به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,841
بازدید دیروز: 5,805
بازدید هفته: 30,500
بازدید ماه: 51,470
بازدید کل: 23,713,291
افراد آنلاین: 7
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۱۲ اردیبهشت ۱٤۰۳
Wednesday , 1 May 2024
الأربعاء ، ۲۲ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
1 ۰۳/۰۲/۱۲
(0 بازدید)


1 ۰۳/۰۲/۱۲
(0 بازدید)


۳۶/۱۰۶ - حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) ۱۴۰۲/۰۸/۳۰
حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – ۱۰۶

 ایستاده  در سنگر دفاع  از  انقلاب  اسلامی

۱۴۰۲/۰۸/۳۰

آیت‌الله مصباح یزدی منتخب مردم خراسان‌رضوی برای مجلس خبرگان رهبری - قدس  آنلاین | پایگاه خبری - تحلیلی

دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
همچنین نام آیت‌الله مصباح در لیست امضاکنندگانِ «اعلامیه جمعی از اساتید و فضلای حوزه علمیه قم درباره اوضاع ایران» که در 25/01/1357 در پی حوادث اخیر و کشتار مردم، خصوصاً 19 دی قم و اربعین‌های شهرهای دیگر در یادبود شهدای قم گرفته می‌شد به چشم می‌خورد.1
گویا دو شخص نامبرده و برخی دیگر از همفکران آنان به امضای پای اعلامیه اساتید و فضلای حوزه علمیه قم به مناسبت 19 دی 56 اصلاً دقت نکرده‌اند، و یا احیاناً خدای ناکرده با علم و اطلاع چنین بهتانی را به مرحوم علامه روا داشته‌اند. طبعاً اگر هر فرد منصفی به مرور اسناد مبارزات بپردازد، اجازه چنین اتهامی به آقای مصباح را به خود نخواهد داد، حتی اگر در تضاد فکری و سیاسی با ایشان باشد.
گذشته از امضای بیانیه‌های اعتراضی مرتبط با قیام 19 دی توسط علامه مصباح، برخی شاگردان مبرز آیت ‌الله مصباح یزدی نیز در این تظاهرات شرکت داشتند. به راستی اگر آیت ‌الله مصباح طبق ادعای برخی اصلاح‌طلبان، از امضای اعلامیه اعتراضی استنکاف ورزیده و نقشی در ماجرای 19 دی نداشته و یا با اصلِ این حرکتِ انقلابی مخالف بود. علی‌القاعده نظر شاگردانِ درجه یک خود را نسبت به شرکت در این تظاهرات تغییر می‌داد. در حالی که آیت ‌الله فیاضی _‌ به عنوانِ یکی از زبدگانِ محفلِ درسیِ ایشان‌_ در مورد شرکت در تظاهرات 19 دی قم می‌گوید: «من عموماً فعالیت‌های خاصی نداشتم، یعنی این‌گونه نبود که دست‌‌اندر کار امور مبارزه باشم. بله گاهی تعریض‌ها و صحبت‌های انتقادی و تندی نسبت به حکومت و دستگاه و همچنین تشویق طلاب به مبارزه داشتم. مقید هم بودم که در تظاهرات‌ها شرکت کنم زیرا خواسته امام چنین بود. از همین رو در مورد تظاهرات ۱۹ دی اهتمام ویژه‌ای داشتم تا از ابتدا تا انتهای آن را حضور داشته باشم. گرچه در تجمع طلاب رو‌به‌روی بیت آیت ‌الله نوری همدانی حضور نداشتم اما خبر آن به من رسید. به هر حال تظاهرات از مسجد امام حسن عسکری(ع) شروع می‌شد و مقصد مسجد امام حسن مجتبی(ع) بود. مسافت زیادی بود اما جمعیت فراوانی آمده بودند. به خاطر دارم به حدی در تظاهرات‌ها شعار می‌دادم که گلویم می‌گرفت. در این زمان دیگر راه‌پیمایی‌ها به صورت گسترده و غیر قابل مهار بود و کاری از حکومت طاغوت بر نمی‌آمد.»2
تلگراف حوزویان به رئیس‌جمهور فرانسه
مدتی پس از هجرت امام خمینی(ره) به فرانسه تعدادی از فضلاء و اساتید حوزه علمیه قم تلگرافی به رئیس‌جمهوری فرانسه فرستادند. در این تلگراف که در مهرماه 1357 برای رئیس‌جمهور فرانسه ارسال شده است3، اساتید حوزه قم ضمنِ تبیینِ جایگاه و شخصیتِ ممتازِ امام خمینی، خواستار احترام فراوان نسبت به ایشان شدند. در این تلگراف نام آیت ‌الله محمدتقی مصباح یزدی نیز به چشم می‌خورد.4
