به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,328
بازدید دیروز: 5,805
بازدید هفته: 29,987
بازدید ماه: 50,957
بازدید کل: 23,712,778
افراد آنلاین: 9
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۱۲ اردیبهشت ۱٤۰۳
Wednesday , 1 May 2024
الأربعاء ، ۲۲ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
946 - خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و .... ۱۴۰۲/۱۱/۱۱
خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....  

  ۱۴۰۲/۱۱/۱۱

آمریکا باید برای کاهش خطر جنگ نیروهایش را از خاورمیانه خارج کند
مجله تخصصی سیاست خارجی در آمریکا تاکید کرد: چاره کاهش خطر جنگ در خاورمیانه، خروج نیروهای آمریکایی از این منطقه است.
فارین‌پالیسی با اشاره به تشدید تنش‌ها نوشت: با تشدید تنش‌ها در خاورمیانه و تکرار حملات به نیرو‌های آمریکایی، سربازان آمریکایی در معرض خطر بیشتری نسبت به سال‌های گذشته قرار می‌گیرند. با بیش از ۱۰۰ حمله گزارش‌شده از زمان آغاز درگیری غزه، زمان آن فرا رسیده که بپرسیم آیا خطرات حفظ پایگاه‌ها و نیرو‌های آمریکایی در منطقه بیش از مزایای آن است؟
پس از اتفاق اخیر خواسته‌های جدیدی برای مقابله با ایران مطرح شده که هدف آن بازدارندگی و قدرت‌نمایی است. مستقر نگهداشتن نیرو‌های آمریکایی در منطقه باعث تقویت امنیت ایالات‌متحده نمی‌شود بلکه آن کشور را در معرض خطر بیشتری قرار خواهد داد.
در واشنگتن این آمادگی به منظور کم‌اهمیت جلوه‌دادن خطرات برای سربازان آمریکایی در عراق و سوریه وجود داشته است. با این وجود، حمله اخیر علیه نیرو‌های آمریکایی در پایگاهی در اردن باید یک زنگ خطر باشد. درست است که اکثر حملات به جای قصد کشتن آمریکایی‌ها به منظور به‌هم زدن بازی صورت گرفته، اما با توجه به ماهیت سلاح‌های به‌کار رفته از خمپاره‌ها گرفته تا پهپاد‌های با پیچیدگی‌های مختلف که به سوی نیرو‌های آمریکایی پرتاب می‌شوند، شلیک‌کنندگان آن تسلیحات نمی‌توانند اطمینان کسب کنند که حملات‌شان تلفاتی وارد نمی‌سازد و از آستانه تشدید تنش عبور نمی‌شود.
چنین حملاتی قبلا باعث ایجاد آسیب‌های مغزی تروماتیک برای تعداد زیادی از سربازان آمریکایی شده بودند. همچنین، یک پیمانکار آمریکایی جان خود را از دست داده و شش پرسنل آمریکایی دیگر اعزامی به سوریه در مارس سال گذشته مجروح شده‌اند. این وضعیت شکننده مشکل گسترده‌تر نیرو‌های مستقر در خط‌مقدم را نشان می‌دهد. هرچه آنان جلوتر باشند بیشتر در معرض حمله قرار می‌گیرند. حتی پیش از حمله اخیر در اردن یک چرخه تشدید از قبل آغاز شده بود. یک حمله هوائی ایالات‌متحده در اوایل ژانویه در بغداد باعث کشته شدن مشتاق جواد کاظم الجواری یکی از رهبران گروه النجبا همراه با کشته شدن فرد دیگری شده بود. آن قتل هدفمند در بحبوحه تیرگی روابط بین واشنگتن و بغداد رخ داد.
سفر وزیر دفاع ایالات‌متحده که به عنوان یک هشدار اولیه به عراق تلقی می‌شد به طور مستقیم در گفت‌وگوهایش با سودانی در دسامبر ۲۰۲۲ به حملات کتائب حزب‌الله و گروه النجبا پرداخت. آن هشدار از سوی بغداد مورد توجه قرار نگرفت. دولت بایدن احتمالا با حملاتی قدرتمند در عراق و سوریه پاسخ خواهد داد. این اقدام روابط با بغداد را که از قبل تیره شده بود، بدتر خواهد کرد و سودانی را در موقعیت دشواری قرار خواهد داد. او نمی‌تواند شبه‌نظامیان عراقی که نیرو‌های آمریکایی را هدف قرار می‌دهند، مهار کند.
