به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,271
بازدید دیروز: 7,668
بازدید هفته: 10,939
بازدید ماه: 31,909
بازدید کل: 23,693,731
افراد آنلاین: 71
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۹ اردیبهشت ۱٤۰۳
Sunday , 28 April 2024
الأحد ، ۱۹ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
909 - خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و .... ۱۴۰۲/۱۰/۱۶
خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....
۱۴۰۲/۱۰/۱۶
 

 

 

گاردین: ایران به رهبری آیت‌الله خامنه‌ای و با فعالیت‌های سپاه پاسداران در مرکز تمام اتفاقات خاورمیانه قرار دارد
این روزنامه می‌افزاید: اولین هفته دراماتیک سال 2024 اقبال به سخنان کسانی که می‌گویند حملات روزانه محور مقاومت با هواپیماهای بدون سرنشین، ترورها و حملات دریایی در مقطعی به یک جنگ بزرگ در سراسر خاورمیانه تبدیل خواهد شد، تغییر داد.
این روزنامه چاپ لندن همچنین اظهار می‌دارد: در حال حاضر دشوار است که سطح خشونت در اطراف پایگاه‌های ایالات متحده در عراق، در مرز لبنان یا دریای سرخ را با شدت کم توصیف کنیم.
گاردین اذعان دارد: ایران به رهبری آیت‌الله سید علی خامنه‌ای و با (فعالیت‌های) سپاه پاسداران، در مرکز تمام اتفاقات خاورمیانه قرار دارد.
این روزنامه با ادعای فقدان نفوذ دیپلماتیک ایران اظهار می‌دارد: ایران فقدان نفوذ دیپلماتیک منطقه‌ای خود را از طریق «محور مقاومت» جبران می‌کند که میراث ماندگار(شهید سپهبد) قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران است که به دستور دونالد ترامپ در سال 2020 کشته (شهید)شد.
گاردین می‌افزاید: سلیمانی معمار تلاش‌های راهبردی تهران بود که به موجب آن ایران شبه‌نظامیانی را که در داخل و خارج از دولت‌ها در لبنان، عراق، سوریه و اخیراً یمن فعالیت می‌کنند، تأمین می‌کند، آموزش می‌دهد و گاهی هدایت می‌کند.
در ادامه این یادداشت عنوان شده است: اما میزان خودمختاری این گروه‌ها به‌شدت توسط دانشگاهیان و اندیشکده‌ها مورد مناقشه قرار گرفته است.برخی، از جمله بسیاری از سیاستمداران آمریکایی و اسرائیلی، این گروه‌ها را تنها زائده‌ها یا دست نشانده‌های ایران می‌دانند. بر این اساس، ایران به نیروهای نیابتی خود دستور می‌دهد تا فشار را افزایش دهند یا فشار را کاهش دهند.
برخی دیگر می‌گویند که این تاریخ، نمایندگی و دلایل ارگانیک عنوان شده برای به‌وجود آمدن گروه‌ها از جمله مذهب مشترک و مخالفت مشترک با حضور ایالات متحده را رد می‌کند. آنها استدلال می‌کنند که این رابطه بیشتر همزیستی است تا کنترل‌کننده. آنها می‌گویند که آنها به اندازه‌ای که اسرائیل دست نشانده ایالات متحده است، عروسک خیمه شب بازی نیستند و خودشان در مورد نحوه ادامه کار خود تصمیم می‌گیرند.
این روزنامه همچنین تصریح کرد: سیدحسن نصرالله، رهبر حزب‌الله، بزرگ‌ترین این گروه‌ها، در سخنرانی اخیر خود استدلال کرد که ایران خود اصرار دارد که سازمان‌های بومی باید توانایی‌های نظامی خود را بسازند و به طور ارگانیک بین خود شبکه‌سازی کنند و به یک سازمان وابسته نباشند. 
گاردین به نقل از دکتر امل سعد، مدرس سیاست در دانشگاه کاردیف، می‌گوید: «آنچه که در مورد مشارکت محور مقاومت در این جنگ بی‌نظیر است، این است که این اولین بار است که یک اتحاد فراملی از بازیگران غیردولتی یا ترکیبی ائتلافی نظامی علیه یک کشور (رژیم اشغالگر) تشکیل شده است.، همان‌طور که حزب‌الله، انصارالله [در یمن] و یگان‌های حشد‌الشعبی [در عراق] انجام داده‌اند.»
در ادامه اشاره شده است: علی‌رغم تلاقی ایدئولوژی، استدلال می‌شود که هر یک از اعضای این محور نیز در چارچوب ملی خود عمل می‌کنند.
اسرائیل و ایالات متحده عمدتاً از طریق ترورهای افراد با ارزش به فشار محور مقاومت پاسخ می‌دهند
این روزنامه همچنین اذعان دارد: آنچه غیرقابل انکار است این است که این نیروها به آرامی فشار را افزایش می‌دهند و اسرائیل و ایالات متحده عمدتاً از طریق ترورهای با ارزش پاسخ می‌دهند.
گاردین می‌افزاید: اما همان‌طور که دنیس راس، سفیر سابق آمریکا به بی‌بی‌سی گفت، شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد ایران خواهان تشدید تنش یا درگیری مستقیم با آمریکا نیست. این تا حدی به این دلیل است که فکر می‌کند سیاست فعلی صبر استراتژیک خود نتیجه می‌دهد. تهران احساس می‌کند که آمریکا می‌خواهد منطقه را ترک کند، این هدف نهائی ایران است.
