خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....
۱۴۰۳/۰۳/۰۶
انبیسی نیوز: درگذشت رئیسی موجب تغییر جدی در ایران نخواهد شد
شبکه آمریکایی تاکید کرد: درگذشت رئیسجمهور ایران، موجب بروز تغییرات جدی نخواهد شد.
وبسایت شبکه انبیسی نیوز نوشت: مقامات و کارشناسان غربی بر این باورند که درگذشت سید ابراهیم رئیسی باعث ایجاد تغییرات اساسی در نحوه تعامل جمهوری اسلامی نسبت به مسائل بینالمللی یا داخلی نمیشود. در هر کشوری مرگ ناگهانی مقام ارشد، همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد، اما حادثهای که منجر به درگذشت ابراهیم رئیسی شد، در برههای خاص برای ایران و کل خاورمیانه رقم خورد.
الکس وطنخواه، تحلیلگر ارشد و مدیر بخش ایران مؤسسه خاورمیانه در واشنگتن در این باره گفت: من انتظار هیچگونه تغییر اساسی در سیاست داخلی یا خارجی ایران را ندارم.
به گفته آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تهران برنامه هستهای خود را از زمان خروج ایالات متحده از توافق تاریخی هستهای با این کشور که فعالیتهایش را محدود میکرد، سرعت بخشیده است. این کشور اکنون بسیار فراتر از محدودیتهای اعمالشده در آن توافق عمل کرده و اورانیوم را نزدیک به سطوح مورد نیاز برای ساخت سلاحهای هستهای غنیسازی کرده است. از طرفی ایران، همچنان از نیروهای نیابتی خود که در حال مبارزه با اسرائیل و در برخی موارد نیروهای آمریکایی در سراسر منطقه هستند، حمایت میکند. پاسخ مستقیم و بیسابقه ایران (به حمله اسرائیل به کنسولگری این کشور در سوریه) و شلیک ۳۰۰ موشک و پهپاد ایران به سوی اسرائیل، این دو دشمن را به جنگی گستردهتر نزدیک کرد که به نظر میرسید هیچکدام خواهان آن نیستند.
آیتالله خامنهای با به کارگیری اصل ۱۳۱ قانون اساسی، محمد مخبر، معاون رئیسجمهوری ایران را به عنوان رئیس قوه مجریه منصوب و بر برگزاری انتخابات طی ۵۰ روز آینده تاکید کرد. مایکل استفنز، کارشناس ارشد مؤسسه تحقیقات سیاست خارجی (یک اندیشکده مستقر در فیلادلفیا)، گفت: ایرانیها تلاش خواهند کرد تا این موضوع را به گونهای نشان دهند که گویی هیچ تغییری رخ نداده است.
به دلیل ماهیت غیرشفاف نظام سیاسی ایران، مشخص نیست که جانشین رئیسی چه کسی خواهد بود. تندروها بر تمام جنبههای اصلی قدرت ایران تسلط پیدا کردهاند و نخبگان روحانی بر این که چه کسی اجازه دارد در انتخابات شرکت کند نظارت دارند.
غفلت از نقشه لو رفته غربگرایان برای تفرقه میان منتخبان انقلابی مجلس
روزنامه زنجیرهای سازندگی از قول یکی از منتخبان مجلس در تهران مدعی شد مجلس یازدهم مجلس کارآمدی نبود.
ارگان مطبوعاتی حزب اشرافی و غربگرای کارگزاران تمام تیتر و تصویر صفحه اول خود را به آقای منوچهر متکی اختصاص داده و تیتر زد: مجلس قالیباف کارآمد نبود(!)
این در حالی است که مجلس یازدهم، مجلس قالیباف نبود و رهبر انقلاب با عنوان مجلس انقلابی یاد کردند و اتفاقا این مجلس، نسبت به دو دوره پیشین بسیار موفقتر عمل کرد.
سازندگی در ابتدای مصاحبه خود مینویسد:، آقای متکی باید با آقایان ذوالنور و قالیباف برای ریاست مجلس رقابت کند. امری که هم سهل است و هم سخت. او در این میان امیدش به طیف فراکسیون اصلاحطلب و مستقلان است که حدود 100 نفر میشوند. اکنون باید دید که او رای میآورد یا نه.