با ورود امام(ره) به ایران، آیت‌الله مصباح در جمع عموم مردم به استقبال ایشان رفتند5 و بعد از آن نیز بارها بنا به برخی ضرورت‌ها به محضر ایشان شرفیاب شدند.6  آیت الله مصباح از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان زندگانی پربار خویش، خود و حلقه گسترده شاگردان 7 و نیز آثار گرانسنگ‌شان در خدمت انقلاب و نظام اسلامی قرار داشت. از مناظره با گروه‌های التقاطی در دهه 60 تا روشنگری علیه جریان‌های انحرافی در دهه 70، و تربیت کادر متعهد و انقلابی برای نظام، تا مرزبانی ایدئولوژیک و پرکردن خلأ بزرگانی چون شهید مطهری، همه و همه سرفصل‌های مهمی در حیات پربار ایشان است که بازخوانی آن نیازمند مباحث مستقل و تفصیلی دیگر است. در ادامه (شماره‌های بعدی) به تبیین برخی نکته‌ها و ناگفته‌ها می‌پردازیم که در تحلیل کارنامه سیاسی آیت‌الله مصباح در خدمت به انقلاب اسلامی و نظامِ سیاسیِ برآمده از آن، ابعادِ جالب و جدیدی را آشکار خواهد کرد...
پانوشت‌ها:
1- همان، صص269-272.
2- مصاحبه با آیت ‌الله فیاضی، مصاحبه و تدوین: صادق علیپور، 1394، آرشیو بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
3- طبق سند درج شده در کتاب اسناد انقلاب اسلامی (ج ۳، ص 497) تاریخ امضای تلگراف مذکور 18 مهر 1357 می باشد. البته ساواک برابر اسناد منتشر شده در تاریخ 22 یا 23 مهر خبر از ارسال این تلگراف می دهد.
4- اسناد انقلاب اسلامی، ج3،صص479-480. همچنین: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج1، ص638.
5- جناب آقای سید ابوالحسن نواب از شاگردان آیت‌الله مصباح یزدی در مؤسسه در راه حق، در مراسم ترحیمی که برای آیت ‌الله مصباح یزدی در سال 99 در دانشگاه ادیان و مذاهب قم برگزار شد، به برخی از تهمت‌های ناروایی که نسبت به سابقه مبارزاتی آیت ‌الله مصباح یزدی در طول عمر با برکت ایشان مطرح شده، پاسخ داده است. وی به چند نمونه از مشاهدات خود، اشاره کردده است. از آن جمله، در مورد حضور آیت ‌الله مصباح در تهران برای زیارت امام خمینی در هنگام ورود به ایران و سکونت در مدرسه رفاه، چنین می‌گوید: «من دیدم که ایشان در فوت امام چطور می‌لرزید. من دیدم که ایشان وقتی امام به مدرسه رفاه آمدند، هرچه اصرار کردیم که از درِ خصوصی داخل برویم، گفتند من می‌خواهم داخل این مردم، مثل این مردم در این گوشه بایستم و استادم را ببینم. ما چرا مرد نیستیم که به مواضع مصباح و افکار ایشان اعتراض کنیم؟ اشکال را مرد و مردانه بگوییم. چه اشکالی دارد؟ چرا حق را پنهان کنیم، چرا دروغ بگوییم، چرا تاریخ را تحریف کنیم؟» ر.ک: «آیت‌الله مصباح یار غار حضرت امام بود: سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین سید ابوالحسن نواب در مراسم ترحیم آیت ‌الله مصباح یزدی در دانشگاه ادیان و مذاهب»، https://urd.ac.ir/، چهارشنبه هفدهم دی‌ماه 1399. لینک کوتاه https://b2n.ir/001195.
گفتنی است جناب آقای نواب علاوه‌ بر شاگردی، در فضای اجرائی نیز با آیت‌الله مصباح همکاری داشته است اما بنا به برخی موارد فکری و غیرفکری، از ایشان فاصله گرفت و عملاً همکاری وی با مؤسسه امام خمینی قطع شد. این قرائن بیرونی، در بازخوانی روایتِ آقای نواب از آیت‌الله مصباح (خواه در دفاع از ایشان باشد یا نقد ایشان) حائز اهمیت است. 