این رسانه انگلیسی همچنین مدعی است: این هدف لزوماً به ایران در شرایطی که در پیچیده‌ترین زمان خاورمیانه قرار دارد، اطمینان نمی‌دهد. وی افزود: یک منافع مشترک اساسی در عدم تمایل به دیدن یک جنگ منطقه‌ای وجود دارد، اما مطمئن نیستیم که آنها آن‌قدر که می‌خواهند بر برخی از نمایندگان خود کنترل داشته باشند.»
گاردین در ادامه این یادداشت به گروه‌ها و هسته‌های محور مقاومت پرداخته است.
روابط ایران با یمنی‌ها به جای فرماندهی و کنترل، مبتنی بر عملگرایی است این رابطه به طور فزاینده‌ای ایدئولوژیک شده است
این روزنامه در ارتباط با جنبش انصار‌الله یمن عنوان می‌دارد: انصارالله، همان‌طور که به نام حوثی‌ها هم شناخته می‌شوند، بازیگران نسبتا جدیدی در صحنه بین‌المللی هستند. این گروه در هفته‌های اخیر پس از تشدید حملات خود علیه کشتی‌های تجاری در دریای سرخ در واکنش به بمباران غزه توسط اسرائیل، دوباره شهرت یافته است. «روابط ایران با حوثی‌ها به جای فرماندهی و کنترل، مبتنی بر عملگرایی است، اما با طولانی شدن جنگ داخلی یمن، این رابطه به‌طور فزاینده‌ای ایدئولوژیک شده است».
در ادامه یادداشت اشاره شده است: واضح است که ایران اهمیت ژئواستراتژیک یمن را پیش‌بینی کرده بود. 
گاردین در ارتباط با حزب‌الله لبنان اظهار می‌دارد: حزب‌الله که 40 سال پیش به عنوان راهی برای مقاومت در برابر تهاجم اسرائیل به لبنان در سال 1982 شکل گرفت، با کمک ایران به جنبش مقاومت برجسته در منطقه تبدیل شد که در داخل و خارج از کشور لبنان فعالیت می‌کند. درواقع، این کشور خود را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای خودپایه در اتحاد با ایران می‌داند. این سازمان در اعتقاد شیعیان به ولایت فقیه، برجستگی روحانیت، اولین سازمانی در جهان شیعه در خارج از ایران که چنین کرد، اشتراک دارد. برخی می‌گویند این باعث می‌شود که حزب‌الله مطیع رهبر ایران باشد، اما سعد می‌گوید: «برای حزب‌الله این نشان‌دهنده تعهد سیاسی به یک رئیس دولت ملی نیست، بلکه تعهدی فکری به یک شخصیت مقدس اسلامی و جانشینان او است که دستورات او حقایق ثابت تلقی می‌شود.»
این روزنامه اذعان دارد: ایران کمتر در قالب یک دولت ملی دیده می‌شود و بیشتر به عنوان یک روند انقلابی مستمر که مقر آن در تهران است و سنگری در برابر طرح‌های آمریکا و اسرائیل در منطقه است به شمار می‌آید. به همین ترتیب، (آیت‌الله) خامنه‌ای نه‌تنها رهبر جمهوری اسلامی ایران است، بلکه رهبر انقلاب اسلامی نیز در کل است. نصرالله می‌گوید: «ائتلاف به معنای تسلیم نیست. اتحاد به این معنا نیست که وقتی یکی از متحدین تصمیمی می‌گیرد، سایر متحدان باید از آن پیروی کنند، در این صورت این امر به منزله اطاعت است.» برای مثال این نصرالله بود که ایران را متقاعد کرد که برای نجات بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه باید در سوریه مداخله کند.
گاردین درباره گروه‌های مقاومت در عراق نیز عنوان داشت: در رابطه با شبه‌نظامیان مختلف که تحت نام مقاومت اسلامی در عراق کار می‌کنند، برخی از کارشناسان، از جمله مایکل نایتز از اندیشکده انستیتو واشنگتن، معتقدند که از سال 2020 که کارزار مشابهی منجر به خروج نیروهای آمریکایی توسط جو بایدن و کاهش مأموریت عراق شد، ایالات متحده بیش از هر زمان دیگری به اخراج از عراق نزدیک شده است.
این روزنامه می‌افزاید: دو گروهی که بیشترین حملات را به پایگاه‌های ایالات متحده انجام می‌دهند - تاکتیکی که به خوبی قبل از 7 اکتبر انجام شد - حرکت النجبا و کتائب حزب‌الله هستند که هر دو توسط ایران حمایت مالی و تسلیحاتی می‌شوند. آنها اکنون تحت عنوان مقاومت اسلامی در عراق فعالیت می‌کنند و از 7 اکتبر تاکنون مسئول بیش از 120 حمله به پایگاه‌های نظامی آمریکایی و دیگر نیروهای خارجی در عراق انجام دادند.

 

در جلسه پرتنش کابینه نتانیاهو چه گفته شد؟
حماس پا برجاست، تونل‌ها تخریب نشده؛ به هیچ یک از اهدافمان نرسیده‌ایم

روزنامه عبری زبان «هاآرتص» به گوشه‌ای دیگر از آنچه در جلسه پُرتنش و محرمانه روز پنج‌شنبه کابینه نتانیاهو گذشته اشاره کرده و نوشته است، در این جلسه اعلام شد، ارتش اسرائیل به هیچ یک از اهداف خود در غزه دست نیافته است، تونل‌ها هنوز تخریب نشده‌اند و رهبران حماس نیز مشغول اداره جنگند. اعضای شرکت‌کننده در این نشست به شدت به جان هم افتادند و...
