۶۲ - سید یاسر جبرائیلی: مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۱۴۰۲/۰۸/۱۹
مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۶۲
سـقوط با شیب تنـد
۱۴۰۲/۰۸/۱۹
سید یاسر جبرائیلی
آیتالله منتظری پس از مطالعه نامه امام(ره)، مهدی هاشمی را خواست، او را در جریان نامه امام(قدّسسرّه) قرار داد و بخشی را که مربوط به وی بود، برایش خواند. مهدی هاشمی میگوید: «بعد اضافه کردند که من هم یک نامهای برای امام نوشتم و آن قسمتی را که درباره من بود، برایم خواندند. بعد گفتند امام با نامه خودشان، خواب را از چشم من گرفتهاند؛ من هم نامهای نوشتم که خواب را از امام بگیرد.»1
آیتالله منتظری این مطلب را به مرحوم حاج احمد خمینی نیز گفت که «نامهای نوشتهام تا خواب را از چشم آقا بگیرم.»2
آیتالله منتظری در این نامه خود به حضرت امام(قدّسسرّه)، با لحنی موهن، خود را از متأثّر شدن از اطرافیان مبرّا دانست و در مقابل، امام(قدّسسرّه) را متّهم به کانالیزه شدن کرد. درباره اشاره امام(قدّسسرّه) به آزادسازی منافقین از زندانها، مدّعی شد زندانها در شرف انفجار بوده که وی دخالت کرده و اوضاع را سامان داده است. صحبتهای خود از رسانههای گروهی علیه نظام را عامل امیدوار شدن مردم دانست و گفت افراد علاقهمند به انقلاب میگویند اگر این صحبتها نبود، معلوم نبود چه میشد. از اقدامات نهضتهای آزادیبخش دفاع کرد و گفت اگر بنا است کسی محاکمه شود، چون سیّدمهدی از خود او حکم دارد، محاکمه باید متوجّه او شود.
از مهدی هاشمی و سابقه و اقدامات او بهصورت تمامقد دفاع نمود و وی را مردی مخلص اسلام و انقلاب و شخص امام، خوشاستعداد و خوشدرک دانست که «هم خوب صحبت میکند و خوب مینویسد و در عقل و تدبیر و مدیریّت به مراتب از رئیسسپاه و وزیر اطّلاعات با همه کمالاتشان بهتر است و در تعهّد و تقوا هم از آنان کمتر نیست؛ فقط بز اخفش نیست و حاضر نیست کورکورانه مهره کسی بشود. او در خانه نشسته مشغول مطالعه و نوشتن است و فعلاً در کشور مد شده است هر کار خلافی را از قتل و اعلامیّه و امثال اینها را رجماًبالغیب به او نسبت دهند.» در انتهای نامه نیز اعلام کرد که با این اوضاع از کارهای سیاسی کشور کنار خواهد ماند: «بالاخره با وضع فعلی ناچارم از کارهای سیاسی کشور کنار بمانم و به درس و بحث طلبگی و کارهای حوزوی بپردازم؛ به همان نحو که حضرتعالی در اواخر با مرحوم آیتالله بروجردی عمل کردید؛ زیرا مخالفت با حضرتعالی و نظام را صحیح نمیدانم بلکه حرام میدانم و در چهارچوب فعلی تأیید و همکاری را نیز با مشاهده کارهای خلاف مشروع نمیدانم؛ بنابراین تقاضا میکنم به من کاری ارجاع نشود.»3