با این وجود، درگیر شدن در یک چرخه تلافی‌جویانه برای احیای بازدارندگی آمریکا، در نهایت بی‌اثر خواهد بود. همچنین، وضعیت مشابهی برای حدود ۹۰۰ نیروی آمریکایی در سوریه نیز صدق می‌کند. دوران افزایش نیرو‌ها و نبرد‌های فعال ایالات‌متحده به پایان رسیده است. با کاهش قابل‌توجه تهدید جهانی متوجه از سوی داعش، حملات آن گروه در مقایسه با سال ۲۰۲۲، بیش از ۵۰درصد کاهش یافته است. مزایای عملیاتی که سربازان ایالات‌متحده برای شرکای عراقی ارائه می‌دهند، به سادگی ارزش خطر تشدید تنش در صورت کشته شدن نیرو‌های آمریکایی را ندارد. برخی ممکن است استدلال کنند که خروج نظامی از عراق به نفع ایران و نیرو‌های نیابتی آن خواهد بود. اما با ارائه نیرو‌هایی به آنان برای هدف قرار دادن آمریکا، ناخواسته دلیل وجودی شبه‌نظامیان را تایید می‌کند در حالی که همزمان خطر جنگ نامطلوب با ایران را تداوم می‌بخشد.
ایالات‌متحده باید مقدمات خروج اکثریت نیرو‌های خود را از عراق آغاز کند تا خطر ایجاد جنگ بزرگ‌تر را کاهش دهد. این فرآیندی است که زمانبر خواهد بود، اما به تأخیر انداختن آن تنها خطرات ناشی از ماندن نیرو‌های آمریکایی را تشدید می‌کند. آمریکا در آینده به جای حضور مستقیم نیرو‌ها باید با مرکز دفتر همکاری امنیتی عراق در بغداد کار کند. یک مأموریت محدود تحت فرماندهی مرکزی ایالات‌متحده می‌تواند به آموزش و تبادل اطلاعات با نخبه‌ترین واحد‌های عراق کمک کند، اما روند خروج باید آغاز شود و باید به عادی‌سازی مأموریت دیپلماتیک ایالات‌متحده در عراق منجر شود.
اگر نیرو‌های آمریکایی در عراق و سوریه همراه با نیرو‌های حامی آنان به چیزی بیش از یک ضربه‌گیر دائمی تبدیل شوند، هیچ‌کس به جز نیروهای نزدیک به ایران پیروز میدان نخواهد بود.
 
محسن‌هاشمی: روحانی نمی‌تواند جای آیت‌الله ‌هاشمی را پر کند
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت: حسن روحانی نمی‌تواند جای آیت‌الله‌ هاشمی را پر کند.