روز جمعه بود که خبر رسید، در جلسه‌ای که یک روز قبل یعنی پنج‌شنبه با حضور جمع محدودی از اعضای کابینه نتانیاهو برگزار شده بود، اعضا طوری به جان هم افتاده بودند که نزدیک بود کار به درگیری فیزیکی و فحاشی بکشد. نتانیاهو برای جلوگیری از این درگیری، فورا دستور تعطیلی جلسه را صادر کرد. درز این خبر باعث واکنش‌های گسترده‌ای در سرزمین‌های اشغالی و جهان شد طوری‌که رئیس پیشین موساد آن را «شرم‌آور» خواند. در این جلسه رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی خطاب به نتانیاهو می‌گوید، هم در غزه با حماس می‌جنگد هم در اسرائیل با کابینه! حالا روزنامه عبری «هاآرتص» به گوشه‌ای دیگر از آنچه در این جلسه گذشته پرداخته است.
آن طورکه ایرنا به نقل از «هاآرتص» نوشته است، صهیونیست‌ها جلسه روز پنج‌شنبه خود را با جدال لفظی شدیدی به پایان برده و ضمن اذغان به ناتوانی تل‌آویو در پیشبرد اهداف خیالی خود در جنگ علیه غزه، تاکید کرده‌اند که توانایی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) پابرجاست، این جنبش اهداف و وظایف خود را عملی می‌کند و خلع سلاح آن به ماه‌ها زمان نیاز دارد. جلسه کابینه محدود امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی روز پنج‌شنبه پس از جدال میان چند تن از وزیران صهیونیست حاضر در این جلسه با «هرتزی ‌هالیوی» رئیس ستاد مشترک ارتش این رژیم به پایان رسید. تنش‌ها در جلسه تا جایی ادامه یافت که منجر به درگیری لفظی میان «ایتامار بن گویر» وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی و «بنی گانتس» عضو کابینه جنگ این رژیم شد. پس از داد و فریاد وزاری صهیونیستی حاضر در این جلسه بر سر یکدیگر، کنترل جلسه از دست نتانیاهو نخست‌وزیر این رژیم به طور کامل خارج شد و در حالی که تنها نظاره‌گر این داد و فریادها بود، دستور پایان بی‌نتیجه جلسه را داد.
رسانه‌های صهیونیستی پیشتر نیز گزارش دادند بعد از آنکه نتانیاهو از حضور سران سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) و سازمان امنیت داخلی این رژیم (شین‌بت) در جلسه شورای جنگ جلوگیری کرده، جدال لفظی سختی میان وی و وزیر جنگ کابینه‌اش در گرفته است. کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی با اعلام خبر این جدال لفظی میان نتانیاهو و گالانت، خبر داد که وزیر جنگ این رژیم به نتانیاهو گفته که در حال ضربه زدن به امنیت اسرائیل است. رسانه‌های صهیونیستی پیشتر نیز از وجود اختلاف بین وزیر جنگ رژیم صهیونیستی و رئیس موساد بر سر پرونده اسرا خبر داده بودند.
جسد دزدی!
در سه ماهی که از جنگ غزه می‌گذرد، بارها خبرهایی از «جسد دزدی» صهیونیست‌ها منتشر شده است. ماجرا از این قرار است که صهیونیست‌ها پس از بمباران وحشیانه خانه‌ها، مساجد، مدارس و بیمارستان‌ها شروع به دزدیدن اجسادی می‌کنند که اعضای بدن آنها آسیب ندیده است و سپس این اعضای بدن را قاچاق می‌کنند! حالا خبر رسیده صهیونیست‌ها شروع به نبشِ «قبرهای جمعی» می‌کنند که زمان زیادی از دفن آنها نگذشته است. آنها اجساد را از قبور بیرون کشیده و با خود می‌برند!
طبق گزارشی که «ایسنا» به نقل از دفتر اطلاع‌رسانی غزه منتشر کرده است «جنایت جدیدی به جنایت‌های رژیم صهیونیستی طی کشتار جمعی ملت فلسطین در غزه اضافه شده است. این جنایت نبش قبر ۱۱۰۰ قبر در گورستان التفاح در شرق غزه است. بولدوزرهای رژیم صهیونیستی اقدام به تخریب این قبرها و خارج کردن اجساد شهدا کردند. ارتش رژیم صهیونیستی بعد از نبش قبر و تخریب گورستان حدود ۱۵۰ جسد از اجساد شهدا را که به تازگی دفن شده‌اند، ربود و آنها را به مکان نامشخصی منتقل کرد.»
به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، در این بیانیه آمده است: «رژیم اشغالگر این جنایت را بارها تکرار کرده است و آخرین آن سرقت ۸۰ جسد از اجساد شهدا از استان‌های غزه و شمال غزه بود که بعدا تحویل داده شد و در شهر رفح دفن شد. تغییر وضعیت اجساد نشان می‌داد که رژیم صهیونیستی برخی اعضای بدن اجساد این شهدا را سرقت کرده است. این رژیم قبلا نیز اقدام به نبش قبرهایی در جبالیا و سرقت اجساد شهدا کرده بود. رژیم صهیونیستی همچنین اجساد ده‌ها شهید از نوار غزه را هنوز تحویل نداده است... ما این جنایت شنیع را که نشان‌دهنده وحشی‌گری رژیم صهیونیستی است، محکوم می‌کنیم و از مواضع سازمان‌های بین‌المللی در نوار غزه که در قبال این جنایت‌های شنیع سکوت کرده‌اند، تعجب می‌کنیم. ما از تمام کشورهای جهان آزاد و جامعه بین‌المللی می‌خواهیم به جنایت‌های رژیم اشغالگر پایان داده و کشتار جمعی ملت فلسطین در نوار غزه را متوقف کنند؛ کشتاری که تعداد قربانیان آن به ۹۰ هزار نفر بین شهید، مفقود، مجروح و بازداشت رسیده است.»
