۱۵۱ - کمپانی «مفتقر» : موسیصفت بیفکن از دست خود عصا را ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
موسیصفت بیفکن از دست خود عصا را
۱۴۰۲/۱۲/۰۹
ای مصطفی شمایل
بر هم زنید یاران این بزم بیصفا را
مجلس صفا ندارد بییار مجلسآرا
بیشاهدی و شمعی هرگز مباد جمعی
بیلاله شور نبود مرغان خوشنوا را
بینغمه دف و چنگ مطرب برقص ناید
وجد سماع باید کز سر برد هوا را
جام مدام گلگون خواهد حریف موزون
بیمی مدان تو میمون جام جهان نما را
بیسرو قد دلجوی هرگز مجو لب جوی
بیسبزه خطش نیست آب روان گوارا
بیچین طره یار تا تارکم ز یک تار
بیموی او بموئی هرگز مخر ختارا
بیجامی و مدامی هرگز نپخته خامی
تا کی به تلخ کامی سر میبری نگارا
از دولت سکندر بگذر، برو طلب کن
با پای همت خضر سرچشمه بقا را
بر دوست تکیه باید بر خویشتن نشاید
موسی صفت بیفکن از دست خود عصا را
ای هدهد صباگوی طاووس کبریا را
بازآ که کرده تاریک زاغ و زغن فضا را
ای مصطفی شمایل وی مرتضی فضائل
وی احسن الدلایل یاسین و طا و ها را
ای کعبه حقیقت وی قبله طریقت
رکن یمان ایمان عین الصفا صفا را
ای رحمت الهی دریاب «مفتقر» را
شاها به یک نگاهی بنواز این گدا را
کمپانی «مفتقر»