6- البته آقای غلامرضا بیات- محافظ آیت ‌الله مصباح- در رابطه با خلق و خوی ویژه آیت ‌الله مصباح در مورد ملاقات‌های پی‌در‌پی با امام یا علمای دیگر می‌گوید: «در این مدت 20 سال که خدمت حاج آقا [مصباح] بودم، ایشان خیلی کم خدمت امام رسیدند. شاید هفت یا هشت بار. یکی از علت‌هایش چنان که عرض کردم این بود که حاج آقا برای هر کار خود حجت شرعی دارد. از این رو تا احساس ضرورت نمی‌کردند خدمت ایشان نمی‌رفتند. برای همین یکی از ایرادهایی که به حاج آقا می‌گرفتند این بود که چرا در زمان حیات امام با ایشان حشر و نشر نداشته و به قول معروف منزوی بوده است؟! حاج آقا در جواب می‌فرمود: نزدیکی جسمی مهم نیست، بلکه نزدیکی افکار مهم است. چه بسا افرادی از نزدیکان پیامبر اکرم (ص) بودند و شب و روز با وی حشر و نشر داشتند، اما از او نبودند و بلکه دشمن او شدند و چه بسا فردی همانند اویس قرنی، اصلاً وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) را ندید، ولی از عاشقان و پیروان آن حضرت بود.» حقیقت شرق: نگاهی بر زندگی و خاطرات حکیم فرزانه حضرت آیت ‌الله مصباح، ص83.
7- آیت ‌الله فیاضی هم که از شاگردان مبرّز و شناخته شده آیت ‌الله مصباح است در مورد فعالیت‌های انقلابی خود در بدو پیروزی انقلاب اسلامی چنین می‌گوید: «هنگامی که امام آمدند من در تهران نبودم. منتها پس از آن‌که ایشان در مدرسه رفاه واقع در خیابان ایران مستقر شدند، جمعی از ما را برای انجام کارهای لازم به تهران فرستادند. به خاطر ندارم توسط چه کسی اعزام شدیم اما به هر حال به همراه جمعی از دوستان مؤسسه[در راه حق] مانند حسینی شاهرودی و... برای زیارت ایشان راهی شدیم. آقازاده جناب احمدی میانجی نیز بودند. رو‌به‌روی محل اسکان امام، ساختمانی وجود داشت که محل خواب ما بود. کارهایی نیز به ما محوّل شد و به اصطلاح پادویی می‌کردیم. مثلاً به ما گفته می‌شد که برویم در برخی از کارخانه‌جات سخنرانی کنیم. و یا آن‌که به سؤالات مراجعین پاسخ و توضیح می‌دادیم. کارهایی از این قبیل به ما محوّل شد. البته مدتی هم در قم، در مکان کنونی پاساژ قدس، ستادی دایر بود و نامه‌هایی برای حضرت امام به آنجا می‌رسید. ما نیز آنها را خوانده و در کارتن‌های مخصوص دسته‌بندی می‌کردیم تا رسیدگی شود. مسئول اصلی ما در آنجا آقا سید‌هاشم رسولی محلاتی بود. تقاضای نیرو کرده بودند و من نمی‌دانم چه کسی مرا معرفی کرده بود. به هر حال وظیفه خود دانستیم و به آن مبادرت کردیم. مدتی نیز در فیضیه -هنگامی که امام(ره) نیز در آنجا مستقر بودند- در اتاقی در ایوان یکی از راهرو‌های قدیمی آن، به همراه اخوی آقای مومن، به پاسخگویی به سؤالات مردم مشغول بودیم. مدتی بعد هم دستور داشتیم تا تمامی پرونده‌های ساواک قم را نگاه کرده و دسته‌ای را که مربوط به روحانیت بود جدا کنیم. به نظرم کار ما زیر نظر آیت ‌الله مومن بود زیرا ایشان در آن زمان مسئولیت رسیدگی به امور قضائی و صلاحیت دادن حکم را داشتند. ما به مقر ساواک که در راه‌‌آهن بود رفته و پرونده‌ها را جدا می‌کردیم. مطالب عجیبی از روحانیون وابسته به ساواک درون این پرونده‌ها به چشم می‌خورد. شاید بارزترین آنها مربوط به آقای شریعتمدار[ی] بود....»
ر.ک: مصاحبه با آیت ‌الله فیاضی، مصاحبه و تدوین: صادق علیپور، 1394، آرشیو بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.