مال دزدی!
صهیونیست‌ها علاوه‌بر کشتار غیر نظامیان و تخریب مغول‌وار خانه‌ها و مساجد و بیمارستان‌ها و جسد دزدی، در حال غارت ثروت مردمان این باریکه نیز هستند. دفتر رسانه‌های دولتی در غزه اعلام کرده نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی از نوار غزه پول، طلا و جواهرات به ارزش 
۹۰ میلیون شیکل سرقت کردند. چندی پیش نیز رادیو ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود که «ارتش اسرائیل شب گذشته به 5 صرافی در کرانه باختری رود اردن یورش برد و حدود 10 میلیون شکل را بُرد.» العالم آن موقع نوشت ارتش رژیم صهیونیستی به بهانه این که این صرافی‌ها حامی مقاومت هستند، تمامی پول‌های آن‌ها را ضبط کرد.
شریک جرم اسرائیل
اما آنچه در پاراگراف‌های بالا نقل قول کردیم، همه ماجرا نیست و صهیونیست‌ها نیز به تنهائی همه این خباثت‌ها را «نمی‌توانند» انجام دهند چرا که به قول سخنگوی ارتش این رژیم «ما بدون حمایت‌های آمریکا نمی‌توانیم در غزه بجنگیم» یا به قول آن یکی تحلیلگر صهیونیست «اگر حمایت‌های آمریکا نبود ما باید با چوب و چماق به جنگ فلسطینی‌ها می‌رفتیم.»(!) می‌خواهیم بگوییم، رژیم صهیونیستی که در میادین جنگ، حریف حماس نشده، بدون کمک‌های آمریکا، فرانسه، انگلیس و آن چند کشور ترسو و مرتجع عربی، نمی‌توانست این همه جنایت در حق غیرنظامیان فلسطینی را انجام دهد. اگر باور نمی‌کنید، به این خبر کوتاه «اسرائیل هیوم» که دیروز منتشر شد نگاهی بیندازید: «از ابتدای جنگ، ایالات متحده حدود ۳۰۰ هواپیما حامل تجهیزات و تسلیحات نظامی به همراه تعدادی کشتی حامل تجهیزات و مهمات به بنادر اسرائیل ارسال کرده است.»
نفاق اردوغانی!
گاهی در شرایط بحرانی، می‌توان دوستان و دشمنان واقعی را بهتر تشخیص داد. ترکیه به رهبری اردوغان، یکی از همین موارد است. رجب طیب اردوغان در ظاهر حتی بیش از رهبران مقاومت علیه رژیم صهیونیستی موضع می‌گیرد و بر لزوم توقف جنایات اسرائیل هم تاکید می‌کند، اما در عمل می‌بینیم، بیشترین رابطه تجاری را با همین صهیونیست‌ها، در همین دوران جنگ غزه داشته است! در همین رابطه خبر رسیده که «افزایش ۳۵ درصدی صادرات ترکیه به اسرائیل در ماه دسامبر ۲۰۲۳ با انتقاد رسانه‌های مخالف دولت مواجه شده است.»
به نوشته بی‌بی‌سی، ابراهیم قهوه‌چی، اقتصاددان، در این گزارش نوشته است که صادرات ترکیه به اسرائیل در ماه دسامبر ۳۴.۸ درصد بیشتر از ماه پیش از آن بود و به ۴۳۰.۶ میلیون دلار رسید. این افزایش صادرات، علاوه‌بر نفاغ اردوغان، موضوع دیگری را هم نشان می‌دهد و آن چیزی نیست جز، وضعیت اقتصادی که صهیونیست‌ها گرفتار آن شده‌اند! اردوغان در ماجرای «خاشقجی» نیز تا توانست علیه سعودی‌ها موضع گرفت و چند سال بعد، با برگ همین «خاشقجی» وارد مذاکره با بن سلمان شد و پرونده این جنایت را به قیمت بالایی برای همیشه بست! درباره اقتصاد رژیم صهیونیستی باید این نکته را هم یادآور کنیم که، اردوغان به دلیل شرایط حاکم بر باب‌المندب و هزینه‌های بالای جنگ، تصمیم گرفته علاوه‌بر دزدی از غزه، برخی وزارتخانه‌ها را تعطیل کند. شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی هم گزارش داده است که: نتانیاهو برای جبران کسری و کمبود بودجه به منظور ادامه جنگ علیه نوار غزه، در حال بررسی تعطیلی دفاتر و ساختمان نهادهای این رژیم است... بر اساس پیش‌بینی‌ها، هزینه جنگ در نوار غزه برای رژیم صهیونیستی، از ۵۰ میلیارد دلار فراتر خواهد رفت.
سایر رویدادها
* ایرنا: 100وکیل شیلیایی که اکثر آنها اصالت فلسطینی دارند، در رابطه با جنایات اشغالگران در نوار غزه، شامل نسل‌کشی، جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت به دیوان کیفری بین‌المللی شکایت کردند. امضا کنندگان این شکواییه خواستار صدور حکم بازداشت علیه بنیامین نتانیاهو و سایر عوامل و نظامیان مسئول این جنایات در غزه شده‌اند.
* مردم ترکیه و اندونزی دیروز نیز در اعتراض به جنایات اسرائیل علیه مردم مظلوم غزه تظاهرات کردند.
* فارس به نقل از رئیس امور بشردوستانه سازمان ملل: غزه پس از بمباران بی‌امان نیروهای اسرائیلی به منطقه‌ای غیرقابل سکونت تبدیل شده است.
* کولونا، وزیر خارجه فرانسه اظهارات وزرای نتانیاهو درباره کوچاندن اجباری فلسطینیان را «غیرمسئولانه» خواند و گفت که «این حرف‌ها، به نفع اسرائیل هم نیست.» او این را هم گفت که آینده غزه به فرانسه ربطی ندارد.
