به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,129
بازدید دیروز: 2,942
بازدید هفته: 11,147
بازدید ماه: 77,220
بازدید کل: 23,739,030
افراد آنلاین: 7
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۱۸ اردیبهشت ۱٤۰۳
Tuesday , 7 May 2024
الثلاثاء ، ۲۸ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۵۱۷ - تحلیل 50 سال پیش رهبر انقلاب درباره فلسفه اربعین حسینی: چرا بزرگداشت اربعیـن اهمیّت دارد؟ ۱۴۰۲/۰۶/۱۱
تحلیل 50 سال پیش رهبر انقلاب درباره  فلسفه  اربعین حسینی:
چرا بزرگداشت اربعیـن اهمیّت دارد؟
  ۱۴۰۲/۰۶/۱۱

همشهری آنلاین - تحلیل ۵۰ سال پیش رهبر انقلاب درباره مراسم اربعین حسینی -  صاحب‌خبر

درست پنجاه سال پیش، یعنی زمانی که هنوز مراسم اربعین، به شکوه امروز شکل نگرفته بود، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۲۴/۱۲/۵۲ (روز جمعه ۲۰ صفر سال ۱۳۹۴ هجری قمری) در جریان سلسله جلساتی در مسجد امام حسن‌(ع) در مشهد مقدس که به شرح و تفسیر خطبه‌های نهج‌البلاغه اختصاص داشت، به‌مناسبت تقارن با شب اربعین حسینی، تحلیلی تاریخی و جامع از چرایی اهمیت زیارت اربعین ارائه کردند. متن بیانات معظم‌له به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌‌ای از نظر خوانندگان عزیز می‌گذرد.
***
 می‌دانید یکى از علائم ایمان زیارت اربعین است؟ بنده نمی‌دانم این روایت چقدر صحیح است، اصرارى هم ندارم که بگویم معناى این روایت همین است که من گمان کرده‌ام، واقعش هم این است که احتمال می‌دهم معنایش یکى از شقوق و احتمالات دیگرى باشد که در این زمینه بیان می‌شود؛ امّا اگر این احتمال هم که من می‌گویم باشد، مؤیّد فراوانى دارد: «زیارهًْ الاربعین».
تمرکز شیعه بر محور امامت علی‌رغم پراکندگی جغرافیایی
شیعه یک جمع متفرّقى بود؛ یک جامعه‌اى بود که در یک‌جا و در یک مکان زندگى نمی‌کرد؛ در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند - اطراف و اکناف بلاد- امّا یک روح در این کالبدِ متفرّق و در این اجزای متشتّت در جریان است؛ مثل دانه‌هاى تسبیح، یک رشته و یک نخ، همه‌ اینها را به هم وصل می‌کرد. آن رشته چه بود؟ رشته‌ اطاعت و فرمانبرى از مرکزیّت تشیّع، از رهبرى عالى تشیّع یعنى امام؛ همه‌ این رشته‌ها به آن‌جا متّصل می‌شد؛ قلبى بود که به همه‌ اعضا فرمان می‌داد؛ و به این ترتیب، تشیّع یک سازمان و یک تشکیلات بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند، امّا بودند کسانى که از حال همه باخبر بودند. 
اطاعت و فرمانبرى آنها به‌حساب، فریاد زدنشان از روى دستور، سکوتشان برطبق نقشه، همه چیزشان با حساب. فقط یک عیبى کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر می‌دیدند. اهل یک شهر و شیعیان یک منطقه، البتّه یکدیگر را می‌دیدند، امّا یک کنگره‌ جهانى لازم بود براى شیعیانِ روزگار ائمّه‌(علیهم‌السّلام). این کنگره‌ جهانى را معیّن کردند، وقتش را هم معیّن کردند؛ گفتند در این موعدِ معیّن، در آن کنگره هرکس بتواند شرکت کند. آن موعد، روز اربعین است؛ و جاى شرکت، سرزمین کربلا است؛ چون روح شیعه روح کربلائى است، روح عاشورائى است؛ در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است؛ شیعه هرجا که هست دنباله‌روِ عاشوراى حسین است. این است که مى‌بینیم همه جا این تپش‌هایى که در شیعه مکشوف شده، از آن مرقد پاک ناشى است؛ اینها شعله‌هایى بوده که از آن روح مقدّس و پاک و از آن تربت عالى‌مقدار سرکشیده؛ به جان‌ها و روح‌ها زده؛ انسان‌ها را به گلوله‌هاى داغى تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده.
نهضت توّابین، اولین حرکت شیعیان بعد از عاشورا
اولین نهضتى که بعد از عاشوراى حسینى از طرف شیعیان به وجود آمد، نهضت توّابین بود. اینها آمدند در آن مرقد پاک دور هم جمع شدند -کتب تواریخ اینها را نوشته‌اند- مقدار زیادى ‌اشک ریختند. بعضى خیال می‌کنند این ‌گریه وسیله‌ عقده‌گشایى است؛ بله، ‌گریه وسیله‌ عقده‌گشایى است، درصورتى‌که با فکر همراه نباشد. اگر ‌گریه را و‌ اشک ریختن را فقط احساسات هدایت بکند، همین است که گفته‌اند، امّا اگر فکر و ‌اندیشه به انسان ‌اشکى بدهد و چشم انسان قطره ‌‌اشکى بچکاند، این مثل همان آب کبابى است که آتش را تیزتر و تندتر می‌کند؛ این عقده نیست، سلاح است؛ لذاست که ‌گریه جزو کارهاى معمولى شیعیان صدر اوّل است که همه‌ آنها در راه‌ ستیزه‌گرى بودند، همه‌ آنها در راه عاشورا قدم برمی‌داشتند. 