آقای متکی به ارگان حزب کارگزاران گفته است: متاسفانه مجلس دوازدهم اولین مجلسی است که قبل از اینکه شروع شود دو کارت زرد از رهبری گرفته است؛ کلام تاکیدی مقام معظم رهبری هم پرهیز از اختلاف بود. اختلاف طبق منطق قرآن موجب فشل شدن میشود. یعنی اختلاف نکنید. ضمن اینکه هر گروه میتواند نظر خودش را داشته باشد. من مایل هستم قبل از پاسخ به سؤال شما نگاه خودم را به مجلس بگویم. مردم معتقدند این مجلس محلی از اعراب ندارد. مردم معتقدند مجلس کارآمد نیست. مردم نگاه مثبتی به مجلس ندارند. نگاه ناامیدانه است. میگویند کاری از این مجلس برنمیآید. الزاماً نه مجلس یازدهم؛ میگویند مجلس در سازه نظام، محلی از اعراب ندارد. ضمن اینکه مواضع مجلس یازدهم را انقلابی میدانم؛ اما مجلس یازدهم کارنامه قابل قبولی نداشت و اکنون ما میخواهیم مجلس دوازدهم را تشکیل دهیم.
(خبرنگار سازندگی: قبل از اینکه وارد مجلس دوازدهم شویم، این را بپرسم که این کارنامه ضعیف یا غیرقابل قبول معطوف به آقای قالیباف به عنوان رئیسمجلس است یا معطوف به نمایندههاست؟) همه سهم دارند. هم صحن سهم دارد و هم رئیس. لذا من معتقدم که باید تحولی در مجلس به وجود بیاید. هم در سازوکار مجلس، هم کارکرد کمیسیونها و هم جایگاه رئیس.
متکی با بیان این که نامزد ریاست مجلس است، گفت: مجلس دوازدهم متفاوت از مجلس یازدهم است. 40 تا 50 نفر اصلاحطلب در این مجلس هستند. 30-30 و خردهای نفر مستقل در این مجلس هستند که این افراد با هم یک فراکسیون بزرگ را تشکیل میدهند. خودشان که میگویند 100 تا هستیم. حالا شما میخواهید چه کار کنید؟ یعنی چه نگاهی بیشتر و بهتر به درد مجلس میخورد؟ ما یک سنتی داریم در 76 به بعد که هر زمانی دولت اصلاحطلبان سر کار بود، ما اصولگرایان سعی میکردیم نقدش کنیم، تخریبش کنیم، چوب لای چرخش بگذاریم تا زمانی که ساقط شود و خودمان برویم بالا. ما که میرفتیم بالا، اصلاحطلبان همین کار را میکردند. نقد میکردند یا تخریب میکردند. این یک رویکرد تقابلی است. به اعتقاد من یک رویکرد تعاملی هم وجود دارد. در چه حالتی عصاره تجربه، ایده، پیشنهاد، تخصص نمایندگان میشود یکجا گرفته شود، درحالی که شما به همه وزن بدهید. من اسم این را گذاشتم مشارکت محتوایی همه جریانهای موجود در مجلس.
(خبرنگار سازندگی: ظاهراً افرادی مثل آقای قالیباف و ذوالنور هم کاندیدای انتخابات ریاست مجلس هستند، گویا جلساتی گذاشتند که رئیس شوند و تیم جمع کنند و شما را بیاثر کنند. شما چگونه میخواهید طیف تندرو و نیز آن دو را مدیریت کنید؟)
متکی: «بنده در جلساتی که با 5 کاندیدای ریاست بودیم و بعد فقط من و ذوالنور شدیم، مطرح کردم که شما واقعیتی دارید در مجلس به نام اصلاحطلبان و مستقلین، فراکسیون هم تشکیل دادند. ما میتوانیم اینها را رد کنیم یا میتوانیم تدبیر کنیم؟ جای دیگری که مطرح کردم با شریان و صبح ایران است. حالا کلمه تندرویی که شما به کار میبرید، با آنها هم مطرح کردم و گفتم این واقعیت پیش روی ماست که میتوانیم 100 نماینده را تحویل نگیریم و آنها هم هیچ احساس قرابت و مشارکتی هم نکنند. بنابراین در مجلس مینشینند و به شما تکه بیندازند، ایراد آییننامهای بگیرند و تذکر قانون اساسی بدهند و مشغولتان کنند. راه دوم این است که از آنها استفاده کنید. پزشکیان در پزشکی این کشور حرف دارد، آقای تاجگردون در بودجه حرف دارد. گفتند بله این نگاه شما درست است. گفتم این مابهازا هم دارد. نمیشود که از اینها بخواهید علمشان را بیاورند اما مشارکت در جای دیگر نداشته باشند. آنها هم میخواهند در هیئت رئیسه و کمیسیونها باشند بنده با یک رقمی از نمایندگان در قالب شورای وحدت طی 20 روز اخیر کار کردیم. اینها یک مجموعه و عدد هستند. عددی هم آقای قالیباف دارد و عددی هم مجموعه اصلاحطلبان دارند و اگر به تناسب اعداد، کسانی به این نگاه برسند، یعنی بنده و این جریانهای سیاسی و اصلاحطلبان به این فهم مشترک برسیم، حالا یکی پایینتر و یکی بالاتر، به یک تفاهم هم برسیم اینها حرف آخر را میزنند. هم رئیس را تعیین میکنند، هم هیئترئیسه و هم کمیسیون را».