روزنامه آرمان در گزارشی نوشت: حضور حسن روحانی در انتخابات خبرگان می‌توانست عامل مؤثری در افزایش مشارکت انتخابات باشد اما ردصلاحیت شد. پیش از ردصلاحیت روحانی، برخی مطرح کردند که این نقش‌آفرینی قابل تحقق است و برخی دیگر به الزاماتی برای ایفای این نقش از سوی روحانی اشاره کردند. آنچه‌ هاشمی انجام داد بر اساس تعاملی بود که برقرار کرد. یدا... طاهرنژاد عضو شورای مرکزی کارگزاران به «ایلنا» گفته است: «در دولت ایشان، همه گرایش‌های سیاسی حضور داشتند و با کمترین تنش و بگو و مگو امور اجرائی کشور پیش می‌رفت. یعنی با استفاده از ظرفیت بزرگ همه جناح‌های سیاسی توانست اکثر خرابی‌های کشوری که ۸ سال و ۱۰ استان آن درگیر جنگ بود را جبران کرده و تا حدود زیادی کاستی‌ها را از بین ببرد و کشور را به یک کارگاه بزرگ سازندگی در عرصه‌های مختلف تبدیل کرد. به شدت صنعت فولاد و پتروشیمی را گسترش داد و آن‌ها را به کمک اقتصاد ملی آورد و اتکای کشور به نفت را کاهش داد. در همان شرایط جنگی در حوزه‌های فرهنگی توانست دانشگاه آزاد را ایجاد کرده و توسعه دهد. صدها هزار نفر در این دانشگاه‌ها در سراسر کشور مشغول تحصیل شدند، بدون آنکه یک ریال بر بودجه عمومی تحمیل شود. ایجاد دانشگاه آزاد یک کار واقعا مردمی و با اتکای به آورده‌های مردم بود که توانست چنین ظرفیت بزرگی را ایجاد کند.» انصاف‌نیوز هم می‌نویسد که «تغییر نگاه اصلاح‌طلبان به روحانی ضرورت و شرط لازم برای نقش‌آفرینی ‌هاشمی‌گونه‌ روحانی است و...» یا خبرآنلاین که در مقام مقایسه روحانی و ‌هاشمی نوشته است: «روحانی را باید از لحاظ سیاسی اشبه‌الناس به ‌هاشمی رفسنجانی دانست. هر چند که او عضو مجمع روحانیون مبارز نیست و از اعضای تشکل محافظه‌کار جامعه روحانیت مبارز است اما سال‌هاست که تقریبا دیگر ارتباط ارگانیکی با جامعه روحانیت ندارد.»
محسن ‌هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران‌، و پسر ارشد مرحوم ‌هاشمی درباره الزامات تحقق مشارکت بالا در انتخابات و ایفای نقش پدرش از سوی حسن روحانی، به روزنامه آرمان گفت: تصور نمی‌کنم بتوان چنین نقشی را در شرایط عادی برای آقای روحانی یا هر شخصیت دیگری متصور بود. آنچه آقای‌ هاشمی انجام داد، محصول کار آقای‌ هاشمی تنها نبود و موضوعات دیگری دخیل بودند که باید به آنها توجه شود. بدون کامل کردن شرایط لازمی که سبب شد، آقای ‌هاشمی از وزن بالا و تاثیرگذاری مؤثر برخوردار شود، نمی‌توان مدعی ایفای نقش ایشان شد. آقای روحانی اگر می‌خواهد نقشی مانند آقای‌ هاشمی ایفا کند، باید بتواند بقیه را با خودش همراه کند. افرادی که از آقای روحانی می‌خواهند نقش آقای‌ هاشمی را ایفا کند، باید بدانند نقش آقای ‌هاشمی همراه با دیگران است که نقش ‌هاشمی می‌شود. آقای ‌هاشمی می‌توانست همه گروه‌های اصلاحاتی، اعتدالی و فرهیختگان را با خودش همگام کند.
وی افزود: اکنون که در مورد نقش آقای روحانی صحبت کردید، باید بگویم آقای روحانی هم اگر درصدد اجرای نقش آقای‌ هاشمی است، باید این همراهی را ایجاد کند. همه از افراد کاریزمای رده بالا  انتظاراتی دارند. شخصیت‌هایی مانند آقایان: ناطق نوری، خاتمی و سیدحسن خمینی، اسحاق جهانگیری و عبدا... نوری به میدان بیایند و به سازماندهی حرکت جدی بپردازند. این همدلی است که به مردم امید می‌دهد. مردم دوست دارند رهبران کاریزمای آنها اگر لازم بود ریسک خطر هم داشته باشند. اگر آنها، خودشان را در فضای امن قرار بدهند، طبیعی است که مردم از آنها ناراضی می‌شوند.
 

 

اذعان ناخواسته رئیس سیا به ضعف آمریکا و سازمان سیا

مجله آمریکایی فارین افرز در مقاله‌ای مهم از ویلیام جی برنز اداره‌کننده سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و مذاکره‌کننده سابق این کشور با عنوان (جاسوسی و حکمرانی؛ دگرگونی سیا برای عصر رقابت) در روز 30 ژانویه 2024 به چالش‌های جدید سازمان سیا و نحوه برخورد این سازمان با تهدیدات جدید، فناوری‌های نوظهور و همچنین مسئله چین‌، روسیه و ایران پرداخته است.