در سوی دیگر، از طرف اداره اطّلاعات قم به سیّدمهدی هاشمی ابلاغ شده بود که خود را به ستاد وزارت اطّلاعات در تهران معرّفی کند؛ امّا وی این کار را نکرد. وزیر اطّلاعات وقت میگوید شاید دلیل امتناع سیّدمهدی از معرّفی خود به وزارت، این بود که آیتالله منتظری فکر میکرد باتوجّهبه اینکه در نامه به امام(قدّسسرّه) مسئولیّت اقدامات سیّدمهدی را شخصاً پذیرفته، امام(قدّسسرّه) از دستور خود مبنی بر پیگیری اتّهامات سیّدمهدی منصرف شود. امّا امام(قدّسسرّه) همچنان بر پیگیری ماجرا اصرار ورزیدند و سیّدمهدی هاشمی در تاریخ بیستم مهرماه ۱۳۶۵ با این تصوّر که وزیر اطّلاعات شخصاً قصد صحبت با او را دارد، خود را معرّفی کرد و بلافاصله تحویل بازداشتگاه شد.4
به دنبال بازداشت سیّدمهدی هاشمی، آیتالله منتظری دست به اعتصاب زد، درس خود را تعطیل و ملاقاتهایش را قطع کرد؛ بهنحویکه مسئولان رده اوّل کشور نیز اجازه ملاقات با وی را نیافتند. این اقدام آیتالله منتظری، موجب فضاسازی گستردهای از سوی رسانههای بیگانه علیه نظام شد و از این ماجرا با عنوان «چنددستگی در سطح رهبری» یاد کردند.5
در داخل کشور نیز با هدایت بیت آیتالله منتظری، اعلامیّههای متعدّدی در دفاع از سیّدمهدی هاشمی توزیع شد. وزیر وقت اطّلاعات میگوید: «اعتصاب قائممقام رهبری - فردی که تاکنون بهعنوان نفر دوّم در نظام جمهوری اسلامی شناخته میشد - اینک او را در سویی و بخشی از بدنه اجرائی نظام (و در واقع حضرت امام) را در سوی دیگر نهاده بود. عدم امکان بازگویی بسیاری از مسائل، بر پیچیدگی اوضاع افزوده بود. افراد زیادی تحت تأثیر این شرایط، دچار تردیدی عمیق شده بودند.»6
در چنین شرایطی، نزدیکان امام(قدّسسرّه) و دلسوزان آیتالله منتظری تلاش زیادی کردند که اعتصاب آیتالله منتظری شکسته شود. از جمله اینکه سران قوا به قم و نزد آیتالله منتظری میروند تا ایشان را از این تصمیم منصرف کنند، امّا موفّق نمیشوند.
آیتالله خامنهای نقل میکنند «در آن جلسه محور حرف، اعتصابی بود که آقای منتظری کرده بود و تلاشی بود برای شکستن این اعتصاب. همه میگفتیم این کار مصلحت نیست، کار درستی نیست، اینجور منعکس میشود که شما به خاطر اعتراض به یک روال قضائی چون به خودتان مربوط است، قهر کردهاید و جنجال را به جامعه میکشانید.
یک قضیّه موردی است که عمومیاش میکنید. آنچه ما به ایشان میگفتیم، واقعاً اشکالاتی بود که بر ایشان وارد بود، ایشان هم جواب درستی برای اینها نداشت. ولی خب در عین حال ادامه دادند دیگر.»7
آیتالله خامنهای همچنین اشاره میکنند: «البته این را هم بگویم، که ما هم یک بار رفتیم قم ـ که احتمالاً قبل از این جلسه [جلسه در محضر امام (قدس سره)] بود ـ تا آقای منتظری را از این تصمیمش منصرف کنیم؛ و نشد. اصلاً ایشان زیر بار نرفت و گفت من با هیچ کس ملاقات نمیکنم.»8
پانوشتها:
1- مرکز اسناد انقلاب اسلامی،، ص ۲۵، کد 5370
2- سیّداحمد خمینی، پیشین، ص ۹۲
3- سیّداحمد خمینی، پیشین، سند شماره ۲۰
4- محمّد محمّدی ریشهری، پیشین، ص ۱۰۶
5- رادیو بیبیسی، 2/8/65؛ ساعت ۱۹:۴۵؛ به نقل از: همان، ص ۱۰۷
6- همان، ص 110
7- مرکز اسناد دفتر حفظ و نشر حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی)
8- همان