* العالم به نقل از «برت مک گورک»، هماهنگ‌کننده شورای امنیت ملی آمریکا در امور خاورمیانه و شمال آفریقا: جنگ ممکن است تا پایان سال 2024 ادامه یابد.

 

تقلا برای تبرئه اسرائیل و آمریکا از جنایت تروریستی در کرمان
هم‌میهن در سرمقاله خود نوشت: «جامعه ایران مدت‌هاست که دچار شکاف‌های تحلیلی و ذهنی شده است؛ گویی که هر گروه بی‌توجه به واقعیت می‌کوشد که روایت خود را بر پدیده‌ها بار کند. روایت‌محوری نه‌فقط سیاست رسانه رسمی، بلکه سیاست تحلیلی سایر گروه‌ها نیز شده است و جالب‌تر اینکه، این شکاف‌ها نه‌تنها عمیق‌تر می‌شود، بلکه شکاف‌های جدیدی میان هر کدام از گروه‌ها شکل می‌گیرد. نمونه آن تفاوت‌های زیاد در نگاه گروه‌های سیاسی، حکومت، و مخالفان نسبت به جنایت رخ‌داده در کرمان است. این‌گونه رویدادهای مهم در هر جامعه‌ای که به‌وجود آید موجب کاهش اختلافات و شکل‌گیری نوعی از وحدت‌نظر میان همه می‌شود. همگان می‌کوشند فراتر از اختلافات خود، در برابر اقدامات جنایتکارانه متحد شوند. ولی تشتت سیاسی ما مانع از این همگرایی می‌شود؛ به‌طوری‌که حتی در میان بلوک حاکم نیز یک شکاف تحلیلی و رویکردی مهمی را در حادثه اخیر دیدیم. برخی از آنان کوشیدند که اسرائیل را مقصر مستقیم معرفی کنند و برخی دیگر از اتخاذ چنین موضعی دوری کردند و در نهایت داعش را به‌عنوان مسئول آن پذیرفتند. این شکاف بسیار عمیق بود، زیرا تصور اینکه کدام‌یک از این رویکردها پذیرفته شود، تبعات و الزامات سیاسی کاملاً متفاوتی را ایجاد می‌کرد. جناح تندرو برخلاف جریان رسمیِ سیاست، از ابتدا خواهان حضور عملی ایران در جنگ غزه بود، موضوعی که مقام رهبری با آن مخالفت کردند و موضع مسئولانه‌ای گرفتند. آنان معتقد بودند عدم حضور مستقیم ایران در این نزاع موجب سرکوب حماس شده و پس از آن به حزب‌الله لبنان و ایران خواهند پرداخت. این گروه جنایت کرمان را فرصت مغتنمی برای بازگشت به آن تحلیل دانستند و چشم‌بسته اسرائیل را متهم کردند، در حالی‌ که متهم اول داعش بود و اسرائیل فقط محتمل بود که به نحو غیرمستقیم کمک کرده باشد، بدون اینکه بتوان آن را ثابت کرد. این رویکرد به‌نحوی موافق خواست‌ اسرائیل نیز می‌توانست باشد».
هم‌میهن همچنین نوشت: «ابتدا بنابر عادت معمول، آمریکا و اسرائیل در مظان اتهام قرار گرفتند اما وزارت خارجه آمریکا با فاصله کمی از حمله، انفجارهای کرمان را هولناک خواند و با بازماندگان این حادثه ابراز هم‌دردی کرد. اسرائیلی‌ها نیز موضعی رسمی درخصوص این حمله نگرفتند. در نهایت داعش با انتشار بیانیه‌ای مسئولیت این انفجار را برعهده گرفت». 
تحلیل مغالطه‌آمیز هم‌میهن چنین وانمود می‌کند که داعش و دیگر گروه‌های تروریستی مزدور، مستقل از آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند و اثبات نقش آنها به معنای نفی نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی در جنایت تروریستی اخیر می‌باشد و حال آن که بقایای داعش، نقش گروه پیمانکار مزدوری را دارند که پروژه می‌گیرد و به اجرا می‌گذارد. به همین دلیل هم داعش در عراق و سوریه مورد حمایت و تجهیز و پشتیبانی آمریکا بود و هرگز سراغ جنگ و ترور علیه آمریکا و اسرائیل نرفت.
از سوی دیگر سیا و موساد در طول چند دهه گذشته اقدامات تروریستی متعددی انجام داده‌اند که اغلب به واسطه مزدوران بوده است؛ بنابراین هیچ تناقض و استبعادی ندارد که کارفرما، سیا و موساد، و مجری ترور، گروهک‌هایی مانند داعش باشند.
برخلاف روزنامه هم‌میهن، روزنامه جمهوری اسلامی، گروه‌های تکفیری تروریستی را «بازوی راست رژیم صهیونیستی» معرفی کرد و نوشت: «جنایت تروریستی کرمان، پرده دیگری از چهره گروه‌های «تروریستی- تکفیری» کنار زد و به همگان نشان داد که این گروه‌ها با رژیم صهیونیستی همدست هستند. در 13 دی‌ماه 1398 ساعتی بعد از شهادت سردار قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد، دونالد ترامپ با خوشحالی اعلام کرد «دستور ترور سلیمانی را من صادر کرده بودم.» همزمان با رئیس‌جمهور نامتعادل آمریکا، نخست‌وزیر رژیم جعلی و اشغالگر صهیونیستی نیز از شهادت سردار سلیمانی ابراز خوشحالی کرد و جنایت ارتش آمریکا را ستود.