 در کنار اذعان و اعتراف ناخواسته برنز به افول قدرت آمریکا و اینکه این کشور دیگر هژمون مسلط جهانی نیست، کلیت این مقاله نشانگر پالس ضعف این سازمان در شرایط فعلی است. پیشنهادات و توصیه‌های برنز در مورد مسائل مختلف از جمله حمایت از اوکراین، برخورد با ایران، برخورد با روسیه و فشار برچین به قانونگذاران آمریکایی بیش از اینکه نشانگر قدرت آمریکا و این سازمان جاسوسی باشد اعترافی ضمنی به شکست آمریکا در این موارد است، هدف اصلی این مقاله که در میان سطور آن پنهان است بیش از اینکه قدرت‌نمایی این سازمان جاسوسی تروریستی باشد، نوعی جهت‌دهی به قانونگذاران و مقامات آمریکایی برای توجه بیشتر به این سازمان و پیشنهادات آن است که این خود نشانگر این است که جایگاه این سازمان در میان نمایندگان آمریکایی و سیاستمداران این کشور دچار خدشه شده است.
ایالات متحده دیگر از برتری بلامنازع برخوردار نیست
برنز در این مقاله عنوان می‌دارد: همان‌طور که پرزیدنت جو بایدن تکرار کرده است، ایالات متحده امروز با یکی از آن لحظات نادر مواجه است که پیامدهای آن طلوع جنگ سرد یا دوره پس از 11 سپتامبر است. ظهور چین و بدخواهی روسیه چالش‌های ژئوپلیتیکی دلهره‌آوری را در دنیای رقابت استراتژیک شدیدی ایجاد می‌کند که در آن ایالات متحده دیگر از برتری بلامنازع برخوردار نیست و در آن تهدیدات اقلیم وجودی در حال افزایش است. انقلاب در فناوری مسائل را پیچیده‌تر کرده است که حتی فراگیرتر از انقلاب صنعتی یا آغاز عصر هسته‌ای است. از ریزتراشه‌ها گرفته تا هوش مصنوعی تا محاسبات کوانتومی، فناوری‌های نوظهور جهان از جمله هوش حرفه‌ای را متحول می‌کنند،. از بسیاری جهات، این تحولات کار سیا را سخت‌تر از همیشه می‌کند و به دشمنان ابزارهای قدرتمند جدیدی می‌دهد تا ما را گیج کنند، از ما فرار کنند و از ما جاسوسی کنند.
فارین افرز می‌افزاید: دوران پس از جنگ سرد در لحظه‌ای که روسیه در فوریه 2022 به اوکراین حمله کرد، به پایان قطعی رسید. من بیشتر از دو دهه گذشته را صرف درک ترکیب قابل احتراق شکایت، جاه طلبی و ناامنی کرده‌ام که ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه تجسم می‌کند. چیزی که من آموخته‌ام این است که همیشه دست کم گرفتن علاقه او به کنترل اوکراین و انتخاب‌هایش اشتباه است. اگرچه به نظر نمی‌رسد که قدرت سرکوبگرانه پوتین به این زودی‌ها تضعیف شود، امسال احتمالاً سال سختی در میدان نبرد در اوکراین خواهد بود.
برنز در توصیه ناشی از استیصال و عدم رقبت قانونگذاران آمریکایی به کمک‌های بیشتر به اوکراین ابراز می‌دارد: کلید موفقیت در حفظ کمک‌های غرب به اوکراین نهفته است. با کمتر از پنج درصد از بودجه دفاعی ایالات متحده، این یک سرمایه‌گذاری نسبتاً متوسط با بازده ژئوپلیتیک قابل توجه برای ایالات متحده و بازده قابل توجه برای صنعت آمریکا است. در صورت ایجاد فرصتی برای مذاکرات جدی، تداوم جریان تسلیحات اوکراین را در موقعیت قوی تری قرار می‌دهد.
