1276 - پرسش و پاسخهای علوی (پرسش و پاسخ) ۱۴۰۳/۰۴/۰۲
پرسش و پاسخهای علوی
(پرسش و پاسخ)
1- مفهوم وجهالله
شخصی از امام علی(ع) در مورد وجهالله پرسید: حضرت در پاسخ فرمود: «فهذا الوجود کله وجه الله، ثم قرأ: فاینما تولّوا فثم وجه الله» پس این وجود (در جهان هستی) همهاش وجهالله است، سپس این آیه شریفه را قرائت کرد: پس هر طرف که رو کنی همان وجه خداست.(جامعالاسرار، سید حیدر آملی، ص211)
2- اسلام آوردن یهودی
روزی یک نفر یهودی از امام علی(ع) پرسید: آن چیست که برای خدا نیست و آن چیست که در نزد خدا نیست و آن چیست که خدا از آن خبر ندارد؟! علی(ع) در پاسخ فرمود: اما آنچه خدا ازآن خبر ندارد گفتار شما یهودیان است که گفتید عزیر پسر خداست. زیرا خدا برای خود فرزندی نمیشناسد. اما آنچه برای خدا نیست شریک است و آنچه نزد خدا نیست ظلم خدا به بندگان است. پس آن یهودی در مقابل پاسخ عمیق حضرت ایمان آورد و گفت: «أشهد أن لاالهالاالله و أشهد أن محمد رسولالله»(عیون اخبارالرضا، ج2، ص50)
3- استدلال وحدانیت خدا
در جنگ جمل روزی هنگامی که سپاهیان امام علی(ع) دور هم نشسته و با همفکری آن حضرت مشغول طرح عملیات جنگی بودند، یکی از عربهای بادیهنشین از جا برخاست و با صدای بلند گفت: یا امیرالمؤمنین! اتقول ان الله واحد؟ ای امیرمؤمنان آیا به عقیده شما خدا یکی است؟ این سؤال غیرمنتظره بود و همگان از دست این مرد عصبانی شدند و همگی از هر سو صدایشان به اعتراض بلند شد. امام علی(ع) وقتی مشاهده کرد، مرد مورد اعتراض قرار گرفته به حمایت از وی برخاست و فرمود: بگذارید سؤالش را مطرح کند و از او دست بردارید. آنچه این مرد بادیهنشین میخواهد همان چیزی است که ما از این مردم که با آنها میجنگیم میخواهیم. آنگاه در پاسخ اعرابی ادامه دادند: ای اعرابی! این گفته که خدا یکی است چهار فرض دارد که دو فرض آن در مورد خداوند عزوجل صحیح نیست و دو فرض آن صحیح است. اما آن دو فرض که جایز نیست در مورد خدا گفته شود در واحد آن است که کسی بگوید خدا یکی است و مقصود او یکی، یا (واحد عددی) باشد. پس چنین چیزی در مورد خدا جایز نیست، بهخاطر این که چیزی که دومی بر آن فرض نمیشود، داخل در باب اعداد نمیشود. سپس فرمود: مگر نمیبینی که به خداوند تبارک و تعالی نسبت کفر داده است؟ کسی که گفت: خداوند سه است (نظر مسیحیان که میگویند خداوند اب و ابن و روحالقدس سه است) و دیگر اینکه کسی بگوید خداوند واحد است و مقصود او یک نوع از جنس باشد زیرا در این صورت خداوند را به چیزی تشبیه کرده است (به نوعی تشبیه کردهایم) و خداند بلندمرتبهتر از آن است که چیزی شبیه به او باشد. و اما آن دو فرضی که در خدای متعال ثابت است: اول اینکه انسان بگوید خداوند واحد است و مقصود او این باشد که در میان اشیاء هیچ شبیهی ندارد و دیگر اینکه انسان بگوید خداوند واحد است به این معنا که او از نظر معنا واحد است و مقصود او این باشد که خداوند قابل تقسیم نیست نه در عالم خارج و نه در عالم ذهن و نه حتی در عالم فرض و وهم. خداوند ما چنین است.(بحارالانوار، ج3، ص206)
4- مشاهده خدا با دیده دل نه با دیده حس
شخصی به نام ذعلب از امام علی(ع) پرسید: آیا خدای خود را دیدهای؟ امام پاسخ داد: وای بر تو ای ذعلب! من کسی نیستم خدایی را که نبینم بپرستم! ذعلب از کیفیت پاسخ شگفتزده شد و او که مقصود امام را دیدار خدا درنیافته بود، عرض کرد: چگونه او را دیدی؟ برای ما تعریف کن که او چگونه است، امام فرمود: وای بر تو تصور نکنی که مقصودم دیدار خدا با دیده حس است، خیر دیدهها او را با شهود حسی مشاهده نکرده ولی دلها او را با حقایق ایمان دیده است. (بحارالانوار، ص4، ص27)
5- شاخص برتری انسان
عبدالله ابن سنان نقل کرده که از امام صادق(ع) پرسش کردم که یاابن رسولالله! ملائکه افضلند یا انسان؟ حضرت فرمود: جدم حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: ایزد متعال در ساختمان ملائکه، عقل بدون شهوت مستقر ساخته و در حیوانات شهوت بدون عقل و در انسان عقل و شهوت را با هم قرار داده است، و هر انسانی که عقلش بر شهوتش پیروز گردد، برتر از ملک و عاقبتش ختم به خیر است، و هر انسانی که شهوتش بر عقلش غلبه کند، پستتر از حیوان و پایان و عاقبت امرش به بدی تمام میشود. (مشکاهًْالانوار، ص1، ص531)