فارغ از سرنوشت انتخابات هیئترئیسه مجلس، درباره سخنان آقای متکی گفتنی است که اولا مجلس یازدهم به عنوان مجلس انقلابی، موفق شد درست در مقطعی که طرف غربی برجام هم عهدشکنی کرده و تحریمها را برگردانده بود و هم باج مضاعف میخواست، با تصویب قانون اقدام متقابل، نقطه پایان بر روند انفعال بگذارد و قدرت چانهزنی و بازدارندگی کشور را افزایش دهد. این رویکرد با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی تقویت شد، به نحوی که کشور توانست صادرات کاهش یافته نفت را در حد پنج برابر افزایش دهد. مجلس در عین حال، قوانین مهم و مؤثری را در زمینه «تسهیل صدور مجوز کسب و کار، جهش تولید مسکن، جهش تولید دانش بنیان، مالیات بر خانههای خالی، شفافیت در تصمیمات قوا، حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، رتبهبندی فرهنگیان، واردات خودرو برای کاهش تورم، افزایش حقوق سربازان، و...» به تصویب رسانده که میتواند موجب بهبود روندهای اقتصادی و اداری شود.
ثانیا آقای متکی یکی از سی منتخب تهران با پشتوانه بدنه رای انقلابی است و همان بدنه توقع دارند منتخبان وارد بازیهای مخرب جریان غربگرا در میان طیفهای انقلابی نشوند. ارگان حزب کارگزاران در حالی سعی کرده میان نمایندگان منتسب به جبهه انقلاب دو بههمزنی کند که غلامحسین کرباسچی دبیرکل پیشین کارگزاران، آذر ۱۳۹۴ در گفتوگو با روزنامه شرق اذعان کرده بود: «ما بعد از انتخابات ۱۳۹۲ روش نامعقول به کار نگرفتیم. دولت (روحانی) از طرف مقابل یارگیری کرده، مثلاً در سیاست خارجی و برجام، در مجموع بازی طرفداران دولت در گروههای سیاسی به واسطه همین سربازگیری از جبهه مقابل بوده و در مجلس هم میتواند اتفاق بیفتد».
همچنین «عباس- ع» (محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان)، شهریور ۱۳۹۵، به نشریه «صدا» گفته بود: «مهمترین عاملی که در شرایط کنونی به عنوان پیشران برنامه ما عمل خواهد کرد، جلوگیری از وحدت میان اصولگرایان است. این هدف در ۵ سال گذشته به نحو مطلوبی پیش رفته. نهائی کردن شکاف میان جناح حاکم، بسیار مهم است. اصلاحطلبان باید نقش «قُوِه»ای را بازی کنند که این شکاف را به مرز جدایی کامل برساند».
با این اوصاف، از وزیر خارجه اسبق و خوشنام که اکنون با رای مردم انقلابی، کسوت نمایندگی بر تن کرده، و دیگر منتخبان منتسب به جبهه انقلاب انتظار میرود که مراقب عملیات روانی و شیطنتهای جریان معارض باشند.
زنگنه با این کارنامه رویش میشود نسخه هم بپیچد؟!
بیژن زنگنه وزیر پیشین نفت، در اظهاراتی از فقدان تعاملات جهانی در ایران انتقاد کرده و آن را عاملی برای عدم توسعه کشور خوانده است. او همچنین گفته است که چگونه باورهای اشتباه نخبگان در حوزه اقتصاد در کنار استفاده از اقتصاد دستوری و رانتی، اقتصاد کشور را به محاق برده است.
به گزارش هم میهن، بیژن زنگنه، در مجمع عمومی انجمن بهرهوری گفت: «بعد از انقلاب نوعی غربستیزی حتی در بین نخبگان ما وجود دارد و هرچه هم تولید میکنیم، میگوییم از مشابه خارجی آن بهتر است که این در موارد زیادی نادرست است و این روند ما را از فرآیند آموزش جهانی عقب نگه میدارد.»