وی در بخشی دیگر از این یادداشت می‌افزاید: هیچ کس بیشتر از رهبران چین حمایت ایالات متحده از اوکراین را پیگیری نمی‌کند. چین تنها رقیب ایالات متحده است که هم قصد دارد نظم بین‌المللی را تغییر دهد و هم قدرت اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و تکنولوژیکی برای انجام این کار را نیز دارد. تحول اقتصادی کشور در پنج دهه گذشته فوق‌العاده بوده است. این یکی از مواردی است که مردم چین به خاطر آن مستحق اعتبار زیادی هستند و بقیه جهان به طور گسترده از آن با این باور که چین مرفه یک خیر عمومی جهانی است حمایت کرده است. مسئله به خودی خود ظهور چین نیست، بلکه اقدامات تهدیدآمیز است که به طور فزاینده‌ای با آن همراه است. 
او با اشاره به گذار قدرت در عرصه بین‌الملل عنوان می‌کند: در این دنیای پرنوسان و تقسیم شده، وزن «میانه پرچین» (کشورهای با قدرت متوسط و وسط‌باز) در حال افزایش است. دموکراسی‌ها و حکومت‌های استبدادی، اقتصادهای توسعه‌یافته و کشورهای در حال توسعه، و کشورهای جنوب جهانی به طور فزاینده‌ای قصد دارند روابط خود را برای به حداکثر رساندن گزینه‌های خود متنوع کنند. آنها منافع کمی و خطرات زیادی را در پایبندی به روابط ژئوپلیتیک تک همسری با ایالات متحده یا چین می‌بینند. کشورهای بیشتری احتمالاً جذب وضعیت روابط ژئوپلیتیکی «باز» (یا حداقل وضعیت «پیچیده») خواهند شد، به دنبال رهبری ایالات متحده در مورد برخی مسائل و در عین حال روابط با چین را تقویت می‌کنند. و اگر گذشته مسبوق به سابقه باشد، واشنگتن باید مراقب رقابت بین تعداد فزاینده قدرت‌های متوسط باشد، که از لحاظ تاریخی به جرقه برخورد بین قدرت‌های بزرگ کمک کرده است
برنز در باب حضور آمریکا در خاورمیانه اظهار می‌دارد: من بخش زیادی از چهار دهه گذشته را در خاورمیانه و روی آن کار کرده‌ام، و به ندرت آن را پیچیده‌تر یا انفجاری‌تر دیده‌ام. پایان دادن به عملیات زمینی شدید اسرائیل در نوار غزه، رفع نیازهای عمیق انسانی غیرنظامیان دردمند فلسطینی، آزادی گروگان‌ها، جلوگیری از گسترش درگیری به دیگر جبهه‌ها در منطقه، و شکل دادن به رویکردی کاربردی برای «روز بعد» در غزه. همه مشکلات فوق‌العاده دشواری هستند. امید به صلحی پایدار که امنیت اسرائیل و همچنین تشکیل کشور فلسطین را تضمین می‌کند و از فرصت‌های تاریخی برای عادی سازی روابط با عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی استفاده می‌کند، همین‌طور است. تصور این احتمالات در بحبوحه بحران کنونی دشوارتر است، اما حتی سخت‌تر است که تصور کنیم از بحران بدون پیگیری جدی آنها خارج شویم.
کلید امنیت اسرائیل برخورد با ایران است ایران آماده است تا آخرین نیابت منطقه‌ای خود بجنگد
او در قسمتی از این یادداشت خواستار برخورد و تقابل با ایران شده و می‌افزاید: کلید امنیت اسرائیل - و منطقه - برخورد با ایران است. ایران از بحران جسورتر شده است و به نظر می‌رسد آماده است تا آخرین نیابت منطقه‌ای خود بجنگد، در حالی که برنامه هسته‌ای خود را گسترش داده و تجاوز روسیه را ممکن می‌سازد. در ماه‌های پس از 7 اکتبر، حوثی‌ها، گروه شورشی یمن متحد با ایران، شروع به حمله به کشتی‌های تجاری در دریای سرخ کردند و خطرات تشدید تنش در جبهه‌های دیگر همچنان ادامه دارد.