جرم سردار سلیمانی از نظر دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی این بود که او فرمانده توانمند و موفق سرکوب و قلع‌وقمع کردن داعش و سایر گروه‌های «تروریستی- تکفیری» بود. این گروه‌ها توسط آمریکا تاسیس شده بودند و به نفع صهیونیست‌ها در سوریه، عراق و لبنان آتش جنگ را شعله‌ور کرده بودند این طرح خائنانه را جبهه مقاومت به فرماندهی سردار قاسم سلیمانی خنثی کرد، به عمر «دولت اسلامی عراق و شام» را که با مرکزیت موصل در عراق شکل گرفته بود، پایان داد... آنچه در این ماجرا باید به صورت برجسته و پیوسته مورد توجه قرار گیرد این‌ است که گروه‌های «تروریستی- تکفیری» در طول سال‌های فعالیت‌شان حتی یک گلوله به سوی اسرائیل شلیک نکردند و حتی یک بیانیه علیه جنایات مستمر این رژیم اشغالگر ندادند. اطلاعات موثقی داریم که زخمی‌های این گروه‌ها در جنایاتی که علیه مسلمانان در عراق و سوریه و لبنان مرتکب می‌شدند به بیمارستان‌های اسرائیل منتقل و معالجه می‌شدند و با روحیه‌های تقویت ‌شده و تعلیم‌دیده به مناطق مورد نظر برای ادامه جنایت برمی‌گشتند». در همین حال، روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز هم در تحلیلی نوشت: احتمالا اسرائیل پشت اقدام تروریستی کرمان است. سه مقام ارشد آمریکایی و یک مقام ارشد اروپایی گفتند داعش یا گروه تروریستی دیگری عامل احتمالی این حمله است. در حالی که اطلاعاتی وجود دارد که به دست داشتن داعش در این حمله اشاره می‌کند، مقامات هشدار دادند این یک ارزیابی اولیه است و هیچ نتیجه نهائی گرفته نشده است. ری تکیه، یکی از اعضای ارشد شورای روابط خارجی آمریکا که اغلب درباره ایران می‌نویسد، گفت: این امکان وجود دارد که یکی از گروه‌های نیابتی اسرائیل، این حمله را انجام داده باشد.»
 
 
بی‌بی‌سی: انصارالله می‌تواند اشک اقتصاد غرب را دربیاورد
وب‌سایت بی‌بی‌سی در تحلیلی نوشت: آنچه در هفته‌های اخیر در دریای سرخ رخ داده، زورآزمایی کم‌سابقه و خطرآفرینی است که یک طرف آن «محور مقاومت» به رهبری ایران قرار گرفته و طرف دیگر، قدرت‌های غربی مثل آمریکا و بریتانیا. بریتانیا در اقدامی کم‌سابقه اعلام کرد نه‌تنها آماده است علیه حوثی‌ها وارد جنگ شود، بلکه وزیر خارجه این کشور به شکل مستقیم، ایران را در آنچه رخ داده مسئول دانست. ساعتی بعد از انتشار این خبر، یک کشتی جنگی ایران وارد دریای سرخ شده است.
هدف تهدیدهای بریتانیا، بازداشتن انصارالله از ادامه حملاتش است. اما این گروه می‌گوید که نه‌تنها به حملاتش ادامه می‌دهد، بلکه مشخصا به آمریکا نیز پاسخی سخت خواهد داد.
چرا این منطقه تا این حد حساسیت‌آفرین است؟ دریای سرخ، تنگه باب‌المندب را به کانال سوئز وصل می‌کند که یکی از مهم‌ترین شاهراه‌های تجارت بین‌المللی جهان است و حدود ۱۰درصد از کل تجارت جهانی و ۳۰درصد از کل حمل‌ونقل کانتینری دریایی جهان از این مسیر عبور می‌کند. در ۲۵ سال اخیر، ظرفیت کشتی‌های باربری کانتینری، چهار برابر شده است. به همین دلیل، دشوار نیست که از اهمیت امنیت کشتیرانی در این منطقه برای اقتصاد اروپا و جهان سخن گفت.
در سال ۲۰۲۱، وقتی کانال سوئز به دلیل اشتباه یک کشتی باربری به مدت شش روز مسدود شد، گزارش‌هایی تکان‌دهنده‌ درباره میزان خسارت مالی مسدود ماندن این کانال منتشر شدند. از جمله شرکت بیمه «آلیانز» تخمین زد که هر روز بسته بودن کانال سوئز، بین 6 تا ۱۰میلیارد دلار به اقتصاد جهانی ضرر زده است.
همچنین رسانه‌های تخصصی تجارت جهانی به نام «لویدز لیست» تخمین زد که روزانه کالاهایی با ارزش نزدیک به ۱۰میلیارد دلار از کانال سوئز عبور می‌کنند. تقریبا نیمی از این کالاها از سوی آسیا به اروپا می‌روند و نیمی دیگر در مسیر مخالف، از اروپا به مقصد آسیا ارسال شده‌اند.
همه این کشتی‌های کوچک و بزرگ باربری، برای انتقال بارشان، ناچارند سراسر دریای سرخ را طی کنند و از تنگه باب‌المندب بگذرند؛ تنگه‌ای که یک طرف آن در کنترل یمن است. اخلال در این مسیر بدین معناست که کشتی‌های باربری به جای مسیر بسیار کوتاه‌تر موجود باید کل قاره عظیم آفریقا را در زمانی نزدیک به دو هفته دور بزنند؛ که می‌توند اشک اقتصاد جهان [غرب] را دربیاورد.