زنگنه با اشاره به «ناراحتی یکی از وزرای ژاپن از کاهش ورشکستگی در شرکتهای ژاپنی» گفت: «الان در مواردی دولت و قوه قضائیه ما شرکتهای ورشکسته را با زور و دستور به چرخه حیات برمیگردانند و اصلاً قیمت تمامشده مهم نیست و تنها کارگران باید حقوقشان را بگیرند. اما آن وزیر ژاپنی از این ناراحت بود که رقابت (که از نمادها و نتایج آن ورشکستگی شرکتهای ضعیف است)، بین شرکتهای ژاپنی کم شده است.»
زنگنه با تاکید بر اینکه تحریم، دشمن شماره یک بهرهوری است، ادامه داد: «اقتصادی که بر رانت بنیان نهاده شده، ربطی به بهرهوری ندارد. در این شرایط اینکه خودروسازان ما روی بهبود کیفیت و از جمله ایمنی کار کنند، منطقی نیست، چون هر چیزی تولید کنند، با هر قیمتی مردم میخرند. پس وقتی رقیب ندارند، چرا دنبال بهرهوری و کاهش قیمت و رشد کیفیت بروند؟»
وزیر سابق نفت با اشاره به مباحث موجود درخصوص لزوم افزایش قیمت بنزین برای کاهش مصرف و افزایش بهرهوری گفت: «معتقدم بنزین را وقتی باید گران کرد که خودرو خیلی ارزان شود. ما خودرو را خیلی به مردم گران میفروشیم. بگذاریم خودرو رقابتی شود تا مردم بتوانند بهترین خودرو را بخرند. من همیشه مخالف افزایش قیمت بنزین بودم، چون مردم تحمل ندارند و هدف را هم اصلاح اقتصادی نمیدانستم، بلکه درآوردن پول برای اصلاح یارانه میدانستم. مقادیر افزایش قیمت آنقدر کشش نداشت که مصرف را کم کند.»
درباره سخنان آقای زنگنه چند نکته گفتنی است:
اولا دوره طولانی تعامل خارجی ایشان در مسند وزارت، به دو بار کلاهبرداری شرکت فرانسوی توتال و نقض عهد این شرکت در کنار پرونده فساد و رشوه شرکت استات اویل و همچنین پرونده فساد و خسارت کرسنت منتهی شده است. بعید است در دنیا وزیری در دنیا به اندازه ایشان این میزان سابقه کارکرد منفی و خسارتبار داشته باشد و در عین حال از موضع نقد و طلبکاری و نکتهدانی حرف بزند.
ثانیا آقای زنگنه از تئوریسینهای دولت برجام با همه ادعاها و هیاهوهاست که با وجود تعطیلی 95 درصد برنامه هستهای، دو برابر شدن شمار تحریمها را به ارث گذاشت و صادرات نفت را به زیر 300 هزار بشکه رساند. بیژن زنگنه ۲۸ خرداد ۹۸ در مجلس گفته بود: «امروز، هیچ نفتی نمیتوانیم بفروشیم، حتی اگر بفروشیم، پولش را نمیتوانیم بیاوریم».
ثالثا وضعیت اتکای محض به دشمنی به نام آمریکا در دولت برجام به حدی افراطی و ضد منطق تعامل بود که حتی آقای ظریف در آخرین گزارش برجامی به مجلس اعلام کرد: «اگر با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم، دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی، رهایمان نمیکردند».
رابعا آقای زنگنه مدیر ارشد دولت اصلی که با سوءمدیریت و ترک فعل، بالغ بر هشت هزار کارخانه را به تعطیلی یا رکود شدید کشاندند و حالا ایشان با اعتماد به نفس، از بهرهوری و تولید و نظر مقام ژاپنی و.. حرف میزند!
خامسا در حالی که شرکتهای غربی دولت روحانی را فریب داده و دست آنها را در پوست گردو گذاشتند، فناوران داخلی توانستند در همان دوره پالایشگاه عظیم ستاره خلیجفارس را بسازند. اما آقای زنگنه باز هم خیال میکند مرغ همسایه غاز است.
سادسا در موضوع بنزین، آقای زنگنه قیمت را به شکل نمایشی (در خدمت برجام) ثابت نگه داشت و سپس دولت در اثر انواع ناترازیهای پدید آمده، ناگهان قیمت را سه برابر کرد و آن شوک را که دستاویز آشوبافکنی دشمنان شد، به جامعه داد.