بودجه هنگفت برنامههای فرهنگی سازمان سیا
۱۴۰۳/۰۸/۲۵
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
فصل هفتم
زیر لفظی
ما نمیتوانستیم همه آن [پول] را خرج کنیم. به یاد دارم یکبار جلسهای با ویزنر و بازرس مالی داشتم. من گفتم: خدای من، چه طور میتوانیم این همه پول را خرج کنیم؟ هیچ محدودیتی وجود نداشت، و هیچ کسی مجبور نبود پاسخگوی کسی باشد. بسیار حیرت آورد بود.
گیلبرتگرینوِی، مامور سیا
کسب جایگاه در بازار رقابتی فرهنگِ جنگ سرد مستلزم سرمایهگذاری قابل توجهی بود. در ابتدا ایروینگ براون به عنوان مجرای مالی برنامههای فرهنگی سیا انتخاب شد. تام بریدن میگوید: «من آن زمان 15.000، 10.000، 5.000 دلار به ایروینگ براون دادم، اما هرگز ندانستم که با آنها دقیقا چه کرد. اما این در مقایسه با کل بودجهای که در اختیار بروان بود، مبلغ ناچیزی بود [و پول تو جیبی محسوب میشد]. لورنس دو نوفْویل بعدها فاش کرد که «همه اینها از صندوق تبدیلی1 تغذیه میشدند».
«افراد در کنگره آمریکا نمیتوانستند بگویند: آه، نگاه کنید با پول مالیات دهندگان چه کار میکنند. چرا که آن پول ما نبود و از میوههای طرح مارشال بود». در یک حرکت خلاقانه در اوایل [اجرای] طرح مارشال، پیشنهاد شد کارکرد این پولها مضاعف شود. قرار شد در راستای کمک به تلاشها و کمکهای ایالات متحده، هر کشوری که از آمریکا پول دریافت میکند به همان میزان پول دریافتی در بانک مرکزی خود سپرده گذاری کند. یک توافق دوجانبه بین کشور هدف و ایالات متحده، اجازه استفاده مشترک از این وجوهات را میداد.
بخش عمدهای از وجوهات ارزی (95 درصد) در مالکیت قانونی دولت آن کشور باقی میماند و 5 درصد آن، پس از سپرده گذاری، به تملک دولت ایالات متحده در میآمد. این صندوق تبدیلی-یک صندوق مخفیِ حدودا 200 میلیون دلاری در سال- به عنوان صندوقچه جنگ در اختیار سیا قرار میگرفت.
در دسامبر 1950، ریچارد بیسِل، شخصی که در سال 1930 در دانشگاههای یِیل وام آی تی اقتصاد درس میداد، معاون مدیر طرح مارشال بود. یک روز فرانک ویزنر در دفترش در واشنگتن با بیسل تماس گرفت. بیسل، شخصی که ویزنر را از طریق [جلسات] دسته جورجتاون2 میشناخت، او را «مهرهای بسیار کلیدی در حلقه اول [تصمیمگیریهای] جامعه ما» توصیف کرد. «حلقه اول یعنی آن دسته کارمندان بلند پایه که در [امورات] بسیاری از شرکتهای دولتی که ما به عهده داشتیم دخیل بودند». بیسِل از ویزنر نقل کرد: «او به پول نیاز دارد و از من خواست تا با آزاد سازی مبلغ ناچیزی از پنج درصد صندوق تبدیلی کمک مالی به عملیات مخفی دفتر هماهنگی سیاستها بکنم.... چه کسی گمان میکرد این پولها صرف فعالیتهای مخفی [سیا] شود، تصور چنین گمانی بسیار دشوار بود.
قطعا اینجا یک منطقه خاکستری بود [و هیچ چیز شفاف نبود]. من تا حدودی از این درخواست گیج شدم زیرا من از فعالیتهای مخفی کاملا بیاطلاع بودم. ویزنر [روی من]وقت گذاشت و به من اطمینان داد این اقدام را هریمن تایید کرده است تا حداقل از برخی نگرانیهای من بکاهد. وقتی به او فشار آوردم که این پول چطور میخواهد استفاده شود، او به من توضیح داد که چیزی نمیتوانم در این باره به تو بگویم.... ما در طرح مارشال مستقیما و یا به طور غیرمستقیم با تعداد زیاد از افرادی سر و کار داشتیم که از منتفعان برنامهها و اقدامات مخفی اولیه سیا بودند».
بودجه صندوق، با نظارت مدیر طرح مارشال یعنی هریمن، برای کمک به حرکت تقابلی دفتر هماهنگی سیاستها یعنی [رویداد] روز جهانی مقاومت در برابر دیکتاتوری و جنگ درآوریل 1949، استفاده شده بود3. این پولها همچنین نقشی حیاتی در انتخابات ایتالیا در سال 1948 ایفا کردند. اکنون ایروینگ بروان توانسته بود با «زیر لفظی» طرح مارشال پولهای کثیف خود در سیا را افزایش دهد.
در میان انبوه پروژههای مخفی که توسط بروان تامین مالی میشد، حدود 200 هزار دلار (معادل 1.5 میلیون دلار، در سال 1999) برای هزینههای اداری و اساسی «کنگره آزادی فرهنگی» در سال 1951 در نظر گرفته شد. با این پول حقوق فرانسوا بوندی، دنیس
دو روژمون، پیر بلومی (دستپروده آلتمن که به عنوان خزانهدار منصوب شده بود)، مدیر، و چند منشی پرداخت میشد.
پانوشت:
1- counterpart funds یعنی در کشورهای مقصد صندوقهایی ایجاد میشد که دلار آمریکا را به ارز داخلی آن کشور تبدیل میکرد. صندوقهای موازی یا تبدیلی میتواند ترجمه درستی برای این اصطلاح باشد.
2- Georgetown set پس از جنگ جهانی دوم گروه کوچکی از مردم جلسات منظمی را آغاز کردند، این گروه که در واشنگتن زندگی میکردند به دسته جورج تاون یا دار و دسته ویزنر معروف شدند.
3- بانی این رویداد دفتر هماهنگی سیاستها بود که یک حرکت تقابلی در برابر کمونیسم قلمداد میشد.