گروه حوثی‌ها که در ابتدای جنگ داخلی یمن با تسلیحاتی نه‌چندان مؤثر به برخی کشتی‌ها حمله می‌کردند، حالا به یک نیروی نظامی بسیار مجهز‌تر تبدیل شده‌اند. آنها این پیشرفت نظامی را به رقابت ایران و عربستان مدیونند که موجب شد تهران در حمایت از حوثی‌ها، امتیازهای بالایی ببیند. از دیرباز راه‌حل قدرت‌های بزرگ برای حفظ امنیت مسیر کشتیرانی دریای سرخ، حضور پررنگ نظامی بود.
تلاش غرب برای تسلط کامل بر این منطقه به حدی گسترده و جدی بود که وقتی در سال ۱۹۵۶، جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور وقت مصر با الهام از نهضت ملی‌شدن نفت در ایران، کانال سوئز را ملی اعلام کرد، کشورهای بریتانیا، فرانسه و اسرائیل به این کشور حمله کردند. حمله به مصر موجب شد تا کانال سوئز به مدت پنج ماه بسته شود. اما اکنون، اهمیت کانال سوئز و دریای سرخ به حدی است که بسته ماندن پنج ماهه این آبراه، اقتصاد جهانی را به زانو درمی‌آورد.
دریای سرخ دیگر یک حیاط‌خلوت دورافتاده برای امپراتوری‌های اروپایی محسوب نمی‌شود. وضعیت در دریای سرخ به شکلی است که این منطقه عملا می‌تواند شبیه به چند نقطه استراتژیک دیگر بر روی کره‌زمین مانند دریای جنوبی چین، خلیج‌فارس و دریای مدیترانه، به یکی از شلوغ‌ترین دریاها از نظر حضور نظامی تبدیل شود.

 فارین‌پالیسی: جنگ با حزب‌الله فاجعه‌ای برای اسرائیل است
نشریه آمریکایی فارین‌پالیسی با انتشار ارزیابی فوق نوشت: اسرائیل به دنبال نابودی حماس، کشتن رهبران و بسیاری از نیروهای نظامی آن است. با این حال، نابودی حماس بسیار دشوار خواهد بود و می‌تواند دوباره رشد کند. ایده مقاومت، چیزی فراتر از یک سازمان است، یعنی استفاده از خشونت برای پایان دادن به اشغالگری اسرائیل در کرانه باختری و غزه و در نهایت نابودی اسرائیل. این عقیده توسط بسیاری از فلسطینی‌ها و همچنین حزب‌الله لبنان، ایران، و دیگر بازیگران منطقه‌ای پذیرفته شده است.
حمله 7 اکتبر بسیاری از فلسطینی‌ها و بسیاری از جهان اسلام را هوشیار کرد، و تایید این حمله رو به افزایش است به‌گونه‌ای که در کرانه باختری به بالای 80درصد رسیده است.
واکنش اسرائیل و سطح بالای تلفات غیرنظامیان، توجیه روش‌ حماس در میان بسیاری از روش‌ها در منطقه را باعث شده است. در غزه، این بدان معناست که حماس یا هر گروه مقاومت دیگری بستر مناسبی برای رشد دارد؛ که خود یک عامل و مشکل مهم در درازمدت است، زیرا تقریبا نیمی از جمعیت 2.2میلیونی غزه زیر 18 سال هستند. در خارج از غزه، این روایت باعث حمایت از ایران و دیگر دشمنان اسرائیل می‌شود. و این مسئله کار را برای کشورهای دوست اسرائیل در جهان عرب سخت‌تر می‌کند. 
بحران اعتماد به نظام اسرائیل، بسیاری از اسرائیلی‌های ساکن جنوب در نزدیکی مرز غزه را مجبور کرد خانه‌های خود را ترک کنند. شلیک تقریباً مداوم راکت و خمپاره در شمال، توسط حزب‌الله ده‌ها هزار نفر دیگر را آواره کرده است.  در مجموع 250هزار اسرائیلی اکنون دور از خانه زندگی می‌کنند. با توجه به شکست 7 اکتبر، که اطلاعات اسرائیل نتوانست حمله را شناسایی کند و نسبت به آن هشدار دهد و سربازان اسرائیلی در دفاع از جوامع نزدیک غزه ناکام ماندند، تصور بازدارندگی بسیار دشوار است. 
در جنوب و نزدیک غزه، بازگرداندن اعتماد مستلزم شکست همه‌جانبه و آشکار حماس است. در شمال، ممکن است لازم شود که اسرائیل تعداد زیادی نیرو در هر جبهه مستقر کند و هر منطقه مسکونی را با قابلیت‌های دفاع شخصی بیشتری مجهز کند. چنین اقداماتی پرهزینه و مخصوصاً برای اسرائیل سخت است، زیرا نیروی نظامی آن به نیروهای ذخیره وابسته است و حفظ یک ارتش در یک جنگ طولانی را دشوار می‌کند. 
بدتر از همه، بحران اعتماد به نظام سیاسی اسرائیل است. قبل از 7 اکتبر، اسرائیل جامعه‌ای به شدت از هم پاشیده بود، با شکاف و اختلاف شدید بین جوامع مذهبی و سکولار، بین اعراب اسرائیلی و یهودیان اسرائیلی، و بین یهودیان اروپایی و یهودیانی که از کشورهای عربی به اسرائیل مهاجرت کرده‌اند. دولت نتانیاهو با وارد کردن چهره‌های راست افراطی در دولت و با تضعیف استقلال قضائی، اسرائیل را دوقطبی‌تر کرد.
از سوی دیگر، وقوع جنگ تمام‌عیار با حزب‌الله، یک فاجعه برای اسرائیل است. این گروه لبنانی، جنگجویان بسیار بیشتری دارد که ماهرتر و باتجربه‌تر از حماس هستند؛ مهمات هدایت‌شونده دقیق و نقطه‌زنی را داراست که زرادخانه موشکی و خمپاره‌ای حماس در مقایسه با آن ناچیز است.
