازند.
گاهی مطالبی آماده می‌شد تا در ماهنامه [بعثت] منتشر شود، اما این دوستان به دلیل خط فکری خاص‌شان برخورد می‌کردند و مانع از چاپ می‌شدند. آنها اصرار داشتند که از اهرم انتشار ماهنامه بعثت به عنوان ارگان مبارزاتی طلاب و محصلین حوزه علمیه قم و به عنوان ارگان طیف آگاه و مبارز و روشنفکر حوزه علمیه استفاده شود.
تبلیغ برنامه‌های دارالتبلیغ و رفرمی که آقای شریعتمداری ایجاد کرده بود، در نهایت باعث دودستگی در هسته مرکزی ماهنامه شد و ضرورت بازنگری در هسته مرکزی اولیه ناشرین ماهنامه بعثت، مطرح شد.»1
اشاره سید محمود دعائی به اختلافات در تحریریه نشریه بعثت، مربوط به آیت ‌الله مصباح است که ایشان به دلیل وابستگی برخی اعضای بعثت به تشکیلات دارالتبلیغ، به فکر تأسیس نشریه مستقل دیگری افتادند که از این جهت، کاملاً مُبرّا باشد، لذا نشریه «انتقام» به وجود آمد که در ادامه مستقلاً بدان خواهیم پرداخت.
حجت‌الاسلام و المسلمین علی حجتی کرمانی در تاریخ 2/3/1359 در نامه سرگشاده خود خطاب به سید محمود دعائی _  مدیر مسئول وقت روزنامه اطلاعات _ ، ضمن شکایت از سیاست‌های نادرست نوشتاری روزنامه اطلاعات، به نشریه بعثت و اختلافاتی که در مدیریت آن در زمان طاغوت پیش آمده بود، اشاره دارد. 
روایتی که آقای علی حجتی کرمانی از اختلاف در نشریه بعثت می‌کند از جهات مختلفی قابل تامّل است.  ایشان «گروه‌گرائی‌ها» و «تک‌محوری» را عامل از هم گسستگی عوامل اداره‌کننده نشریه بعثت می‌خواند. آقای علی حجتی کرمانی خطاب به آقای دعائی می‌نویسد:
«برادر عزیز! با اجازه شما به ۱۸ سال قبل بر می‌گردیم و اوائل نهضت و تاسيس يک نشريه زیرزمینی به نام «بعثت» که با همیاری و همکاری یکدیگر و با وجود اختلافات سلیقه توانستیم تا 15 شماره آن‌ را چاپ و منتشر کنیم و رژیم بالاخره نتوانست آن ‌را کشف کند! و ما سال‌ها از وسایلی که بدان منظور تهیه شده بود، در غیاب شما و برای چاپ و نشر اعلامیه‌های فصلی بهره می‌جستیم... به یاد دارید که در آن‌گاه بر اثر اختلاف ذوق و سلیقه و عدم قدرت بر تکیه روی قدر مشترک‌ها و حتی اختلافات جزئی و رقت‌باری بر سر کشیدن پاره‌ای از حروف، چگونه آن نشریه را که در زمان خود بی‌نظیر بود و می‌توانست نقشی را در مسائل ایدئولوژیکی اسلامی و ارائه مسائل عینی جامعه به توده‌های نا آگاه و حتی طلاب و دانشجویان جوان ايفا کند، به بوته تعطیل کشید و نیروهای فعّال و صادق را پراکنده کرد و هر کدام را به راه خویش با ادعای صحت آن راه‌ انداخت؟ آیا از بعثت‌ها اطلاعات با انبوهی از تجربیات سیاسی و اجتماعی نمی‌تواند کافی باشد بر این‌که موارد جزئی «افتراق» را به کناری بزنیم و بر قدر مشترک‌های کلی و اسلامی خويش تکیه نموده و به دور از هرگونه خودخواهی و تک محوری و گروه‌گرائی انقلابمان را از پرتگاهی که در این روزها در آن قرار دارد نجات بخشیم؟!
برادر! اگر اختلاف سلیقه و أحياناً خودخواهی و تشخص‌گرائی، 6 نفره ما در ۱۸ سال قبل یک نشریه زیرزمینی را به خطر ‌انداخت و بعثت را به ورطه تعطیل کشاند، امروز دارد گروه‌گرائی‌ها و يک بُعدی‌اندیشی‌ها و تک عامل گرائی‌ها و انتقام‌جوئی‌ها و تصفیه حساب‌های شخصی گروه‌ها و اشخاص، «بعثتی» را گرفتار رکود کرده و در معرضِ خدای ناخواسته سقوط قرار می‌دهد!...»2
پانوشت‌ها:
1- یادها-35: گوشه‌ای از خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین سید محمود دعائی، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1387، صص 61-65.
2- «نامه سرگشاده علی حجتی کرمانی به سرپرست اطلاعات»، روزنامه اطلاعات، شماره 16150، 4/3/1359،  ص8.