امام جعفر صادق(ع) اهل‌گریه است؛ امام رضا‌(ع) اهل‌گریه است؛ شعرا را وادار می‌کنند و می‌گویند این قصائد بلند را بگویید، بروید گروه‌ها را به یاد گذشته‌ تشیّع بگریانید که با این‌گریه، آتششان مشتعل‌تر و برافروخته‌تر بشود. 
توّابین آمدند این‌جا مبالغ زیادی‌ گریه کردند؛ هرچه بخواهید. گمانم گفته‌اند یک شبانه‌روز یا دو شبانه‌روز - نوشته‌اند در تواریخ، بنده یادم رفته- اتّصالاً ‌اشک [ریختند]؛ بعد از این‌گریه‌ها بود که دست به دست هم دادند، تصمیم گرفتند که بروند تا جانشان را در راه خدا بدهند و تا کشته نشده‌اند، دست از جنگ برندارند و از این جنگ زنده برنگردند؛ همین هم شد. مردمان بزرگی؛ سلیمان ‌بن ‌صرد خزاعى -صحابى امیرالمؤمنین(ع)، حوارى امام حسن(ع)- و امثال اینها رفتند و آن‌جا جان دادند و کشته شدند؛ [شروعش] از کربلا بود؛ ببینید چه این حقیقت جلوه‌دار و جلوه‌گرى بوده در آن روزگار! 
در ذهن مردم ما امروز البتّه، این حقیقت به آن زیبایى و به آن شکوهمندى باقى نمانده؛ جور دیگر است. بنابراین، مسئله‌ اربعین یک مسئله‌ مهمّى است.
قیام ابن طباطبا
اربعین یعنى میعاد شیعیان در یک کنگره‌ بین‌المللى جهانى در یک سرزمینى که خود آن سرزمین خاطره‌انگیز است؛ سرزمین خاطره‌ها است؛ خاطره‌هاى باشکوه، خاطره‌هاى عظیم؛ سرزمین شهدا، مزار کشته‌شدگان راه خدا. این‌جا پیروان تشیّع جمع بشوند و دست برادرى و پیمان وفادارىِ هرچه بیشتر ببندند. این اربعین است. 
غیر از توّابین باز هم سراغ داریم کسانى که آمدند آن‌جا و از آن‌جا مایه گرفتند. یکى از بزرگ‌ترین نهضت‌هاى شیعه در دوران تاریخ خلفاى بنى‌عبّاس، نهضت «ابن طباطبا» است که این سادات محترم طباطبائى ظاهراً از اولاد آن محمّد بن ابراهیم بن اسماعیل طباطبا هستند. 
این محمّد بن ابراهیم بن اسماعیل طباطبا، یک نهضت عجیبى به راه ‌انداخت و فتح کردند و پیروز شدند؛ بخش مهمّى از عالم اسلام را قبضه کردند، حکومت تشیّع و حکومت علوى را بر سر پا کردند؛ و برخلاف سخن آن کسانى که تصوّرشان این است که چنین حقّى به امامزاده‌ها داده نمی‌شده؛ نخیر، این حق به آنها داده شده بود؛ اجازه داده شده بود از طرف بزرگ‌ترهایشان و به نتیجه هم رسید، موفّق هم شد؛ منتها البتّه این بزرگوار در اثناء بیمار شدند و از دنیا رحلت کردند و این وسیله‌اى شد که بعد، آن موفّقیّت و کامیابى باقى نماند و بعد از چند سال، البتّه نهضت شکست خورد؛ لکن چند سالى بر سرِ کار بودند. این بزرگوارها هم وقتى می‌خواستند شروع کنند، آمدند کربلا. اوّلى که خواستند شروع کنند، با آن ابوالسّرایا و همه‌ آن شیعیانى که همراهشان بودند آمدند کربلا، بر سر قبر حسین‌بن‌على (صلوات‌الله‌علیه) پیمان برادرى و وفادارى بستند.
بنی اسد؛ نخستین زائران امام حسین(ع)
و البتّه شنیده‌اید که جابربن‌عبدالله‌ انصارى هم آمد. به نظر من این بزرگوار سوّمین کسى است که به زیارت قبر حسین‌بن‌على‌(ع) آمده است؛ سوّمین جمعى که به زیارت آمدند، جمع جابر است و عطیّه؛ قبل از او کسانى به زیارت آمده بودند؛ شاید اوّلین کسانى که زیارت کردند این تربت پاک را همان بنى‌اسد بودند که آمدند نعش مقدّس حسین‌بن‌على‌(ع) را دفن کردند؛ آنها اوّلین کسانى بودند که این تربت را زیارت کردند؛ و جابر هم آمد به قصد زیارت، با آن تفصیلاتى که شنیده‌اید و آن سخنى که آن‌جا سر قبر گفت که امروز البتّه آقایان [می گویند]؛ در مجالس و محافل بوده‌اید و مکرّر شنیده‌اید و قبلاً هم شنیده بودید.
 اجمالاً، یادآورى خاطره‌ عاشورا و خاطره‌ آن جهاد و ازخودگذشتگى و فداکارى عظیم، در روز اربعین انجام می‌گرفته؛ و در آن سرزمین. اگر امروز هم بتوانند شیعیان‌، آن سرزمین پاک و مقدّس را یک‌چنین میعادى قرار بدهند، البتّه بسیار کار بجا و جالبى خواهد بود و هم دنباله‌گیرى از راهى است که ائمّه‌ هدی(علیهم‌السّلام) به ما ارائه دادند....