تشکیلات خودگردان بدون کمک قابل‌توجه اسرائیل نمی‌تواند امنیت را در کرانه باختری مدیریت کند و مسلما غزه چالشی بسیار بزرگ‌تر برای آن خواهد بود. با این حال هیچ گزینه بهتری وجود ندارد. انتقادهای بین‌المللی از کمپین اسرائیل در حال افزایش است. اسرائیل برای تأمین مهمات به ایالات متحده وابسته است. کشتار غیرنظامیان، اسرائیل را در سطح بین‌المللی منزوی‌تر و بدون حمایت نظامی موردنیاز خود می‌کند.

 
 ۳۱ ژانویه روز پایان منوتو؛ شبکه‌ای که «پرویز ثابتی» هم نتوانست نجاتش دهد! 
 22 آبان‌ماه امسال شبکه منوتو در پیامی که با امضای کیوان و مرجان عباسی رؤسای بهائی این شبکه منتشر شده بود، اعلام کردند احتمالاً تا آخر ماه ژانویه سال 2024 به پخش ادامه می‌دهند و در ادامه با این شبکه خداحافظی می‌کنند.
مدیران منوتو در طول 13 سال فعالیت خود، در سال‌های 90 و 95 هم از احتمال تعطیلی شبکه سخن گفته بودند؛ در سال 90 کانال دوم منوتو تعطیل شد و شبکه یک آن با قوت به کار خودش ادامه داد.
گزارش تفصیلی درباره مستند «پرویز ثابتی»تحریف تاریخ به‌سبک نفر دوم ساواک
روز گذشته در پیام جدیدی که در این شبکه منتشر شد، مدیران منوتو اعلام کردند؛ «پس از درنظرگرفتن همه گزینه‌ها و بررسی بسیاری از ایده‌های خلاقانه، تأمین بودجه لازم و مستمر برای ادامه کار تلویزیون ممکن نشد».
شبکه منوتو یکی از رسانه‌های جریان ضدایرانی است که کارویژه آن در سال‌های اخیر رپورتاژ برای سلطنت‌طلبان و بهائیان در ایران بود. همان‌طور که شبکه ایران‌اینترنشنال تلاش داشت تریبون دادن به گروهک‌های تروریستی و تجزیه‌طلب را عادی جلوه دهد، شبکه منوتو نیز در طول 14 سال فعالیت خود در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی سعی در قبح‌زدایی از رفتارهای غیراخلاقی و ضدارزشی داشت و تولیدات این شبکه عمدتاً بر این نوع نگاه متمرکز بود.
کیوان عباسی مدیر این شبکه فرزند فریبرز عباسی است که در سال‌های گذشته تلویزیون آزادی را مدیریت می‌کرد که شبکه‌ای برای رپورتاژ سلطنت‌طلبان بود.
حسن اعتمادی پدر رها اعتمادی مجری منوتو که خود از بنیانگذاران این شبکه بود، بعد از جدا شدن از منوتو اعلام کرد «استودیوی منوتو یکی از مجهزترین ساختمان‌های رسانه‌ای در لندن بود و بودجه آن نمی‌تواند خصوصی باشد...، اسپانسرهای این شبکه نخستین‌بار رها و کیوان (عباسی) را در آمریکا ملاقات کردند...، بودجه منوتو برای پنتاگون است و شخصی نیست. کیوان عباسی باید بگوید که امکانات مالی‌مان را از کدام شبکه می‌گیریم.»
 وی  زیاد شدن برنامه‌های سیاسی این شبکه در سال‌های اخیر را نشان‌دهنده این می‌دانست که اسپانسرها هدف‌شان سیاسی بوده و قطعاً هدف آن سرگرم کردن مردم ایران نبوده است!
بعد از اغتشاشات سال گذشته که جبهه ضدایران با ناکامی روبه‌رو شدند، رسانه‌های ضدانقلاب هم با بحران اعتبار و ریزش مخاطب روبه‌رو شدند. شبکه ایران‌اینترنشنال نیز که پیشتر از سوی سرمایه‌داران سعودی تأمین اعتبار می‌شد، مجبور شد با تغییر کارفرما به دامان صهیونیست‌ها کوچ کند.
آخرین برنامه مهم این شبکه از زمان اعلام تعطیلی، مستند پرویز ثابتی بود؛ پرویز ثابتی نفر دوم ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) در رژیم شاه و رئیس اداره سوم این سازمان بود که مسئولیت امنیت داخلی را به‌عهده داشت؛ او در همه سال‌های زندگی در خارج از کشور، به اختفای اختیاری روی آورد و از آنجا که شاید یکی از بدنام‌ترین بازماندگان دوره سلطنت بود، حتی از انتشار تصویر خود ابا داشت تا برای خویش دردسر تازه درست نکند و در پیشگاه افکار عمومی قرار نگیرد.
به گزارش تسنیم، بعد از انتشار تصویری از وی در اجتماع ضدانقلاب در لس‌آنجلس در سال گذشته، مجبور شد بعد از 4 دهه اختفای خودخواسته، بیرون بیاید و مانند دوران مسئولیت خویش که در برابر رادیو و تلویزیون شاهنشاهی مصاحبه می‌کرد، در برابر دوربین منوتو قرار گرفت تا زندگی خود را ورق بزند اما همین مستند تشریفاتی و حجم بالای تحریفات صورت‌گرفته از سوی ثابتی در آن، نه‌تنها بر اعتبار این شبکه نیفزود بلکه روند سقوط مخاطبان آن را افزایش داد.